به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما ؛ پس از اجرای عملیات غرورآفرین بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر رژیم بعث عراق وجهه نظامی و سیاسی خود را در محافل بینالمللی به ویژه در میان اعراب منطقه بهطور قابل توجهی از دست داد و به دنبال این شکست تحقیرآمیز در پی اعاده حیثیت از دست رفتهاش برآمد.
صدام که در اجلاس سران عدم تعهد در هاوانا، جهت میزبانی «بغداد» برای برگزاری اجلاس بعدی اعلام آمادگی کرده بود، این فرصت را غنیمتی برای خروج از بحران امنیتی و کسب پرستیژ بینالمللی بعد از شکست سنگین در عملیات بیتالمقدس برشمرد و با توجه به خرید سامانههای پیشرفته پدافندی از شوروی سابق، در موضعگیری گستاخانه عنوان کرد: «هیچ خلبان ایرانی جرات نزدیک شدن به آسمان بغداد برای برهم زدن این اجلاس را ندارد.»
برگزاری کنفرانس غیرمتعهدها فرصتی برای خروج صدام از بحران امنیتی و کسب پرستیژ بینالمللیوحشت کشورهای عربی منطقه حامی صدام پس از سلسله عملیاتهای پیروزمندانه فتح المبین، طریقالقدس و بیتالمقدس از دیگر دلایل اصرار صدام برای برگزاری این کنفرانس بود تا ضمن بازیابی وجهه سیاسی با صدور بیانیههایی علیه جمهوری اسلامی شرایط پیچیده منطقه را به نفع خود تغییر دهد.
رژیم بعث عراق از سویی بارها اعلام کرده بود که آسمان بغداد در امنیت کامل است و پرندهای جرأت ندارد در آسمان پایتخت عراق پرواز کند. در این زمان بود که بمباران پایتخت رژیم بعثی از سوی وزارتخارجه ایران در دستور کار نظامی–سیاسی جمهوری اسلامی قرار گرفت تا ضمن هدف قرار دادن تأسیسات پالایشگاهی «الدوره» در جنوب شرقی شهر بغداد از برگزاری نشست سران غیرمتعهدها نیز جلوگیری شود.
ارزیابی توان پدافندی عراق در آن دروهدولت وقت عراق که در آن دوره سامانههای پدافندی برد بلند در اختیار گرفته بود، قادر بود با استفاده از موشکهای سام 2 و سام 3 تا ارتفاع 90 هزار پایی را مورد هدف قرار دهد و یا اینکه با استفاده از بهروزترین سامانههای راداری می توانست با ارسال فرکانس موجی طولی و عرضی بر روی جنگنده های ما قفل کند که با این وصف گذر از پدافند عراق برای بامبرهای ما که سقف پروازیشان تا ارتفاع 60 هزار فیت، میرسید بسیار دشوار و پر مخاطره بود. از اینرو درصد خطر این عملیات از سوی کارشناسان نظامی بالای 85 درصد اعلام شده و این عملیات در ردیف عملیات «حمله به اچ 3» قرار گرفت.
انتخاب 6 خلبان زبده برای ناامن کردن بغدادسرانجام 20 تیرماه سال 61، سه فروند جنگنده فانتوم مأموریت یافتند تا بغداد را ناامن کنند. هدف آنها بمباران پالایشگاه بغداد، نیروگاه اتمی بغداد و «پایگاه الرشید» یا ساختمان اجلاس در بغداد بود.
دشواری ماموریت سبب شده تا ستاد فرماندهی نیروی هوایی برای انجام عملیات بغداد جلسهای برگزار و 6 تن از زبدهترین خلبانان این نیرو را برای اجرای عملیات انتخاب کند که «هواپیمای شماره 1» عباس دوران و منوچهر کاظمیان، «هواپیمای شماره 2» محمود اسکندری و ناصر باقری و «هواپیمای شماره 3»، توانگریان و خسروشاهی مسئولیت انجام عملیات را بر عهده گرفتند.
در این بین عباس دوران که نامش در تاریخ نیروی هوایی ارتش و ملت ایران جاودانه خواهد ماند، پس از پروازی ماهرانه در قلب عراق و بمباران مواضع دشمن هنگامی که جنگندهاش مورد اصابت قرار میگیرد در اقدامی متهورانه جنگنده آتش گرفته را به هتل برگزاری کنفرانس غیر متعهدها کوبیده و یکتنه بغداد را به لرزه درمیآورد.
اگر هواپیمایم بال نداشته باشد خودم بال درآورده و بر سر دشمن فرود میآیمعباس دوران از جمله خلبانان زبده ارتش جمهوری اسلامی بود که بیش از 120 پرواز جنگی را در کارنامه خود دارد.
وی بارها گفته بود که اگر هواپیمایم بال نداشته باشد، خودم بال درآورده و بر سر دشمن فرود میآیم و هرگز تن به اسارت نخواهم داد.
شهید دوران همچنانکه بمباران و غرق اسکلههای «الامیه» و «البکر» عراق را در درگیری میان نیروی دریایی ایران و عراق مورخه هفتم آذرماه سال 1359 را نیز در کارنامه خود داشته، هنگامی که که اسرائیل به لبنان حمله کرد او نخستین خلبانی بود که آمادگی خود را جهت نبرد با رژیم صهیونیستی اعلام کرد.
خاطره خلبان سیاوش مشیری از عملیات استشهادی شهید دوراندر یکی دیگر از روزهای جنگ که ما با لباس پرواز جهت شنیدن زنگ اسکرمبلر آماده حرکت به طرف دشمن بودیم، در یک لحظه دیدم که عباس دوران وارد شد، من که در این اثنی گوشهای نشسته و در حال تلاوت قرآن بودم، متوجه عباس شدم که با چشمان نافذش به من خیره شده، لحظاتی بعد از آنکه با او احوالپرسی کردم، بدون مقدمه رو به من کرد و گفت «حاجی دوست دارم با یک هواپیمای تا بن دندان مسلح به سمت دشمن برم و به شدت مواضع حیاتیاش را بمباران کنم»؛ هنوز حرفش کاملا تمام نشده بود که این بار گفت «دوست دارم با یک جنگنده کاملا مسلح به دل دشمن بزنم و از این طریق ضربه مهلکی را به آن وارد کنم.»
به واقع شاید من در آن لحظه که متوجه منظورش نشدم که چرا الان این سخن را میگوید، ولی پس از شهادتش به حرفهای آن روز ایمان آوردم. امروز که پیش خودم فکر میکنم، میگویم یقینا شهید دوران در آن لحظه تصمیمش را برای ضربهزدن به دشمن گرفته بود و در این راه از جان خود نیز گذشته بود. شهید دوران پس از هدف قرار گرفتن جنگندهاش توسط پدافند هوایی بعثیها، جنگنده خود را به هتل برگزاری کنفرانس غیر متعهدها کوبید تا با این کار، بغداد را ناامن نشان دهد و مانع از برگزاری اجلاس کشورهای غیرمتعهد در عراق شود؛ این کار عباس نتیجه داد و باعث شکست عراق در عرصه دیپلماسی شد.