پخش زنده
امروز: -
به دورنمای روستاهای فارس که نگاه می کنی قاب عکس بی روحی را می بینی که زیر بار خشکسالی شانه خم کرده است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، مرکزفارس، سوار تاکسی اسنپ که شدم منتظر ماندم راننده حرکت کند. اما او نشانی مقصد را پرسید. با تعجب گفتم نشانی که روی نقشه است گفت: خیابانها و کوچههای شیراز را نمیشناسد. پرسیدم شیرازی نیستی؟ گفت: نه! از یکی از روستاهای نزدیک شیراز است و یک ماهی میشود ساکن شیراز شده. با قرض گرفتن از این و آن ماشین خریده و راننده اسنپ شده تا خرج زن و دو بچه اش را بدهد. میگفت: تعداد زیادی از هم ولایتی هایش و اهالی روستاهای همجوار را میشناسد که دست از زندگی در روستا کشیده اند و به سیگار فروشی و کارگری درمیدان تره بار شیراز مشغولند.
به مقصد که میرسم نشانی سیگار فروش و کارگر میدان تره بار را از او میگیرم.
آرزوهایی که در دود سیگار گم شد
داوود مرد میانسالی است که ۲ سالی میشود روستایش را ترک کرده و سر از حاشیه شیراز در آورده. پسر جوانی از او یک نخ سیگار میخرد. داوود برایش فندک روشن میکند پسر جوان راضی از کنارش رد میشود. میگوید مشتری همیشگی اش است باید او را راضی نگهدارد.میگوید زمانی برای خودش برو بیایی داشته. تو زمین آبا و اجدادی کشاورزی میکرده و به جای التماس به این و اون برای خرید یه نخ سیگار، داس و بیل تو دست داشته. بعد آهی میکشد و ادامه میدهد خشکسالی مثل طاعون به زندگی اشان افتاد. دیگر نه از آب خبری بود نه از باران. شال و کلاه کرد و با اهل و عیال به شهر آمد شاید اوضاعش بهتر شود.
او را با یک مشتری که به نظر میرسد ۱۴ یا ۱۵ سال بیشتر ندارد تنها میگذارم و به سمت میدان تره بار شیراز میروم.
میدان تره بار در ابتدای جاده شیراز- فسا غُلغله است. کامیونهای پر از میوه کنار غرفهها توقف کرده اند و کارگرها در حال جابهجایی میوهها هستند.
آنسوتر وانت بارها، میوهها و سبزیهای تازه را بار زده اند و آماده رفتن به مناطق مختلف شهر هستند. مشتریها هم لابه لای غرفهها درحال رفت و آمدند.
از یکی از غرفه داران سراغ میرزا جواد را میگیرم مردی که لباس رنگ و رو رفتهای به تن دارد و دستهای پینه بسته اش از سختی روزگار حکایت میکند نشانم میدهد.
میرزا جواد در حالی که شعر خوشا بی مهربونی هر دو سر بی را آرام زمزمه میکند با کمر خمیده هندوانهها را جابجا میکند. سلام میکنم. هندوانههایی که در دست گرفته زمین میگذارد. عرقش را با سرآستینِ گلی اش خشک میکند و جواب سلامم را میدهد.
از کار و بار در روستا و شهر میپرسم. میگوید حال و روزمان که پرسیدن ندارد! خشکسالی زندگی روستاییان کُربال خِرامه رو فلج کرده. تا اون جا که من خبر دارم بیشتر روستاییان به شهرهای اطراف مهاجرت کردند و مثل من کارگری میکنند. اون هایی هم که موندن از صبح برای کار عازم شهر میشن و گاهی نیمههای شب به روستا برمی گردن. میگوید زمانی رود کُر پر آب بود و کشاورزی رونق داشت، اما خشکسالی رمق کشاورزان رو گرفت. خیلی از مردم حتی نان هم برای خوردن ندارند و مجبورند مثل من به شیراز یا شهرهای اطراف کوچ کنند و با کارگری زندگی رو بگذرونند.
