پخش زنده
امروز: -
فرش دست باف تبریز که روزگاری زینت خانه و بازارهای ایران و جهان بود، امروز به علل مختلف زمین گیر شده است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما ، این هنر صنعت نامدار آذربایجان برای راست کردن قامتش، تکیه گاه و عصایی محکم میخواهد.
" تا دو سال پیش هر روز 60هزار تومن به شاگردهایم دست مزد میدادم.
مثلا استاد کارهستم، اما الان خودم با روزی 35 هزار تومن دستمزد، یعنی ماهانه یک میلیون و 50 هزار تومان، ساعتها پشت دار قالی مینشینم و امرار معاش میکنم ...! "
حتی بیمه قالیبافی ام را هم به زور پرداخت میکنم ...
این حرفها گلایه ها و درد دلهای آقای سلیمانی، قالیباف 55 ساله تبریزی است که از 7 سالگی، عمرش را پای دارهای قالی گذاشته است.
او حالا نه پس اندازی دارد و نه امیدی برای بهبود وضعش، چرا که حال و روز قالی تبریز روز به روز وخیمتر میشود.
سنگینی مشکلات بر دوش تولید فرش
با این که الان بیش از 2 میلیون نفر در کشورمان از هنر صنعت فرش ارتزاق میکنند و نزدیک به 600 هزار نفر از آنها در آذربایجان شرقی و عمدتا در تبریز هستند، اما رکودی که به صورت تدریجی از 5 سال گذشته بر تولید و فروش فرش حاکم شده، رمقی برای قالیبافان باقی نگذاشته است.
همراه یکی از اعضای اتحادیه تولید کنندگان و بافندگان فرش دستبافت تبریز، به کارگاه های تولید فرش این کلان شهرمی رویم تا علت وخامت وضع و حال فرش را از آنها جویا شویم.
کارگاه هایی که از همان ابتدا معمولا در مناطق پایین شهر و در اماکن غیر استاندارد و بدون تهویه و نور مناسب راه اندازی شده و امروز حال و روزشان، بهتر نشده که هیچ، ناخوشایندتر هم شده است.
در یکی از همین کارگاههای زیرزمینی، پای صحبت آقای کریم زاده، از تولید کنندگان فرش دست باف تبریز مینشینم.
میگوید: تا همین چند سال پیش، 200بافنده داشتم و گاهی حتی 3 شیفت در روز کار میکردند تا سفارشهای مشتریان آماده شود، اما الان 6 تخته فرش نفیس بافته شده دارم که 18 ماه است روی دستم مانده و به فروش نمیرود.
می افزاید: مجبور شدم عذر 70 درصد بافندهها که همه آنها از استادکاران و بافندگان ماهر انواع فرش نفیس هستند را بخواهم، آن هم در حالی که فکر این که چگونه روزی خانواده شان را تامین خواهند کرد، آزارم میدهد، اما چارهای نداشتم.
از کریم زاده علت رکود بازار فرش را میپرسم؟
می گوید: مواد اولیه به صورت فزایندهای گران شده، چون درصد زیادی از آنها به ویژه مواد رنگرزی و نخ پشم و ابریشم وارداتی است و البته با گران شدن دلار، قیمت آنها هم 2 برابر شده و این یعنی قیمت فرش هم باید افزایش یابد، اما مشتری این افزایش نامتوازن را از ما نمیپذیرد و فرش را با همان قیمت قبلی میخواهد.
به یکی دیگر از کارگاههای باسابقه تبریز که چند جوان به صورت پاره وقت در آن به بافت قالی مشغولند، میروم و با آقای عباس پور، مدیر کارگاه که خودش یکی از بافندگان به نام شهر است، به گفت و گو مینشینم.
میگوید: اینجا پایتخت فرش دستبافت جهان است و این موفقیت از سال ۲۰۱۵ با زحمات امثال ما حاصل شده، اما امروز به حال خودمان رها شده ایم، نه خبری از حمایت و توجه مسئولان است و نه از تسهیلات و حمایت بافندهها و کارفرمایان، اینها به جای خود، از امسال ۲۰ درصد افزایش حق بیمه را چگونه باید مدیریت کنیم؟ آن هم در حالی که کارگاههای بافندگی، به واقع نیمه تعطیلند و در روز فقط چند ساعت کار میکنند.
