مقاله روزنامه الحيات؛
آمريکا عامل بدبختي و ويراني کشورهاي عربي و اسلامي
الحیات: هیچ کسی شک و تردید ندارد که نقش آمریکاییها اعم از جمهوری خواهان یا دمکراتها، دشمنی با ملت فلسطین و جانبدار کامل از دشمن صهیونیستی بوده است.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما؛ همزمان با اهانت چندی پیش ترامپ رئیس جمهور آمریکا به سران کشورهای عربی مبنی بر اینکه اگر یک هفته از آنها حمایت نکند نظامهای آنها سقوط خواهند کرد؛ روزنامه الحیات چاپ لندن در مقالهای تأمل برانگیز ضمن تشریح نقش آمریکا در ویران کردن کشورهای عربی و اسلامی و حمایتهای تمام عیار واشنگتن از رژیم صهیونیستی و پرداختن به نقش آمریکاییها در ویران کردن عراق و سوریه نوشت کار آمریکا ویران کردن کشورهای عربی و اسلامی است و واشنگتن فقط به دنبال تأمین منافع راهبردی خود است.
روزنامه الحیات نوشت: برخی محافل و جریانهای سیاسی اعم از نیروهای چپگرا یا لائیک یا لیبرال یا دینی برای نجات جوامع عربی ما از سیطره نظامهای استبدادی به آمریکا و نقش آن دلخوش کرده اند.
علت چنین تصوری نیز ناتوانی ملتهای عربی در به وجود آوردن تغییرات و ایجاد نظامهای دمکراتیک است و این ناتوانی ملتها نیز ناشی از اقدامات سرکوبگرانه خونین این نظامهای استبدادی و اقدام آنان به تارومار کردن نیروهای مخالف و نیروهای دگراندیش است.
آنها مخالفان و دگراندیشان را یا میکشند یا تبعید میکنند یا به زندان میاندازند و همین باعث شده است ملتهایشان تسلیم یأس و ناامیدی شوند تا جاییکه برای رهایی چارهای جز مداخله خارجی یا سرنگون کردن این نظامها نمیبینند. آیا واقعا کمک خواهی از خارج و به خصوص آمریکا این رهایی مورد نظر را محقق کرده یا نوعی از توهم بوده که بحران در این کشورها را عمیقتر و آبادانی اش را به ویرانی تبدیل کرده است؟ نتایج این مداخله آشکارا در شماری از کشورهای عربی دیده میشود که شاید مهمترین آن فلسطین و عراق و سوریه باشد.
هیچ کسی شک و تردید ندارد که نقش آمریکاییها اعم از جمهوری خواهان یا دمکراتها، دشمنی با ملت فلسطین و جانبدار کامل از دشمن صهیونیستی بوده است. آمریکاییها با حمایت از اسرائیل و مسلح کردن و تأیید گفتمان سیاسی آن در کشتار ملت فلسطین سهیم هستند تا جاییکه گویا اسرائیل، یکی از ایالتهای برخوردار از جایگاه ویژه در آمریکاست.
آمریکا همه طرفهای حل وفصل سیاسی را به بن بست کشانده و جلوی دادن حق فلسطینیان را در تشکیل کشورشان در مرزهای چهارم ژوئن سال ۱۹۶۷ میلادی گرفته و به تازگی نیز شهر قدس را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخته و همه قوانین و عرفهای بین المللی را زیر پا گذاشته است.
در عراق به نظر میرسد فاجعه آمریکا فوق تصور است. نیروهای مخالف به علت استبداد نظام حزب بعث و رئیس آن یعنی صدام منتظر بودند تا ارتش آمریکا بیاید و این نظام را سرنگون کند و حکومت جدیدی را تشکیل دهد که پاسخگوی انتظارات ملت عراق باشد.
عملا چنین «منجی و نجات بخشی» آوریل دو هزارو سه میلادی آمد و نظام صدام را در میان هلهلههای نیروهای سیاسی که خودشان را دمکرات و چپگرا مینامند سرنگون کرد. اما «این منجی» آمریکایی نقشه ویژه خودش را داشت و برای تشکیل یک نظام دموکراتیک نیامده بود بلکه برای ویران کردن کشور و جامعه و ارتش عراق و چپاول ثروتهای نفتی و معدنی اش آمده بود ولو آنکه به هرج و مرج و وقوع جنگهای داخلی بین طیفهای تشکیل دهنده این ملت منجر شود.
از روز اول سقوط نظام بعثی عراق، (پل برمر) حاکم آمریکایی عراق تصمیم گرفت ارتش عراق را منحل و سربازان و افسرانش را اخراج کند. این یک گام اساسی در ایجادهرج و مرج در عراق بود. حاکم آمریکایی به این هم بسنده نکرد بلکه به فتنه انگیزی بین طیفهای طائفهای و مذهبی و تشویق آنان به جنگ علیه یکدیگر اقدام کرد و همین باعث قیمومیت آمریکا بر آنان و میانجیگری واشنگتن برای حل وفصل شد. آنچه که عراق امروز درگیر آن است یعنی جنگ داخلی و تجزیه، زاییده سیاست آمریکا از زمان اشغال عراق است.
«منجی» آمریکایی فقط به ایجاد هرج و مرج هدفمند در عراق بسنده نکرد بلکه چشمان آمریکاییها از روز اول به منابع اقتصادی عراقیها دوخته شده بود.
اشغالگران به همراه خودشان شرکتهای آمریکایی را که در سرقت ثروتهای نفتی و منابع معدنی سررشته دارند، به همراه آوردند. برای همین باید از برخی نیروهای سیاسی عراقی که سرپوشی بر این چپاول بودند کمک گرفته میشد. این شرکتها این کار را با شریک کردن این عده از نیروهای سیاسی در چپاول، انجام دادند. «منجی» آمریکایی ظرف چند سال توانست بیشتر ثروتهای عراق را به تاراج ببرد و آن را در فهرست فاسدترین کشورهای جهان قرار دهد.
حال و روز سوریه بهتر از این نبوده است. از زمان درگیری ها در سال ۲۰۱۱ میلادی، آمریکاییها دیدند که فرصت مناسبی برای نابودی سوریه از طریق ایجاد جنگ داخلی در این کشور به وجود آمده است.
نقشه آمریکا نابودی سوریه و کاهش توان اسن کشور در رویارویی با اسرائیل بود.
موضع درست آن است که مداخله آمریکا و سیاست خصمانه آمریکا علیه ملتهای عربی، محکوم شود.
در عین حال نظامهای استبدادی نیز که آن روی دیگر سیاست خصمانه آمریکا علیه ملتها هستند نیز محکوم شوند. موضع مستقل از آمریکا و مستقل از نظام نیز موضع ملتهای عربی است که به دنبال رهایی از طاغوتیان خارجی و داخلی هستند.