آمارها حرفهای میرزا جواد را تأیید میکنند. با خشک شدن رودخانه کُر وکاهش ورودی آب سد درودزن به ۷۰ میلیون مترمکعب که براساس گفتههای صالح جهرمی، معاون آب منطقهای استان فارس، نسبت به سالهای گذشته تقریباً به یک دوم رسیده، تعطیلیِ کشاورزی در روستاها را به همراه داشته و در نتیجه باعث افزایش مهاجرت روستاییان به شهرها شده است.
به گفتهی پاک فطرت مدیر کل امور روستایی و شوراهای استانداری فارس موضوع مهاجرت روستاییان به شهرها در خرامه، زرقان و مرودشت که زندگی مردم وابسته به سد درودزن و رودخانه کُر بوده، بیشتر از همه مناطق فارس است.
روستاهایِ پُر از خالی
دیگر صدای دلنشین لالاییِ بی بی خدیجه که فضای روستا را پر میکرد به گوش نمیرسد.
دیگر صدای هِی هِی چوپان که با صدای زنگولهی گلهها در هم میآمیخت؛ در آسمان روستا نمیپیچید.
دیگر صدای خنده پیرمردها که در ورودیِ روستا روی سکویِ کنار درخت چنار پیر مینشستند و از خاطرات جوانی اشان میگفتند هیچ خبری نیست.
دیگر حتی صدای خنده و شادی کودکان بازیگوش روستا وقتی به دنبال هم میدویدند به گوش نمیرسد.
روستاها بیشتر به خانه ارواح شبیه اند و باورش برای هر رهگذری سخت است؛ روزگاری این روستاها آباد بوده است.
اکنون تنها صدای هو هوی باد که از دالان خانههای متروکه از لابه لای پنجرههای شکسته عبور میکند به گوش میرسد.
بررسیها نشان میدهد ۷۰ درصد جمعیت زینآباد از روستاهای بخش کُربال به شهرهای اطراف مهاجرت کرده اند و جمعیت در روستای مظفری از ۷۰۰ نفر به ۳۵۰ نفر و در روستای جیان از ۱۱۰ خانوار به ۵۰ خانوار کاهش پیدا کرده است.
در دیگر روستاهای فارس هم اوضاع بهتر از کُربال نیست. جمعیت در روستای مُنجِ سفلی بوانات در شمال شرق استان هم از ۶۰۰ نفر به ۲۵۰ نفر رسیده است.
یک سوم جمعیت ۱۵۰۰ نفری روستاهای فتح آباد و نوایگان داراب هم به شهرها و استانهای همجوار کوچ کرده اند.
تازهترین آمار اداره کل امور روستایی و شوراهای استانداری فارس از خالی شدن نیمی از ۸ هزار روستای استان به دلیل خشکسالی حکایت میکند.
اَمان از دردِ بی آبی
خشکسالی مدت هاست زنگ خطر مهاجرت اجباری روستاییان فارس که بار اصلی اقتصاد استان را بر شانه میکشند به صدا در آورده است. یک سوم افراد شاغل در فارس به کشاورزی و شغلهای مرتبط با این بخش اشتغال دارند و کاهش بارشها و خشکسالیهای پی در پی باعث تعطیلی کشاورزی و آب رفتن جمعیت روستاهای استان شده است.
بوستانی مدیر عامل شرکت آبفای روستایی فارس میگوید هزار و ۲۷۸ روستا در وضع بحرانی و تنش آبی هستند. این آمار تکان دهنده نشان میدهد ادامه این وضع خواه ناخواه به بحران مهاجرت روستاییان فارس که حیات شان به کشاورزی و آب وابسته است دامن میزند.
تحقیقی با عنوان "عوامل اثرگذار بر مهاجرت روستایی ناشی از خشکسالی در فارس" که لهسایی زاده استاد جامعه شناسی روستایی دانشگاه شیراز و همکاران او انجام داده اند؛ نشان میدهد خشکسالی با بالاترین درصد، علت اصلی مهاجرت روستاییان فارس است. در این گزارش به ۱۱۶ کشاورزِ خَسویه لارستان درجنوب فارس اشاره شده که به دلیل خشکسالی تغییر شغل داده اند و برای کار راهی عسلویه و بندرعباس شده اند.
