پخش زنده
امروز: -
گاردين نوشت در انتخابات سال 2016 ترامپ حدود سه میلیون رای کم تر از هیلاری کلینتون کسب کرد اما حالا وی به عنوان رئیس جمهور آمریکا بر مسند قدرت تکیه زده است
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صداوسيما،یک روزنامه چاپ انگلیس نوشت دموکراسی آمریکا در شرایط بحران قرار دارد.روزنامه گاردین چاپ انگلیس در گزارشی به قلم " جاناتان فرید لَند " در پایگاه اینترنتی خود نوشت: دموکراسی آمریکا در شرایط بحرانی قرار دارد و دونالد ترامپ رئیس جمهور این کشور نه عامل ایجاد این بحران بلکه صرفا یک علامت و نشانه این وضع بحرانی است. در سایه تحقیقات مولر بازپرس ویژه درباره تبانی ستاد تبلیغاتی دونالد ترامپ و روسیه در انتخابات ریاست جمهوری سال دو هزار و شانزده آمریکا اکنون مدتی است که بحث رایج در آمریکا این است که این کشور با بحران قانون اساسی مواجه است. از یک نظر زمانی که رابرت مولر با ارائه احضاریه ای تقاضا کرد دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به برخی از سوالات وی درباره تبانی میان ستاد تبلیغاتی اش و مقام های روسیه پاسخ بدهد, نبردی در فضای سیاسی آمریکا شروع شده است. اما احتمالا این نبرد از قبل تر شروع شده بود. ترامپ گفتگو با مولر را رد کرد و به علت اقدامات ترامپ, حزبش در انتخابات میان دوره ای کنگره در برابر دموکرات ها شکست خورد. پیروزی دموکرات ها در انتخابات میان دوره ای مجلس نمایندگان آمریکا از سال هزار و نهصد و هفتاد و چهار و از زمان رسوایی واترگیت بی سابقه بود. در پی این شکست ترامپ دادستان کل یعنی جف سشنز را برکنار کرد و به جای او فردی به نام مَتیو ویتاکِر را برای دادستانی کل معرفی کرد که کاملا از وی حرف شنوی دارد. ویتاکر قبل از این هم همصدا با ترامپ با تحقیقات مولر درباره ارتباط احتمالی ستاد ترامپ با روسیه مخالفت کرده و آن را بی اساس توصیف کرده بود. اکنون قرار است این فرد بر تحقیقات مولر نظارت داشته باشد. وی به نتایج تحقیقات مولر دسترسی خواهد داشت و احتمالا این اطلاعات را در اختیار ترامپ هم قرار خواهد داد. وی همچنین قادر خواهد بود در هر مرحله ای تحقیقات مولر را متوقف کند و هزینه های مالی مورد نیاز برای تحقیقات وی را قطع کند.
اقدام ترامپ به برکنار جف سشنز همچنین با محکومیت شماری از چهره های آمریکایی مواجه شده است.
نویسنده گزارش گاردین در ادامه نوشته است در نهایت سنای آمریکا می تواند درباره سرنوشت ویتاکر تصمیم نهایی را اتخاذ کند و در عین حال می تواند با تصویب قانونی از تحقیقات مولر درباره ترامپ حمایت کند. در انتخابات میان دوره ای روز سه شنبه گذشته هم مشخص شد که جمهوریخواهان همچنان اکثریت سنای آمریکا را در اختیار دارند. حتی اگر قرار باشد که دیوان عالی آمریکا در نهایت میان مولر و ترامپ قضاوت بکند یعنی همان کاری که چهل و چهار سال پیش در جریان رسوایی واترگیت انجام داد, باز هم کنترل این نهاد قضایی عالی آمریکا در اختیار قضات طرفدار جمهوریخواهان است. اخیرا هم با ورود برت کاوانا قاضی مورد حمایت ترامپ به دیوان عالی آمریکا ترکیب قضات محافظه کار در آن تقویت شد. هیچ قاضی بی طرفی وجود ندارد که مشت طرفین این دعوا را برای افکار عمومی باز کند. این وضع در جامعه آمریکا نشان دهنده بحران قانون اساسی در آمریکاست. واقعیاتی مانند این که ترامپ رئیس جمهور آمریکا است و سنای این کشور و دادگاه عالی آن اگر نگوییم به طور کامل در اختیار وی هستند حداقل حامی وی هستند, هیچ کدام عامل بحران قانون اساسی در آمریکا نیستند بلکه اینها نشانه های این بحران هستند. این بحران ناشی از عامل یا عوامل دیگری است. هر چند ممکن است وضع کنونی آمریکا ناشی از مسائل فنی و تکنیکی باشد اما هر چه هست آمریکا به این مسائل گرفتار است. آن چه جامعه آمریکا را به عنوان قدرتمندترین کشور جهان تحت تاثیر قرار می دهد می تواند همه کشورهای دیگر دنیا را هم تحت تاثیر قرار دهد.
