پخش زنده
امروز: -
آزادسازی درعا نقطه پاياني است بر امیدهاي واهي بازيگراني که به سقوط پايتخت سوريه از طریق «حوران»، دروازه جنوبی اين کشور، دل خوش کرده بودند.
پژوهش خبری صداوسیما: روز پنجشنبه 21 تير 1397 (۱۲ جولای ۲۰۱۸) شهر درعا در جنوب سوريه به طور کامل از تروریست ها و گروه های مسلح پاکسازی شد و پس از هفت سال، به دامان حاکميت ملي سوريه بازگشت؛ اينک با فروپاشي بخشي از گروه هاي مسلح، ورود گروهي از آنها به روند مصالحه و آشتي ملي، و انتقال گروهي ديگر به ادلب،90 درصد از مساحت استان راهبردي درعا آزاد شده است.
استان درعا، نخستین استانی بود که در مارس 2011 شورشهای گسترده عليه دولت بشار اسد در آن شکل گرفت و رفته رفته به بحراني خانمان سوز تبديل شد که بيش از هفت سال سوريه را به ويراني کشاند و شراره هاي آن منطقه و کشورهاي دور و نزديک را درنورديد. از همين رو، درعا جایگاه نمادینی برای بقا یا پایان بحران سوریه دارد.
درعا داراي ويژگي هاي استراتژيکي است که تسلط بر آن، به مثابه در هم شکستن توطئه هاي ضد سوریه است[1]؛ و نزد صهيونيست ها چنان اهميتي دارد که سيطره ارتش سوريه بر آن را، مترادف پيروزي بر اسرائيل ميدانند[2].
اين ويژگي هاي راهبردي کدامند و علت اهميت درعا نزد صهيونيست ها چيست؟ در اين نوشتار به اين سؤالات پاسخ خواهيم گفت.
نتايج آزادسازي درعا
آزادسازی درعا نقطه پاياني است بر امیدهاي واهي بازيگراني که به سقوط پايتخت سوريه از طریق «حوران»، دروازه جنوبی اين کشور، دل خوش کرده بودند. يادمان هست که تا همين چندي پيش از درعا به عنوان «خط قرمز» یاد و اعلام شده بود وضعیت مناطق جنوبی درعا تا زمان شکلگیری «راهکاری سیاسی در کشور» معلق خواهد ماند.
آزادي درعا براي کشور، ملت و مدافعان سوريه به منزله يک پيروزي راهبردي و مقدمهای برای کسب موفقيت هاي جديتر در حوزه هاي سیاسی و نظامی حل بحران سوريه است. اين پيروزي، نقطه عطف جدیدي در معادلات منطقه ای ميان محور مقاومت و ضد مقاومت محسوب ميشود، که از جمله نتايج آن مي توان موارد ذيل را برشمرد:
1- عقيم ماندن پروژه «امارت حوران» آمريکا و اسرائيل
2- فراهم شدن شرايط براي بازپس گيري پایگاه «التنف» از آمریکاییها که در واقع مرکزي براي آموزش تروریستها توسط افسران انگلیسی و آمریکایی است
3- بسته شدن خطوط تدارکاتی که آمریکا، اسرائیل و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس برای حمایت از تروریست ها تا اردن و اراضي اشغالي ترسيم کرده بودند
4- بازگشايي مسیر تجاری ميان سوریه، اردن، لبنان و برخی کشورهای عرب و از سرگيري همکاريهاي اقتصادي سوریه با اين کشورها
5- استقرار دوباره ارتش سوریه در جولان و بازگشت وضعیت به پیش از سال 2011؛ یعنی بازگشت به توافقهای آتشبس با رژیم صهیونیستی در سال 1974 و درخواست برای بازپسگیری جولان اشغالی به عبارت ديگر اکنون ارتش اسرائیل همانند پیش از آغاز بحران 2011، بدون هیچگونه قدرت دفاعی با نیروهای مقاومت همجوار است
6- نابودي توان کادرسازی و تروریست ها و سلب امکان بازسازی روحیه آنها
حرف آخر:
پرونده جنوب سوریه کاملاً مختومه نشده و تروريست ها هنوز به صورت جسته گريخته و کلوني هاي کوچک در قنيطره پراکنده هستند. اکنون ارتش و نظام سياسي سوريه برای آزادسازی قنیطره از طریق عمليات نظامی یا از طریق راهکار سیاسی، در حال برنامه ريزي و آمادهسازی هستند و به زودي بايستي به فکر اجراء عملیاتهای جدید برای یکسره کردن محور میدانی پرونده سوریه باشند. هرچند همزمان با انتشار اخباری درباره احتمال آغاز عملیات ارتش سوریه در ادلب پس از آزادسازی درعا، شورشیان مسلح دچار حالت ترس و سردرگمی شده و فرماندهان آنها، نیروهای خود را به حالت آمادهباش درآوردهاند، در مقابل گروهی از معارضين نيز خواهان ممانعت از تکرار سناریوی غوطه و درعا که با درگیری آغاز شد و با سازش پایان یافت هستند و بر لزوم دستیابی به راهکاری برای توافق و دور نگه داشتن شمال سوریه از درگیری تأکید دارند.
رژيم صهيونيستي هم که تمام تکاپوهايش براي ممانعت از حرکت ارتش سوريه به سمت جنوب ناکام ماند، اينک دست به دامان کشورهاي ديگر شده و حتي رئيس اين رژيم اعلام نموده که با حضور بشار اسد در رأس نظام سياسي سوريه مخالفت نخواهند کرد، به شرط آنکه به سمت قنيطره و بلندي هاي جولان حرکتي صورت نگيرد .
اين خلاصه اي از روزهاي پاياني هفت سال جنگ خانمان براندازي است که سراسر خاک سوریه را دربرگرفت، صدها هزار نفر را به کام مرگ کشاند و میلیونها نفر را آواره کرد.
پژوهش خبری // پژوهشگر: مرجان شریف زاده