پخش زنده
امروز: -
امروز چهل و نهمین سالگرد درگذشت جلال آل احمد است، نویسندهای که چشم و چراغ ادبیات معاصر فارسی است و در آثار نویسندگان پس از خود آشکارا تاثیر گذاشت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، جلال آل احمد نویسنده، منتقد و مترجمی است که در دهه ۴۰ به عنوان یکی از نقاط عطف ادبیات معاصر درخشید و با کتاب هایی چون «نون والقلم»، «غرب زدگی»، «خسی در میقات»، «مدیر مدرسه»، «در خدمت و خیانت روشنفکران»، «سنگی بر گوری»، «دید و بازدید»، «از رنجی که میبریم»، «سه تار»، «زن زیادی»، «اورازان» و دهها مقاله و نوشتار انتقادی در مطبوعات، ردپایی انکار ناپذیر در تاریخ ادبیات ایران به جا گذاشت.
وی متولد سال ۱۳۰۲ بود و در ۱۸ شهریور سال ۱۳۴۸ در اسالم گیلان بر اثر سکته مغزی درگذشت.
جلال آل احمد در طول ۴۶ سال عمرپر بار خود توانست از سیاست، دین، مردم، نویسندگی و گزارش نویسی بگوید و دغدغههای اجتماعی اش را به تصویر کشد طوری که حالا او به یک «شاخص» در ادبیات ایران تبدیل شده است.
به همین ترتیب بود که در سال ۱۳۸۷ جایزه ادبی جلال آل احمد ایجاد شد و در آن، به بهترین کتابهای داستانی معاصر جایزهای با نام جلال اختصاص یافت.
فایل صوتی جلال آل احمد که داستان «نون و القلم» را بازخوانی کرده بود، اخیرا در اتریش پیدا شد، که خبر از جایگاه جلال در ادبیات معاصر ایران و بازتاب آن در کشورهای دیگر دارد.
سید رضا محمدی (نویسنده برگزیده جایزه جلال) درباره این نویسنده میگوید: چنان که حافظ و مولانا هیچ کدام محصور در مرزهای خاصی نیستند، نویسندگان معاصر مثل جلال آل احمد هم در بین ایرانیان جایگاه ویژهای دارند و هم در میان مردم کشورهای دیگر جهان معتبرند.
وی به عنوان نویسندهای افغان معتقد است که جلال آل احمد در میان نویسندگان معاصر شخصیتی شناخته شده است و در میان افغان ها، مردم تاجیکستان و همه فارسی زبانان محبوبیت زیادی دارد.
جلال در سال ۱۳۰۲ در محله سید نصرالدین از محلههای قدیمی شهر تهران در خانوادهای روحانی و اصالتا اهل طالقان به دنیا آمد.
کودکی وی در محیطی کاملا مذهبی گذشت.
جلال در سال ۱۳۲۴ با چاپ داستان «زیارت» در مجله سخن به دنیای نویسندگی قدم گذاشت و در همان سال مجموعه داستانی به نام «دید و بازدید» را منتشر کرد.
وی در سال ۱۳۲۶، به عنوان آموزگار در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد و در همین زمان تحصیلات خود را در رشته ادبیات فارسی ادامه داد.
جلال آل احمد در سال ۱۳۲۷ در اتوبوس اصفهان به تهران با سیمین دانشور، داستان نویس و مترجم معاصر آشنا شد و در سال ۱۳۲۹ با وی ازدواج کرد.
مجموعه داستان «دید و بازدید» نخستین اثر ادبی آل احمد محسوب میشود که در سال ۱۳۲۴ منتشر شد.
این مجموعه، ابتدا ۱۰ داستان کوتاه بود که در چاپ هفتم آن دو داستان دیگر به آن افزوده شد. جلال در این مجموعه با نثری طنزآلود به انتقال از مسائل اجتماعی پرداخت.
وی مجموعه داستان دیگری را با نام «از رنجی که میبریم» در سال ۱۳۲۶ منتشر کرد.
در این مجموعه ۷ داستان کوتاه آمده بود و جلال در آن به شکست احزاب در اجتماع آن روز ایران، اشاراتی کرده بود.
«سه تار» مجموعه داستان دیگری از این نویسنده ایرانی است که در سال ۱۳۲۷ منتشر شد.
در این مجموعه ۱۳ داستان کوتاه آمده است. فضای این داستانها لبریز از شکست و ناکامیهای قشرهای فرودست جامعه است.
