به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صدا و سيما ، سردبیر روزنامه اینترنتی رأی الیوم نوشت محاسبات رئیس جمهور سودان درباره نجات از تحریمهای آمریکا و دریافت کمکهای هنگفت مالی از هم پیمانان عرب خود در کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس پس از قطع روابط با ایران , اشتباه از آب درآمد و ناامیدی وی از هم پیمانانش در خلیج فارس باعث شد تا او به روسیه و ترکیه روی آورد.
بسیاری از شهرهای سودان صحنه قیام مردمی است که نابسامانی شرایط معیشتی, گرانی سرسام آور و افزایش بهای نان و کالاهای اساسی , عامل اصلی این قیام است. اما در عین حال نمی توان این قیام را جدای از سوء مدیریت و فساد موجود در کشور و سیاست ها و ائتلاف های خارجی دانست که عمر البشیر رئیس جمهور و وزیران و مشاوران عالیرتبه او در پیش گرفته اند.
زمانیکه البشیر روابط با ایران را قطع کرد و به ائتلافی پیوست که عربستان سعودی و امارات آن را در جنگ یمن فرماندهی می کنند, انتظار داشت سه هدف اصلی تحقق یابد:
نخست: لغو تحریم اقتصادی و سیاسی آمریکا علیه سودان که به سبب درج نام سودان در فهرست تروریسم آمریکا اعمال شده است. اما فقط بخشی از این تحریم ها لغو شد و اتهام تروریسم ضد سودان ادامه یافت و نام این کشور همچنان در فهرست تروریسم قرار دارد.
دوم: البشیر به اشتباه چنین پنداشته بود که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در جنگ یمن, میلیاردها دلار به عنوان کمک و وام و سرمایه گذاری به خارطوم پرداخت خواهند کرد که به نجات کشور از بحران های اقتصادی آن منجر می شود و فروپاشی ارزش پول ملی را متوقف می کند. اما این فرض، آرمانی و منطقی به جا نبود. آنچه که سودان از کمک های مالی عربستان, امارات و قطر به دست آورد در مقایسه با 50 میلیارد دلاری که وارد خزانه داری همسایه شمالی سودان یعنی مصر شد بسیار کم است و این در حالی است که مصر در جنگ یمن شرکت نکرده است.
سوم: البشیر پیش بینی کرده بود به محض خروج از محور مقاومت و قطع روابط با ایران, دیوان بین المللی کیفری, دیگر او را تحت پیگرد قرار نمی دهد. اما هرگز چنین نشد و به نظر می آید تعقیب او در آینده هم متوقف نخواهد شد.
مسلماً سفر ناگهانی هفته پیش البشیر به دمشق و دیدار او به عنوان نخستین رئیس جمهور کشور عربی با بشار اسد رئیس جمهور سوریه با تأخیر صورت گرفت و این سفر هیچ ارتباطی با تظاهرات و ناآرامی های کنونی در سودان ندارد. مبالغه نکرده ایم, اگر بگوییم چه بسا این سفر از شدت تظاهرات هم کم کرد. چون بیشتر مردم سودان, محبت سوریه و مردم این کشور را در دل خود دارند و با وجود شرایط دشوار اقتصادی کشور با همگام شدن با دولت که درهای خود را در برابر دهها هزار آواره سوری باز کرد, این محبت را نشان دادند و حمایت و محبتی که آوارگان سوری در سودان دیدند در کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از آن برخوردار نشدند. این کشورها درهای خود را در برابر آوارگان سوری بستند و فقط سوری های بسیار ثروتمند را راه دادند.
ناامیدی البشیر از هم پیمانان جدید خود در خلیج فارس باعث شد تا او به مسکو و آنکارا برود و در جستجوی راهکارهایی برای بحران های اقتصادی کشورش, روابط خود را با محور قدیمی بازسازی کند. اما بسیاری معتقدند که این رویکرد البشیر به ویژه در قبال ترکیه و قطر در محور سعودی اماراتی, نتایج معکوسی داشت. اگر این محور به نیروهای سودانی که در یمن می جنگند و در خط اول نبرد حضور دارند, نیاز مبرم نداشت نیروهای سودانی را مانند نیروهای قطری از این ائتلاف بیرون می راند.
نزدیکان مسئولان سوری که برای اطلاع یافتن از پشت پرده سفر البشیر به پایتخت سوریه و اینکه آیا البشیر از مسئولان کشورهایی همچون عربستان, ترکیه و قطر برای اسد حامل پیامی بود یا نه با آنها سخن گفتیم, تأکید کردند پس از انتشار برخی گزارش های خبری درباره تماس های محرمانه میان خرطوم و تل آویو برای عادی سازی روابط, مسئولان سوری با احتیاط از البشیر استقبال کردند. چه بسا با سفر رسمی بنیامین نتانیاهو به خرطوم به عنوان دومین سفر (به پایتخت عربی) پس از مسقط, نتیجه این گزارش ها آشکار شود. البته مسئولان سودانی این گزارش ها و خبرها را تکذیب کردند.
موضوع مهم تر که نظر مسئولان سوری را به خود جلب کرد این است که برخی کشورهای عربی برای توجیه نزدیکی خود به اسرائیل اشغالگر و عادی سازی روابط با تل آویو به دمشق نزدیک شوند؛ همانطور که وزیران امور خارجه بحرین, عمان و امارات اخیرا یا به دمشق سفر کردند یا با گرمی با وزیر امور خارجه سوریه دیدار کردند. همین موضوع درباره تلاش های فشرده کنونی برای بازگرداندن سوریه به اتحادیه عرب گفته می شود؛ اتحادیه ای که در حال عادی سازی روابط با اسرائیل است و افزون بر لغو عضویت سوریه در قانونی نشان دادن دخالت نظامی آمریکا, غرب و کشورهای عربی در سوریه نقش بزرگی داشت.