نبض سنجی مقاومت در آستانه رونمایی از معامله قرن
حملات رژيم صهيونيستي به نوار غزه در چارچوب آزمودن شرايط امکان اجراي توافق قرن با انتقال دولت فلسطيني از کرانه باختري به غزه بود که با پاسخ مقاومت، جواب آن منفي شد.
در چند روز اخیز شدیدترین درگیری ها بعد از پایان جنگ 51 روزه غزه در سال 2014 میان رژیم صهیونیستی و گروههای مقاومت فلسطینی در این منطقه روی داد و دو طرف به تبادل آتش سنگین پرداختند. درگیری ها پس از آن آغاز شد که رژیم صهیونیستی روز یکشنبه طی یک حمله سه تن از نیروهای گردان های قدس وابسته به جنبش جهاد اسلامی را به شهادت رساند و متعاقب آن نیروهای مقاومت جهاد و حماس نیز با حملات راکتی به این حملات پاسخ دادند و در پی آن نیز هواپیماهای این رژیم نقاطی را در غزه هدف حملات هوایی قرار دادند که در نهایت با میانجیگری مصر آتش بس بین دو طرف برقرار شد.
اگر به کنه تحولاتی که درخلال چند ماه اخیر در غزه می گذرد نگاهی انداخته شود این نکته آشکار می شود که این تحولات را باید در فضای فراتر از مسائل و تحولات معمولی بررسی کرد.
باریکه غزه که به لحاظ انسانی از تراکم بالای انسانی در جهان برخوردار است بعد از اشغال این منطقه در جنگ سال 1967 با پدیده اشغال مواجه بوده و بعد از خروج ارتش رژیم صهیونیستی از این منطقه که در نهایت زمینه را برای برگزاری انتخابات در سال 2006 فراهم کرد جنبش حماس با اکثریت آرا در این منطقه برنده شد و از آن زمان تحت طولانی ترین و شدیدترین تحریم ها قرار داشته که در جهان بی سابقه است بخصوص آنکه در این مدت غزه دو جنگ تحمیلی از سوی رژیم صهیونیستی را نیز در سال 2008 و 2014تجربه کرده است و اگرچه در این جنگ ها به پیروزی های بزرگی دست یافت اما آثار ویرانگر این جنگ ها همچنان بر دوش ساکنان آن سنگینی می کند.
با این حال آنچه که این روزها غزه را تهدید می کند نه از صدامات و آثار محاصره طولانی و خرابی های جنگ های گذشته بلکه مخاطراتی است که از جانب طرح موسوم به معامله قرن متوجه این منطقه است که می توان آن را به قمار قرن و یا سایکس –پیکوی 2تعبیر کرد.
بر این اساس مخاطراتی که از جانب این طرح مترتب است نه غزه بلکه فلسطین و حتی فراتر از آن کل منطقه را تحت تاثیر قرار می دهد اما مردم غزه در مقابله با این طرح پیشگام شده اند و به اقداماتی چون تحصن و تظاهرات در مرزهای فلسطین اشغالی دست زده اند که تاکنون 130 شهید و بیش از 12 هزار زخمی و مصدوم برجای گذاشته است .چند عامل موجب شده است که مردم غزه علیرغم تحمل مشکلات فراوان در غزه که از حداقل امور معیشتی برخوردارند در این مبارزه سرنوشت ساز پیشگام شوند: نخست اینکه بخشی از امور زندگی مردم غزه که بخش عمده ای از آنان را آوارگان تشکیل می دهند از کمک های موسسه کار و امداد سازمان ملل در امور آوارگان فلسطینی موسوم به انروا تامین می شود که بعد از دولت ترامپ تحت فشارهای امریکا و رژیم صهیوینستی بودجه این سازمان کاهش یافت و فشارها را بر مردم غزه افزایش داد .
دوم اینکه در طرح معامله قرن حق بازگشت آوارگان فلسطینی برای همیشه به خانه و کاشانه خود در اراضی اشغالی سال 1948 طرد شده است که بخشی از آنها در غزه ساکن هستند و یکی از دلایل مهم افزایش تراکم انسانی در این منطقه همین موضوع است.
سوم اینکه در این طرح احتمال تشکیل دولت فلسطینی از کرانه باختری به غزه منتقل می یابد اما پیش از آن رژیم صهیونیستی در صدد است یا غزه را از کنترل گروههای مقاومت خارج کند و به تشکیلات خودگردان بسپارد و یا اینکه به خلع سلاح این گروهها اقدام کند. از این دید حملات اخیر رژیم صهیونیستی به غزه نوعی نبض سنجی و تست شرایط بود و به نظر می رسد در این تست پاسخ منفی دریافت کرده است و حملات راکتی گروههای مقاومت تا حدودی توانسته اند بازدارندگی لازم را ایجاد کنند و الا این رژیم به این سرعت به آتش بس تن نمی داد .
-------------------------------------
احمد کاظم زاده