پخش زنده
امروز: -
پس از برجام، رویکرد فشار آمریکا ضد ایران با واکنش درست تهران بر اساس اصول عزت و مصلحت روبرو بوده است.
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا وسيما، نگاه راهبردی در سیاست خارجی همواره دغدغه ای فراگیر برای دولتمردان تمامی کشورها بوده که طراحی شاخص و معیار مهمترین بخش این نگاه است.
این راهبردها حاصل نیت سنجی آمال و آرزوهای یک ملت است که در برساخته دولت نمود عینی و علنی می یابد.گزاره های معنایی متعددی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران طی چهل سال گذشته جلوه گری کرده و به محک علمی و عملی گذاشته شده؛اما تردیدی نیست که گزاره معنایی عزت، حکمت و مصلحت در آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامی کماکان هم اصول سیاست خارجی ایران و هم محور راهبردی است.
در واقع این موضوع گزاره ترکیبی است که همواره و همیشه مورد تایید تمامی جریانهای سیاسی داخل کشور به عنوان الگوی سیاست ورزی اسلامی-ایرانی و از طرف دیگر متر و معیاری برای سنجش عملکرد دیپلماسی در عرصه جهانی است.
با توجه به اینکه امروز رویکردهای تحریم و جنگ روانی آمریکا ضد ایران افزایش یافته است، میتوان واکنش جمهوری اسلامی ایران را بر مبنای عزت،حکمت و مصلحت در سنجشی به سامان از سیاست خارجی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
دوره پسابرجامی سیاست خارجی ایران
سوالی که اکثر پژوهشگران داخلی و خارجی را به تکاپو انداخته این است که آیا جمهوری اسلامی ایران با توجه به نقض معاهده بین المللی برنامه جامع اقدام مشترک که توسط دولت ایالات متحده آمریکا در اردیبهشت سالجاری رخ داده از این توافق خارج میشود؟و در صورت چنین رویکردی واکنش سایر اعضای برجام چه خواهد بود؟
این سوالات در حقیقت نشان می دهد که پس از خروج غیر قانونی و یکجانبه آمریکا از برجام؛ دیگر طرف ها- به ویژه اعضای اروپایی-در معاهده با چالش بزرگی در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری روبرو شده اند.
از یک طرف مقررات بین المللی توسط دولت ترامپ نقض شده و بی توجهی به آن قاعدتا تاثیرات سویی بر نظم بین المللی موجود خواهد داشت و از طرف دیگر ضلع اصلی برجام یعنی ایران خواهان اجرای بی قید و شرط طرف مقابل با توجه به دستورکار گام به گام برنامه جامع است.
اکنون با پارادوکسی اروپایی-آسیایی مواجه شده ایم؛ اما در حوزه سیاست ورزی ایرانی هم شاهد کنشگری غیر قابل پیش بینی خواهیم بود؟جواب به این سوال در گفتمان راهبردی انقلاب اسلامی ایران نهفته است.آنجا که از ضرورت و توجه به سه اصل عزت،حکمت و مصلحت سخن گفته شده و سند چشم انداز1404نیز بر آن تاکید دارد.با اتکا به هر کدام از واژه های بکار گرفته شده در گفتمان راهبردی دیپلماسی اسلامی-ایرانی سنجشی عملی از آن را به بوته آزمایش میگذاریم.
اصل عزت
به باور برخی تحلیل گران مسائل بین المللی خروج آمریکا از برجام با احتمال بسیار بالایی قابل پیش بینی بود. بنابراین نگاه خوش بینانه نسبت به اینکه دولت مستقر در واشنگتن متعهد به آنچه که دولت قبلی به انجامش شده بود نگرش بعید و دور از ذهن تلقی می شد.اما کنشگری عزتمندانه ایران از همان واکنش اول خود را نشان داد؛بلافاصله بعد از خروج ترامپ از برجام رییس جمهور ایران در نطقی بر پایداری و مقاومت ملت تاکید کرد.
