به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صدا و سيما، معاون دبیر کل حزب الله لبنان و هماهنگ کننده امور انتخاباتی حزب الله در انتخابات پارلمانی گفت: از نگاه ما روسیه چارچوب درگیریها در سوریه را تعیین نمیکند بلکه در پی تعاملی با آمریکا و اسرائیل است تا شاهد رویارویی دیگری در منطقه نباشیم.
شیخ نعیم قاسم در گفتگویی اختصاصی با شبکه تلویزیونی المیادین تصریح کرد، قبل از آنکه توئیت اخیر ترامپ را درباره حمله به سوریه بخوانیم باید توئیتی را که قبل از آن نوشته بود بخوانیم، او در آن توئیت فضایی جنگی از منطقه ترسیم و حتی سعی کرده بود القاء کند که با هدف مقابله با روسیه و همراهانش، شعلههای جنگ در سوریه در سطحی جهانی آغاز خواهد شد در نتیجه حمله نظامی به سوریه تنها در حد یک ضربه، محدود نخواهد بود. ترامپ اندیشه بروز جنگ را ترویج کرد و گامهای اولیه را برای تبدیل منطقه به محیطی در حالت بیم و امید، برداشت، اما وقتی وعده اش را عملی کرد و تاسیسات خالی یا مناطق غیر مسکونی و غیر نظامی سوریه را هدف قرار داد، ثابت شد دریافته است که اگر وارد جنگی در سطح جهانی شود نتیجه این جنگ نمیتواند تضمین شده باشد، حتی میتواند نتایج منفی برای آمریکا و هم پیمانانش به دنبال داشته باشد. این جنگ نخواهد توانست اهدافی را که واشنگتن و همراهانش در پی آنند تامین کند به همین منظور ترامپ وارد فاز جدیدی شد و آن تلاش برای اثبات موجودیت آمریکاست تا چنین وانمود کند که آمریکا در منطقه حضور دارد و بازیگر اساسی تحولات سوریه است. هدفی که حتی بدون این حمله نیز مشخص و آشکار بود. بر اساس آنچه که گفته شد معتقدیم حمله این سه کشور به سوریه نتوانسته است اهداف عاملانش را تامین کند، زیرا اولا این حملات بر مناطق خالی متمرکز شد، دوم اینکه دفاع هوایی سوریه توانست با این حملات مقابله کند. سوم اینکه این حمله هیچ تغییری در معادله سیاسی سوریه ایجاد نکرد و چهام اینکه در چنین شرایطی به دست آمدن پیروزی در غوطه شرقی، به منزله یک اتفاق تاریخی مهم در تحولات سوریه بود.
معاون دبیر کل حزب الله لبنان در پاسخ به سئوالی درباره ادعای آمریکا و هم پیمانانش در هدف قرار دادن پایگاههایی مشخص در سوریه، افزود، در این زمینه دستشان از هرگونه دلیل و برهان خالی است. وقتی حملهای را انجام میدهند سعی میکنند تصاویر و نتایجی از آن حمله را به نمایش افکار عمومی بگذارند در نتیجه تصاویری را که خودشان میپسندند منتشر میکنند. اما آنچه که محور مقاومت و ارتش سوریه میگوید، نتایج حمله نظامی اخیر چیزی جز اینکه سه غیر نظامی زخمی شوند و تاسیسات خالی یا اماکنی که پیش از این هم هدف قرار گرفته بود و نتایجی حاصل نشده بود هدف قرار بگیرند نبود.
وی در پاسخ به سئوالی که گفته میشود آمریکا دو روز قبل از حمله روسیه را و روسیه نیز سوریه را آگاه کرده بود در نتیحه دمشق پایگاههای مورد نظر را خالی کرد، افزود، ما در این باره اطلاعات مفصل نداریم، اما اطلاعاتی داریم که بارها خبرهایی به روسیه رسیده است که هر بار اعلام شد حمله در فلان ساعت و فلان زمان خواهد بود، یعنی ساعتها و زمانها بارها عوض شد. این اتفاق یعنی اینکه از آغاز، زمان حمله مشخص نبود و نکته دیگر اینکه اگر هم آنها قبل از حمله اطلاع داده باشند یعنی اینکه در پی ایجاد جنگ نبوده اند و در واقع این حمله بعد روانی داشت، همین میرساند که آنان دریافته بودند نمیتوانند معادله را در سوریه تغییر دهند.
شیخ نعیم قاسم در پاسخ به این سئوال که آیا تهدیدها مبنی بر بروز جنگ فراگیر و نامحدود، تهدید علیه روسیه است، گفت، مقصود میتواند دو چیز باشد، اول اینکه آنان نمیخواهند با روسیه رودررو شوند و دوم اینکه طرح شفافی ندارند، که این یعنی آنان حتی برای جنگ محدود در سوریه نیز برنامه ندارند. به طور شفاف میتوان گفت: آنان سرگردانند و نمیدانند در سوریه چه کنند. این حمله نظامی شکست خورده، نیاز به پاسخ نظامی ندارد، زیرا با روحیات بالایی که در سوریه شاهدیم و یا شکستی که این حمله با آن مواجه شده است به نوعی پاسخ لازم داده شد. وقتی بیش از صد موشک شلیک میشود و بیش از هفتاد موشک با دفاع هوایی هدف قرار میگیرد همین به معنی شکست طرف مقابل است، لازم نیست در بعد روانی وارد شویم و بگویم کدام طرف واکنش نشان داد و ضربه آخر را زد مهم این است که روشن شود آیا هدف حمله محقق شده است یا خیر؟ اهداف حمله محقق نشد و بر عکس تصوراتشان، بعد روانی در سوریه بسیار بالاست زیرا برای سوریها شکست اهداف متجاوزان، پیروزی به شمار میآید.
معاون دبیر کل حزب الله در ادامه افزود، قبل از حمله بر ما آشکار بود که آمریکا برای حل سیاسی بحران در سوریه آمادگی ندارد، رفتار آمریکا در چند ماه گذشته تا به الان اینگونه بود که در تصمیم گیری نهایی سرگردان بود در نتیجه در پی تاخیر هر گونه نشستی بود که از آن بوی حل سیاسی به مشام میرسید. وقتی حمله نظامی اخیر رخ داد شرایط را پیچیدهتر کرد تا همین دلیل دیگری باشد که آمریکا در پی حل سیاسی نیست، اما سرعت پیروزیهای ارتش عربی سوریه و افزایش قلمرو تسلط نظام سوریه بر خاک این کشور، آمریکا را به وحشت انداخت و سبب افزایش سرگردانی آنها شده است. با توجه به پیچیدگیهایی که در عرصه میدانی در سوریه دیده میشود و با توجه به رفتار آمریکا و اطرافیانش، حل سیاسی بحران در سوریه به طول میانجامد، به نظر من این تلاشها یک سال یا بیشتر طول خواهد کشید. آمریکا تنها در پی آن است که چگونه تنف را به کنترل خود در آورد، چگونه از داعش در شرق فرات حمایت کند و چگونه از پایگاههایش در مناطق کرد نشین حمایت نماید یا چگونه شرایط را برای ورود نیروهای بیشتر از فرانسه به منبج فراهم آورد.
