پخش زنده
امروز: -
چين و تروريسم ، دو تهديد مهم براي منافع آمريکا از ديدگاه وزارت امور خارجه آن کشور است.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا وسيما ،دولت های شرق آسیا،پس از جنگ جهانی دوم در تلاطم نوسازی سیاسی و اقتصادی قرار گرفتند.دولت سازی ، برنامه های رشد اقتصادی و تامین اجتماعی و نوعی بازیابی هویت میان ملت های منطقه، به موازات انقلاب گام به گام کشاورزی در چین به رهبری مائو،زمینه های مناسب برای توسعه تجارت و همگرایی های منطقه ای به وجود آورد.افزایش رشد اقتصادی و توسعه شهرنشینی در ژاپن، سنگاپور و کره جنوبی و بعد ها چین و مالزی، ضمن افزایش همکاری های چند جانبه بر حسب مزیت های نسبی منطقه با قدرت های اروپا و آمریکا ، قدرت چانه زنی آن کشورها را در نظام بین الملل بیشتر کرد.
در اوایل دهه 1990رشد اقتصادی چین و سنگاپور، نسبت به یک دهه قبل از آن حدود 47 افزایش یافت.
ژاپن وکره جنوبی پیشتر این روند را آغاز کرده بودند و مالزی نیز حدود یک دهه است که در زمره کشورهای پیشرو قرارگرفته است.
این وضعیت با توجه به توسعه نظامی و بودجه دفاعی چین و نیز استقرار پایگاه های نظامی در کشورها دوست آمریکا نظیر ژاپن،کره جنوبی، فیلیپین و استرالیا از دهه 1950 تاکنون، شرق دور را وارد رقابت های استراتژیک و نوعی بلوک بندی کرد. تهدیداتی که واشنگتن از این ناحیه حس کرده خود انگیزه های لازم برای ورود به معادلات منطقه را ایجادکرد. وضعیتی که خود"بازتولید تهدید برای آمریکا"به شمار می رفت.
دراینجا با مطالعه گزارش سالانه وزارت امور خارجه آمریکا، می توان دریافت های آن گزارش را در خصوص مصادیق "تهدید علیه آمریکا در حوزه شرق آسيا" از جمله تروریسم، برشمرد.
( 2017 /https://www.state.gov/documents/organization/283097.pdf)
مصادیق تهدید در گزارش سالانه
الف: تروريسم سازمان يافته
1-اين گزارش تاکيد مي کند: دولت های شرق آسیا و حوزه اقیانوس آرام به تلاش برای تحقیقات و تحت تعقیب قرار دادن متهمان پرونده های تروریستی، افزایش همکاری های منطقه ای، به اشتراک گذاری اطلاعات، پرداختن به مسائل مرزی و شکاف ها در بحث امنیت هوایی و هوانوردی در سراسر سال 2017 ادامه دادند.
2-همکاری های منطقه ای برای اجرای قانون و مقامات قضائی در سراسر منطقه آسیای جنوب شرقی به بازداشت عناصر تروریست و نیز تعقیب قضائی این افراد منجر شد. با وجود این تلاش ها، آسیای جنوب شرقی همچنان از اهداف و بسترهای جذب نیرو برای گروه های تروریستی به شمار می رود.
3-تهدید ناشی از تروریسم فرا ملی زمانی برجسته تر شد که گروه های تروریستی داعش در جنوب فیلیپین اقدام به اشغال بخش هایی از شهر ماراوی به مدت پنج ماه کردند تا اینکه سر انجام نیروهای ضد تروریست این کشور توانستند کنترل اوضاع را به دست بگیرند.
4-چندین کشور از جمله استرالیا، ژاپن و آمریکا کمک های ضد تروریستی و بازسازی زیرساخت ها در اختیار برخی کشورها از جمله فیلیپین قرار دادند .
5-دولت های آسیای جنوب شرقی همچنان نگران جنگجویان تروریستی هستند که از سوریه و عراق بازمی گردند و می توانند از مهارت های عملیاتی، ارتباطات و تجربه خود برای انجام حملات تروریستی داخلی در هر یک از این کشورها استفاده کنند.
