گزارش مکتوب...
سوختی که زیرابی میرود
کار قاچاق سوخت از بارگیری با الاغ و تانکر گذشته و این بار زیر آبی میرود.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما، مرکز فارس، اختلاف زیاد قیمت سوخت ایران با کشورهای همسایه از حدود ۶ تا ۱۶ هزار تومان در هر لیتر برای کسانی که میخواهند یک شبه راه صد ساله را طی کنند وسوسه انگیز است.
قاچاقچیان سوخت با دور زدن ناظران و حتی همراهی دستانی پشت پرده حجم زیادی از این سرمایه ملی را جابه جا کرده و سود کلانی بدست میآورند. با یک حساب سرانگشتی، با قاچاق ۲۰۰ لیتر گازوییل، ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان به جیب قاچاقیان سرازیر میشود.
ماجرای سوخت قاچاق از کجا کلید میخورد؟
سوخت گازوئیل قانونی ۳۵۰ تومان است، همین سوخت در بازار آزاد سه تا ۵ برابر به فروش میرسد. این موضوع گلایه برخی رانندگان کامیون را به همراه داشته است. خودروهای سنگین روزانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ لیتر سهمیه دارند و رانندگانی که به بنادر و نقاط مرزی میروند در صورت نیاز، گازوییل را تا لیتری هزار و ۵۰۰ تومان میخرند. یکی از رانندگان علت اینن اختلاف قیمت را ،قاچاق گازوییل در مرزها و آن سوی مرزها میداند.
منبع تأمین سوخت قاچاق
قاچاقچیان سوخت را از پمپهای متخلف، رانندگانی که کارت سوخت اضافه دارند و کارخانههای تعطیل، لیتری ۶۰۰ تا ۹۰۰ تومان میخرند و در مرزها میفروشند.
وقتی دستها کج میشود
یکی از رانندگان از تخلف برخی هم صنفیان خود میگوید؛ آنها باری را که از شرکت پخش برای جایگاههای سوخت میآورند با هماهنگی برخی مدیران جایگاه مهر میزنند و به جای انتقال به مخزن اصلی جایگاه سوخت، در مخزن دوم تخلیه میکنند. این مخزن به جایی متصل نیست فقط چون در شرکت پالایش فراوردههای نفتی تخلیهی آن مشخص میشود ، سوخت را در این مخزن میریزند، اما به فروش نمیرسانند.
مسئولان میگویند جلوی این کار گرفته شده و به صفر رسیده، اما حکایت چیز دیگری است.
صدور بارنامه تقلبی
گازوئیل این جا نامی دیگر میگیرد؛ نفت کوره و محلول، با مهر و پلمب، پلیس هم اجازه فک پلمب ندارد و به بارنامهای که همراه راننده است اعتماد میکند.
بخش دیگری از این سوخت قاچاق سهمیه مرغ داریها و سنگ بریهایی است که تعطیل شده است. این مراکز بیش از ۸۰ تا ۱۰۰ هزار لیتر سهمیه دارند و تعطیلی شان را به شرکت پخش فراوردههای نفتی و سازمان صنعت و معدن و تجارت و جهاد کشاورزی اعلام نکرده اند.
علاوه بر اینها ماشینهای دیزلی برخی ادارهها سهمیه سوخت دارند، اما از خودرو استفاده نمیشود و پای سوختها به بازار آزاد باز میشود. این جا هم مثل دو نمونهی قبل، داستان بارنامههای تقلبی و ارسال به مرزها تکرار میشود. اما این سوال مطرح میشود آیا نظارتی بر بارنامهها صورت میگیرد؟
علی قزل بیگلو عضو هیات مدیره کارگروه حمل و نقل فراوردههای نفتی کشور میگوید: نظارتی که باید باشد نیست. علت هم شناخت و اعتمادی است که به رانندهها داریم. این اعتماد باعث شده گازوییل نه تنها از فارس بلکه از دیگر نقاط کشور به راحتی قاچاق شود.
یکی از رانندگان حامل سوخت قاچاق با تایید این حرف میگوید، قاچاق از بندرعباس و میناب راحتترین مسیر است و مقصد نهایی بیشتر رانندگانی است که به این کار دست میزنند.
همسایه فارس مقصد قاچاقچیان
تردد زیاد تانکر های حامل سوخت به سمت هرمزگان توجه خبرنگار ما را جلب کرد و به همراه تصویر بردار ، برای بررسی موضوع راهی هرمزگان شدند. مقصد، یکی از اسکلههای قشم است. قایقهایی به صف در حال بارگیری گالنهای گازوییل توجهشان را جلب میکند، گالنهایی با ظرفیت ۱۰ تا ۱۵ هزار لیتر سوخت. مقصد، جزیره لارک است.