معاون دبیر کل حزب الله حمله نظامی اخیر سه کشور به سوریه را با پیروزی به دست آمده در غوطه شرقی مرتبط دانست و گفت، قبل از آزاد سازی غوطه تلاش میکردند تا قطعنامهای را در شورای امنیت تصویب کنند که مانع از آزادی غوطه شوند، اما روسیه، سوریه و دیگر هم پیمانانشان به خوبی ازفعالیتهای جبهه النصره، که خارج از گروههایی است که امکان توافق و تفاهم با آنان در سوریه وجود دارد، در غوطه آگاه بودند در نتیجه درگیریهایی با جبهه النصره رخ داد و جیش الاسلام نیز به این درگیریها پیوست تا همین اتفاق موجب شود کار برای آمریکا جهت مقابله با پیروزی سوریه در غوطه دشوار شود. در ادامه گروههای مرتبط با عربستان و آمریکا نیز در غوطه شرقی نتوانستند دوام بیاورند، در چنین شرایطی که آمریکا دریافته بود اهرم مهمی را در پایتخت سوریه از دست داد به حمله نظامی اخیر روی آورد و برای تدارک این حمله به دستاویزی، چون وقوع حمله شیمیایی در دوما متوسل شد زیرا نمیتوانستند بگویند که به شما حمله میکنیم، چون غوطه را آزاد کردید.
شیخ نعیم قاسم درباره نقش کشورهای منطقه در حمله نظامی اخیر به سوریه گفت، باید واقع گرا باشیم، تشویق عربستان و امارات به این معنی نیست که آمریکا گوش به خواستههای آنان است و هر آنچه را این دو بخواهند انجام میدهد. آمریکا خود اهدافی دارد، اما تشویق و تحریک واشنگتن در سرعت دادن به حمله و همچنین در تهیه هزینههای حمله موثر است. اما اینکه مدعی باشیم این کشورها در منطقه تصمیم گرفتند و آمریکا هم آن را اجرا کرد ادعای درستی نیست، این برداشت به نوعی به معنی آن است که به عربستان جایگاهی فراتر از خودش داده ایم. اندیشه عربستان به راه افتادن جنگ تمام عیار علیه سوریه بود نه آنکه به حملهای گذرا و محدود راضی شود.
معاون دبیر کل حزب الله لبنان درباره نشست اخیر سران عرب و دلایل در دستور کار نبودن بررسی حمله نظامی اخیر به سوریه در این نشست گفت، واقعیت این است که من چنین کنفرانسی را پیگیری نمیکنم زیرا از نظر من اصلا چنین چیزی موجودیت ندارد، موجودیت چنین کنفرانسی جز هتک و بی ادبی تمام منطقه نیست. مقصود من هم کنفرانس سران عرب و هم اتحادیه عرب است، آیا در اتحادیه عرب تصمیمات به شیوه درستی بررسی و ارزیابی میشود؟ آیا این اتحادیه گامهایی عملی برای وحدت و اتحاد برداشت؟ همه اهداف اتحادیه عرب، در سایه قرار گرفته و به موسسهای بی ارزش تبدیل شد. کنفرانس سران عرب هم اینگونه است، این کنفرانس را عربستان نیاز دارد تا بتواند سیاست هایش را پوشش دهد.
شیخ نعیم قاسم درباره هشدار مهم سید حسن نصرالله درباره حمله نظامی اسرائیل به پایگاه نظامی تیفور در سوریه مبنی بر اینکه پس از این حمله با قبل آن تفاوت دارد، یا آنکه این حمله به معنی رویارویی مستقیم میان اسرائیل و ایران است، گفت، ایران در سوریه حضور دارد، چون دولت سوریه خواسته است، پس حضور ایران در سوریه حضور قانونی است، حمله اسرائیل به سوریه، حمله اسرائیل به ایران در سوریه و حمله اسرائیل از لبنان به سوریه همه یک اتفاق، اما در واقع سه حمله متفاوت بود، اسرائیل میخواهد با کشتن برخی از ایرانیان این معادله را در سوریه جا بیندازد که تل آویو بر شرایط هم پیمانان سوریه و پایگاه هایشان اشراف دارد، اما این نکته غیر قابل قبول است، نه ایران، نه سوریه و نه روسیه و نه دیگران این موضوع را نمیپسندند، در نتیجه با این کشتار متعمدانهای که اتفاق افتاد به نظر میرسد ایران تصمیم مناسبی اتخاذ خواهد کرد تا مانع از آن شود که اسرائیل پیگیر تحرکاتی شود که هدفش محدودیت در فعالیتهای ایران در سوریه است، در نتیجه انتظار واکنش از طرف ایران وجود دارد، اما اینکه این واکنش، زمان آن و محدوده آن چه باشد ایران تعیین میکند. به نظر من اسرائیل برای جنگ آمادگی ندارد، اما تلاش میکند با بهره برداری از جنگهایی که در منطقه وجود دارد اقدامی انجام دهد که بتواند دشمنانش را محدود کند، این اقدام اسرائیل هم تا جایی است که به جنگ منجر نشود، اما حزب الله و حامیانش نمیپذیرند اسرائیل در پی ایجاد چارچوبی برای محدودیت حزب الله یا سوریه و هم پیمانانش باشد. از نگاه ما روسیه چارچوب درگیریها در سوریه را تعیین نمیکند بلکه در پی تعاملی با آمریکا و اسرائیل است تا شاهد رویارویی دیگری در منطقه نباشیم.
وی گام بعدی در سوریه را در غوطه غربی و قلمون شرقی دانست و گفت، اینکه گامهای بعدی چه باشد باید منتظر بمانیم و ببینیم نتایجی که به دست میآید چیست. مهم این است کهسوریه برای مراحل بعدی آماده است، چون مشارکت حزب الله در نبردها در چارچوب شراکت و همکاری است، حتی گاه ممکن است به حضور حزب الله نیاز نباشد مثلا حزب الله بخشی از نبردها در غوطه شرقی نبود. البته ما در پشت جبهه حضور داشتیم و نقش پشتیبان را ایفا کردیم، اما حضور مستقیم نداشتیم. حزب الله در سوریه در مناطقی که لازم باشد حضور دارد.