نویسنده گاردین در ادامه نوشته است مشکل در آمریکا به شکل بسیار ساده کسری یا کمبود دموکراسی در این کشور است. نشانه بسیار صریح این کسری دموکراسی هم به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا است. در انتخابات سال دو هزار و شانزده وی حدود سه میلیون رای کم تر از هیلاری کلینتون کسب کرد اما حالا وی به عنوان رئیس جمهور آمریکا بر مسند قدرت تکیه زده است و هیلاری کلینتون با وجود کسب اکثریت آرا نتوانست قدرت را بدست بگیرد. این وضع در آمریکا بی سابقه نیست. چهار دوره پیش از این در انتخابات آمریکا جورج دبلیو بوش تعداد آرای کم تری در مقایسه با رقیب خود ال گور کسب کرد ولی با این حال وی به عنوان رئیس جمهور وارد کاخ سفید شد. این وضع ناشی از سیستم کالج های انتخاباتی آمریکا است که به نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری این کشور امکان می دهد که صرفنظر از کسب یا عدم کسب آرای اکثریت تنها با کسب بیشتر آرای اعضای کالج های انتخاباتی وارد کاخ سفید شوند. این سیستم به طبقه کوچکی از مسئولان محلی در مناطق روستایی آمریکا قدرتی نامتناسب و بیش از حد اعطا می کند. مناطق روستایی آمریکا شامل تعدادی از ایالت های آمریکا مانند آلاسکا، وایومینگ، مونتانا، داکوتای شمالی، آیداهو، نبراسکا، نیومکزیکو، نِوادا و یوتا است که هفتاد درصد از زمین های آمریکا در این ایالت ها قرار دارند ولی تنها شصت میلیون نفر از جمعیت آمریکا در این مناطق زندگی می کنند. این وضع بار دیگر در انتخابات روز سه شنبه گذشته آمریکا هم به وقوع پیوست. این شرایط در سنای آمریکا هم حاکم است چون در سنا منطقه ای روستایی مانند وایومینگ که تنها پانصد و هشتاد هزار نفر جمعیت دارد دو نماینده دارد و ایالتی مانند کالیفرنیا با سی و نه میلیون جمعیت هم دو نماینده دارد. به همین علت هم هر چند دموکرات ها در انتخابات روز سه شنبه یازده میلیون رای بیشتر کسب کردند اما همچنان اکثریت کرسی های سنای آمریکا در اختیار جمهوریخواهان خواهد بود. این مسئله بسیار مهم است زیرا باعث می شود که با وجود مخالفت اکثریت مردم آمریکا با فردی مانند قاضی کاوِانا وی همچنان بتواند در سنا آرای لازم را برای حضور در دیوان عالی آمریکا کسب کند. در یک ماه گذشته که آمریکا شاهد تیراندازی های بسیار مرگبار و وحشتناکی بوده است خوب است یادآوری شود که سنای آمریکا که کنترل آن در اختیار جمهوریخواهان است به دفعات با کوچک ترین محدودیت ها در بخش کنترل سلاح در این کشور مخالفت کرده است. در حالی که نود و چهار درصد از شهروندان آمریکا از قانون بررسی سابقه افراد قبل از فروش سلاح به آنها حمایت می کنند اما در سال دو هزار و سیزده سنای آمریکا با این درخواست مخالفت کرد. حامیان سنای آمریکا می گویند این هزینه ای است که از سیستم حکومتی فدرال در این کشور ناشی می شود و به هر ایالتی حق رای برابر می