به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما ؛ آیت الله سید صمصام الدین قوامی مدیر بنیاد فقهی مدیریت اسلامی، می گوید : زیبایی چهره ، او را یوسف آل عبا (س) ساخته بود و وسعت روح و معرفتش، موجب شد تا در ماجرای دفاع از حریم خاندان وحی شهره عالم شود. حق طلبی و بینش والای او در مسائل مختلف موجب شد تا او را بهترین الگو برای جوانان بدانند.
اولین مدرس مدیریت اسلامی در مقطع خارج حوزه و نویسنده، درباره مهمترین شاخصه رفتاری حضرت علی اکبر(ع) که موجب ماندگاری نام ایشان در تاریخ شد، چه بود؟ اظهار می دارد:
حضرت علی اکبر(ع) در دو محور با امام حسین(ع) مراوده داشتند و همان دو محور موجب شد تا نام آقازاده اباعبدالله الحسین(ع) بر زبانها و دلها جاری باشد. محور اول، شیوه ارتباط و رفتار ایشان با امام حسین در جایگاه«پدر» است. اطاعت از پدر و احترام به جایگاه والای پدری یکی از بارزترین ویژگیهایی است که باید مورد توجه نسل جوان قرار گیرد. جوان در هر دورهای خود را پیشگام و موفقتر از نسل گذشته خود و پدرش میداند، اما علی اکبر(ع) از این رفتار مستثنا بود و همواره خود را پیرو پدر میدید. اگر همین رفتار مهربانانه با پدر سرلوحه زندگی جوانان قرار گیرد، هرگز از دعای خیر پدر محروم نخواهند شد و در مسیر انحراف قرار نمیگیرند.
محور دومی که در سیره و رفتار علی اکبر(ع) باید مورد توجه قرار گیرد اطاعت از امام و رهبر است. ایشان امام را «امیری حسین» خطاب میکردند که نشان دهنده احترام ویژه به امام و رهبر زمانه است.
وی می افزاید : حضرت علی اکبر با این ویژگیها، در بین جوانان بنی هاشم به عنوان سرآمد جمع شناخته میشد. البته این ویژگی همه جوانان بنی هاشم بود که مطیع امیر و امام خود بودند؛ شخصی مثل قمر بنی هاشم نیز در همین جمع حاضر بود. این جوانان نیز مانند هر جوان دیگری هیجانهای سن خود را داشتند اما عقلایی با وقایع برخورد میکردند.
وی درباره اینکه یکی از مهمترین مسائل جوانان، دغدغهها و اولویت بندی آن هاست. دغدغه حضرت علی اکبر(ع)، چه نقشی در الگودهی به جوانان میتواند ایفا کند؟ تصریح می کند :
مجموعه رفتارهای حضرت علی اکبر(ع) در دوره حیات کوتاه خود، بیانگر این مطلب است که دغدغه اصلی زندگی حضرت علی اکبر حفظ و دفاع از جایگاه امامت و ولایت است. این خصلت اجتماعی و دینی علی اکبر(ع) به دلیل خروج از فردیت و توجه به پیرامون است. ایشان و سایر جوانان بنی هاشم افرادی بودند که برای حفظ نظام امامت، نظام مند میاندیشیدند. از این رو حضرت علی اکبر هم معتقد به نظام امامت بود و هم محافظ و مدافع حریم حرم. آنچه امروز برای سربازان حرم اهل بیت(ع) نام گذاری کردهاند از همین ویژگی علی اکبر بر میخیزد زیرا او هم مدافع حرم بود. باید کاری کرد که جوان ما هم فکر کند در نظامی زندگی میکند که مشروع و هدفمند است، در این صورت است که او هم مانند جوان کربلا میشود. ذات جوان این گونه است که علاقهمند به حزب و جریان است. گاه این علاقهمندی به گروه و باشگاه ورزشی است و گاه حزب و جریان سیاسی. اینکه روحیه جوانی و گرایش جوانان در چه مسیری قرار گیرد به فضای جامعه و هدایت رهبران باز میگردد. علی اکبر(ع) و سایر جوانان بنی هاشم چون با هدایت امام خود به بینش و شناخت درستی از جایگاه امامت رسیدند، در حزب امامت قرار گرفتند و جان خود را برای حفظ این اصل مهم فدا کردند؛ زیرا میدانستند که قیام پدر برای جایگاه و قدرت سیاسی نیست بلکه برای حفظ اصل اسلام است. بنابراین دغدغه اصلی جوانان بنی هاشم، دین بود. اشتغال، مسکن و ازدواج فرع است، زیرا زمانی که دین در جامعهای حاکم شود، برآورده شدن نیازهای مردم در دستور کار قرارمی گیرد. با توجه به این نگرش، اولویت اصلی حضرت علی اکبر(ع) حفظ جایگاه امامت و تلاش برای پیاده کردن دستورات دین در جامعه بوده است. در نتیجه تلاش جوانان بنی هاشم بود که کربلا در تاریخ ماندگار شد و با ماندگاری قیام حسینی، میراث نبوی حفظ شد و تداوم خط سرخ حسینی در دوره ما به انقلاب اسلامی و برافراشتن پرچم تشیع در منطقه ختم شد.