زنجیره قفل بر بازار فروش فرش دست باف تبریز
مشکلات بافندگان و تولیدکنندگان فرش و وخامت حال و روز آنان، بدون شک دامن سراهای فروش فرش تبریز را هم گرفته است.
وقتی به سراهای مشهور فرش فروشان تبریز قدم میگذارم، ردیف مغازههای بسته با قفلهای آهنی متعجبم میکند.
طبقات پایین مجتمع به طور کامل تعطیل است و تنها چراغ چند مغازه در طبقه همکف روشن است که در آنها هم خبری از مشتری نیست.
با صمد دژبانی، تاجر به نام فرش تبریز همصحبت میشوم، میگوید: بازار فرش دیگر رونق گذشته را ندارد، ما خودمان تولید کننده و صادر کننده هستیم، اما الان از یک طرف قیمت تمام شده فرش بالا رفته و از طرف دیگر بازار صادرات از دستمان خارج شده، اما آنچه بیشتر از همه به این هنر صنعت ضربه میزند، وجود دلالان و واسطههایی است که میان تولید کننده و مشتری قرار گرفته و به سود خودشان قیمت فرش را بالا و پایین کرده، جیبشان را پر میکنند.
دژبانی ادامه میدهد: برخی فروشندگان، به اجبار فرشهای خود را به صورت امانی دست واسطه میدهند تا در این شهر و آن شهر و حتی خارج از کشور برایش مشتری پیدا کند، در حالیکه این کار، ارزش فرش تبریز را پایین میآورد، به همین خاطر، اتحادیه باید وارد عمل شود و پای مشتریها را به بازار تبریز بکشاند، نه اینکه فرش را در منزل و مغازه مردم، زیر پای این و آن بیندازند و بعد از چند روز با بهانههای واهی به فروشنده پس بدهند.
فروشنده دیگری با دیدن ما، به جمعمان ملحق شده و میگوید: فرش را ارزان از ما میخرند و در تهران و اروپا و آمریکا، گاهی تا چند برابر قیمت میفروشند که این کار از یک طرف خریداران را از فرش تبریز و قیمت کاذب گزافش گریزان میکند و از طرف دیگر انگیزه تولید کننده را نابود میکند، چون از این سوداگری، نه تنها سودی عایدش نمیشود، بلکه آه از نهادش بر می آورد.
تبریز، قطب اول تولید فرش ایران
۴۰ درصد از سهم تولید و صادرات فرش ایران به تبریز اختصاص دارد و در شرایطی که تولید کنندگان ما با مشکلات عدیدهای درگیرند، بدون شک جایگاه فرش ایران هم در دنیا تحت الشعاع قرار میگیرد.
برای اطلاع از تمهیدات دولت برای نجات از رکود، به دستگاه اجرایی متولی تولید و صادرات فرش یعنی سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجان شرقی مراجعه میکنم.
معاون امور بازرگانی و توسعه تجارت سازمان صنعت استان میگوید: هم اکنون ۵۰۰ هزار نفر در هنر صنعت فرش آذربایجان شرقی اشتغال دارند که ۲۰۰ هزار نفر از آنها به صورت مستقیم در حرفه بافندگی فرش و بقیه در امور فروش و رنگرزی و تامین مواد اولیه مشغولند.
به گفته غلامعلی راستی، سالانه بیش از ۱ میلیون متر مربع فرش در استان تولید میشود که ۳۰ درصد آن صادراتی است.
میگویم این مقدار تولید و صادرات، در شان قطب اول فرش ایران نیست، آن هم در حالی که ظرفیت استان خیلی بیشتر از اینهاست.
پاسخ میدهد: صادرات کنونی کل کشور هم رقم قابل توجهی نبوده و فقط حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ میلیون دلار است و در عین حال، حل اغلب مشکلات این حوزه در استان از اختیار ما خارج است، مثلا قیمت ارز و یا گران شدن مواد اولیه و تحریمهای گاه و بیگاه، مسائلی جهانی است که نمیتوان برای آنها در تبریز نسخه پیچید، اما باید بگویم که تک بافی مهمترین مشکل تولید فرش در استان است، چرا که با نوسانات قیمت مواد اولیه و تغییرات پی در پی بازار فروش وصادرات، هر تولید کننده به تنهایی قادر نیست در چنین آشفته بازاری دوام بیاورد.