با وسعت و عمق بیشتری رهبر انقلاب اسلامی در روزهای بعد با برشمردن عهد شکنی های مداوم و تکرارپذیر غرب و ایالات متحده تنها راه تعالی و پیشرفت را بر توان داخلی و اتحاد و انسجام ملی دانست؛ در حقیقت دال گفتمانی عزت به اصلی عینی تبدیل شده بود.
در پسابرجام و نقض عهد آمریکایی شاهد و ناظر هستیم که به موازات رویکرد خصومت آمیز طرف مقابل همراه با تهدید این بار دولتمرد و سیاست ورز ایرانی با اتکا به اندیشه اسلامی و توان داخلی تهدید را با تهدید پاسخ میدهد.اظهارات حسن روحانی در سفر به اتریش که اگر ما نتوانیم نفت صادر کنیم هیچ طرف دیگری هم نمی تواند از خلیج فارس نفت صادر کند؛ با حمایت قاطع رهبر انقلاب سخن رییس جمهور به سخن نظام تبدیل شد و در حقیقت جوابی روشن و شفاف به تهدیدهای کلامی کاخ سفید به ویژه ترامپ و پومپئو بود.
گسترش شبکه های پیام رسان در سطح جهانی باعث شده تا بسیاری از دولتمردان کشورهای مختلف از این قابلیت استفاده نموده و بعضا دست به فریبکاری افکار عمومی و افزایش تنش در دنیا بزنند. نمونه بارز چنین رفتاری را می توان در دو سال اخیر از دولت واشنگتن مشاهده کرد.
توجه به "استراتژی تشدید تنش"با کشورهایی که به تعبیر آنها بر خلاف منافع ملی آمریکا فعالیت می کنند در اولویت رفتار و کنش سیاسی ترامپ قرار دارد.دست زدن به لفاظی های سیاسی و بکاربردن کلمات و تعابیر تنش زا که صرفا در خدمت تشدید تنش خواهد بود از ابزارهایی است که دونالد ترامپ به کرات در مقابل کشورهای مختلف نظیرکره شمالی،کوبا،مکزیک و ونزوئلا استفاده نموده وحتی توانسته بصورتی محدود برخی را مرعوب نماید.اما در خصوص ایران چنین کنشگری باعث ارعاب نشده و نتیجه معکوس داد.
داده های فراوانی از اصل عزت را میتوان در روزها و ماههای پس از مسکوت گذاشتن برجام نیز رصد کرد. ترامپ که چندی پیش در پیامی توییتری تهدید به مقابله حداکثری با ایران کرده بود در ابتدا با واکنش محمد جواد ظریف وزیر امورخارجه و در سطحی کلانتر با واکنش سردار سلیمانی فرمانده سپاه قدس ناچار به عقب نشینی شد.
در سنجش عملی گفتمان عزت در سیاست خارجی ایران شاهد و ناظر آن هستیم که به واقع کنشگر سیاسی و نظامی کلامی واحد را بر زبان می راند و وحدت کلمه معنایی عینی می یابد.عزتمندی لایه سطح یک و پوسته سخت مقابله با دشمن است اما در سطوح نرمتر یعنی اصول حکمت و مصلحت هم نشانه هایی را در پسابرجام یافته ایم که نشان دهنده تفکر خردورز انسان ایرانی است.
اصل حکمت
کارشناسان و محققان بین المللی بر این مسئله اشتراک نظر دارند که کاخ سفید با رویکردی هیجانی به دنبال این بود تا به محض خروج از برجام؛جمهوری اسلامی ایران نیز از معاهده بین المللی توافق شده با پنج بعلاوه یک خارج خواهد شد و مسیر برای برگرداندن موضوع هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل و متعاقبا قطعنامه های جدید هموار می گردد.اما در عمل این مسیر هیجانی رویه دیگری از خرد ایرانی را به نمایش گذاشت.آنگاه که رهبر انقلاب ادامه پایبندی ایران به برجام را مشروط به رفتار عملگرایانه و مثبت سایر اعضا دانستند.در حقیقت ضمن نگاه انتقادی از عهد شکنی آمریکا به پایبندی سایر اعضا به مفاد برجام و اجرای درست آن تاکید ورزیدند؛ تا جایی که طرف اروپایی بسته های پیشنهادی را طی مدت زمان کوتاهی به ایران ارائه نمود.
