به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صداوسيما به نقل از رای الیوم؛ این قانون نژادپرستانه سرزمین یهودیان بود که اسرائیل را به یک دولت قومی برای ملت یهود تبدیل کرد هر چند باعث آشکار شدن دروغهای رژیم صهیونیستی و چهره نژاد پرستانه آن شد.
پایگاه اینترنتی روزنامه رای الیوم لندن در مقاله ای به قلم عبدالباری عطوان نوشت: برادران دروزی در دو طرف مرزهای اسرائیل اشغالگر, دو ضربه قوی را کمتر از یک هفته متحمل شدند. نخستین ضربه را از دشمن تکفیری دریافت کردند, دشمنی که اسلام آن را نه تنها به رسمیت نمی شناسد بلکه ریختن خون آن را حلال می داند. ما اینجا از «داعش» و کشتار فجیع آن سخن می گوییم, کشتاری که طی آن دویست و پنجاه نفر از مردم السویداء هفته قبل به خاک و خون کشیده شدند. دومین ضربه, قویتر و دردناکتر بود و آن قانون نژاد پرستانه سرزمین یهودیان است که اسرائیل را به یک دولت قومی برای ملت یهود تبدیل کرد که به تنهایی حق تعیین سرنوشت را دارد. این امر توهم تثبیت شده در اذهان طائفه دروزی را در فلسطین اشغالی از بین برد. آنها قبلا فکر می کردند شریک یهودیان و با آنان برابر و به واسطه رابطه خاص با یهودیان, از دیگر براداران عرب مسلمان یا مسیحی متمایزند و به همین دلیل طی هفتاد سال گذشته وارد ارتش اسرائیل شدند و هزاران کشته برای تثبیت امنیت و ثبات آن تقدیم کردند.
این قانون که بسیار دیر تصویب شد, به نظر ما نعمتی برای برادران دروزی است نه به این دلیل که همانند برادران عرب خود مورد ظلم قرار گرفته و به حاشیه رانده شده اند بلکه به این دلیل که باعث شد چشمانشان را باز کنند و بدانند شراکت و برادری با اسرائیل اشغالگر, نژاد پرست و خونریز سرابی بیش نیست.
سامی عوض افسر بازنشسته دروزی که بیش از سی سال در ارتش اسرائیل خدمت کرده است, در گفتگو با روزنامه اسرائیلی معاریو درباره رنج طائفه عربی مسلمان متحد گفت: پس از این قانون به سختی می توان جوانان دروزی را متقاعد کرد که وارد ارتش اسرائیل شوند زیرا آنها باید جیره خوار صهیونیستها شوند و از دولتی دفاع کنند که براساس اصول نژاد پرستانه، شهروندی برخی شهروندان را به رسمیت نمی شناسد.
پس از اینکه با شماری از دروزیها در فسلطین اشغالی تماس گرفتیم و واکنشها و نوشته های آنها را درباره این قانون نژادپرستانه بررسی کردیم ، وجود نوعی خشم و نا امیدی بی سابقه ای را احساس کردیم. این قانون به آنها اطمینان داد که یهودیت بر دمکراسی برتری دارد و همه شعارهای برابری, دروغین و فریبنده بوده است. پیش بینی می شود وقوع قیام میان جوانان دروزی نزدیک باشد به ویژه اینکه اتاق رهبری مشترک با حضور همه رویکردهای سیاسی و فکری دروزی برای تعامل با تحولات و مواضع پس از این قانون, تشکیل شده است.
زهیر بهلول عضو عرب کنیست اسرائیل به نظر ما میان همه همتایان عرب خود از همه شجاعتر بود, زمانی که در یک برنامه زنده تلویزیونی استعفای خود را اعلام کرد و گفت نمی توانم حضور در پارلمانی را تحمل کنم که این قانون را تصویب کرد و برابری را از بین برد و به همه امور نژاد پرستانه مشروعیت بخشید.
بهلول عضو فهرست عربی متحد نیست بلکه عضو اتحادیه صهیونیستی مخالف است و قول داد هرگز از استعفای خود دست نکشد. وی در این برنامه تلویزیونی گفت نمی توانم خودم را تصور کنم که در یک پارلمان نژاد پرستانه ویرانگر و افراطی نشسته ام.