وی در پاسخ به اینکه چرا حزب الله تعداد شهدایش را در سوریه اعلام نمیکند، گفت، حضور ما در سوریه با این هدف نبود که در بعد سیاسی یا جغرافیایی دستاوردی داشته باشیم. بلکه هدف حمایت از مقاومت، حمایت از لبنان و جلوگیری از افزایش دامنه تنش در منطقه بود. اگر در سوریه شاهد حل سیاسی باشیم این راه حل باید در میان گروههای مختلف سوری باشد و حزب الله نمیتواند بخشی از حل سیاسی بحران سوریه باشد. وقتی مسیر حرکت حل سیاسی است نه جنگ و نیروهای خارجی، نباید در پی آسیب رساندن به این مسیر باشیم. در چنین شرایطی دیگر نیازی به حضور ما در سوریه نیست، وقتی اهداف ما که باقی ماندن سوریه در محور مقاومت است محقق شود به لبنان باز میگردیم که این بازگشت بیانگر آن است که ما در سوریه در پی منافع نبودیم. اما درباره تعداد شهداء باید بگویم ما در پی آنیم که برخی از اظهار نظرها و برداشتها را اعلام نکنیم، شیوه کار حزب الله این است که برای دیگران آمار و ارقام مشخص نمیکند، هر فردی از حزب الله که به شهادت میرسد، اعلام میشود، گرامی داشته میشود، اما اینکه کسی بخواهد بداند تعداد شهدا چقدر بود باید از طریق رصد کردن اخبار رسانههای ما، خود آمار شهدا را بشمارد. اینکه آمار شهدا را اعلام نمیکنیم به دلیل خوف و هراس نیست بلکه نمیخواهیم سندی به دشمن خود بدهیم.
معاون دبیر کل حزب الله درباره امکان تجزیه سوریه گفت، تا زمانی که وارد حل سیاسی بحران نشویم همه احتمالات وجود دارد، فعالیتهای میدانی آمریکا بیانگر آن است که آنان هنوز در زمینه حفظ وحدت سوریه گزینه مورد نظرشان را انتخاب نکرده اند.
وی درباره اظهارات سید حسن نصرالله مبنی بر رویارویی مردم با آمریکا اظهار داشت، باید در سخنان دبیرکل حزب الله دقت کرد، او از تجاوز و حمله آمریکا سخن گفت، اگر چنین حملهای در هر منطقهای از خاورمیانه اتفاق بیفتد آیا برداشت آمریکا این است که مردم منطقه منتظر و ساکت میمانند؟ دوران چنین واکنشی گذشته است. شرایط گذشته با حال متفاوت است، ما در حال حاضر با واقعیتی به نام مقاومت مواجه هستیم که پیروزیهایی به دست آورده است، همچنین با مقاومتی روبرو هستیم که در فلسطین، لبنان، سوریه، عراق و یمن حضور دارد، این فضا در گذشته وجود نداشت، با این حساب باید پرسید اگر آمریکا به منطقهای از خاورمیانه حمله کند آیا تصور میکند مردم منطقه از حضورش استقبال میکنند؟ معتقدم واکنش مقاومت در چنین شرایطی تند خواهد بود. ملتها هم بیدار شده اند. تمایلات ملتها را میتوانیم از آنچه که به چشم میبینیم مشخص کنیم، وقتی از سال ۲۰۱۱ علیه سوریه اقدام شد، برداشت متجاوزان آمریکایی، بین المللی و عربی این بود که طی سه ماه میتوانند سوریه را از نقشه محو کنند. اما نتیجه چه شد؟ هفت سال مقاومت را شاهد هستیم. امروز میتوانیم مدعی شویم آمریکا در سوریه شکسته است. مداخله حزب الله و ایران در سوریه یک و سال و نیم پس از آغاز بحران بود، روسیه هم در سال ۲۰۱۵ مداخله کرد، این مداخلهها بخشی از حمایتها از حرکت ملتها بود، اگر مردم سوریه، ارتش سوریه و بشار اسد اقدامی نمیکردند امکان این نبود که نیروهایی، چون حزب الله و دیگر هم پیمانان بتوانند کمک کنند. اساس کار حرکت در داخل سوریه بود و مابقی حامی جنبشهای مقاومتند.
در ادامه مجری پرسید گفته میشود پس از بحران در شورای همکاری خلیج (فارس)، رایزنیهای مستقیم و غیر مستقیمی با سران حزب الله و ایران انجام شد، آیا این اخبار درست است؟ معاون دبیر کل حزب الله ادامه داد، تماسهایی میان مقامات قطر و حزب الله وجود داشت تا برخی از موانع برداشته شود. این تماسها در حد رایزنی بوده و حتی موضوع آن به سطح روابط میان حزب الله و قطر نرسید. درباره ارتباطها میان ایران و قطر هم باید از این دو کشور پرسید، اما من درباره حزب الله سخن میگویم. میان ما و قطر واسطه وجود داشت، اما توافق و طرحهای مشترکی در میان نبود و درباره از سرگیری روابط نیز سخنی به میان نیامد.
شیخ نعیم قاسم درباره حمایتهای حزب الله از فلسطینیان گفت، اتهام بهره برداری از قضیه فلسطین زمانی است که بر فلسطینیان حرکت در مسیری تحمیل شود که به تسلیم شدن منتهی میشود و هم زمان ازآنان حمایت واقعی وجود نداشته باشد تا بتوانند مقاومت کنند و سرزمینشان را پس بگیرند. در گذشته حزب الله سعی کرد در حمایت نظامی، مالی، آموزشی و حمایت از هر طریق ممکن از فلسطین گام بردارد در نتیجه ما بسته به شرایط فلسطینیان و شرایط خودمان در کنارشان بوده ایم، حمایت در ایفای نقش و تظاهر و ریا نیست، حمایت در گشودن مرزها به روی فلسطینیان، وارد شدن به جنگ نابرابر یا شلیک موشک نیست، حمایت آن است که قدرتی را تجمیع کنیم که فلسطینیان با اتکای به آن بتوانند به هدفشان در آزادسازی برسند. حزب الله بخشی از این مسیر طولانی را تشکیل میدهد. اما انتقادات ما از کنفرانس سران عرب و دیگران به خاطرحمایتهای مالی و تلاش برای ساخت یک مرکز درمانی یا غیر درمانی در فلسطین به این دلیل است که فلسطینیان به چنین کمکهای نیاز ندارند. اگر اعراب آنچه را که عربستان در یک نشست به ترامپ بخشیده است، یعنی حدود پانصد میلیارد دلار قرارداد با آمریکا، به فلسطین میدادند سالها قبل فلسطین آزاد میشد، اگر آنانی که صد و هشتاد میلیارد دلار هزینه کردند تا بحران در سوریه تغذیه شود چنین پولی را برای فلسطین هزینه میکردند فلسطین تاکنون آزاد شده بود. آنان برای فلسطین کاری نمیکنند و حتی کشوری، چون عربستان در مسیر بهبود روابط با اسرائیل گام بر میدارد، این کشور در مسیری گام بر میدارد که هدفش در تنگنا قرار دادن هر چه بیشتر قضیه فلسطین است. مردم میدانند چه کسانی حامی هستند. تظاهرات اخیر در فلسطین که پس از حمله نظامی به سوریه برپا شد تظاهراتی در حمایت از سوریه، مقاومت، ایران و حزب الله و تعبیری از حرکت در مسیر واحد بود.
