به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صداوسيما، به نقل از رای الیوم، عبدالباری عطوان با بیان اینکه، توافق اخیر آتش بس بین جنبش حماس و تل آویو در صدد بازگرداندن فلسطینیان به دوره پیش از آغاز مقاومت است، نوشت : حملات اخیر تل آویو به غزه، چهره واقعی تل آویو را برملا کرد و برای یادآوری نتایج احتمالی مخالفت با این توافق صورت گرفته است.
عبد الباری عطوان سردبیر روزنامه اینترنتی رای الیوم در سر مقاله جدید خود در این روزنامه نوشت: بسیاری در نوار غزه و خارج از آن پیش بینی می کنند قاهره به زودی جزئیات «توافق آتش بس» بین جنبش «حماس» و رژیم اشغالگر اسرائیل را با میانجی گری مصر اعلام کند؛ اما حملات هوایی تل آویو که طی دو روز گذشته ادامه یافت، نه تنها این پیش بینی ها را از بین نبرد، بلکه چهره واقعی تل آویو و اهداف حقیقی آن را برای ادامه کشتار و ویرانگری برملا کرد. این مسائل نشان می دهد ارتش اسرائیل همچنان دست برتر را در اختیار دارد و مذاکرات بین دو طرف با شرایط مساوی نبوده است و این معامله «دستوری» و راهی است که فقط به یک سمت منتهی می شود و آن، تسلط مطلق تل آویو است.
عطوان افزود: سران تل آویو بودند که موجب تشدید تنش ها شدند و اعضای دفتر سیاسی جنبش «حماس» در خارج را که برای بررسی بندهای توافق آتش بس و تعیین پاسخ نهایی آمده بودند، «تحقیر کردند» و جنگنده های تل آویو دست به کشتار دیگری زدند که قربانی آن خانواده «ابوخماش» بود. موشک اسرائیلی با عبور از سقف منزل ساده آنها در شهر دیر البلح، پیکر سه تن از این خانواده را پاره پاره کردند و موجب شهادت ایناس ابوخماش زنی حامله و بیان محمد خماش کودک شیرخواره وی شدند و پدر این خانواده نیز به شدت زخمی شد. بر اثر اصابت این موشک ها، علی الغندور همسایه آنها نیز به شهادت رسید. برای من دردناک تر است که این خانواده را همچون بیشتر خانواده های این شهر مقاوم می شناسم، زیرا اردوگاه دیرالبلح محل تولد من است.
شاخه نظامی جنبش «حماس» در پاسخ قدرتمندانه برای اجرای راهبرد «آتش در مقابل آتش» شک و تردیدی به خود راه نداد و 180 موشک و راکت را به سمت شهرک های اسرائیلی در منطقه موسوم به غلاف غزه شلیک کرد که گنبد آهنین فقط 30 موشک را منهدم کرد. این واکنش، بازتاب توسعه توانمندی های هجومی این شاخه نظامی است و چه بسا توانمندی های پنهانی آنها بیش از این ها باشد.
پناه بردن شهرک نشینان سدیروت به پناهگاه ها، لغو مسابقه فوتبال بین تیم هبوعیل بئر السبع و تیم نیکاراگوئه و زخمی شدن یک کارگر تایلندی از جمله خسارت های تل آویو بود؛ اما زیان های روحی روانی این حملات بسیار گسترده تر بود، زیرا از حملات سال 2014، این نخستین بار است که شهرک نشینان روانه پناهگاه ها می شوند. همچنین این نخستین بار است که آژیرهای هشدار در شهری مانند بئر السبع به صدا درمی آید. بیشترین چیزی که اسرائیلی ها را نگران می کند، احساس عدم امنیت است. بدون تردید، هر قدر هم که توافق امضا کنند آن هم با فلسطینیانی که امضای این توافق ها را بپذیرند، به احساس امنیت نخواهند رسید.
نمی دانیم سرنوشت «توافق آتش بس» که سازمان اطلاعات مصر به آن دست یافت و از طریق تماس های خود با جنبش حماس و تل آویو، بندهای آن را تصویب کرد، به کجا خواهد رسید. اما این حملات وحشیانه تل آویو فقط نشان دهنده ویرانی و کشتار است. بعید نیست در هر دو طرف کسانی باشند که بخواهند این توافق شکست بخورد. به ویژه فلسطین و چه بسا، گردان های «قسام» شاخه نظامی حماس. به گونه ای که به شکل قابل توجهی، شاهد حذف شماری از افراد برجسته این گردان ها از عرصه بودیم که این موضوع سوالات زیادی را به دنبال داشت.
