پخش زنده
امروز: -
دو مولفه ژئوپلیتیک و قدرت بینالمللی در بررسي روندهای جهانی تا سال2035، متغير هاي تعيين کننده به شمار مي روند.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صداو سيما ،روند پژوهی در اندیشکدهها و مراکز پژوهشی جهان تبدیل به جریانی فراگیر برای فهم جهان اکنون و آینده شده؛به این دلیل که مخاطب اصلی روندپژوهی سیاستگذاران و تصمیمسازان در دولتها و نهادهای حاکمیتی هستند.پیچیدگی تحولات و رویدادهای انسانی و طبیعی باعث شده که راهبردها و حتی اصول بنیادین دولتها دستخوش تغییرات عمده شده چرا که در صورت عدم واکنش مناسب به برخی از تحولات غافلگیری راهبردی پدید آمده که در نگاه آینده پژوهانه این مرحله با راه حلهای ساده قابل رفع نخواهد بود.
بنابراین بخش عمومی پارلمان اروپا با درک مفهومی و عینی از غافلگیری راهبردی نسبت به روندپژوهی دنیای کنونی اهتمام و اجرای این پژوهش به عهده موسسه آکسفورد آنالیتیکا که یکی از مراکز آینده پژوهی معتبر در دنیاست محول شده است. با توجه به اینکه دغدغه این تحقیق علمی نگاهی اروپا محور به دنیا است. ضمن معرفی استانداردهای پژوهش انجام شده؛بخشها و محورهایی که بصورت مستقیم یا غیر مستقیم بر ایران و منطقه خاورمیانه تاثیرگذار بوده در نگاهی تحلیلی مورد توجه قرار میگیرد.
شاخص ها
در گزارش آکسفورد آنالیتیکا شاخصهای زیر مورد توجه قرار گرفته است:
1-مبانی و قواعد آینده پژوهی مانند پیشرانها،شگفتیسازها،پدیدههای نوظهور،روندها و سناریوهای آینده.
2-گزارش یک دوره زمانی بیست ساله(2035-2016)را مبنای تحقیق قرار داده است.
3-تحقیق بر پایه های موضوعی مانند اقتصاد،سیاست،امنیت،روابط بینالملل،محیط زیست و فناوری استوار است.
4-رویکرد گزارش ترکیبی(کیفی و کمی) است.
5-گزارش نگاه سیاسی و یا سو گیری خاصی له یا علیه کشور،منطقه یا قارهای نداشته و همین باعث دقت بالای گزارش شده است.
6-هشت روند کلان را در سطح دنیا تا سال2035 را معرفی کرده است.
7-پس از تشریح حوزه های مختلف به طراحی 4 سناریو از آینده جهان در سال2035 و ارتباط آن با وضعیت اروپا پرداخته است.
8-در سناریو نویسی از روش "پیر واک" در شرکت رویال داچ شل که در دهه 1970 میلادی ابداع کرد استفاده شده است.
1-روندها تا سال2035
1-1-پیر شدن جمعیت جهان
انسانها به دلیل افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ باروری با جمعیت در حال پیری مواجه خواهند شد.با فزونی گرفتن تعداد سالخوردگان نسبتهای وابستگی تغییر یافته و دولتها با کاهش نسبت پس انداز،کاهش مصرف و فشار بر خدمات اجتماعی روبرو میشوند.تغییر هرم جمعیتی در مقایسه کشورهای پیشرفته با کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته معکوس بوده و عموما کشورهای با درآمد سرانه بالا با کاهش جمعیت مواجه خواهند شد.این در حالی است که کشورهای حوزه آفریقای مرکزی با انفجار جمعیت جوان و جویای کار معادلات آینده انسانی را برهم خواهند زد.از طرف دیگر هر دو وجه کاهش یا افزایش جمعیت تبعات ویژه ای در موضوعات اقتصادی و اجتماعی دارد و نباید آن را فرصت یا تهدید قطعی تصور کرد.