آیت الله سید صمصام الدین قوامی درباره اینکه یکی از مهمترین ویژگیهای جوانان، حق طلبی است. آیا این ویژگی میتواند منشور موفقیت یک فرد باشد؟ هم می افزاید : علی اکبر(ع) برند حق طلبی جوانان است. ما جوان کربلا را با خصلت حق خواهی میشناسیم. علی اکبر در گفتمانی بین دو نسل خطاب به پدر میفرماید: پدر جان! مگر ما برحق نیستیم؟ این جمله ایشان در حافظه تاریخ ثبت شده است که وقتی ما بر حقیم مرگ برای ما ترس و واهمهای ندارد. بنابراین وقتی برای حق میجنگیم باید جان و مال و زندگی در راه آن وقف شود. این جمله نشان میدهد که اقدام حضرت علی اکبر (ع) در میدان نبرد، یک اقدام احساسیِ سیاسی نبوده بلکه بر مبنای شناخت صورت گرفته است، زیرا اعتقاد داشت برپایی حق در جامعه نیازمند دولت است. حق تثبیت شده است؛ خدا، قرآن، رسول خدا و امام حق است. این نظام هستی است که بر مدار حق شکل گرفته و به همین دلیل نظام تکوینی آن نیز بر مدار حق شکل گرفته است. خداوند در سوره یونس میفرماید: اگرحق نباشد گمراهی است. بنابراین حضرت علی اکبر حق را میشناخت و به همین دلیل انگیزه مضاعف برای حفظ حق امامت داشت. زمانی که امام حسین(ع) آیه استرجاع را قرائت کردند «انالله و انا الیه راجعون»، در پاسخ گفتند: هرجایی حق باشد ما پیروزیم، بنابراین همه تلاشها بر محور حق معنا پیدا میکند.
مدیر بنیاد فقهی مدیریت اسلامی درباره این که چه شاخصهایی در تشویق جوانان به الگو پذیری از حضرت علی اکبر به ما کمک میکند؟ بیان می کند : باید کسانی را که این روز را به نام جوانان نام گذاری کردند، تحسین کرد، زیرا این اقدام برگرفته از یک الگوی خاص است. علی اکبر(ع) جوانی کامل و دانا بود. علی اکبر شبیهترین فرد به پیامبر(ص) از نظر خُلق و صورت بود. شایستگیهایی که علی اکبر(ع) دارا بود در او این توانمندی را به وجود آورده بود که اگر شرایط فراهم بود به مقام امامت برسد. جوانی با این ویژگیها میتواند شایستگیهای متعدد را در خود توسعه دهد. جوانی که دانایی و شناخت را در خود تقویت کند، جوانی حق طلب، اندیشمند با توسعه فکری خواهد بود. افزون بر این جوانی مطلوب دین است که آمادگی جسمی و قدرت بدنی داشته باشد تا بتواند هم در میدان ورزشی مدال آور باشد و هم در میدان دفاع از حریم حرم اسلام. جوانی که این مجموعه خصلتها را در خود پرورش دهد، سراغ اعتیاد و انحراف فکری و اخلاقی نخواهد رفت و جامعهای که جوان سالم داشته باشد توسعه خواهد یافت.
جوان کربلا جامع جمال و معرفت و دانایی بود اما زیبایی صورت او را فریفته خود نکرد که به دام گناه گرفتار شود، بلکه آنچه برای او اهمیت داشت شناخت عمیق از دین بود. این چنین جوانی میتواند الگوی کاملی برای نسل جوان باشد. اگر جوانان چنین ویژگیهایی داشته باشند میتوانند نهضت سالم زیستن و احیای تمدن اسلامی راه بیندازند. پاک زندگی کردن برای جوان بسیار اهمیت دارد همچنان که گفتهاند «در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است». نکته دیگر بینش سیاسی حضرت علی اکبر بود. روحیه جوانان با گرایشهای سیاسی همخوانی دارد، جوان مشتاق مبارزه با جریانهای دیکتاتوری است و به همین دلیل به جریانها و احزاب سیاسی وارد میشود. بنابراین برای اینکه گرفتار احزاب منحرف نشود باید شناخت جوان را نسبت به حقیقت افزایش داد.
زیباتر از این ماه در عالم قمری نیست
خورشید شده پا به فرار و خبری نیست
با تیغ نگاهش به ملک بال و پری نیست
زیباتر از او روی زمین گُل پسری نیست
مشتاق ترین شب به ره عشق سحر شد
چشم همه روشن شده..ارباب پدر شد
تب کرده از این جلوه گری حضرت مولا
هر کس که تو را دیده شده محوِ تماشا
این کیست که امشب شده مجنونیِ لیلا؟
حق باشد اگر گفته خدا تبارک الله
آئینه ترین کَس به پیمبر علی اکبر
غوغا نه قیامت نه که محشر علی اکبر
در پیچ و خم زلف شما باد اسیر است
هر کس که خودش را به جنون داد...اسیر است
هر کس که به امضای تو آزاد...اسیر است
شیعه به تو از لحظه ی میلاد اسیر است
هنگام اذانت شده ای عشق سحر کن
بر ما و دل مضطر ما نیز نظر کن
در معرکه ها کارِ تو چون حیدر کرار
دشمن شده با خشم نگاه تو گرفتار
ای وای اگر تیغ کشی همچو علمدار
آنوقت شود معرکه از تیغ تو تب دار
صد ناز بنازیم بر این ضربتِ شصتت
میدان همه چون موم گرفتارِ دو دستت
عالم همه چون نقطه ی پرگارِ تو باشد
ارباب به والله گرفتار تو باشد
آقاست هر آنکس که بدهکار تو باشد
جبریل در افلاک علمدار تو باشد
یک بار دگر معجزه ای کن که ببینیم
در کرببلا پائین شش گوشه نشینیم
جز دست تو و دست علمدار علم نیست
جز جان تو روی لب ارباب قسم نیست
فرقی به میان عرب و نسل عجم نیست
جز عشق تو در فکر مدافع حرم نیست
نقش است به پیشانیِ من عمه ی سادات
جانم به فدای حرمت قبله ی حاجات
(( شاعر: آرمان صائمی)).