آنچه از سال ۲۰۱۱ در سوریه آغاز شد در چارچوب ایجاد خاورمیانه جدید است به این معنی که میخواهند سوریهای را نابود کنند که حامی مقاومت است، در مقابل میخواهند سوریهای ایجاد کنند که حامی اسرائیل باشد تا از اسرائیل در ترسیم مرزهایش حمایت کند و با این روند به نوعی قضیه فلسطین مختومه شود. اما آنان نتوانستند در این مسیر به هدف برسند در نتیجه گامهای دیگری برداشتند و آن حرکت کشورهایی در حوزه خلیج (فارس) در مسیر اعتراف به موجودیت اسرائیل، اعتراف به حق اسرائیل در تشکیل کشور مستقل و امن و تلاش شبانه روزی جهت ایجاد نگرانیهایی در منطقه است تا افکار از موضوعات اساسی منحرف شوند.
معاون دبیر کل حزب الله درباره اتهامها علیه ایران گفت، اول باید ببینیم آیا این اتهامها درست است یا نه، امروز حزب الله در لبنان چه کار کرده است؟ حزب الله توانست خاک لبنان را آزاد سازد و در جنبشهای مقاومت نوعی روحیه معنوی ایجاد کند، حزب الله با تلاشهایش در تقویت توانایی جنبشهای مقاومت شریک شد، آیا این تلاشها به سود لبنان است یا خیر؟ آیا به سود حزب الله است یا خیر؟ ایران از حمایت هایش به حزب الله چه سودی برده است؟ در این زمینه آنکه سود برده است حزب الله، لبنان و دولت لبنان است. آزادی سرزمین لبنان، منفعت ایران نیست بلکه منفعت لبنان است. ما در گذشته گفته ایم که اگر عربستان بخواهد با هدف آزادسازی فلسطین از گروههای مقاومت فلسطین، حمایت مالی کند ما از این کمکها استقبال میکنیم، اما عربستان در پی رسیدن به اهداف سیاسی خود در فلسطین و لبنان است. سعد حریری در عربستان بازداشت میشود زیرا با رویکردهای سیاسی این کشور مخالفت کرد. آنان لبنان را دستاویز قرار دادند، اما ایران چنین نکرد. ایران از جنبشهای مقاومت حمایت میکند و از موفقیتهای این جنبشها خرسند میشود.
معاون دبير کل حزب الله لبنان و هماهنگ کننده امور انتخاباتي اين حزب در انتخابات پارلماني اين کشور تاکيد کرد: عربستان و امارات مي خواهند حزب الله و هم پيمانان آن دستاورد بزرگي در انتخابات پارلماني لبنان نداشته باشند اما آنها با شگفتي مواجه خواهند شد زيرا در اين انتخابات سهم بزرگي خواهيم داشت.
شيخ نعيم قاسم در گفتگويي اختصاصي با شبکه تلويزيوني الميادين و در پاسخ به سؤال مجري که پرسيد: «برخي مي گويند حزب الله، لبنان را به سمتي کشانده است که همه لبناني ها با آن موافق نيستند. وليد جنبلاط رئيس حزب سوسياليست ترقي خواه لبنان اخيرا گفته است لبنان نمي تواند ديکته هاي محورهاي ايراني، روسي يا سعودي و آمريکايي را تحمل کند. آيا اين لبنان کوچک ديگر تحمل اينگونه مسائل را در منطقه دارد؟» تصريح کرد: ما لبنان را وارد مسائل خاصي نکرده ايم. ما با فعاليت ها و اقداماتي که انجام مي دهيم از لبنان محافظت مي کنيم. اين ديدگاه ماست. شما يک نفر را در بين همه مسئولان لبناني نمي بينيد که بگويد چرا حزب الله جنوب لبنان را از اشغال اسرائيل آزاد کرد؟ آيا کسي مي تواند اين را بگويد؟ همه مسئولان لبناني گفته اند که اين آزادسازي را پذيرفته اند. البته به رغم اينکه در کل زماني که حزب الله در حال آزادسازي جنوب لبنان بود در معرض انتقادهاي گسترده قرار گرفته بود اما همه اذعان دارند که اقدام حزب الله بسيار خوب بوده است. امروز ما به سوريه رفتيم. بارها گفتيم که ما وارد سوريه شديم تا طرحي را براي حمايت از لبنان به اجرا درآوريم و آتش درگيريها را از لبنان دور کنيم. در تجربه هايمان هم ثابت شده است که ما اين آتش را از لبنان دور کرده ايم. در نهايت لبنان حتي با ارتش خود مجبور شد با تکفيريها در منطقه جرود عرسال بجنگد، زيرا گزينه ديگري به جز جنگ و درگيري وجود نداشت. تصور کنيد اگر ما قبل از اين مرحله در سوريه نمي جنگيديم اين تکفيري ها تنها در جرود عرسال نبودند بلکه به بيروت و ديگر مناطق لبنان رسيده بودند و در آن صورت لبنان به ويرانه اي تبديل شده بود. ما بر اين باوريم که با اقدامات خود، لبنان را از اينکه بحران هاي منطقه به سمت اين کشور منتقل شود دور مي کنيم. اين ديدگاه سياسي ماست.