بر اساس پیش بینی مرکز آمار ایران درباره جمعیت کشور؛تا سی سال آینده ایران جمعیتی بین90 تا 104 میلیون نفر خواهد داشت و این موضوع بیانگر رشد با وجود کاهش نرخ باروری در جامعه است.
1-2-آسیب پذیری جهانی شدن در فضای چند قطبی
در چند سال گذشته ترس از تضعیف جهانی شدن تحقق یافته است.اما متغیرهای زیادی در ادامه و یا قطع روند ضد تجارت جهانی فعلی در سال2016تا2035تاثیر خواهند گذاشت.در محتمل ترین سناریو الگوهای جهانی سازی کمتر توسط سیاست ورزی و بیشتر توسط فاکتورهای ساختاری شکل خواهند گرفت.تجارت جهانی درصد ثابتی از رشد جهانی خواهد بود که دلیل عمده آن تغییر آرایش چین به سمت مصرف داخلی و بلوغ در تجارت کالاهاست.اما کماکان پکن،بروکسل و واشنگتن محورهای کانونی تصمیمات اقتصادی باقی می مانند.
1-3-انقلاب فناوری و صنعتی
تا سال2035 حوزه فناوری دارای چنان رشدی خواهد شد که به مراتب شدیدتر از مرحله اول رایانه ای شدن امور در دهه 1980 میلادی است.با فراگیر شدن ماشین هایی که بدون نیاز به انسان فعالیت می کنند؛ در حوزه کسب و کار دگرگونی های عظیمی پدید می آید که منجر به بیکار شدن میلیونها انسان خواهد شد.از طرف دیگر چالش برانگیز ترین سوال عصر آن است که آیا کشورها اجازه می دهند زیرساختهای اطلاعاتی شان توسط شرکتهای مستقر در کشورهای دیگر اداره شود؟ در ایران یکی از چالشهای ویژه حوزه فناوری بومی ساز و تلاش برای کاهش یا حذف نقش شرکتهای خارجی در خدمات دهی این عرصه است.
1-4-تغییر اقلیم و رقابت برای منابع حیاتی
تغییرات در اقلیم جهانی به دلیل افزایش گازهای گلخانه ای تا سال2035 معکوس نخواهد شد.همزمان با ظهور روز افزون عواقب تغییر اقلیم و وقوع قحطی ها و تنشهای آبی و مرتبط شدن این رخدادها با تغییر اقلیم؛این احتمال وجود دارد که منازعات سیاسی ناشی از تغییر اقلیم در سطح ملی و بین المللی افزایش یابد.انرژیهای جایگزین گسترش یافته و ارزانتر خواهند شد اما موجب بی ثباتی در کشورهای متکی بر سوختهای فسیلی می شود.کم آبی و خشکسالی نوع و اندازه تخاصم را در مناطقی مانند خاورمیانه عوض خواهد کرد و رویارویی بر سر منابع از هشدار و لفاظی به جنگ و نزاع مستقیم منجر می شود.برابر آمار ارائه شده در گزارش فوق؛ ایران در وضعیت قرمز استفاده از آبهای زیر زمینی(بالاتر از 40 درصد)بوده و این نسبت در تمامی خاورمیانه قابل مشاهده است.
1-5-امکان و احتمال تغییر قدرت در نظام بین الملل
برخی کلان روندها احتمالا تا سال2035 برقرار خواهند بود.آمریکا بزرگترین نیروی نظامی جهان برآورد شده؛چین و قدرتهای منطقهای متورمتر و روسیه با تمرکز بر منافع نامتقارن سعی در خنثی سازی بحران کاهش جمعیتش خواهد داشت.همچنین ساختار نظامی اتحادیه اروپا با توانی بالاتر مهمترین شگفتیساز عرصه جدید روابط بینالملل خواهد بود.
این نشانهها به ویژه در حوزههای منطقهای نظیر خاورمیانه بیانگر افزایش نقش و نفوذ هر چه بیشتر چهار ضلعی ایران،ترکیه،مصر و عربستان است.