یافتههای این پژوهش هشدار میدهد با استمرار بحران خشکسالی در فارس، افزایش روز افزون مهاجرت روستاییان چشمگیر خواهد بود و مهاجرتهای برنامه ریزی نشده، تضادهای اجتماعی و پیامدهای زیانباری در جامعهی مقصد به دنبال خواهد داشت.
پنجه در پنجهی خشکسالی
مهاجرت اجباری از روستاها به دلیل خشکسالی به دومینویی میماند که دامن بیشتر روستاهای فارس را گرفته است.
مشهدی حسن روی سکویِ جلو مغازه اش نشسته و به دور دستها نگاه میکند. با او هم کلام میشوم. میگوید روزی نیست که به یاد زندگی شیرین و بی آلایش در روستا نیفتد. عینک ذره بینی اش را بر میدارد و با گوشه پیراهنش شیشه هایش را پاک میکند. به نظر میرسد میخواهد خاطراتش را شفافتر مرور کند. ادامه میدهد کار آبا و اجدادی من کشاورزی است. خشکسالی که دامن گیرمان شد از ناچاری به شهر آمدم. مهارتی نداشتم و راهی جز باز کردن مغازه برایم نماند. حالا ساعتها باید اینجا بنشینم تا جوابگوی چند مشتری انگشت شمار باشم که این هم کفاف زندگی را نمیدهد.
در داراب تا چندین سال پیش تعداد فروشگاههای مواد غذایی کم بودند، اما به دلیل مهاجرت روستاییان و نداشتن مهارت، بیشتر آنها ناگزیر شده اند به راه اندازی فروشگاههای مواد غذایی روی بیاورند.
تورج هنر دبیر اجرایی پژوهشکده ملی مطالعات خشکسالی دانشگاه شیراز می گوید برای مقابله با خشکسالی و پیامدهای آن ابتدا باید آن را به عنوان واقعیت انکار ناپذیر بپذیریم سپس به دنبال راهکار باشیم.
هشدار مکرر کارشناسان در خصوص خشکسالی و پیامدهای آن، با پی گیری جدی این موضوع در قالب شورای حفاظت از منابع آب، ستاد ویژه بحران آب و کارگروه سازگاری با کم آبی درکشور و استان فارس همراه بوده است.
این موضوع اهمیت لزوم تغییر استراتژی مدیریت آب در کشور و امید برای رفع پیامدهای خشکسالی را بیشتر کرده و نشان میدهد دولت دست روی دست نگذاشته و در تکاپوی بهتر شدن وضع روستانشینان برای کاهش آمار مهاجرت هاست.
تزریق امید به رگهای خشک روستاها
در استانی که اقتصاد آن بر پایه کشاورزی است و بیشتر مردم آن به کشاورزی و شغلهای مرتبط با آن مشغول هستند؛ با وجود خشکسالی، چارهای جز ایجاد اشتغال جایگزین برای روستاییان وجود ندارد.
مختاری، مدیر کل کار، تعاون و رفاه اجتماعی استان فارس میگوید با هدف ایجاد اشتغال در روستاها، تا کنون ۳ هزار و ۲۶۸ درخواست در حوزه روستایی در کارگروه فنی اشتغال بررسی شده که از این تعداد ۲ هزار و ۱۰۲ طرح مصوب شده و ۵۷۱ مورد از این طرحها با ۹۴ میلیارد تومان اعتبار در بانک تصویب و ۲۷۳ طرح با اعتبار ۳۵ میلیارد تومان به مرحله انعقاد قرارداد رسیده است.
مدیرکل دفتر امور روستایی و شوراهای استانداری فارس میگوید حدود ۳۷۵ هزار میلیارد ریال از صندوق توسعه ملی به ایجاد اشتغال پایدار در روستاهای فارس اختصاص یافته است.
این تسهیلات به تمام فعالیتهای اقتصادی در حوزهی روستایی همچون زراعت، دام، باغ، گلخانه، پرورش آبزیان، طیور و بخشهای مختلف خدمات مکانیزاسیون کشاورزی، صنایع تبدیلی و صنایع تکمیلی در بخش کشاورزی، معادن کوچک و صنایع دستی تعلق میگیرد.
