میانجیگری نتانیاهو برای نجات ولیعهد عربستان
به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صدا و سيما به نقل از شبکه تلویزیونی الجزیره، اين شبکه خبري با اشاره به سخنان نخست وزیر رژیم صهیونیستی در بلغارستان، از میانجی شدن او برای نجات ولیعهد عربستان خبر داد و ضمن طرح سئوالی درباره موفقیت این میانجیگری، تصریح کرد، باید منتظر ماند تا مشخص شود اسرائیل در این زمینه تا کجا پیش می رود؟
الجزیره که در برنامه ماوراء الخبر امشب به بررسی این موضوع پرداخت در گزارش ابتدایی برنامه سعی کرد دلایلی را که زمینه ساز تلاش نخست وزیر اسرائیل برای نجات ولیعهد عربستان شده است، بررسی کند و به سئوالات دیگری که در این زمینه مطرح است پاسخ دهد.
در گزارش فاطمه التریکی، گزارشگر الجزیره آمده است، در جنایت قتل خاشقجی چه کسی با ولیعهد مغموم سعودی همراه شده است؟ اطراف ولیعهد خالی شد اما این بار دو مرد در کنارش قرار گرفتند، نخست وزیر اسرائیل و رئیس جمهور کشور مصر که اسرائیل دوستش دارد. عبدالفتاح السیسی و بنیامین نتانیاهو برای محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در کاخ سفید میانجی شده اند تا او را از جنایتی برهانند که به یک باره به یک رسوایی بزرگ تبدیل شده و او را در برابر موجی از اتهامات جهانی منزوی ساخته است. موجی که در پی رسیدن به پاسخ این سئوال است: چه کسی فرمان قتل را صادر کرده است؟
سیاستمداران، چون به تصویر جهانی و قابلیت تداوم چنین اتهاماتی آگاهند چندان جانب ولیعهد را نگرفتند و تنها تعداد اندکی در کنار بن سلمان باقی ماندند. اما به نظر می رسد این اتفاق چندان برای رئیس جمهور مصر که مردم کشورش را سرکوب کرده است، مهم نیست. به همین دلیل برای نجات ولیعهد، البته در قبال تضمین های مالی و سیاسی از عربستان، واسطه شد اما میانجی شدن نتانیاهو، که ثابت کرد اگر مقتول هر جنایتی اسرائیلی نباشد برایش هیچ اهمیتی ندارد، بر اساس مطلبی که در واشنگتن پست منتشر شد با هدف اثر گذاری سیاسی برای حفاظت از روابط مستحکمی است که با محمد بن سلمان دارد. زیرا او برای رویارویی با ایران به این فرد در عربستان نیاز دارد. همین نیاز موجب شد تا در اظهار نظری سرشار از تناقض بگوید اگر چه جنایتی که رخ داده است جنایت وحشتناکی است، اما ثبات عربستان باید حفظ شود. سپس با دیگر افراد حاضر در کنارش از ضرورت برخورد مناسب با این جنایت گفت زیرا به قول او ایستادگی در برابر ایران برای امنیت اسرائیل، در اولویت قرار دارد. البته در این جا سئوالاتی به ذهن می آید که برای طرح آن چندان به هوش بالای سیاسی نیاز نیست، سئوال این است که نتانیاهو در برابر حمایت از وجهه مخدوش و فاجعه بار بن سلمان، چه چیزی دریافت می کند و یا انتظار دارد چه چیزی دریافت کند؟ حمایتی که می تواند برای اسرائیل هم تبعاتی به دنبال داشته باشد. همانگونه که حمایت نخست وزیر اسرائیل از بن سلمان برای عربستان تبعاتی خواهد داشت. اما به نظر می رسد از نگاه بن سلمان در چنین شرایطی تلاش های نتانیاهو هم می تواند دستاویزی برای او باشد تا با چنگ زدن به آن، بتواند خود را از غرق شدن در دریایی که خون خاشقجی برایش ایجاد کرده است، نجات دهد. از نگاه بن سلمان کلید نجات این پرونده یا حتی تیر خلاص در این پرونده، به دست واشنگتن است. به همین دلیل سعی داشت برای نجات خود راه دروغ را در پیش بگیرد و در توجیه قتل خاشقجی به جرد کوشنر و جان بولتون بگوید او یک اسلامگرای خطرناک بود. البته این سخن به نوعی اعتراف به قتل خاشقجی است اما هدف بن سلمان این بود که با این اتهام قتل او را از دیدگاه آمریکا توجیه کند، گویا خواست چنین بگوید که این روزنامه نگار سعودی از جمله روزنامه نگارانی است که آمریکا از آنان نفرت دارد. اما او این مسیر را به گونه ای پیمود که حتی بولتون هم آن را تقبیح کرد. اما روش او بیانگر شیوه نگاه یک حاکم عربی به ملت خویش و حتی به ارزش انسان و بی توجهی آشکارش به افکار عمومی جهان عرب است.
او که در این سالها خود را با همین شیوه ها و سیاست ها سرگرم کرده است، هم زمان کاخ های ریاض را به روی شخصیت هایی از مسیحیان انجیلی آمریکا که از حامیان معروف دونالد ترامپ به شمار می آیند گشود. گروهی که از ابوظبی یعنی از امیر نشینی آمده بودند که ولیعهدش در قضیه قتل خاشقجی بالاترین سکوت را داشته است. در میان این گروه فردی به نام مایک ایونس بود که خود را رهبری صهیونیست در آمریکا معرفی کرد. دیداری که در ادامه، در چارچوب تسامح دینی، به عنوان یکی از شعارهای ولیعهد عربستان، توجیه شد، اما ممکن است این تسامح با چشمداشت به تسامح در برابر جنایتی باشد که انسانیت را به واکنش واداشته است. جنایتی که به قطعه قطعه کردن جسد و به آتش کشیدن آن ختم شده است. در چنین شرایطی باید پرسید آیا تلاش ها در این زمینه به نتیجه خواهد رسید یا آنکه خون ریخته شده دامن خونریزان و حامیان آنان را خواهد گرفت؟