آیا واقعا اروپا نمی تواند شرکت ها را در حفظ برجام با خود همراه کند؟!
به نظر می رسد قصور اتحادیه اروپا در همراه سازی شرکت های اروپایی در نجات برجام بیشترین تاثیر را در همراهي اين شرکت ها باسياست هاي اعلامي دولت ترامپ عليه ايران داشته است و الا این شرکت ها تا این اندازه نمی توانستند مستقل عمل کنند.
با وجود اینکه شرکت های اروپایی و آمریکایی در یک بستر فرهنگی و اقتصادی مشابه رشد کرده اند اما بعد از خروج یکجانبه ترامپ از برجام دو رفتار متفاوت از خود نشان داده اند. در یک طرف شرکت های امریکایی بدون هیچ مقاومتی با سیاست اعلامی دولت ترامپ در اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران همراه و همگام شده اند و اندک روابطی هم که برخی از شرکت های هواپیمایی و انرژی امریکا با ایران بعد از امضای برجام امضاءکرده بودند به حالت تعلیق در آورده اند . در طرف دیگر معادله با وجود اینکه کشورهای اروپایی در مواضع اعلامی خود سیاست حفظ برجام را اتخاذ کرده اند اما شرکت های متبوع این کشورها رویکرد گریز از مرکز را در پیش گرفته اند و بدون اینکه هیچ توجهی به مواضع و سیاست اعلامی دولت های متبوع خود داشته باشند برای در امان ماندن از تحریم های ثانویه امریکا فعالیت های خود را یکی پس از دیگری در ایران به حالت تعلیق در آورده اند و در عمل همان رویکردی را اتخاذ کرده اند که امریکا ، رژیم صهیونیستی و عربستان و امارات به عنوان چهار مخالف سرسخت برجام انتظار آن را داشتند.
حال سوال این است که چه عواملی باعث شده است شکافی آشکار بین سیاست اعلامی اتحادیه اروپا در حمایت از برجام و رویکرد اعمالی شرکت های اروپایی در نابودی برجام ایجاد شود؟ همچنین اگر اصل بر آزادی عمل و حق انتخاب شرکت ها است پس چرا شرکت های امریکایی از این حق برخوردار نیستند و دربست در اختیار سیاست های دولت ترامپ قرار گرفته اند که کاملا در مغایرت با قوانین حقوق بین الملل و سازمان تجارت جهانی قرار دارد اما در مقابل با وجود اینکه مواضع اتحادیه اروپا در حفظ برجام کاملا با اصول و قوانین تجاری و حقوق بین الملل سازگار است اما در عمل شرکت های اروپایی به گونه ای عمل کرده اند که گویی هیچ تعلق خاطر به اروپا ندارند و حاضرند برای لگد مال کردن حیثیت اروپا با راستگرایان صهیونیستی و امریکایی همگام شوند .
رفتار به ظاهر گریز از مرکز شرکت های اروپایی از دو حالت خارج نیست یا اینکه این شرکت ها نیز همانند شرکت های امریکایی به طور مستقیم و غیر مستقیم تحت کنترل و فشار مافیای صهیونیستی قرار دارند و یا اینکه دولت های اروپایی تمایلی به همراه کردن شرکت های اروپایی با سیاست های اعلامی خود در حمایت از برجام ندارند و در واقع به حمایت از برجام تظاهر می کنند. در مجموع هر چند نمی توان از نقش و نفوذ مافیای صهیونیستی در شرکت های اروپایی همانند شرکت های امریکایی غافل شد اما در مجموع به نظر می رسد قصور و بی میلی اتحادیه اروپا در همراه سازی شرکت های اروپایی در نجات برجام بیشترین تاثیر را داشته است و الا این شرکت ها تا این اندازه نمی توانستند مستقلانه و به گونه ای عمل کنند که انگار از دولت های متبوع خود سلب تابعیت کرده اند.
------------------------------
احمد کاظم زاده