مجري در ادامه پرسيد: «برخي مي گويند لبنان ارتش و مؤسسات امنيتي دارد. چه کسي به شما اين ماموريت را داده است؟ امروز شعار انتخاباتي شما در لبنان اين است که ما از لبنان محافظت مي کنيم و آن را مي سازيم. آيا ماموريت شما محافظت از لبنان است؟»
شيخ نعيم قاسم پاسخ داد: ماموريت ما محافظت از لبنان در زماني است که اين کشور با توجه به داشتن مؤسسات امنيتي نمي تواند از خود دفاع کند. ما نيز شهروندان لبناني هستيم. ما منتظر نمي مانيم تا ما را ببلعند و اجازه نمي دهيم مناطقي از کشورمان را دشمن تصاحب کند، آن هم با اين توجيه که لبنان نمي تواند از خود دفاع کند. ما هيچ تجربه اي را که در منطقه اتفاق افتاده است دوباره تکرار نخواهيم کرد. ما بارها گفته ايم زماني که ارتش لبنان بتواند از لبنان محافظت کامل بکند هيچ کس حزب الله را در جايگاه جنگ و درگيري نخواهد ديد، اما زماني که ارتش لبنان به دليل شرايط و مسائل مختلف به تنهايي نمي تواند از لبنان دفاع کند ما نيز در کنار ارتش از لبنان محافظت مي کنيم. ما هستيم که شعار معادله ارتش و ملت و مقاومت را در لبنان طنين انداز کرديم. ما هيچگاه نمي گوييم مقاومت جايگزين ارتش لبنان باشد و هيچگاه هم نمي گوييم که مقاومتي داشته باشيم که جاگزين دولت لبنان باشد. اما اگر ارتش و دولت توانايي کافي براي محافظت از لبنان نداشته باشند، آيا نبايد آنها را ياري دهيم تا بتوانند از لبنان محافظت و دفاع کنند؟
مجري الميادين در ادامه سؤال کرد: «شما آمادگي داريد که بخشي از ارتش لبنان باشيد؟»
وي در پاسخ به اين سؤال نيز گفت: ما بخشي از دفاع از لبنان هستيم اما اينکه راهبرد دفاعي آينده چگونه باشد فرق دارد. بگذاريد سؤالي را مطرح کنيم. آيا ارتش لبنان مي تواند نيروهاي مقاومت را در داخل خود تحمل کند؟ اين اصلا به نفع لبنان نيست که مقاومت در داخل ارتش لبنان باشد. البته اين مسئله به دليل بزرگ تر بودن مقاومت از ارتش نيست بلکه چون ساختار لبنان و شرايط بين المللي آن به لبنان اجازه نمي دهد که ارتش بخواهد نيروهاي مقاومت را در اختيار داشته باشد تا از آنها در درگيريها استفاده کند. آنچه براي لبنان بهتر است همان است که اتفاق افتاد و اينکه ارتش ويژگي هاي خود را داشته باشد و نيروهاي مقاومت هم آمادگي داشته باشند از ارتش حمايت کنند.
مجري الميادين ادامه داد: «به شهداي ارتش لبنان سلام و درود مي فرستيم زيرا در مرزهاي شرقي و مناطق ديگر لبنان ايثارگري هاي زيادي از خود نشان دادند.»
شيخ نعيم قاسم نيز گفت: من يک چيز بسيار مهم را بار ديگر تاکيد کنم و آن اين است که ما حتي يک روز هم تصورمان اين نبود که شهداي حزب الله ، کشور را به اين دستاوردهاي مهم رسانده اند بلکه ما معتقديم که شهداي ما و شهداي ارتش و شهداي ملت و شهداي غير نظامي از جمله کودکان و زنان که در روستاهاي خود به شهادت رسيدند همه اين شهدا در پيروزي هاي لبنان شريک هستند.
مجري همچنين پرسيد: «چگونه مي خواهيد در انتخابات لبنان شرکت کنيد و فعاليتهاي بزرگ نظامي و فعاليت هاي سياسي را با هم جمع کنيد؟ اجازه بدهيد کمي صريح و شفاف سخن بگويم. در ميان مردم لبنان حتي در محيط زندگي نيروهاي مقاومت، شهروند لبناني مي خواهد زندگي شهروندي خود را به طور عادي داشته باشد و اين مسئله در حال حاضر به طور مناسب به اجرا در نمي آيد. شما به عنوان حزب الله آيا مسئوليت معيشت مردم را به عهده مي گيريد؟»
شيخ نعيم قاسم پاسخ داد: ما با شعار «محافظت و سازندگي» وارد اين عرصه انتخاباتي شديم تا بگوييم که ما هم براي مقاومت و هم براي سازندگي در کشور لبنان و براي منافع مردم اهميت قائل هستيم. عملا نيز با توجه به عملکردمان در همه سالهاي گذشته گروهي از حزب الله که در ارتباط با فعاليت هاي مقاومت بود سازوکارهاي خود را داشت و گروه ديگر حزب الله نيز در وزارتخانه ها و يا به عنوان نماينده پارلمان و شهرداريها و خدمت رساني به مردم فعاليت و از حقوق مردم به طور ميداني دفاع مي کرد. ما در طول مراحل گذشته دستاوردهاي زيادي را در زمينه فراهم کردن منافع و خدمات براي مردم محقق کرديم و ما زماني که اين شعار انتخاباتي را بار ديگر اعلام کرديم تا بگوييم که اين رويکرد که قبلا نيز داشتيم بيش از پيش تقويت خواهيم کرد و فرصت بيشتري به آن خواهيم داد و اين رويکرد را به روشني در منصه ظهور و در برابر مردم قرار خواهيم داد؛ زيرا سابقا به طور شفاف اين رويکرد را نمي ديدند. از اينرو احساس کردند ما چه نوع فعاليت هايي داريم، اما هم اکنون بايد به يک مسئله مهم اشاره کنم. مسائل زيربنايي که در ارتباط با دولت است ما به تنهايي نبايد مسئوليت آن را متحمل شويم بلکه همه نظام سياسي لبنان بايد مسئوليت آن را به عهده بگيرد. يعني امروز در منطقه بعلبک الهرمل فرصت هاي شغلي وجود ندارد. دولت لبنان با جامعه بين الملل توافق کرد و کشت مواد مخدر و حشيش را متوقف کرد زيرا در سطح بين الملل کشت اين محصولات ممنوع است. خوب هم اکنون بايد زراعت هاي جاگزين اين مواد وجود داشته باشد و بايد در اين زمينه حمايت کرد، اما متاسفانه نه زراعت هاي جايگزيني در اين منطقه وجود دارد و نه حمايتي از اين مناطق شده است. اين در حالي است که در کشورهاي ديگر اقدامات ديگري در اين باره شده است. بنابراين اين تقصير دولت لبنان است. ايجاد فرصت هاي شغلي در منطقه بعلبک الهرمل و عکار و مناطق ديگر به طرح هاي اقتصادي و اجتماعي مربوط است که بايد در دولت ايجاد شود. اما طرح اقتصادي در اين زمينه مشاهده نمي شود. از اينرو ما فعاليت خواهيم کرد تا در اين مسائل دخالت و خدمت رساني به مردم را آسان تر کنيم.
مجري الميادين در ادامه سؤال کرد: «براي اينکه سوء تفاهم از اظهارات شما نشود آيا شما با کشت حشيش و يا قانوني کردن آن موافقيد؟»
وي پاسخ داد: اگر کشت حشيش براي استفاده دارويي باشد که در سطح بين الملل استفاده و از لبنان صادر شود تا به عنوان دارو در کشورهاي ديگر مصرف شود اين مسئله اي است که بايد درباره آن بحث شود اما کشت حشيش به طور مطلق را نمي پذيريم.
