نشريه آمريکايي اذعان کرد؛
تحریم های آمریکا نتیجه عکس می دهد
مقاله نويش نشريه آمريکايي «امريکن کانسروتيو» تاکيد کرد پیامدهای سیاست های آمریکا در صحنه بين المل بد و اغلب فاجعه آمیز بوده است.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا و سيما؛ نشریه آمریکایی "امریکن کانسروتیو" نوشت: تحریم های بی پایان واشنگتن سرانجام نتیجه عکس می دهد.
این نشریه در پایگاه اینترنتی خود در مقاله ای به قلم داگ باندو دستیار ویژه سابق رونالد ریگان رئیس جمهور اسبق آمریکا نوشت: در واشنگتن دائما از استثنا بودن آمریکا صحبت می شود. سیاستگذاران تاکید می کنند آمریکا ماموریت منحصر به فردی در جهان دارد: نمایندگی آمال و آرزوهای همه بشر. این غرور به مبنای سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است، به ویژه وقتی که موضوع تحریم های اقتصادی به میان می آید.
مقاله نويس امریکن کانسروتیو افزود: طرفداران تحریم به طور مرتب از مزایای فرضی سیاست های خود تمجید و ستایش می کنند، بدون آنکه شواهد چندانی ارائه دهند. مطالعات و بررسی ها نشان داده است بیشترین احتمال موفقیت تحریم ها زمانی است که این تدابیر به صورت بین المللی به اجرا گذاشته شود و بر روی تعداد محدودی از محصولات اعمال شود و هدفش نیز دستیابی به اهدافی فروتنانه باشد. حتی در آن صورت، دولت ها به ندرت منافع بنیادی خود را در واکنش به فشار اقتصادی قربانی می کنند. آنها در عوض واکنشی را نشان می دهند که واشنگتن نیز در شرایط مشابه نشان خواهد داد: مقاومت هر چه شدیدتر.
سرخوردگی از ناکامی، مقامات آمریکایی را تشویق کرده است بر شدت فشارها بیفزایند. بنابراین، واشنگتن حالا به صورت مرتب شهروندان و شرکت های کشورهای دیگر را مجازات می کند. وزارت خزانه داری آمریکا سال گذشته نزدیک به 1000 فرد و سازمان را به "فهرست اتباع خاص تعیین شده" افزود. سیاستگذاران آمریکایی هم اکنون از نقش غالب آمریکا در نظام مالی جهانی به عنوان سلاح حتی علیه کشورهای دوست استفاده و آنها را از دسترسی به بازار آمریکا محروم می کنند. طرف های ثالث برای معامله با طرف های مشمول تحریم های آمریکا با جریمه های چند میلیارد دلاری مواجه می شوند. حتی کشورهای بزرگ و ثروتمند نیز در برابر فشار آمریکا آسیب پذیرند. از این رو، تهدیدات آمریکا عموما کافی است تا هر کشور کوچکی را منزوی کند. مثلا، دولت سودان سال ها مجبور بود در معاملات خارجی به صورت نقد عمل کند و ارز را با هواپیما برای سفارتخانه خود به آمریکا انتقال دهد. اقدام دولت دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به احیای تحریم های ایران درها را به روی خروج سراسیمه شرکت ها از تهران گشود. اما حتی این مجازات های سخت نیز به ندرت به تغییر دولت های هدف می انجامد. کمونیسم همچنان بر کوبا حکمفرماست. دولت سودان همچنان استبدادی و اسلامگراست. کمتر کسی از کارشناسان امور کره شمالی احتمال می دهد پیونگ یانگ تسلیحات هسته ای خود را واگذار کند. ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه تحت فشارهای اقتصادی خم نشده است. در عوض، کشورهای خارجی برای تلافی جویی علیه منافع آمریکا به دنبال راههای غیراقتصادی می روند.
اين مقاله همچنين افزود: فشار اقتصادی بین المللی در سوق دادن میانمار، ایران، لیبی، و کره شمالی به سوی مذاکرات با غرب نقش داشت. اما تحریم ها با مشوق های مثبت ترکیب شده بودند. حتی در چنین حالتی، موفقیت ها محدود بود. میانمار هنوز سرکوبگر است و با کل یک ملت، روهینگیا، بیرحمانه رفتار می کند. تهران با برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) موافقت کرد، که از آن زمان دولت ترامپ آن را طرد و پیشرفت هرچه بیشتر را نامحتمل کرده است. سقوط معمر قذافی در لیبی هر دولتی را از دادن امتیازات جدی در آینده منصرف خواهد کرد. کره شمالی احتمالا زرادخانه هسته ای خود را سالیان متمادی، و چه بسا دهه ها، حفظ خواهد کرد.