جامعه عربی در فلسطین اشغالی سال 1948 به نظر می رسد که درباره این استعفا دو دسته شدند. اکثریت از نمایندگان عرب کنیست می خواهند به طور جمعی استعفا کنند زیرا همه طرحهای شان درباره نمایندگی رای دهندگانشان و مطالبه حقوق آنها در کنیست بر باد رفت و در همین حال اقلیتی هم هستند که معتقدند نباید استعفا کنند. از جمله آنها یوسف جبارین عضو کنسیت و از فهرست عربی متحد است که گفت عضویت در کنیست کار نمایندگان عرب را تسهیل می کند تا با اسرائیل وارد نزاع شوند, علاوه بر اینکه حضور در کنیست تریبونی فراهم می کند که با پارلمانهای جهان به عنوان نمایندگان منتخب ارتباط برقرار کنند.
رای الیوم نوشت: به نظر می رسد ماندن نمایندگان عرب در کنیست اسرائیل که شهروندی آنها را ملغی، یهودیت دولت را تثبیت و شهرکسازی را ترغیب می کند و با توجه به کشتارهایی که مرتکب می شود, گزینه ای غیر قابل قبول, غیر منطقی و علاوه براین اهانت آمیز است, به همین دلیل ما در دسته کسانی قرار می گیریم که خواستار استعفای جمعی هستند. این موضع گیری قویترین و تاثیر گذارترین نوع مقاومت مقابل این قانون نژاد پرستانه و دولتی است که آن را تصویب کرده است. استعفای جمعی این نمایندگان, اسرائیل و سیمای وحشیانه آن را به جهان نشان خواهد داد و به دروغ بودن دمکراسی اسرائیلی که از هفتاد سال قبل ادامه دارد، پایان می دهد. این قانون نژاد پرستانه, نمایندگی عربی را در کنیست ملغی می کند.
رای الیوم افزود: برادران دروزی از پشت خنجر خوردند, خنجری که به بدترین زهرهای نژاد پرستانه و تبعیض آغشته بود. ما اینجا از اعضای طائفه ای صحبت نمی کنیم که همیشه از دیگر برادران عرب خود جانبداری کردند, از روز نخست در سنگر مقاومت ضد اشغالگر ایستادند, از ورود به ارتش اسرائیل خودداری کردند و خود و فرزندانشان اذیت و آزارهای فراوان متحمل شدند. در صدر این فهرست سمیح قاسم شاعر بزرگ فقید و بسیاری از رفقایش قرار دارند که نمی توانیم نام همه آنها را بنویسیم. سخن ما منحصر به برخی از برادران دروزی است که فریب روایتها و ادبیات صهیونیستی را درباره دمکراسی و برابری خوردند. این قانون بزرگ ترین هدیه برای همه عربهای تحت اشغال است زیرا دروغهای رژیم صهیونیستی و چهره نژاد پرستانه آن را آشکار ساخت و آنها را از جستجو برای اثبات این نژاد پرستی در نهادها و قانون اساسی رژیم صهیونیستی بی نیاز ساخت و زمینه مشترکی برای ایستادن در سنگر واحد برای مقابله با این رژیم، با قدرت و شجاعت کامل فراهم آورد.
رای الیوم در پایان از رهبری عربی متحد که برادران دروزی در آن جایگاه مهمی دارند, خواست مبارزه برای مقابله با رژیم صهیونیستی نژاد پرست را با استفاده از همه راهها و ابزارها بر عهده گیرد.
به نوشته رای الیوم, نخستین خواسته, مشارکت نکردن در انتخابات کنیست و استعفای همه نظامیان در ارتش اسرائیل و صاحبان مناصب عالی در دولت و در صدر آنها ایوب قرا وزیر دروزی است که می تواند نشانه اعتراض به این قانون باشد هرچند ایوب قرا متاسفانه به رابط اصلی عادی سازی روابط اسرائیل با دولتهای عربی تبدیل شده است.