6-کشورهای شرق آسیا فعالانه برای مقابله با تروریسم مشارکت کرده اند. استرالیا، ژاپن، کره جنوبی، مالزی، نیوزیلند، سنگاپور و تایوان از شرکای ائتلاف جهانی شکست داعش هستند.
7-تلاش های ضد تروریستی چین متمرکز بر«افراط گرایان» بوده که به باور پکن با جنبش اسلامی ترکستان شرقی (ETIM) مرتبط هستند. چین همچنان تاکید دارد جنبش اسلامی ترکستان شرقی در منطقه خودمختار سینکیانگ با اقلیت مسلمان اویغور این کشور، دارای نفوذ است.
8-چین همچنان به ابراز نگرانی از سفر شهروندان این کشور به سوریه و عراق ادامه داد. گروه داعش در ماه مارس 2017 با انتشار پیامی خواستار اقدام علیه اهداف مشخص نشده چین شد که به نگرانی های این کشور دامن زد.
ب- خطر چين
1-گزارش سالانه ضمن برشمردن شرايط منطقه،چين را متغير برهم زننده نظم ميان دولت ها اعلام مي کند.
2-ظهور مجدد چین طی چهار دهه گذشته را می توان فوق العاده ترین نوع انباشت قدرت در تاریخ تلقی کرد.
3-پکن به رقیب خطرناک آمریکا در عرصه سیاسی تبدیل شده است و کنترل خود بر دریای چین جنوبی را تقویت کرده، پروژه های کلان ژئواقتصادی مانند "پروژه جاده و کمربند" را راه اندازی کرده و گفتمان خود علیه ایدئولوژی غرب را تقویت کرده است.
4-چین تقلا مي کند تا از آمريکا سبقت بگيرد. چین هنوز به این جایگاه نرسیده ولی شايد در آینده خواهد برسد.
پکن حتي نتوانسته شبکه ای از همگرايي ويا ائتلاف منطقه اي ایجاد کند.
5-چين فاقد ظرفيت هاي لازم براي ايجاد يا تقويت نظم در يک ژئوپلتيک منطقه است چه برسد به مقياس جهاني.
فرصت محدود براي آمريکا
واشنگتن باید تلاش های زیادی در داخل و خارج انجام دهد تا نظامی را که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد کرد مدرن سازی کند. در حال حاضر، همانطور که از اظهارنظرهای متحدان دیرینه آمریکا بر می آید، واشنگتن فعالانه در حال تضعیف این چهارچوب و منبع اصلی مزیت رقابتی خود است.
به باور بسياري از انديشمندان، نظام جهاني در حال واگرايي است و يکي از دلايل آن هزينه هاي تثبيت هژموني آمريکا براي خود است. مولفه"اول آمريکا" ناظر بر همين وضعيت است. از اينرو مي توان محورهايي که گزارش وزارت خارجه آمريکا آنها را"تهديد"مي خواند، ناشي از همين ديدگاه کلان دانست. ديدگاهي که مي گويد:"اين فقط قدرت آمريکاست که قادر به مديريت بحران و مقابله مستقيم با قدرت هاي نوظهور همچون چين و مبارزه با تروريسم سازمان يافته در سراسر جهان است ! "
از سوي ديگر تاريخ نيم قرن اخير ثابت کرده که کشورهایی مانند چین و آمریکا يا چين و ژاپن و يا چين با ديگرکشورهاي سوسياليستي، هيچ توافقي براي ايجاد يک ائتلاف و يا پي ريزي یک نظم قاعده مند صورت نگرفته است.
جنگ تجاري امروز ميان چين و آمريکا، ناظر بر همين واقعيت است که دو عنصر اصلي تجارت جهاني، منافع مشترک و استراتژيک بسيار محدودي دارند./
=======================================
نويسنده : محمد حسيني پور - پژوهشگر سياست استراتژيک.
.