در حالی که همه در بهت سخنان ترامپ و تناقض مواضع او با سخنان چند وقت پیشش بودند ،تنها دو ساعت بعد، مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا، در مصاحبه با سیان بیسی ، از فهرستی بلند بالا رونمایی کرد ،فهرستی از شرط و شروطها، درست مانند همان شروط 12 گانه ای که یک بار دیگر هم به آنها اشاره کرده بود.
علامت هایی ضد و نقیض که باعث ایجاد این سوال می شود: آیا واقعا پیشنهاد آمریکا قابل اطمینان است ؟ و سوال بعدی اینکه ،هدف آمریکا از طرح موضوع مذاکره در این مقطع چیست و آمریکایی ها به دنبال چه هستند؟
برای پاسخ به سوال اول ، چند هفته به عقب باز می گردیم. مذاکرات آمریکا و کره شمالی . سران آمریکا و کره شمالی بعد از چند ماه جنگ لفظی و خط و نشان کشیدنها ، بالاخره در سنگاپور رو در روی هم نشستند. تبلیغات گسترده ای در مورد این مذاکرات به راه افتاد و حتی برخی گفتند ایران نیز باید از این الگو پیروی کند.
بعد از نشست سران آمریکا و کره شمالی بیانیه ای درباره محورهای کلی که توافق شده بود، منتشر شد. هنوز چند ساعت از این توافق نگذشته بود که رییس جمهور آمریکا جمله ای عجیب گفت. ترامپ گفت: اگرچه با کره شمالی توافق کردیم اما اگر بعدا احساس کنم که به نفع ما نیست آن را به هم می زنم.
اما یک نمونه آشکار از قابل اطمینان بودن یا نبودن آمریکا را خود ما داریم.
سه سال پیش هنگامی که توافق هسته ای موسوم به برجام در وین به دست آمد و هنوز جوهر متن توافق خشک نشده بود، اوباما رئیس جمهور وقت آمریکا تحریم های جدیدی علیه ایران وضع می کند، به رغم وعده و وعیدهای جان کری وزیر امور خارجه وقت آمریکا، تحریم ها یکی پس از دیگری تمدید و تصویب می شوند و کار به جایی می رسد که از نقض روح و جسم برجام سخن به میان می آید.
بعد از اوباما هم ، ترامپ ، این توافق بین المللی را که پشتوانه آن قطعنامه شورای امنیت است ، به راحتی نادیده می گیرد و آمریکا از برجام خارج می شود.
تجربه برجام و تجربه مذاکرات اخیر کره شمالی نشان می دهد، امریکایی ها به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند و باید در پیشنهاد مذاکره آنها ، باید با دیده شک و تردید و بی اعتمادی نگریست.
اما آمریکایی ها چه هدفی از طرح این پیشنهاد در این مقطع ، دارند و به قول معروف سناریوی آنها چیست ؟
به نظر می رسد امریکایی ها محور اصلی سناریوی خود را افکارعمومی مردم و نخبگان قرار داده اند تا با عملیات روانی پیچیده ، در کنار یک جنگ اقتصادی، اولا میان نخبگان و مسئولان ، دو دستگی ایجاد کنند و همزمان در افکار عمومی ، به جای اینکه دوگانه واقعی ایستادگی و تدبیر، در مقابل تبدیل شدن به سوریه و لیبی شکل بگیرد ، دوگانه غیر واقعی جنگ و صلح و یا مذاکره و جنگ را ایجاد کنند.
در سناریوی آمریکاییها علاوه بر ایجاد دوگانه های غیر واقعی ، تلاش می شود با فشارهای اقتصادی ، مردم را به سمت هرج و مرج و آشوب سوق دهند و میان آنان و نظام فاصله ایجاد کنند. در این عملیات روانی ، کلید واژه هایی همچون بن بست، فروپاشی، از هم گسیختگی امور و غیرقابل حل بودن مشکلات اقتصادی نقش اساسی دارند که به وسیله فضای مجازی و شبکه های ماهواره ای به صورت پرحجم و گسترده در ذهن مردم پمپاژ می شود.
در چنین شرایطی که سناریوی دشمن مشخص است، باید با این سناریو مقابله شود.
مقابله با آن ، هوشیاری مردم و همچنین هوشیاری مسئولان بویژه دستگاه اجرایی را می طلبد. مردم مطالبات اقتصادی به حقی دارند که مسئولان باید با تدبیر و در زمانی معقول، این مطالبات را برآورده کنند و نگذارند دشمن با موج سواری بر مطالبات مردمی، زمینه آشوب و اغتشاش را فراهم کند.
مردم نیز باید بدانند که هرج و مرج هیچ نفعی نخواهد داشت و نه تنها مشکلات آنها را حل نخواهد کرد بلکه با موج سواری بدخواهان و دشمنان قسم خورده این ملت ، پروژه سوریه سازی ، شکل خواهد گرفت.
اما مسئولان نیز باید در این شرایط که جبهه گسترده دشمن، با تمام توان به میدان آمده ، الزامات و شرایط مقابله با جنگ اقتصادی و روانی دشمن را فراهم کنند. امروز اصلی ترین نیاز کشور ، یکصدایی و همدلی مسئولان است. شنیده شدن یک صدا از مسئولان و آن هم صدایی قدرتمند و با اقتدار، مهمترین رکن مقابله با طراحی دشمن است.
مسئولان بویژه مسئولان دستگاه اجرایی باید به میان مردم بروند و با مردم صحبت کنند و شرایط کشور و طرح های خود را توضیح دهند. با سکوت و یا اکتفا کردن به سفرهای تشریفاتی ، مشکلی حل نخواهد شد. مردم امروز به شدت تشنه صحبت ها و توضیحات مسئولان اجرایی هستند.
مسئولان باید از خود چهره ای پرتلاش و منسجم و دارای برنامه و نقشه راه نشان دهند . مردم باید ببینند که مسئولان به جد و با همه توان درحال تلاش هستند و برای حل مشکلات برنامه های دقیق و عملی دارند.
مردم همچنین انتظار برخورد قاطع با اخلالگران و سودجویان و مفسدان اقتصادی را دارند. این انتظار هم در وهله اول از دولت وجود دارد که با شدت ، با اخلالگران بازار برخورد انقلابی کند و مردم انتظار دارند که جواب توهین ها و یاوه سرایی های مقامات آمریکایی و غربی با قاطعیت و سرعت داده شود تا اقتدار و عزت ملت حفظ شود.
به هرحال اکنون ، در مرحله جنگ اراده ها قرار داریم. ملت ایران در چهل سال گذشته نشان داده که مرد میدان های سخت است و از آزمونهای بزرگی سربلند بیرون آمده است. مسئولان نظام هم در چهل سال گذشته در کنار مردم و همپای آنها در مشکلات و مقابله با توطئه ها ، در وسط میدان بوده اند.