البته پاک فطرت معتقد است جدا از تخصیص اعتبار به طرحهای اشتغال زا در روستاها، در صورتی که کشاورزان و روستاییان از خام فروشی محصولات کشاورزی پرهیز و به ایجاد کارگاههای خانگی اقدام کنند هم فرصتهای شغلی تازه در روستاها ایجاد میشود و هم با افزایش سطح رفاه از میزان مهاجرت آنها به حاشیه شهرها نیز کاسته میشود.
کشت فراسرزمینی هم طرحی دیگر برای مقابله با خشکسالی و جلوگیری از مهاجرت کشاورزان روستا نشین در وضع بحرانی آب است. کشورهایی که با محدودیت منابع داخلی مانند آب و زمین روبرو هستند با اجاره زمین در کشورهای برخوردار به تولید مایحتاج خود اقدام میکنند.
مسئول کشت فرا سرزمینی سازمان جهاد کشاورزی فارس از اجرای این طرح در ۷ کشور گرجستان، عراق، غنا، تاجیکستان، اوکراین، روسیه و قزاقستان توسط این سازمان خبر میدهد.
شیبانی میگوید از اوایل مهرماه پارسال در گرجستان با مشارکت ۲۷ کشاورز از شهرستانهای مختلف فارس این کشت به صورت پایلوت آغاز شد و ۵۰۰ هکتار از اراضی زراعی دیم و آبی کشور گرجستان اجاره و به کشت گندم اختصاص یافت.
فرهنگ سازی در کنار آموزش برای کشت جایگزین هم راهکار دیگری است که کارشناس خشکسالی دانشگاه شیراز به آن اشاره میکند. تورج هنر میگوید در برخی مناطق بحرانی فارس شاهد کشت محصولات آب بر مانند برنج، گوجه فرنگی و هندوانه هستیم که متولیان میبایست با فرهنگ سازی کشاورزانی را که سالیان سال به کشت محصولی مانند برنج عادت کرده اند به کشتهای جایگزین و کم آب بر تشویق کنند.
راه اندازی مجمع خیران آب رسان فارس با ۲۶۰ عضو امیدهای بیشتری به رگهای خشک روستاهای فارس تزریق کرده است. مصلح مدیر عامل این مجمع میگوید با کمک نیک اندیشان تاکنون منابع مالی طرحهای آبرسانی بیش از ۵۰۰ روستای بحرانی استان تامین و مشکل آب آشامیدنی اهالی این روستاها برطرف شده است و ارایه این خدمات برای دیگر روستاها هم ادامه دارد؛ و از آن جا که زندگی روستاییان فارس با کشاورزی گره خورده بنابراین توسعه و پیشرفت روستاها بدون در نظر گرفتن بخش کشاورزی غیر ممکن است. قاسمی رییس سازمان جهاد کشاورزی فارس میگوید راه اندازی واحدهای فرآوری، بسته بندی و صنایع تبدیلی در مناطق روستایی راه دیگر برای توسعه اشتغال پایدار و جلوگیری از مهاجرت بی رویه روستاییان است.
خوشا به حالت ای روستایی...!
داوود میگوید سیگار فروشی در شأن او و هم ولایتی هایش نیست و اگر در روستایش کار و باری داشته باشد لحظهای برای رفتن درنگ نمیکند.
شواهد نشان میدهد هرچند بعد از انقلاب در حوزه زیرساختها کار زیادی در روستاها صورت گرفته، اشتغال، پاشنه آشیل زندگی در روستاهاست و تا وقتی که دست اندازهای ماندگاری روستاییان رفع نشود روند مهاجرت آنها به شهرها، ایجاد حاشیه نشینی و در نتیجه بروز آسیب های اجتماعی همچنان رو به جلو خواهد بود.
به نظر میرسد بدون وجود استراتژی توسعه روستایی و کارآفرینی کلان نمیتوان انتظار شکوفایی اقتصادی در روستاها و پایداری جمعیت روستایی را داشت و شعر خاطره انگیز "خوشا به حالت ای روستایی ... " تنها در حد شعار باقی خواهد ماند.
***گزارش از سیده نصرت شجاعی