در ادامه اين مقاله مي خوانيم تحریم ها کارآیی ندارند: آنها به صورت بالقوه تاثیرات اقتصادی فراگیری دارند. محدود کردن صادرات نفتی ایران قیمت های حامل های انرژی را در جهان افزایش می دهد. تعیین جریمه های نامتناسب برای فروش فناوری به مسکو بر شرکت های اروپایی تاثیر می گذارد. حتی بازارهای کوچکتر نیز مهم هستند. پیتر هارنل ، کارشناس تحریم ها هشدار داد :"تعرفه هایی که ترامپ نهم اوت بر محصولات ترکیه وضع کرد به فروش گسترده سهام انجامید که نه فقط بر آنکارا تاثیر گذاشت، بلکه موجب شد سهام بانک های بزرگ اروپایی که با ترکیه تجارت می کنند سقوط کند و نگرانی ها درباره سرایت آن به دیگر بازارهای نوظهور افزایش یافت." استفاده بی محابای آمریکا از تحریم های اقتصادی موجب شده است اقتصاد جهانی از بازار لیبرالی دور شود.
مقاله نويس نشريه آمريکايي امریکن کانسروتیو همچنين خاطر نشان کرد مجازات های اقتصادی تقریبا همیشه به ضعیف ترین ها، کم نفوذترین ها، و فقیرترین ها آسیب می زند. در واقع، نخبگان رژیم اغلب از تحریم ها به نفع خود استفاده می کنند. صدام، اسلوبودان میلوشوویچ، کیم جونگ اون، ولادیمیر پوتین، و بسیاری از مستبدان دیگر در زمانی که دولت های آنها تحت فشار تحریم ها بود، وضع خوبی داشتند.
نويسنده اين مقاله نوشت: من حدود 25 سال قبل از بلگراد دیدن کردم و با زوران دیندیچ رهبر مخالفان گفتگو داشتم که بعدا به نخست وزیری رسید و به دست ملی گرایان افراطی ترور شد. وي از این شکایت داشت که تحریم ها به ثروتمندتر شدن میلوشوویچ انجامیده است، حال آنکه حامیان طبقه متوسط خود او پول برای خرید بنزین برای رفتن به راهپیمایی های او را نداشتند.
نويسنده اين مقاله افزود: مشهورتر از همه این است که تحریم های آمریکا عامل مرگ نیم میلیون کودک عراقی شد. شاید درباره این رقم اغراق شده باشد، اما وقتی از مادلین آلبرایت سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل در این باره سوال شد او این را رد نکرد. وی در عوض پاسخ داد که "ما فکر می کنیم این هزینه ارزشش را داشت" -- پاسخی سنگدلانه که در سرتاسر جهان عرب طنین انداز شد.در سال های اخیر آمریکا بر "تحریم های هوشمند" متمرکز شده است، که عموما بر سران و حامیان رژیم ها اعمال شده است. اما بعید است محروم کردن کیم جونگ اون (رهبر کره شمالی) از سفر تفریحی و سپرده گذاری در بانک های غرب او را وادار به خلع سلاح بکند. واشنگتن و بروکسل "اولیگارش های" اقتصادی مرتبط با پوتین را هدف قرار داده اند، و هرچند این تحریم ها بی شک مشکلاتی برای تحریم شدگان ایجاد می کنند، اما توانایی آنها برای تاثیرگذاری بر تحولات محدود و بعید است که آنها بخواهند آزادی و زندگی خود را به مخاطره بیندازند. تحریم های هوشمند ممکن است با مجازات مجرمان موجب تسلی خاطر بشوند، اما برای به زانو درآوردن رژیم های سرکش کارساز نیستند.مجازات های اقتصادی مثل بسیاری از دیگر برنامه های دولتی، گروههای ذینفعی را به وجود می آورد که کاهش مجازات ها در آینده را غیرممکن می کنند. تحریم های کوبا به رغم تغییرات اساسی در شرایط کلی، نیم قرن ادامه یافته است. آمریکا مجازات های سودان را حتی پس از آنکه خرطوم خواسته های واشنگتن را برآورده ساخت و جدایی سودان جنوبی را پذیرفت، ادامه داد. تحریم ها علیه مسکو به اقتصاد روسیه لطمه زده اما موجب تغییر سیاست های مسکو نشده است.
نویسنده در بخش دیگری از این مقاله نوشت: شاید بزرگترین مشکل با مجازات های اقتصادی این است که غرور و تکبر طبیعی واشنگتن را افزایش می دهد زیرا برای تحمیل اراده آمریکا بر دیگر کشورهای جهان ابزار ساده ای به نظر می رسد. تشدید تنش ساده است، و ظاهرا بی درد -- دست کم برای واشنگتن. وقتی تحریم ها از لحاظ اخلاقی توجیه می شوند، که تقریبا همیشه این کار صورت می گیرد، سیاستگذاران می توانند اعمال فشار بر حتی دولت های دوست را اقدامی منطقی جلوه دهند.