مجري همچنين پرسيد: «در منطقه بعلبک الهرمل تناقضات زيادي وجود دارد، از سويي محروميت در آن موج مي زند، از سوي ديگر از حاميان بزرگ مقاومت در لبنان به شمار مي رود. چرا اين منطقه به شرايط موجود رسيده است و حزب الله که بيست سال است در پارلمان ها و دولتهاي سابق حاضر است، آيا در محروميت مردم ساکن بعلبک الهرمل يا ديگر مناطق لبنان مقصر نيست؟»
وي در پاسخ به اين سؤال تصريح کرد: من با اين توصيف موافق نيستم که ما مقصر باشيم زيرا هر آنچه در توان داشتيم به کار برديم اما مي گويم تلاشهاي خود را ادامه خواهيم داد. يک زمان در بروشوري اعلام کرديم حدود نهصد ميليون دلار به مدت هفت سال براي طرح هاي مختلفي هزينه شده است که هيچ ارتباطي با ساخت راه ها و انرژي برق و ديگر خدمات منطقه ندارد که وزارتخانه ها و شهرداريها هزينه کرده اند و همه اين هزينه ها در تاسيسات زيربنايي بوده است و در راستاي تلاشهاي فردي که مسئولان مي کنند قرار نمي گيرد. اما مشکل بعلبک الهرمل اين است که فرصت هاي شغلي در آن فراهم نيست. فرصت هاي شغلي هم به کارخانجات و حمايت از کشاورزي نياز دارد تا مردم در زمين هاي خود بمانند و زراعت کنند اما دولت لبنان هيچ حمايتي از زراعت و صنعت در اين منطقه نمي کند. ما همواره تلاش کرده ايم که اين مسائل را مطرح کنيم تا به آنها رسيدگي شود. دولت بيشتر به تجارت و خدمات اهتمام مي ورزد و اين مسئله به شهرها زيان مي رساند و ارتباطي با بعلبک الهرمل و عکار ندارد و نتيجه اي هم در بر نخواهد داشت. در اين مرحله براي مسائل زراعت و صنعت و فراهم کردن فرصت هاي شغلي و کنترل امنيتي تلاش خواهيم کرد.
مجري الميادين در ادامه پرسيد:« يک شهروند لبناني چگونه باور کند که اين وعده ها به اجرا در مي آيد و به سبد وعده هاي اجرا نشده سابق افزوده نمي شود؟»
وي پاسخ داد: ما همواره وعده داده ايم و وفا کرده ايم و مردم به خوبي مي دانند که در بين آنها هستيم. در شايعاتي که اخيرا مطرح مي کنند بين مسئوليت حزب الله و مسئوليت دولت تفاوتي قائل نمي شوند. ما به عنوان يک حزب توانايي مشخص و محدودي داريم که بر اساس همين توانايي فعاليت مي کنيم و ما به عنوان بخشي از دولت هر آنچه را که در اختيار داريم به کار مي گيريم اما ما نمي توانيم به تنهايي اين منطقه يا ديگر مناطق را نجات بدهيم، زيرا اين مسائل به سياست هاي اقتصادي و اجتماعي دولت و پارلمان بستگي دارد. من بر اين باورم که مردم به ما اعتماد دارند و ما يک دستور کار انتخاباتي ايجاد کرده ايم که در طول 4 سال نقشه راهي در اين باره خواهيم داشت. مراحل پس از انتخابات را به چهار مرحله تقسيم خواهيم کرد و هر مرحله به مدت يکسال است و طرح ها و قوانين و پيشنهادهاي عملي را مطرح خواهيم کرد و هر سال ارزيابي مي کنيم و قبل از اينکه سال بعدي آغاز شود دستاوردهاي خود را به مردم خواهيم گفت و در پيگيري ها و اظهار نتايج با سال هاي گذشته متفاوت خواهيم بود، زيرا مردم حق دارند که بدانند کجا اشتباه و کجا راه درست را طي کرديم و مشکلات ما چيست؟
مجري در ادامه گفت: «مردم شما را زير نظر دارند و از شما سؤال خواهند کرد» که شيخ نعيم قاسم هم گفت: ما حاضريم که از ما سؤال و فعاليتهاي ما را محاسبه کنند.
مجري همچنين پرسيد: «چرا منطقه بعلبک الهرمل براي انتخابات آينده بسيار مهم است و حزب الله و جنبش امل تلاش مي کنند کرسي هاي خود را از دست ندهند و حتي گفته مي شود که سيد حسن نصر الله دبير کل حزب الله لبنان مجبور خواهد شد خود به اين منطقه (براي به دست آوردن آراي حزب الله) برود؟»
وي پاسخ داد: در مرحله گذشته با آغاز انتخابات، رقيبان اين شايعات را عليه ما مطرح کردند که فهرست ها را تغيير خواهند داد. اين واقعيت ندارد زيرا قانون نسبيت، يک نسبتي را تعيين مي کند يعني اگر ما در بعلبک الهرمل به نسبت هشتاد يا هشتاد و پنج درصد تاييد شويم کرسي هايي نيز به همين نسبت تصاحب خواهيم کرد. اگر کسي غير از ما ده يا پانزده درصد محبوبيت داشته باشد به همان ميزان کرسي تصاحب خواهد کرد. پس من از همين الان مي گويم اگر رقيبان ما يک کرسي يا دو کرسي در بعلبک الهرمل به دست آوردند مسئله اي است که به قانون ربط دارد و ارتباطي با تغيير در فهرست هاي ما ندارد. مسئله ديگر اين است که شايعاتي مطرح شد که مردم استقبال چنداني از انتخابات نخواهند کرد و انتقادهايي از حزب الله مطرح شد. بنابراين بايد دبير کل حزب الله به پايگاه هاي اين حزب مراجعه کند تا واقعيت ها را بيان کند. برخي از کشورهاي عربي و آمريکا در حال حمله به حزب الله از سفارتخانه هاي خود هستند تا جايگاه حزب الله و نقش آن را در منطقه بعلبک الهرمل کم رنگ کنند. از اينرو دبير کل حزب الله به اين مطلب اشاره کرد و مردم هم استقبال کردند و اصرار دارند که نيازي به حضور وي نيست زيرا مردم اين منطقه به خوبي به طرح هاي حزب الله ايمان دارند و حاضرند تا پايان از حزب الله حمايت کنند.
مجري الميادين همچنين پرسيد: «چرا سرلشکر جميل السيد از بعلبک الهرمل نامزد شد در حالي که انتظار مي رفت در زَحْله نامزد شود؟»
وي پاسخ داد: اين کرسي براي حزب سوسياليست عربي بعثي و براي آقاي عاصم قانصوه اختصاص داشت و تفاهمي ايجاد شد تا اين کرسي براي سرلشکر جميل السيد باشد.