1-6-مناطق جدید برای رقابت دولت-ملتها
در شرایط کنونی در سیاست بینالمللی آنچه که در پی خواهد آمد مسئله نزاع و کشمکش کشورها نیست و یا حداقل در اولویت نخواهد بود. اما با نگرش بلند مدت باید به این امکان توجه کنیم که بسیاری از منازعات سال2035 در فهرستی بلند بالا پرفشارترین دغدغههای جهان آینده است.در دو دهه پیشرو مباحثی چون تجارت فضایی یا بازار فضا،جنگ افزارهای جدید مانند سامانههای بینیاز از انسان،کنترل رژیمهای مشکل ساز،حکمرانی اینترنت،جنگ سایبری و اقیانوس منجمد شمالی در کشمکش و افزایش سطوح منازعه موثر است.به عنوان مثال رقابت بر سر مرزبندیهای جدید در قطب شمال بین کشورهای آمریکا،فدراسیون روسیه،کانادا،نروژ و فنلاند چالش برانگیز خواهد شد.
ایران در حوزههایی نظیر اینترنت و جنگ سایبری دارای پارامترهای اصطکاک پذیر است.
1-7-سیاست عصر اطلاعات
سیاست در پاسخ به روندهای اقتصادی و اجتماعی متحول میشود.شواهد مستدلی وجود دارد(از نرخهای نابرابری گرفته تا درصد اقتصاد خدمات محور) که در مناطق عمدهای از جهان توسعه یافته از عصر صنعتی به اقتصاد اطلاعاتی گذر کردهایم.واکنشهای سیاسی به این گذار در آمریکا مشهودتر است.اگر چه محتمل نیست که این کنشها و واکنشها تا سال2035 عرصه سیاسی را بطور کامل متحول سازد؛اما سطوح جدیدی به آن خواهد افزود که میتواند باعث افزایش نقش احزاب و مشترک سازی فعالیت آنها در بین کشورهای همسو یا حتی غیر همسو شود.
1-8-ترسآوری زیست محیطی
درحالی که تغییر اقلیم یگ فراگرد تدریجی است که آثارش طی دههها محسوس خواهد بود.میتواند تبعاتی چون ترسآوریهای ناگهانی برای بشر مانند طوفانهای شدیدتر،قحطیها و خشکسالیهای سختتر تا سال2035 داشته باشد.مخاطرهای که نظام سیاسی کشورها در حال تطبیق پذیری با آن است.شمال اروپا در اثر گرم شدن قطب شمال و آب شدن یخچالها با سیلابهای مهیبی روبرو و جنوب آن با امواج گرمای طولانیتری مواجه است.
در سطح جهانی نیازمند سیستم پایدارتری خواهیم بود که بتواند از قربانیان تغییر اقلیم محافظت کند.این روند در خصوص ایران حتی بزرگتر از تهدیدهایی چون ایالات متحده خواهد بود.
2-سناریوها تا سال2035
2-1-سناریو اول:مردان بیمار اروپا:اروپای بی ثبات در جهان با ثبات
در این سناریو اروپا نمیتواند خود را با تغییر مکانهای تحول اقتصاد جهان تطبیق دهد و قدرت روزافزون چین،هند و دیگر کشورها صرف حفظ نظم جهانی موجود میشود.اروپا دراین سناریو یک میانگین رشد اقتصادی پایین را تجربه و با خروج بریتانیا از اتحادیه بدون توافق همکاری جایگزین؛ بیشتر کشورهای اروپایی از رکود رنج خواهند برد.ایالات متحده سیاست "اول آمریکا" را به فراموشی سپرده و بر آسیا تمرکز میکند.کشورهای درحال توسعه در نهادهای بینالمللی حضور پررنگتری داشته؛اما تقاضای آنها برای اصلاحات به قیمت تاثیر گذاری بر کاهش نقش اروپا منتج میشود.
