سرافعی در واشنگتن است یا تل آویو –ریاض؟
اگر انتخاب ترامپ را محصول زد و بندهاي داخلي و خارجي بدانيم مي توان گفت ريشه تهديدهاي رئيس جمهور امريکا عليه ايران در رياض و تل آويو قرار دارد.
این روزها فضايی در روابط ایران و امریکا شکل گرفته است که به طور مشخص رژیم صهیونیستی و عربستان و ابوظبی از مدتها پیش در پی آن بودند و از آنجا که فکر می کردند خود قادر به رویارویی با ایران نیستند لذا تلاش می کردند امریکا را با ایران درگیر سازند.
این تلاش ها در دوره ریاست جمهوری جرج بوش آغاز شد اما به علت گرفتاری امریکا در دو جنگ افغانستان و عراق و تبعات اقتصادی آن( که به شکل بحران در اقتصاد امریکا ظهور کرد) به نتیجه نرسید ولذا در دوره ریاست جمهوری 8 ساله باراک اوباما ادامه یافت اما در این دوره نیز (که به دو بخش قبل و بعد از امضای برجام تقسیم می شود )این تلاش ها به شکست انجامید .
با پیروزی سوال برانگیز و خارج از عرف ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا فرصت تازه ای برای جنگ طلبان حاکم برتل آویو و کودتاگرایان حاکم بر ریاض و ابوظبی فراهم شد و آنها به این دوره به عنوان فرصت طلایی برای جبران ناکامی ها و شکست های قبلی خود با هزینه امریکا نگاه می کنند.
در واقع ترامپ پیش از اینکه نماینده واقعی مردم امریکا باشد که در یک انتخابات عادلانه پیروز شده باشد حاصل ساخت و پاخت و زدو بند بازندگان داخلی و خارجی دوره 8 ساله اوباماست و نماینده این عوامل و مافیا محسوب می شود و به سختی می توان منافع بلندمدت عموم مردم امریکا را در کارنامه ترامپ ردیابی کرد و اگرچه امکان دارد جنگ تعرفه ترامپ با اتحادیه اروپا ، چین و کانادا و یا قراردادهای تحمیلی 500 میلیارد دلاری بر عربستان منافع کوتاه مدت برای امریکا به همراه داشته باشد اما به اعتقاد اکثر صاحب نظران زیان های بلندمت آن چه به لحاظ سیاسی و چه اقتصادی و تجاری برای امریکا به مراتب بیشتر خواهد بود.
بر این اساس دولت ترامپ از معدود دولت های امریکاست که کاملا به نمایندگی از مافیای صهیونیستی و جناح راستگرای آن در آیپک عمل می کند واکنون تازه به دوران رسیده های سعودی و ابوظبی را نیز در کنار خود دارد و از حمایت مالی و دلارهای باد آورده آنها نیز برخورداراست . البته در این تردیدی نیست که هر آنچه که اکنون ترامپ انجام می دهد به پای امریکا نوشته می شود و همینکه در امریکا اقدام جدی برای مقابله با ترامپ صورت نمی گیرد این مسئولیت را دوچندان می کند اما با اینحال با توجه به زمینه های به قدرت رسیدن سوال برانگیز ترامپ( که بیشتر یک دولت انتصابی می ماند تا انتخابی) نمی توان آن را از نقش مخرب راستگرایان حاکم بر تل آویو و یا کودتاگرایان حاکم بر ریاض و ابوظبی تفکیک کرد و حتی از یک جهت به نظر می رسد سر این افعی در تلآویو و ریاض باشد تا واشنگتن و همینکه واکنش تهدید و تحریک آمیز ترامپ به سخنان رئیس جمهوری ایران بلافاصله با استقبال نتانیاهو و خالد بن سلمان سفير عربستان در واشنگتن روبرو شد دلیلی بر این مدعاست .
--------------------
احمد کاظم زاده