مجري ادامه داد: «برخي از نامزدها را که پايگاه مردمي ندارند مطرح کرديد و نامزدهاي داراي محبوبيت را کنار گذاشتيد مثلا در بعلبک الهرمل، آقاي نوار الساحلي را کنار گذاشتيد و در مقابل شخصي که محبوبيت وي را ندارد مانند آقاي ايهاب حماده را قرار داديد. چرا؟»
شيخ نعيم قاسم در پاسخ به اين سؤال نيز تصريح کرد: آقاي نوار الساحلي را حزب الله انتخاب کرده است. آقاي ايهاب حماده هم نماينده حزب الله است. ما عمليات تبديل داخلي انجام داديم زيرا مصلحتي را دنبال مي کنيم. اين ارتباطي با محبوبيت ها ندارد زيرا هر يک از آنها محبوبيتي که دارد از حزب الله است، سپس محبوبيت مستقلي دارند. بنابراين امور داخلي حزب به شرايط داخلي مرتبط است و دادن فرصت ها به برخي اشخاص و ايجاد تغييرات از اختيارات حزب است زيرا ما معتقديم نتايج بهتري به همراه خواهد داشت. ما به آقاي نوار الساحلي هم احترام مي گذاريم زيرا فعاليتهاي خوبي دارد. ما يک نامزد خوب و يک نامزد بد نداريم اما آنچه مناسب است به کار مي گيريم. ما به کسي وعده وزارت يا نمايندگي نداديم.
مجري همچنين پرسيد: «حزب الله ائتلاف خوبي با جنبش امل دارد. اين انتخابات چه نتايجي را به همراه خواهد داشت؟ برخي مي گويند پس از انتخابات مرحله سختي است. کدام حوزه انتخاباتي براي شما سخت تر است؟»
وي پاسخ داد: همه حوزه هاي انتخاباتي براي ما آسان است. بله در مرکز جبيل کِسروان چالش واقعي داريم زيرا براي اولين بار وارد اين عرصه شده ايم و چالشي را در بعلبک الهرمل نيز براي ما ايجاد کرده اند. اما در ساير حوزه هاي انتخاباتي شرايط عادي است اما ما اين بار اصرار داريم که درصد آرا را افزايش دهيم زيرا اين بار ما به مشارکت مردم در انتخابات بيش از شمار نمايندگان خود اعتقاد داريم. براي ما نمايندگاني که صدها هزار نفر پشتوانه راي داشته باشند بسيار بهتر از نمايندگاني هستند که تنها صد هزار نفر پشتوانه داشته باشند. اين به مثابه نمايندگي واقعي از مردم است و به معني رد ديگران است تا محبوبيت ما را از صندوق هاي راي ببينند. هر جريان سياسي در کشور که رويکردي نزديک به رويکرد ما داشته باشد طبيعي است که به سمت آن نزديک شويم و با آن همکاري داشته باشيم. جريان هايي که به تاييد مقاومت بپردازند و رويارويي با اسرائيل را مطرح کنند ما نيز از آنها استقبال مي کنيم و به آنها همکاري خواهيم داشت، هر چند اين جريان سياسي تاريخ متفاوتي با ما داشته باشد.
مجري در ادامه سؤال کرد: «روابط شما با جريان ملي آزاد يا با ميشل عون رئيس جمهور لبنان چگونه است؟»
نعيم قاسم پاسخ داد: از روز اول ما به عنوان حزب الله و جنبش امل گفتيم با همه هم پيمان مي شويم و اين قول را هم عملي کرديم، زيرا اين ائتلاف ها از نظر سياسي و انتخاباتي به نفع ماست. با جريان ملي آزاد نيز بحث داشتيم. اين جريان معتقد بود در برخي مناطق بايد بر تعداد آراي خود بيفزايد و مي خواست ائتلافي داشته باشد که با ائتلافاتي که ما با ديگران داشتيم تفاوت داشت. ما معتقديم ائتلاف انتخاباتي متفاوت با ائتلاف سياسي است. اين مطلب را سيد حسن نصر الله دبير کل حزب الله و جبران باسيل وزير امور خارجه و ميشل عون رئيس جمهور لبنان بارها در رسانه ها تاکيد کرده اند. حال اگر کسي بگويد خدشه اي در قواعد ايجاد مي کند درست است اما مي توان آن را اصلاح کرد.
مجري الميادين در ادامه اين سؤال را مطرح کرد: «روابط شما با جريان ملي آزاد متغير است يعني با رئيس جمهور و با طرفداران وي از جمله جبران باسيل وزير خارجه روابط متفاوتي داريد. آيا با او در همه مواضعش در کشور موافقيد؟»
شيخ نعيم قاسم پاسخ داد: البته رئيس جمهور مرد شماره يک است. او کسي است که با دبير کل حزب الله لبنان توافق کرده است و سطح تفاهم بين دو طرف الحمد لله بسيار بالاست. اما مواضع رئيس جريان ملي آزاد هم با مواضع رئيس جمهور مطابق است و اين مسئله باعث مي شود با راهبرد ما نيز تطابق داشته باشد. بله در برخي موارد، مواضع جزئي که ما ملاحظاتي در آنها داريم اتخاذ مي کند. در زمينه اظهارات وي در مبارزه با اسرائيل هم من فکر نمي کنم او موضعي راهبردي اتخاذ مي کند بلکه از اظهاراتش هدفي را دنبال مي کند و ما اظهارات اشتباه وي را به زيان راهبرد کلي مبارزه با اسرائيل نمي بينيم.
مجري در ادامه پرسيد: «در اين انتخابات در زمينه دخالت هاي سعودي و آمريکايي و خريد آرا شايعاتي مطرح است. نظر شما چيست؟»
وي گفت: اطلاعات در رسانه ها وجود دارد. چرا عربستان سعودي و امارات با برخي ها نشست هايي برگزار و مطالبي را مطرح مي کنند؟ سفراي عربستان و امارات به بعلبک رفتند و در مسجد نشستي برگزار کردند؛ اين ها چه مي تواند باشد؟ بنابراين آنها در انتخابات دخالت مي کنند. آنها از جريان المستقبل مي خواهند در مقابل حزب الله بايستد و چيز ديگري هم از آنها نمي خواهند. ما سابقا هم اظهاراتي از سعد الحريري رئيس جريان المستقبل مي شنيديم. او همواره برنامه هاي انتخاباتي خود را ضد حزب الله به اجرا در مي آورد، اين در حالي است که نيازي به اين تنش زايي ها نيست.
مجري الميادين همچنين پرسيد: «عربستان و امارات امروز از رويارويي با حزب الله چه مي خواهند؟»
شيخ نعيم قاسم پاسخ داد: آنها مي خواهند حزب الله و هم پيمانان آن دستاورد بزرگي در انتخابات نداشته باشند اما آنها با شگفتي مواجه خواهند شد زيرا در اين انتخابات سهم بزرگي خواهيم داشت.