شمار ساکنان نوار غزه دو میلیون نفر است که از محاصره شدید در رنج هستند به گونه ای که به علت از بین رفتن کامل خدمات اساسی از آب و برق گرفته تا درمان و آموزش و درصد بالای بیکاری یعنی بیش از 80 درصد، همه آنها یا بیشترشان در آستانه قحطی قرار گرفته اند. همه گروه های عربی، اسرائیلی و جهانی در نقشه ای برای تسلیم کردن ساکنان نوار غزه به منظور پذیرش راه حل «کرخت و سست کننده انسانی» و نه «راه حل سیاسی» که از رنج های فلسطینیان بکاهد و مانع از رسیدن به حالت انفجاری مانند راهپیمایی های بازگشت شود، دست داشته اند. راهپیمایی های بازگشت بار دیگر بیش از هر چیز دیگری، نقاب را از چهره خونریز، نژادپرست و وحشی تل آویو برداشت. آنچه بیش از هر چیزی تل آویو را نگران می کند، یورش دو میلیون نفر به مرزهای خود و نه مرزهای اسرائیل و بازگشت به شهرها و روستاهای خودشان است.
به نظر می رسد درخواست از انسان گرسنه برای ادامه گرسنگی وتشویقش به رد غذا، کاری دشوار باشد و این که از کسی که تنها و بی دفاع با بمباران ها مواجه است، بخواهی «هویج» آتش بس، ولو هویجی مسموم را رد کند، در عرف پذیرفته نیست. اما تل آویو و عرب هایی که با آنها توطئه کرده اند، درصدد بازگرداندن فلسطینیان در نوار غزه به مرحله پیش از شکست 1967 و آغاز مقاومت هستند تا همچون گدایان با غذای ناچیزی که آژانس امدادرسانی و ایجاد اشتغال برای آوارگان فلسطینی (آنروا) به آنها می دهد، زندگی بگذرانند. اما این بار بدون آنروا، زیرا از آنجا که این آژانس در نهادینه کردن هویت پناهندگی و حق بازگشت نقش تاثیرگذاری داشت، توانستند آن را از بین ببرند، منابع مالی آن را بخشکانند و دیگر درهای باقی مانده آن را ببندند.
حملات وحشیانه اسرائیل، کشتار و ویرانی های ناشی از آن، با هدف یادآوری نتایج احتمالی مخالفت با توافق آتش بس صورت گرفت و برای تحقق این هدف، عللی ساختگی به وجود آمد. دستکم ما که با پیمان اسلو و حضور یافتن در جلسه امضای این پیمان مخالفت و خود و میلیون ها تن دیگر را از نتایج فاجعه بار آن آگاه کردیم، بر این باور هستیم.
توافق های «سیاسی» اسلو پس از گذشت چهل سال، موجب بیچارگی کنونی تشکیلات خودگردان و ملت فلسطین شد و با از بین بردن همه دستاوردهای مبارزه طلبانه و شرافتمندانه ملت فلسطین، آن را به ملتی گدا تبدیل کرد و به تل آویو این امکان را داد که مناطق باقی مانده از فلسطین را ببلعد و آنها را به شهرک تبدیل کند.نتایج ناشی از معامله کنونی آتش بس چه خواهد بود و ملت فلسطین در ازای آن چه بهایی خواهد پرداخت؟ آیا آتش بس در ازای تکه نانی به همراه ذلت و خواری، و نه در ازای آتش بس امضا خواهد شد یا آتش بس در ازای پول و شهرک سازی های بیشتر و از بین بردن آنچه از فرهنگ مقاومت و هویت مبارزه طلبانه فلسطین باقی مانده است، خواهد بود؟
برای این سوال ها هیچ گونه پاسخی نداریم و چه بسا کسانی که این توافق را امضا خواهند کرد همان طور که معماران توافق های اسلو منتظر ماندند، به مدت چهل سال صبر نمی کنند تا از نتایج آن آگاه شوند، زیرا زمان تغییر کرده است و این تغییر و تحولات آن، با روندی سریع تر ادامه می یابد.
در پایان می گوییم: از کلام شیرین و وعده های مسموم نیکلای ملادینوف فرستاده سازمان ملل به خاورمیانه و از واسطه های عرب که امتیازدهی ها را برای شما زیبا جلوه می دهند و از کسانی که از اموال و طرح ها برای شما سخن می گویند، برحذر باشید. غزه به سنگاپور تبدیل نخواهد شد مگر اینکه در ازای آن، سرتاسر فلسطین، لغو حق بازگشت و در نتیجه از بین رفتن هر گونه امیدی به بازگشت، قرار بگیرد. و چه بسا به «تورا بورا» یا «هانوی» دیگری تبدیل شود. همه احتمال ها وجود دارد.