چالش های روز افزون عربستان از نشست های بوئنوس آیرس و استکهلم تا ریاض
این روزها عربستان و شخص محمد بن سلمان خود را به آب و آتش می زند تا بلکه بتواند اعتماد از دست رفته را بازگرداند اما هرکاری که انجام می دهد درست نتیجه برعکس می دهد و اوضاع را بدتر از قبل می کند.
جدا از رسوایی که در جریان سفر دوره ای محمد بن سلمان به چند کشور عربی و یا شرکت در نشست گروه 20 در آرژانتین رخ داد، در جریان نشست شورای همکاری خلیج فارس در ریاض نیز رسوایی مشابهی برای این کشور رقم خورد و ترفند همیشگی آن برای ایجاد وحدت کذایی میان اعضای این شورا با دشمن تراشی از ایران نیز موثر نیفتاد و نتوانست از بار این رسوایی بکاهد.
نشست های سران این شورا همواره با مقدماتی همچون ارسال دعوتنامه ها از طریق وزیر امور خارجه کشور میزبان و یا برگزاری نشست وزرای امورخارجه قبل از نشست سران همراه بود اما این بار نه عادل جبیر به اعضای این شورا سفر کرد تا دعوتنامه سران را تقدیم کند و نه اینکه نشست وزرای امور خارجه برگزار شد و در نتیجه نشست سران بدون هیچ مقدمه و در پایین ترین سطح برگزار شد و با صدرو بیانیه متن از پیش تهیه شده ریاض پایان یافت .
در ضمن این نشست می بایست در مسقط برگزار می شد اما عربستان سال گذشته در کویت با اعمال فشار بر عمان میزبانی را از آن خود کرد تا بلکه بتواند از آن در جهت اهداف و سیاست های خود استفاده کند اما در آن زمان هرگز تصور نمی کرد که اوضاع در یکسال آینده به گونه ای رقم می خورد که فرصت های احتمالی ناشی از میزبانی اجلاس را به یک چالش دیگر برای آن تبدیل می کند.
از دیگر سو گرفتاري های بین المللی و منطقه ای عربستان بر موقعیت هیات اعزامی آن به نشست استکهلم درباره یمن نیز سایه انداخت و آن را در موضع ضعیف قرار داد.
این فضا موجب شده است هیات ریاض قدرت چانه زنی خود را در مذاکرات از دست بدهد به گونه ای که یا با شروط و ملاحظات هیات صنعا به رهبری انصار الله موافقت کند و یا اینکه هزینه شکست این مذاکرات را به جان بخرد. در حالیکه عربستان در چهار سال گذشته تلاش کرده بود از انصار الله تصویری از یک گروه شورشی ترسیم کند که هیچ جایگاهی ندارد اما اکنون برای همه مشخص ومسلم شده است که انصار الله از بالاترین پایگاه مردمی برخوردار است به گونه ای که اکنون با اطمینان از پیروزی خود در هرگونه انتخابات آزاد در تشکیل دولت انتقالی پیشگام شده است کما اینکه در حل مسائل انسانی بحران نیز پیشگام بوده است.
با وجود اینکه مذاکرات استکهلم از گفتگو درباره مسائل بشردوستانه آغاز شد و همه بحث های اولیه از آزادی اسراء و بازداشت شدگان گرفته تا بازگشایی فرودگاه صنعا و یا پایان محاصره حدیده و تعز و حتی سروسامان دادن به بانک مرکزی برای پرداخت حقوق به نحوی از انحاء به مسائل انسانی و بشردوستانه بحران مربوط می شود اما با گذشت زمان و با ایجاد گشایش در این مسائل زمینه برای دیگر مسائل از جمله تشکیل دولت انتقالی نیز فراهم می شود اما به نظر می رسد هیات ریاض اراده و اختیاری برای گفتگو در این زمینه ندارد .
-----------------------------
احمد کاظم زاده