دهد. آنها می گویند این قانون در آمریکا غیرقابل تغییر است زیرا بر اساس توافق پایه گذاران آمریکا است. اما پایه گذاران آمریکا و نویسندگان قانون اساسی این کشور هم از ابتدا با خطرات این سیستم آشنا بودند. الکساندر همیلتون یکی از منتقدان سرسخت قانونی بود که بر اساس آن به هر ایالت آمریکا صرفنظر از میزان جمعیت آن در سنا دو کرسی واگذار می شود. وی می گوید واقعیت این است که اکثریتی که بر این اساس در سنای آمریکا شکل می گیرد تنها نماینده اقلیت کوچکی از جمعیت آمریکا است. در سال هزار و هفتصد و نود پرجمعیت ترین ایالت آمریکا یعنی ویرجینیا بیست برابر بیشتر از تنسی به عنوان کم جمعیت ترین ایالت آمریکا سکنه داشت. امروز کالیفرنیا شصت و هفت برابر بیشتر از وایومینگ جمعیت دارد. پایه گذاران آمریکا به طور عمد ترکیبی غیردمکراتیک برای سنای این کشور تعیین کرده اند. در واقع سنای آمریکا به مثابه یک سیستم در برابر رای و خواسته اکثریت رای دهندگان آمریکایی عمل می کند. ایالت های کوچک و کم جمعیت آمریکا که از نظر تعداد کرسی ها در سنا با ایالت های بزرگ و پرجمعیت یکسان هستند امروزه مخالف تغییر وضع و ساختار کنونی سنا هستند چون سیطره و نفوذ خود را از دست خواهند داد. به همین علت شاید دموکرات ها ناچار بشوند صرفنظر از سنا برای پیشبرد اهداف و برنامه های شان بدنبال راه چاره ای بگردند. آنها می توانند بدون نیاز به بازنویسی مجدد قانون اساسی آمریکا به دنبال برخی اصلاحات در آن باشند این اصلاحات مربوط به کالج های انتخاباتی هستند. برای مثال کالج های انتخاباتی باید موظف شوند که بر اساس رای اکثریت در حوزه خودشان به نامزدهای انتخابات رای بدهند. اگر چنین می بود ترامپ در سال دو هزار و شانزده نمی توانست همه آرای کالج های انتخاباتی ویسکانسین را کسب کند در نتیجه هم اکنون در کاخ سفید نبود. گزینه دیگر این است که تعداد کرسی های نمایندگان ایالت های پرجمعیت در کنگره آمریکا افزایش بیابد. چون تعداد کرسی های کنگره آمریکا حدود یک قرن پیش افزایش یافته است.این اصلاح باعث خواهد شد که ایالت های پرجمیعت آمریکا نمایندگان بیشتری در مجلس و آرای بیشتری هم در کالج های انتخاباتی داشته باشند.
نویسنده روزنامه گاردین در پایان گزارش خود نوشته است آمریکایی ها برای تغییر وضع کنونی سیستم سیاسی و انتخاباتی این کشور اقدامات زیادی می توانند انجام دهند و باید شروع کنند. سیستم سیاسی و انتخاباتی این کشور به گونه ای است که به دفعات به طرف بازنده در انتخابات قدرت حکومت اعطا کرده است و این اعطای قدرت تنها برای رضایت سفیدها و اقلیت ساکن در مناطق روستایی این کشور انجام شده است و در آن خواسته اکثریت جامعه آمریکا نادیده گرفته شده است به همین علت هم تداوم این وضع باعث خواهد شد که آمریکا مشروعیت خود را در میان شهروندانش از دست بدهد و همچنان با بحران قانون اساسی مواجه باشد.