استراتژی فریب دولت ترامپ و راهکارمقابله با آن
دولت ترامپ از استراتژي فريب در از سرگيري تحريم ها عليه ايران و هم زمان پيشنهاد مذاکره به تهران استفاده مي کند.
![استراتژی فریب دولت ترامپ و راهکارمقابله با آن استراتژی فریب دولت ترامپ و راهکارمقابله با آن](/files/fa/news/1397/5/17/2482615_144.jpg)
فریب یکی از استراتژی هایي است که در چارچوب رئالیسم تهاجمی دنبال می شود و شاخص های موجودحاکی از این است که دولت ترامپ از این استراتژی در چارچوب از سرگیری تحریم ها علیه ایران استفاده می کند.
یکی از مواردی که بکارگیری استراتژی فریب در آن موج می زند پیشنهاد مذاکره به ایران همزمان با ازسرگیری و تشدید تحریم هاست. بنا به اذعان منابع امریکایی این پیشنهاد در اصل از سوی جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ به وی ارائه شده است که یکی از تندروترین چهره ها در امریکا و در بین نومحافظه کاران محسوب می شود ودر عین حال بانی خروج امریکا و ترامپ از برجام است، به نظر می رسد پیشنهاد مذاکره با ایران بر اساس یک بازی دو سربرد برای امریکا و دو سر باخت برای ایران طراحی شده است .
از دیگرمصادیق استراتژی فریب آمریکا طرح این ادعاست که هدف تحریم ها نه مردم بلکه دولت ایران است . حال آنکه کالاهایی که چه در این مرحله و چه در مرحله بعد مورد تحریم واقع شده اند تماما فشارها را بر اقشار زحمتکش و حتی فقیر متمرکز می کند که در تحریم پسته و بخصوص فرش بیشتر بارز است .
فرش کالایی است که عمدتا در خانواده های فقیر و متوسط بافته می شود و تحریم آن به این مفهوم است که امریکا می خواهد فشار را بر این خانواده ها دو چندان سازد تا بلکه آنها را به اعتراض وادارکند. در خانواده های ایرانی عموما در مقاطعی که محصولات کشاورزی مناسب نباشد فرش به عنوان کالای جانشین برای جبران کسری بودجه خانواده ها بافته می شود و اکنون امریکا با تحریم این کالای صادراتی در صدد افزایش فشار و ظلم مضاعف بر این خانواده ها است و این دلیلی دیگر بر رد ادعای امریکاست که مدعی است که هدف تحریم ها افزایش فشار بر مردم ایران نیست . همین مسئله در مورد پسته نیز صادق است .در واقع هدف اصلی امریکا ایجاد و تعمیق شکاف بین نظام سیاسی و مردم ایران است و در اینجاست که می توان جلوه دیگری از استراتژی فریب را به صورت تفرقه مشاهده و ردیابی کرد که هر دو در صورت موفقیت می تواند زمینه را برای هرج و مرج فراهم کند که هدف اصلی راستگرایان صهیونیستی به رهبری نتانیاهو و کودتاگرایان سعودی به رهبری محمد بن سلمان و نومحافظه کاران امریکایی به دست نشاندگی ترامپ است که هر سه برای جبران ناکامی های خود در منطقه به پروژه ایران هراسی روی آورده اند.
این روزها دور جدید تحریم ها با هدف مقابله با قدرت و نفوذ منطقه ای ایران توجیه می شود و از این طریق تلاش می شود به تحریم ها نوعی پوشش دفاعی در برابر ادعای سیاست تهاجمی ایران داده شود اما بررسی پیشینه تحولات در چند دهه اخیر نشان می دهد که علت افزایش حضور ایران در منطقه کاملا ماهیت تدافعی داشته است.
ایران زمانی که امریکا در سال 2003 قصد اشغال عراق را داشت جزء مخالفان سرسخت تهاجم امریکا بود اما بعد از اینکه امریکا در باتلاق عراق گیر کرد و این کشور دچار جنگ داخلی شد برای بازگرداندن ثبات و امنیت در این کشور حضور پیدا کرد که علاوه بر دولت جدید عراق با موافقت ضمنی امریکا نیز همراه بود. همین وضعیت بعد از ظهور داعش نیز تکرار شد و اگر کمک های ایران نبود احتمال سرنگونی دولت مرکزی عراق و تبدیل بغداد به مرکز خلافت ابوبکر بغدادی نیز وجود داشت .حضور ایران در سوریه نیز با زمینه های مشابهی همراه بود و در مجموع به نظر می رسد همه کسانی که در پروژه تروریسم تکفیری سرمایه گذاری و برای استفاده از آن برنامه ریزی کرده بودند اکنون در فضای پسا داعش از ایران انتقام می گیرند و بدون اینکه زمینه های حضور ایران و بخصوص آثارمثبت این حضور را بر تامین صلح و امنیت منطقه ای و بین المللی در نظر بگیرند ایران را به افزون طلبی متهم می کنند و برای فریب مردم و افکار عمومی داخلی و بین المللی بازگرداندن تحریم ها را به آن نسبت می دهند.
بر این اساس مقابله با تهدیدهای جدید بیش از اینکه به مقاومت فیزیکی و رویکرد سخت افزاری نیاز داشته باشد نیازمند مقاومت و تامل در تبلیغات نرم و ظریفی است که در بسته های به ظاهر شیک در رسانه های جمعی و بخصوص شبکه های اجتماعی برای فریب افکار عمومی عرضه می شود و هدف آن در وهله اول فتح اذهان است. این امر مستلزم آن است که آسیب های وارده بر سرمایه اجتماعی نظام که مبتنی بر اعتماد متقابل دولت و مردم ، مردم با مردم و ارکان مختلف نظام و دولت با یکدیگر بوده هر چه سریعتر ترمیم شود و با تزریق مجدد اعتماد بین این سطوح که به منزله تزریق خون در رگ هاست نظام بتواندبه سلامت از پیچ جدید تحریمها نیز عبور کند که دشمنان و رقبای منطقه ای ایران به نتایج آن چشم دوخته اند.
----------------------------
احمد کاظم زاده