بازاریابی؛ حلقه مفقوده هنر صنعت فرش
شکی نیست ضامن تولید هر کالایی در دنیای رقابت کنونی، بازار فروش است و گرنه تولید هر متاعی چه کم ارزش و چه گرانقدر و باارزش، بدون خریدار و بازار فروش، به خودی خود بی معناست.
الان شرایط به گونهای است که کشورهایی همانند افغانستان، هند، نپال، چین و ترکیه با تقلید از طرح و نقش ایرانی، دست به تولید فرش میزنند، و ارمغانشان برای ما رکودی است که شاهد آنیم.
اما در این میان ما هستیم که باید همت کنیم و صف اول بازار را به خودمان اختصاص دهیم و گرنه مشتری برای خرید، با پای خود سراغمان نمیآید، هر چند قیمت پایین تولیدات آنها، کالای ما را حتی اگر کیفیت بالایی هم داشته باشد از ویترینها پایین کشیده است.
صحبتم با اسماعیلی، یکی از کارشناس فرش در خصوص بازاریابی فرش، به جایِ خالیِ تبلیغات ختم میشود و میگوید: بازاریابی در هنر صنعت فرش تقریبا جایی ندارد، همه منتظرند اتحادیه فرش یا مدیران دولتی در این مورد اقدام کنند، در حالیکه امروزه تبلیغات از واحدهای کوچک تولیدی آغاز شده و پله پله به تبلیغات گسترده حتی تا مرحله جهانی میرسد.
اسماعیلی میگوید: وقتی وب سایت شکیلی برای معرفی فرش دست باف باکیفیت تبریز وجود ندارد و مشتریهای داخلی و خارجی از انواع فرش و قیمتها اطلاع چندانی ندارند، طبیعی است که جای پای دلالان در بازار محکمتر شود و شاهد وضع موجود در بازار فرش تبریز باشیم.
او از بی توجهی به بخش نمایشگاهی فرش هم انتقاد میکند و میگوید: هیچ نهاد و ارگانی، غرفهای در نمایشگاههای بین المللی تدارک نمیبیند تا تولید کننده و صادر کننده ما بتواند با یارانه دولتی در آنجا حاضر شده و تولیدات بی نظیر ما را به دنیا معرفی کند، از این رو در غیاب ما، نپال، چین و هند وارد عرصه رقابت میشوند و حتی طراحان ما به اجبار نقشههای اصیل ایرانی را به شرکتهای غیرایرانی از جمله شرکت های ترکیهای میفروشند و متاسفانه در بازارهای جهانی، طرحهای ما با برند ترکیه به فروش میرسد.
رنگ امید در تار و پود فرش دستباف تبریز
سراغ اسماعیل چمنی، رئیس اتحادیه تولید کنندگان و بافندگان فرش دستباف تبریز هم میروم تا با او درباره افت و خیز و رکود فرش تبریز گپ و گفتی داشته باشم.
او امیدوارتر از همه است و میگوید: فرش ما جایگاه خودش را در بازارهای داخلی و خارجی از دست نداده، بلکه دچار ضعف مقطعی است، مشکلی که با برنامه ریزی مسئولان قابل حل است.
چمنی ادامه میدهد: اگر از وامهای کم بهرهای که روزانه وعده پرداخت آن به متقاضیان داده میشود، کمی هم به قالیبافان داده شود، آنها میتوانند کمر راست کنند و رونق را به بازار برگردانند، اما گرفتن یک وام خود اشتغالی ۳ میلیون تومانی، که به ۲ ضامن و نوبت چند ساله نیاز دارد، واقعا ناامید کننده است.
معاون امور بازرگانی و توسعه تجارت سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجان شرقی هم میگوید: برای فرار از چنین مشکلاتی، باید شرکتهای تولید و صادرات راه اندازی شده و چند تولید کننده با هم مشارکت کنند، چرا که در این صورت میتوانند سفارشهای بهتر و بیشتری بگیرند و محصول روی دستشان نماند.
