به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاری صدا و سیما به نقل از راي الیوم؛ پادشاه اردن و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین که با بحران های داخلی زیادی مواجهند باید پیش از آن که دیر شود مواضع قاطعانه ای علیه رژیم صهیونیستی اتخاذ کنند.
روزنامه اینترنتی رای الیوم که از لندن به روز می شود در سرمقاله خود آورده است ، می توان کنفرانسی را که قرار است در پایتخت اردن بین عبدالله دوم شاه این کشور با محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان برگزار شود کنفرانس بحران نامید. هر دو مقام مسئول با اوضاع داخلی دشوار و فشار خارجی فزاینده، مشخصا از سوی آمریکا و اسرائیل، مواجه هستند تا با توافق قرن و مقتضیات آن که شامل امتیازدهی های ممنوع می شود موافقت کنند.
شاه اردن با جنبش داخلی مردم خشمگین رو به روست که سبب آن قوانین مالیات سنگین و افزایش چشمگیر قیمت ها و شرایط غیرقابل تحمل معیشتی است که نه فقط برای طبقه فقیر بلکه برای طبقه متوسط که ستون فقرات ثبات کشور و قشر تولیدکننده به شمار می آیند دشوار شده است. طبقه متوسط دارد هویت خود را از دست می دهد و به سرعت به طبقه فقیر نزدیک می شود. هرچند به این جنبش، ماهیت سیاسی داده شد و دایره مطالبات آن با مواضع قاطعانه برای حمایت از انتفاضه اراضی اشغالی در کرانه باختری و نوار غزه وسعت یافت.
محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین از سوی اکثریت مردمش در کرانه باختری و نوار غزه و تبعیدگاه منزوی شده است و با تهدید به ترور از سوی شهرک نشینان تندرو مواجه است. این در حالی است که قدرت حماس و پایگاه مردمی آن بعد از عملیات هجومی و گسترده اخیر که شهرک نشینان و نظامیان اسرائیلی را هدف قرار داد رو به افزایش است به ویژه شلیک گلوله به نظامیان و شهرک نشینان صهیونیست در ورودی شهرک عوفر و کشته و زخمی کردن تعدادی از آنها.
اهانت های اسرائیل به عباس طی هفته های اخیر متوقف نشده و به جایی رسیده است که مقر خبرگزاری تشکیلات خودگردان ”وفا“ که در دویست متری خانه او قرار دارد مورد حمله قرار گرفت و تعدادی از کارکنان آن بازداشت شدند. منازل نزدیک به دفتر ریاست او در رام الله نیز هدف حمله قرار گرفته اند.
نمی دانیم این دو رهبر چگونه با اوضاع وخیمی که با توجه به اوضاع نابسامان کشورهای عربی تهدید مستقیم برای حکومت آنها به شمار می رود مواجه خواهند شد. در شرایطی که بیشتر حکومت های خلیج فارس آن دو را از کمک های مالی و سیاسی محروم کرده، با رژیم اشغالگر ائتلاف های امنیتی و سیاسی مستحکمی برقرار می کنند به نظر نمی رسد بیانیه ها و اظهارات متعارفی که در دیدارهای سابق مورد استفاده قرار گرفته اند این روزها به کار بیایند.
کسانی که طی هفته های اخیر با شاه اردن دیدار کرده اند نگرانی بی سابقه ای را در چهره او دیده اند. بیشترین نگرانی های او در چهار مورد خلاصه می شود:
نخست: این که تشکیلات ملی فلسطین به رهبری محمود عباس از هم بپاشد و در کرانه باختری به بهانه افزایش اقدام مسلحانه علیه اشغالگران هرج و مرج رخ دهد که در این صورت صدها هزار نفر به اردن کوچ خواهند کرد.
دوم: اصرار دولت آمریکا بر تحمیل طرح موسوم به معامله قرن بر مقامات اردن و ارائه امتیاز در قدس اشغالی از جمله اعطای امتیاز وصایت خاندان هاشمی بر مناطق مقدس اسلامی و مسیحی آن به ویژه مسجدالاقصی به عربستان مورد حمایت اسرائیل. عدم همکاری امان در این زمینه به معنای توقف کمک های مالی و محاصره اقتصادی خواهد بود.
سوم: وجود طرحی در چارچوب معامله قرن مبنی بر بازگرداندن شهرهای اصلی و پرجمعیت تر در کرانه باختری به اردن برای خلاصی از آنها مثل الخلیل، نابلس، طولکرم، ورام الله و جنین. زیرا فروپاشی عباس به معنای فروپاشی دستگاه های امنیتی فلسطین و در پی آن هماهنگی امنیتی خواهد بود و تنها جایگزین مورد اعتماد نیروهای امنیتی اردن خواهند بود. منابع اسرائیلی هم روش کنفدرالی را برای توجیه و قانونی جلوه دادن این طرح تبلیغ می کنند.
چهارم: کمک و حمایت علنی حکومت های خلیج فارس از معامله قرن آن هم نه از طریق عادی سازی سیاسی و اقتصادی و امنیتی با اسرائیل بلکه از طریق گرسنه نگه داشتن اردن و محاصره آن و توقف کمک های مالی به آن تا این که در نهایت در برابر این توافق تسلیم شود و در اجرای آن همکاری کند.
شاه اردن همواره بر ایجاد کشور فلسطین به مرکزیت قدس و نیز بر پایبندی خود به وصایت کامل خاندان هاشمی و مخالفت با روش کنفدرالی تاکید کرده است زیرا می داند این روش دامی برای اردن و صدور بحران به این کشور است.
در پایان می توانیم بگوییم این دو مقام با خطر وجودی برای حکومت خود و خشم مردم و شکلی از تمرد علیه سیاست های سازشکارانه حکومت هایشان در قبال رژیم اشغالگر و اقدام آن در مجازات گروهی ساکنان اراضی اشغالی و رشد سیاست های شهرک سازی و غرات اراضی و یهودی سازی پایتخت مقدس فلسطین رو به رو هستند.
ما اکنون در رای الیوم شرق و غرب اردن را از هم تشخیص نمی دهیم همان طور که ریشه ها و خاستگاه ها را تشخیص نمی دهیم. زیرا ما نه تنها به وحدت ملی اردن ایمان داریم بلکه به وحدت فراگیر عربی که آرزو و رویای ابدی ما باقی خواهند ماند هم ایمان داریم و دل هایمان آرام می گیرد وقتی که می بینیم اکثریت قاطع مردم اردن بیشترین تعهد و پایبندی را به قضیه فلسطین دارند و با سیاست های هماهنگی امنیتی و عادی سازی سیاسی و اقتصادی با اشغالگران مخالف اند همچنان که با وجود سفارت اسرائیل در امان نیز مخالف هستند و با قدرت به معاهده وادی عربه که حاصلش تاسیس سفارت اسرائیل در امان بود اعتراض می کنند.
شاه اردن و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین با مطالبه مردم خود برای یکپارچه کردن سعی شان و اتخاذ مواضع مشترک و قاطعانه به منظور پایان دادن دیکتاتوری اسرائیل، توقف مجازات های گروهی و توسعه شهرک سازی مواجه اند تا با هر نوع عادی سازی شتاب زده قبل از آن که بحران وسعت یابد و گریبانگیر خودشان شود و برای توقف فروپاشی دیر باشد، مقابله کنند.