این غرور و تکبر هدایتگر سیاست غلط دولت ترامپ علیه ایران بوده است. ترامپ پس از دیدار سال گذشته از ریاض -- که نخستین سفر خارجی وی در دوره ریاست جمهوری بود -- چنین به نظر می رسید که از سعودی ها دستور می گیرد. او از توافق هسته ای ایران خارج شد، توافقی که امکان سختگیرانه ترین بازرسی های هسته ای را فراهم ساخت. واشنگتن تاکید کرد علیه هر کشوری، دوست یا دشمن، که به تجارت با ایران ادامه دهد, از قدرت کامل آمریکا استفاده خواهد کرد. رئیس جمهور آمریکا در پیامی توییتری گفت :"هر کسی که با ایران تجارت بکند، با آمریکا تجارت نخواهد کرد." واشنگتن پس از تلاش برای جلوگیری از اینکه اروپایی ها یک سیاست خارجی مستقل در پیش بگیرند، کوشید آنها را به پشتیبانی از خط مشی غیرمسئولانه خود مجبور کند. آمریکا حالا خودداری اروپایی ها از این کار را تقصیر مقامات دولت باراک اوباما رئیس جمهور قبلی مانند جان کری می داند، نه تکبر غیرمسئولانه واشنگتن.
واشنگتن با مقاومتی غیرمعمول مواجه شده است. قدرت اقتصادی آمریکا این کشور را در برابر دولت های دیگر در موقعیت برتری قرار داده است، اما رضایت آنها نیز نقش حیاتی دارد. و مقاومت ممکن است افزایش یابد. مثلا، چین و هند ظاهرا قصد دارند دست کم برخی معاملات تجاری خود را با ایران ادامه دهند و با آمریکا به چالش برخیزند.
مقاله نويس نشريه امريکنکانسروتیو و دستیار ویژه سابق رونالد ریگان رئیس جمهور اسبق آمریکا همچنين افزود: اروپایی ها در حال بررسی چند راهبرد هستند، از جمله استفاده از بانک سرمایه گذاری اروپا و/یا بانک های مرکزی خود برای پرداختن به تراکنش های مالی با ایران. این کار واشنگتن را تحریک خواهد کرد علیه آنها جنگ اقتصادی به راه بیندازد. آنها شرکت های اروپایی را از همراهی با تحریم های آمریکا منع خواهند کرد، یک سامانه بدیل به جای شبکه پیام رسانی مالی جهانی سوئیفت تاسیس خواهند کرد، و یک شرکت مالی "تک منظوره" برای پردازش پرداخت های معاملات ایران تشکیل خواهند داد. این شرکت عملا به منزله یک موسسه حسابرسی برای نقل و انتقال پول در هر دو مسیر خواهد بود که پول نقد را در اتحادیه اروپا نگه خواهد داشت و مانع از اتکا بر بانک های آسیب پذیر در برابر تحریم های آمریکا خواهد شد. وزارت دارایی آلمان گزارش داد این مذاکرات ادامه دارد:"دولت آلمان با (سازمان ها و کشورهای اروپایی) درباره حفظ کانال های پرداخت مالی با ایران سرگرم کار است." فرانسه نیز سرگرم بررسی استفاده از موسسات دولتی برای تجارت با ایران است. درست همانطور که سیاست غلط آمریکا در برابر روسیه موجب شد این کشور و چین به یکدیگر نزدیکتر شوند، و این تاثیر راهبرد معروف ریچارد نیکسون را معکوس کرد، تحریم های شدید آمریکا اکنون اروپایی ها را به سوی چین و روسیه می کشد. هرچند دولت های اروپایی تمایلی ندارند خود را بر سر تلاش های واشنگتن برای منزوی کردن کشورهایی مانند کوبا و سودان به دردسر بیندازند، اما مسئله ایران فرق می کند. آمریکا از یک موافقت نامه بین المللی خارج شد، منافع اروپایی ها را نادیده گرفت، تجارت رو به رونق را مختل کرد، بیش از پیش خاورمیانه را بی ثبات ساخت، و خواستار فرمانبرداری تحقیرآمیز آنها شد. اروپایی ها که در گذشته تسلیم می شدند، اکنون خشمگین تر شده اند و تمایلی ندارند زیر بار کار انجام شده دولت ترامپ بروند. برونو لومر وزیر دارایی فرانسه گفت :"من می خواهم اروپا یک قاره مستقل باشد، نه یک رعیت، و این یعنی داشتن ابزارهای مالی کاملا مستقل که امروز وجود ندارد. "
اين مقاله در پايان همچنين خاطر نشان کرد جک لو، وزیر خزانه داری دولت باراک اوباما، هشدار داد "گسترش بیش از حد تحریم ها" ممکن است موجب تضعیف دلار و تشویق شرکت های خارجی به استفاده از سامانه های بدیل در برابر نظام مالی آمریکا شود. غرور و تکبر رو به گسترش واشنگتن ممکن است در نهایت به توانایی آمریکا برای تحمیل اراده خود بر کشورهای دیگر پایان دهد، که این پیامدهای اقتصادی و سیاسی مهمی برای آمریکا خواهد داشت.
ناکامی عموسام تعجب آور نخواهد بود. همانطور که لرد اکتون گفت:"قدرت فساد می آورد و قدرت مطلق به فساد مطلق می انجامد." مهم نیست که نیات سیاستگذاران واشنگتن خوب باشد. پیامدهای سیاست های آمریکا بد و اغلب فاجعه آمیز بوده است.