غلامعلی راستی با اشاره به ثبت ۳۶۴ کارگاه بافت قالی و تلاش برای صدور مجوز بهره برداری برای آنها در تبریز، اظهار میکند: در این قالب تاکنون ۲۷ میلیارد تومان طرح برای دریافت تسهیلات به بانکها معرفی کرده ایم، اما تاکنون فقط ۲ میلیارد تومان پرداخت شده است.
بیمه قالیبافان و اما و اگرهای آن ...!
از قیل و قال مشکلات درهم تنیده قالیبافان و تولیدکنندگان فرش تبریز که بگذریم، قصه پرغصه بیمه قالیبافان، سر درازتری دارد.
حسین آقا ۴۵ سال دارد و ۳ فرزند.
از ۱۰ سالگی شغلش قالیبافی است، اما تنها ۵ سال است بیمه شده.
در میان گفتگویمان متوجه میشوم دیسک کمر، امانش را بریده، تا جایی که حتی عصرها که مسافرکشی میکند، از توانش خارج شده.
او هم از افزایش ۲۰ درصدی حق بیمه در سال جدید دل خوشی ندارد و میگوید: این افزایش که جای خود دارد، در این میان کارشناسان بیمه با ما مثل خلافکاران رفتار میکنند، طوری که سرزده و وقت و بی وقت به خانه و کارگاه میآیند، کافی است چند دقیقهای روی دار قالی نباشی، آن وقت دست به قلم شده و گزارش میدهند که فلان کس در فلان ساعت در محل کارش حاضر نبوده و تازه آن موقع است که تیشه به ریشه ات زده شده و بیمه ات قطع میشود.
میگوید: اگر دولت بودجه ندارد، چرا ما را دروغگو میکنند؟ باید کار باشد تا کار کنیم، هر کاری زمان بندی خودش را دارد، نمیشود انتظار داشته باشند هر لحظه پای دار قالی بنشینم!
اسماعیل چمنی، رئیس اتحادیه تولید کنندگان و بافندگان فرش دستباف تبریز هم در خصوص مشکلاتی که تامین اجتماعی برای بیمه قالیبافان ایجاد میکند، به شدت گلایه دارد.
به گفته او، ۲ میلیون نفر در کشور مشمول بیمه قالیبافان هستند، اما تنها ۳۵۰ هزار نفر تحت پوشش رفته اند، آن هم به گونهای که وقت و بی وقت کارشناسان بیمه آنها را در منزل یا کارگاه کنترل میکنند و به بهانههای مختلف همانند داشتن شغل دوم علاوه بر بافندگی و یا حضور نداشتن در محل کار، بیمه قالیبافان را قطع میکنند.
درد قالیبافان ریشه دیرینهای دارد و التیام چنین درد عمیقی به حلاجی و جراحی متخصصانی نیاز دارد که آن را از ریشه درمان کنند و گرنه "این خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است"
همت و اراده ملی، رونق بخش دوباره بازار فرش
با همه این احوال و اوصاف، کارشناسان معتقدند، فرش واقعی همچنان مشتری خود را دارد، اما شرایط تولید عوض شده و کشش بازار به علت انواع تحریمها و نوسانات ارزی و تحت الشعاع قرار گرفتن روابط تجاری در سایه مسائل سیاسی، طبیعتا کمتر شده است و حل این مشکلات به عزم ملی و گسترش روابط بین المللی نیاز دارد.
با این وجود، تا جایی که به تولید کنندگان و صادرکنندگان مربوط است، اگر فرشها مشتری پسند بوده و با طرح دلخواه مشتریان بافته شود، اگر نقش و نگارهای اصیل ایرانی به قیمت ناچیز و به صورت مخفیانه به کشورهای رقیب فروخته نشود، اگر در دنیای تجارت الکترونیکِ امروز، جایی برای فرش و تبلیغ آن باز شود، اگر پای واسطهها از بازار کوتاه شود ... بدون شک امیدی هست که هنر - صنعت بومی و ملی ما به جایگاه واقعی و شایسته خود برسد.
گزارش از : مهین انتظار