2-2-سناریو دوم:جنگهای سرد:اروپای با ثبات در جهان با ثبات
در این سناریو اروپا خود را با اقتصاد اطلاعاتی تطبیق میدهد و آمریکا،چین و اروپا با هم همکاری میکنند تا جهان چند قطبی در دام تنازع نیافتد.رشد اروپا بیشتر وامدار"توافق جدید"اروپایی است که به نوعی احیاء قرارداد اجتماعی است."اتحادیه اروپایی مالی" و "شبکه تامین اجتماعی" تاسیس میشوند که از افزایش یا کاهش ناگهانی ارزش پول واحد اروپایی در کشورهای مورد استفاده جلوگیری میکند.ثبات بیشتر در نظام بینالمللی به توافقی جهانی پیرامون هنجارهای جنگ سایبری می انجامد که از نظر الگویی بی شباهت به پیمان کاهش سلاحهای راهبردی نیست. ثبات این سناریو آبستن مشکلات آینده است.جستجوی گذار صلح آمیز به یک جهان چند قطبی موجب میشود ایالات متحده و اروپا تا حدی دیکتاتور مآب شوند.
2-3-سناریو سوم:بنیادهای نامرئی:اروپای بی ثبات در جهان بی ثبات
در این سناریو اروپا نمیتواند خود را با اقتصاد اطلاعاتی تطبیق دهد و تنها تعدادی از شرکتهای اروپایی قادر به رقابت با چینیها و آمریکاییها هستند.همزمان با تلاش رقبای اروپا برای بدست آوردن نقشهای دیگران در شکل دهی به هنجارهای جهانی؛حکمرانی دنیا متشنج میشود.ایالات متحده تا حد زیادی منفک و جای کمی برای ناتو در برنامههای خود میبیند.فرار مالیاتی منبع مهمی در کاهش درآمد کشورها در اقصی نقاط جهان میشود و جهان توسعه یافته خلق سیستمی را که در آن شرکتهای بزرگ و ثروتمندان مالیات کمتری پرداخت میکنند به چشم میبیند.این مسئله موجب تنش در گروههای بینالمللی و بی اعتمادی در میان شهروندان و دولتها میشود.
2-4-سناریوچهارم:اروپا به عنوان یک قدرت جهانی:اروپای باثبات در جهان بی ثبات
در این سناریو اروپا حقوق تمام جمعیت خود را افزایش میدهد و سیستم مالی را پایدار میکند.چین در سطح بینالمللی تهاجمی عمل کرده و برزیل،روسیه،نیجریه و هند طومار نظم جهانی با رهبری غرب را درهم میپیچند.بعضی از بحرانهای خارجی نظیر مهاجرت گسترده پاسخ مشترک اروپا را درپی خواهد داشت.این پاسخها در پروسهای منجر به پیمان جدیدی در قالب قانون اساسی اروپا شده و بریتانیا مجددا به اروپا ملحق میشود.اروپا به عنوان میانجی در همسایگی خود و خارج از مرزهایش به استمداد طلبیده شده و به عنوان داوری مورد اعتماد توسط آمریکا و کشورهای غیرغربی پذیرفته میشود.
جمع بندي
در پایان گزارش؛موسسه آکسفورد آنالیتیکا توصیههایی را به پارلمان اتحادیه اروپا برای ثبات و تاثیر گذاری موثر بر جهان آینده پیشنهاد میکند که محورهای عمده آن حوزه امنیت قارهای،امنیت جهانی،تقویت فناوریهای پیچیده آینده،توجه ویژه به اقلیم،توسعه تجارت و اقتصاد جهانی متناسب با اهداف اتحادیه و مقابله با تروریسم است.
همچنین در تشریح سناریوها و روند ثبات و بی ثباتی اروپا یکی را بر دیگری مرجح ندانسته و صرفا به تشریح یافته ها میپردازد.اما نکتهای که میتواند برای حوزه سیاست ورزی ایرانی جالب توجه باشد توصیه به نگاه آینده پژوهانه و کمبود چنین گزارشهای راهبردی برای تصمیمسازان و دولتمردان است که طبیعتا به یافتههای گفتمان ساز نیاز مبرمی دارند و این وظیفه محققان و دانش پژوهان ایرانی برای تولید ادبیات پژوهشی جدید است./
=====================
نویسنده :حسین درجانی- کارشناس سیاست بین الملل.
.