این حاصل تعقل و تفکر راهبردی در سیاست خارجی و دوری گزیدن از هر گونه رفتاری است که بازی در زمین دشمن تلقی شود.
آمریکاییها بهترین حالت ممکن را در خروج ایران از برجام می دیدند تا بر اساس و مبنای آن سایر اعضا را به فشار بیشتر تحریک نمایند. اما نه تنها این اتفاق نیافتاد بلکه اعضا چهار بعلاوه یک به اجرای برجام بدون کم و کاست تاکید و تصمیمات کاخ سفید را برای خود غیرالزام آور تشخیص دادند.
در شرایط فعلی فشار بین المللی و حقوقی بر دولت آمریکا به شدت افزایش یافته است.از طرف دیگر در سنجشی عینی تر از گفتمان حکمت در سیاست خارجی ایران شاهد بوده ایم که دستگاه دیپلماسی پرونده شکایت از طرف خروج کننده از معاهده را به دیوان بین المللی دادگستری ارجاع داده و دراولین گام این دیوان در حکمی خطاب به ایالات متحده خواستار تعلیق تحریمهای جدید علیه ایران تا صدور حکم قطعی از طرف دیوان شده است.این اقدام در حقیقت نوعی پیروزی حقوقی و سیاسی برای کشور است.
اصل مصلحت
در کشاکش خروج دولت ترامپ از برجام و با این تصور که ایران مرعوب چنین رفتاری خواهد شد؛پیامها و گفتارهایی از طرف اروپایی به تهران منتقل شد مبنی بر این که به سمت توافقی بزرگتر با دستورکارهایی شامل بررسی نفوذ منطقه ای ایران،موضوع موشکها و مسئله هسته ای برویم.این همان درخواستی بود که آمریکاییها به دنبال آن بودند اما از زبان اروپا و به ویژه فرانسه بیان می شد؛ اتفاقی که سنجش عملی آزمون مصلحت ایرانی بود.در پاسخ مقام معظم رهبری طرح چنین موضوعاتی را مردود دانسته ولی در عین حال بر پایبندی همه اعضا برجام تاکید ورزیدند.به بیانی ساده برجام بدون حضور آمریکا با شرط اجرای درست و صحیح آن یک توافق در حوزه حقوق بین الملل بوده و عبور از آن در شرایط فعلی خطایی راهبردی تلقی می شد.
پایایی سه اصل
در تبیین و تحلیل چیستی و چرایی سیاست خارجی ایران توجه به اصلهای عزت،حکمت و مصلحت همواره مورد تاکید پژوهشگران روابط بینالملل بوده؛تا جاییکه برخی از تحلیلگران خارجی نظیر استفن والت و جان لیمبرت در گزارش های تفسیری و مکتوبشان عدم توجه دولتمردان آمریکایی به اصول را از عوامل فهم نادرست کنشگری ایران در منطقه و جهان میدانند.
در عين حال لیمبرت دیپلمات باسابقه آمریکایی در سال2011کتابی با موضوع ایران منتشر که در فصلی از آن به نوع مواجهه با دیپلمات ایرانی اشاره و از همکاران خود در وزارت امور خارجه آمریکا میخواهد به شکوه و عظمت تاریخ ایران و اصول و عقایدشان احترام بگذارند تا به درک درستی از نوع رابطه ایران و آمریکا دست یابند.
حال در هنگامه تنش این موضوع بیش از هر زمان دیگری یادآوری خواهد شد که در پسابرجام؛ کارایی و کارکرد واژهها و اصلهای کلیدی در سیاست خارجی ایران دارای پایایی بوده و استفاده درست از آن خواست ملی و رسیدن به منافع حداکثري را بهدنبال خواهد داشت.
========================
نويسنده: حسين درجاني - پژوهشگر سياست بين الملل .
.