پخش زنده
امروز: -
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صداوسيما، هافینگتون پست نوشت: ترامپ یک دیکتاتور مستبد است که نظام سرمایه داری آمریکا را به سمت نظام دزدسالاری سوق می دهد.
در پایگاه اینترنتی روزنامه هافینگتون پست در گزارشی به قلم رابرت کوتنر آمده است: نشانه دوره ترامپ، ترکیب فساد شخصی مقامات آمریکا با فساد سیاسی سرمایه داری آمریکایی و ظهور استبداد است. البته هر سه روند از یکدیگر تغذیه می شوند.
به ادعاهای وکلای دونالد ترامپ توجه کنید که خطاب به رابرت مولر مشاور ویژه و مسئول نظارت بر کمیته تحقیقات درباره رابطه احتمالی اعضای کمپین ترامپ و جاسوسان روس، بیان شد. این ادعا شفاف است: ترامپ فراتر از قانون است. هر چیزی که او به عنوان رئیس جمهور انجام می دهد قانونی است، صرفاً به این دلیل قانونی است که "او" آن را انجام می دهد.
به طور کلی این دیدگاه ترامپ است و جوهره استبداد محسوب می شود.
استبداد و فساد شخصی معمولاً در یکدیگر تنیده شده اند. اگر هیچ نظارت دموکراتیکی وجود نداشته باشد، فرد مستبد می تواند تا هر اندازه که می خواهد فاسد باشد. ترامپ در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری 2016 و اکنون که در کاخ سفید است همواره از رابطه با ولادیمیر پوتین حمایت کرده است – نه حمایتی که رابطه دیپلماتیک ما با روسیه را بهبود بخشد و تنش ها را کاهش دهد، بلکه حمایت شخصی که به لحاظ مالی به نفع ترامپ است. ترامپ به عنوان یک فرد مستبد معتقد است می تواند از پاسخگو بودن اجتناب کند، شاید هم حق با او باشد.
ترامپ کاری را که با روسیه کرد می خواهد آن را با چین هم تکرار کند – یعنی ترجیح دادن منافع شخصی خود به منافع امنیت ملی.
هیچ توجیهی برای دفاع ترامپ از شرکت مخابراتی چینی ZTE وجود ندارد جز اینکه او می خواهد تمامیت تشکیلات امنیت ملی آمریکا را کنار بگذارد. شرکت ZTE تحریم ها علیه کره شمالی را نقض کرد؛ به علاوه همکاری با این شرکت مصداق یک تهدید جاسوسی آشکار است. اما چینی ها صرفاً با دادن یک وام کلان به پروژه تحت حمایت ترامپ، به وی رشوه دادند. چینی ها سپس 5 علامت تجاری جدید برای تجارت ایوانکا ترامپ دختر رئیس جمهور آمریکا را تأیید و با این کار از ترامپ به خاطر حمایتش از شرکت مخابراتی چینی قدردانی کردند.
فروختن کشور به خاطر منافع شخصی یک جرم مشمئز کننده و آشکار است. اما فساد شخصی ترامپ به عنوان یک رئیس جمهور دیکتاتور بدون کمک جمهوریخواهان میسر نمی شود، جمهوریخواهانی که بیشتر اوقات خودشان را به آن راه می زنند زیرا فساد ترامپ به نفع خود این افراد نیز هست.
بیماری حادتر، حرکت نظام سرمایه داری آمریکا به سمت نظام دزدسالاری است – نظامی که در آن افراد بسیار ثروتمند با دیکتاتور ائتلاف می کنند و دیکتاتور قوانین را دستکاری می کند تا این افراد بتوانند ثروتمندتر شوند و این با کارآمدی بازارهایی که جمهوریخواهان به دنبال آن هستند در تعارض است.
به اقدام اخیر ترامپ توجه کنید که به وزیر انرژی آمریکا دستور داد اقدامات فوری برای توقف روند تعطیلی نیروگاه های هسته ای و ذغالی در سراسر کشور انجام دهد. برای حزبی که از دیرباز مخالف تعیین کردن "برنده و بازنده" در بازار انرژی بوده است، این اقدام نوعی امتیاز بزرگ به دوستان و نزدیکان سیاسی محسوب می شود.
به طور مشابه، آیا هیچ فرد عاقلی لغو قانون اصلاح والاستریت و حفاظت مصرفکننده (موسوم به قانون داد- فرانک 2010) را برای اقتصاد خوب می داند؟ این اقدام نوعی چنگ اندازی به قدرت است که خطرات مضاعفی برای نظام مالی در پی دارد و ثروت بیشتری را نصیب بانک های بزرگ حامی سیاستمداران می کند.
بدتر اینکه دزدسالاری آمریکایی از بسیاری جهات دوحزبی است، وگرنه چه دلیلی وجود دارد که 16 سناتور دموکرات و 33 دموکرات مجلس نمایندگان به لغو قانون داد-فرانک رأی دهند؟ جز این است که رأی دهندگان در "ایالت های در حال نوسان" (ایالت هایی که در آنها رأی دموکرات ها و جمهوریخواهان برابر است) مشتاقانه به دنبال کاهش قوانین و مقررات برای وال استریت هستند.
در سال 1989، زمانی که دیوار برلین فرو ریخت، بسیاری از تحلیلگران ادعا می کردند که دنیا از آن پس با یک الگوی دموکراسی سرمایه داری روبرو خواهد بود. آنها به جذابیت پدیده "پوتینیسم" توجه نداشتند – پوتینیسم یک نظام سرمایه داری فاسد دوست گرا است که با دیکتاتوری سیاسی ارتباط دارد و از دموکراسی به عنوان یک پوشش استفاده می کند.
مشاهده اینکه چرا پوتین یک دوست و یک الگو برای ترامپ است دشوار نیست. بدترین بخش این ماجرا این است: فساد شایع، بدبینی فراگیر و حتی پوچ گرایی سیاسی شهروندان را به دنبال خواهد داشت – شهروندان حس می کنند نظام به شدت فاسد است و سیاست یک فریب کاری و اقدامی بی ثمر است.
این جوهره پوتینیسم است. این شیوه ای است که ترامپ خود را از یک "تناقض" خلاص می کند: "میلیاردر فاسدی" که ادعا می کند نماینده مردم است.
ما در پایان مسیر رسیدن به جهنم پوتین قرار نداریم، ولی به هر حال در مسیر آن قرار گرفته ایم. جمهوری ما آسیب جدی به خود دیده است. اما اگر مولر دست بجنباند و بتواند این گزارش انفجاری خود را قبل از کنار گذاشته شدنش منتشر کند، یا اگر چنان تقلب انتخاباتی صورت گرفته باشد که دموکرات ها به کاخ سفید بازگردند و فرایند استیضاح را آغاز کنند یا اگر برخی از جمهوریخواهان مخاطرات کلان را ببینند و آگاه شدن مردم را درک کنند ممکن است این جمهوری نجات پیدا کند.
اگر یک دموکرات ترقی خواه نامزد انتخابات 2020 شود و وعده دهد که سرمایه داری مبتنی بر رفیق بازی را واقعاً و به سبک روزولت از کشور بزداید آنگاه این خطر بزرگ تر وجود دارد که تمام نظام دزدسالاری – از برادران کوک گرفته تا دموکرات های وال استریت – تمام توانشان را به کار گیرند تا مانع این نامزد از خراب کردن بازی شان شوند.