سال ۱۳۳۱، سال انتشار مجموعه نه داستان کوتاه به نام «زن زیادی» است.
جلال در این کتاب که حاوی یک مقدمه نیز است، به تصویر شخصیت زنان قشرهای مختلف پرداخته است.
جلال در «سرگذشت کندوها» که نخستین داستان نسبتا بلند او بود، به قضیه نفت و شکست مبارزات سیاسی سالهای ۲۹ تا ۳۱ پرداخت.
وی در این کتاب به سبک قصههای سنتی ایران، با «یکی بود یکی نبود» داستان خود را آغاز میکند.
«مدیر مدرسه» داستان نسبتا بلندی از جلال آل احمد است که در سال ۱۳۳۷ منتشر شد.
این داستان به نوعی بیان خاطرات فرهنگی آل احمد است.
خود او درباره این کتاب گفته است: «حاصل اندیشههای خصوصی و برداشتهای سریع عاطفی از حوزه بسیار کوچک، اما بسیار موثر فرهنگ و مدرسه است.»
جلال در این کتاب به روابط افراد یک مدرسه با هم و روابط مدرسه با جامعه پرداخته است.
سال ۱۳۴۰ جلال داستان بلند تاریخی «نون والقلم» را به نگارش درآورد. عنوان این کتاب اشاره به سوره ۶۸ قرآن است.
نویسنده در این داستان به سنت قصهگویی شرقی، دلایل شکست نهضتهای سیاسی آن دوران را در لفافه یک دوران تاریخی، مورد ارزیابی و نقد قرار دادهاست.
حوادث داستان «نون والقلم» مربوط به اوایل حکومت صفویان است و زبان آن به اقتضای زمان آن نسبتا کهنه است.
«نفرین زمین» رُمان دیگری از جلال است که در سال ۱۳۴۶ منتشر شد. رمانی روستایی که بازتابی از جریانهای مربوط به اصلاحات ارضی در آن بیان شده است.
«پنج داستان» جلال در سال ۱۳۵۰ یعنی دو سال پس از مرگ او منتشر شد.
اثر داستانی دیگر جلال، مجموعه شش قصه کوتاه قدیمی از «طوطی نامه» بود که با تحریری نو در سال ۱۳۵۱ منتشر شد.
آل احمد این قصهها را با همکاری سیمین دانشور در زمانی که مشغول تدوین پایان نامه دکترای خود بود، یافته بود.
آخرین اثر داستانی آل احمد رُمان کوتاه «سنگی بر گوری» است که موضوع آن فرزند نداشتن وی است. این داستان نخستین بار ۱۲ سال پس از مرگ وی در سال ۱۳۶۰ منتشر شد.
مهدی قزلی (نویسنده کتاب جای پای جلال) درباره این نویسنده میگوید: وی از معدود نویسندگانی بود که نوشتن را حرکتی پویا و متکی بر تجربه میدانست.
وی معتقد است که جلال آل احمد، نویسندهای پشت میزنشین نبود و برای نوشتن حرکت میکرد و با مشاهده و تحقیق مینوشت.
سفرنامههای جلال را میتوان در این کتابها خلاصه کرد: «اورازان» (۱۳۳۳)، «تاتنشینهای بلوک زهرا» (۱۳۳۷)، «جزیره خارک در یتیم خلیج فارس» (۱۳۳۹)، «خسی در میقات» (۱۳۴۵) و سایر کتابها و گزارشهایی که او بر اساس سفرهایش مینوشت.
مهدی قزلی در خصوص این سفرنامهها میگوید: سفرنامههای جلال آل احمد نکتههایی تاریخی و در خور توجه دارد، به طوری که برای نمونه ویژگیهای خارک را نخستین بار شما در سفرنامههای او میخوانید و با وضعیت ایران دهه ۴۰ از ناحیه آثار جلال آشنا میشوید.
این نویسنده و مترجم در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ پس از سالها قلم زدن در عرصههای مختلف نوشتاری درحالی که در کلبهای در جنگلهای اسالم گیلان زندگی میکرد، دارفانی را وداع گفت.
شمس آل احمد (برادر جلال) پس از درگذشت جلال آل احمد، این نظریه را که مرگ جلال کار ساواک بوده رسانهای و مطرح کرد، اما تاکنون این موضوع اثبات نشده است و سیمین دانشور اعلام کرد که جلال آل احمد صرفا به دلیل سکته مغزی از دنیا رفته است.