به نظر نمیرسد همه این سوختها برای مصرف مردم جزیره است؟ یکی از اهالی میگوید؛ سوختها را جمع میکنند و به لنجها تحویل میدهند.
اما هر لنج ماهیانه ۶ تا ۸ هزار لیتر سهمیه سوخت دارد و بیشتر هم نیاز نمیشود، پس مقصد این حجم گازوییل کجاست؟ برخی رانندگان ساکن جزیره میگویند: سوخت را برای مصرف خود نمیخواهند، آنها را به لنجهای خارجی میفروشند.
لنج خارجی سه مایل دورتر منتظر است تا گازوییل قاچاق را تحویل بگیرد، در نهایت بار لنج بدون هیچ مانعی تخلیه میشود.
حکایت همچنان باقی
حجم قاچاق سوخت فقط به چند لنج خلاصه نمیشود. بار کامیونهایی که از فارس و دیگر استانهای کشور به هرمزگان میآید بیشتر از آن است که با چند تانکر به لنجها منتقل شود.
سَلَخ، بندری که یکی از اهالی معرفی میکند مقصد بعدی گروه خبری ما است. در این بندر نخستین چیزی که به چشم میخورد مخزنهای بزرگی است که برای فروش در مسیر گذاشته شده است. مخازنی با گنجایش ۲۰ تا ۴۰ هزار لیتر سوخت که به راحتی زیر زمین حیاط برخی خانههای کنار ساحل جاسازی میشود.
حلقه اتصال این مخازن به وسط دریا چیست؟
این حلقه گمشده رد لولههایی است که از خانهها تا کنار ساحل به وضوح مشاهده میشود.
برای پی بردن به موضوع باید دل را به دریا زد. کار سختی است. پای منافع عدهای در میان است و کشف حقیقت به همین آسانی نیست. خبرنگار و تصویر بردار ما، آن قدر تشنه حقیقت هستند که خطر را به جان میخرند و نمیخواهند زحمت شبانه روزی یک هفته شان بی نتیجه ماند.
لولهها به اعماق دریا رفته اند و باید بدانند انتهای این مسیر کجاست.
این ثروت ملی است که بر آب میرود و نمیتوان سکوت کرد. باید این موضوع را فهمید که چه کسانی و با چه پشتوانهای جسارت این کار را دارند، بی آن که کسی حریفشان باشد؟
رازهایی نهفته در دل دریا
آموزش غواصی لازم است. کمی وقت گیر و سخت، اما ارزش یادگیری دارد. خبرنگار و تصویر بردار ما پس از پرس و جو و پیدا کردن مربی و یک روز آموزش، مسیر یکی از لولهها را گرفته و به اعماق آب میروند.
باور آنچه مشاهده کردند سخت است، لولههایی که از هر طرف رد شده اند، زیر صخرهها، بین مرجانها و در نهایت مهاری ماهرانه در کف دریا. حدود ۴ کیلومتر از زیر دریا تا مخزن لنجهایی که گازوییل در آنجا تخلیه میشود فاصله است. هوا تاریک میشود. باید ماند تا پی به راز این ماجرا برد. نیمه شب است مخزن لنجها پر شده و در تاریک روشن هوا خود را به کشتیهای خارجی میرسانند که در نقطه صفر مرزی به انتظار ایستاده اند. گازوییلها تحویل میشود و لنجها برای بارگیری بعدی بر میگردند.
هر لنج شبی ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان سوخت قاچاق میکند.
به طور میانگین در استان هرمزگان هر شبانه روز ۵۰ لنج هر کدام به طور میانگین ۴۰ هزار لیتر سوخت قاچاق میکند. چگونه میتوان جلوی قاچاق این میزان سوخت را گرفت؟ علی مویدی رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز معتقد است با راه اندازی دولت الکترونیک جلوی قاچاق گسترده سوخت گرفته میشود. آیا این تنها راهکار است؟
توانمند کردن بازوهای نظارتی
قاچاق روزانه ۴۰ میلیون لیتر سوخت از طریق استانهای ساحلی و غیر ساحلی ضربه مهلکی را به اقتصاد کشورمان وارد کرده
گروه خبری ما با به خطر انداختن جان خود نور افکنی شد بر گوشه تاریکی از مسیر قاچاق، حال این مسئولان و نهادهای نظارتی هستند که باید برای حفظ سرمایه ملی آستین بالا بزنند.
*الهام پورحسین