مجري همچنين گفت :«گفته مي شود حزب الله تنها 40 تا 45 کرسي را تصاحب خواهد کرد، در حالي که جريان هاي ديگر سهم بيشتري خواهند داشت. نظر شما چيست؟»
وي پاسخ داد: صرف نظر از تعداد کرسي ها، هدف ما اين است که هم پيمانان ما در انتخابات پيروز شوند. اگر شماري از هم پيمانانمان پيروز شوند و پيروزي نامزدهايي که خود حزب الله مطرح کرده است نيز مسجل شود به اهداف خود رسيده ايم. حال اگر بيش از نيمي از کرسي ها را نيز تصاحب کرديم اين مايه خرسندي است.
مجري همچنين پرسيد: «شما نتوانستيد هم پيمانان خود را دور هم جمع کنيد و گفتيد پس از انتخابات تقارب و نزديکي بين جريان هاي هم پيمان و بازنگري صورت خواهد گرفت. آيا اين مطلب درست است؟»
وي گفت: ما متاسفيم که نتوانستيم برخي از هم پيمانان را دور هم جمع کنيم اما هر يک از آنان معتقد بود شرايط انتخابات باعث مي شود اين موضع به خصوص را اتخاذ کنند و اين ارتباطي با موضع سياسي آنها ندارد. از اينرو پس از انتخابات، اينکه چه کسي پيروز شود يا نشود براي ما مهم نيست زيرا موضع سياسي براي ما مهم است.
مجري الميادين همچنين سؤال کرد: «اين بدان معني است که حزب الله و هم پيمانان آن در پارلمان آينده تسلط خواهند داشت؟»
وي در پاسخ به مجري گفت: من نمي دانم چگونه به اين نتيجه رسيديد زيرا من گفتم هم پيمانان با ديدگاه هاي سياسي متفاوتي داريم و در اين صورت تسلط بر پارلمان حاصل نخواهد شد. بله، حضور ما در پارلمان بسيار مقتدرانه خواهد بود و ما از اين حضور استفاده خواهيم کرد تا طرح هاي سياسي را که به آنها اعتقاد داريم به اجرا درآوريم. ساختار دولت وابسته به مؤسسات است يعني مؤسسات بايد جمع شوند و با توجه به امکاناتشان تصميم گيري کنند. من نمي توانم دولتي ايجاد کنم که پارلمان با آن موافق نباشد، اما ما ديدگاه خود را مطرح خواهيم کرد و تلاش مي کنيم ديگران نيز با ما موافق باشند.
مجري در ادامه پرسيد: «آيا به حزب هفتم و نامزدهاي ديگري که خود را مطرح کرده اند اعتقاد داريد؟»
شيخ نعيم قاسم گفت: حزب هفتم و ديگر حزب هاي مدني حق دارند که برنامه هاي خود را مطرح و در انتخابات پارلماني شرکت کنند و اميد به پيروزي داشته باشند. اين حقي قانوني براي همه جريان هاست اما آيا در انتخابات پيروز مي شوند يا خير، من نمي دانم و بايد منتظر آراي مردم باشيم که در صندوق ها انداخته مي شود.
مجري همچنين سؤال کرد: «کميته مبارزه با فسادي که سيد حسن نصر الله دبير کل حزب الله لبنان مطرح کرد گفته مي شود مطرح کردن آن با تاخير همراه بوده است. چرا بايد اين کميته در حال حاضر مطرح شود در حالي که لبنان در فساد و بدهي حدود هشتاد ميلياردي غرق شده است؟ فعاليت هاي اين کميته چه خواهد بود؟»
شيخ نعيم قاسم پاسخ داد: اعلام تشکيل کميته از سوي دبير کل حزب الله در واقع جرأت دادن به پديده مبارزه با فساد است، اما فعاليتها و پيگيري هاي اين کميته در آينده بررسي خواهد شد ان شاء الله.
مجري ادامه داد: «آيا نمي ترسيد که اين کميته هم پيمانان شما را نيز هدف قرار دهد؟ زيرا در لبنان تقريبا فساد همه را در بر گرفته است.»
شيخ نعيم قاسم پاسخ داد: کسي که با فساد مبارزه مي کند بر اساس هم پيمانان و دشمنان خود مبارزه نمي کند بلکه بر اساس فساد موجود با فساد مبارزه مي کند. مبارزه با فساد با ابزارهاي مناسب را بررسي خواهيم کرد. ما به اينکه چه کسي مفسد است نمي نگريم بلکه به خود فساد مي نگريم و با آن مبارزه مي کنيم .
مجري گفت: «ما نيز شما را تحت نظر قرار خواهيم داد». که شيخ قاسم جواب داد: ما حاضر هستيم بلکه در معرض ديد همگان قرار داريم.
مجري همچنين پرسيد: «آيا سعد الحريري را به عنوان نخست وزير انتخاب مي کنيد؟»
وي پاسخ داد: بحث درباره کابينه دولت از هم اکنون زود است و ترجيح مي دهم اين مسئله را پس از انتخابات بررسي کنيم.
مجري همچنين گفت: «قانون عفو عمومي را تاييد مي کنيد؟»
وي پاسخ داد: «بله ما قانون عفو عمومي را تاييد مي کنيم البته با شرايطي! و با جريان هاي ذيربط اين مورد را بررسي مي کنيم تا اين قانون صادر شود.
مجري گفت: «چرا قبل از انتخابات بررسي نمي شود؟»
شيخ نعيم قاسم جواب داد: زيرا ديدگاه ها درباره اين قانون بين جريان ها متفاوت است. اکثريت به اين نتيجه رسيدند که اين قانون قبل از انتخابات، ما را وارد مشکلات زيادي خواهد کرد. بنابراين بررسي آن به بعد از انتخابات موکول شد.
مجري در سؤال ديگري پرسيد: «سيد حسن نصر الله گفت کسي که براي ويران کردن عراق و سوريه و يمن برنامه ريزي کرده است همچنان براي جنگ داخلي در لبنان برنامه ريزي مي کند. شما اين ديدگاه ها را از کجا مي آوريد؟ چه کسي برنامه ريزي مي کند براي ويراني ها؟»
شيخ نعيم قاسم پاسخ داد: وقتي از يک جريان سياسي و مذهبي در لبنان خواسته مي شود که ضد حزب الله کار کند و با اظهارات مذهبي براي تفرقه تلاش کند و برخي از مسائل مربوط به عرب و فارس را مطرح کند اينها همه نشان دهنده تلاشهايي است که مي تواند پيچيدگي هايي در ميدان داخلي لبنان ايجاد کند. وقتي که گفته مي شود پس از انتخابات دولت بايد چگونه باشد و چه کسي بايد در کابينه باشد و چه کسي نباشد اينها تلاش براي فتنه انگيزي است. اما من به شما و مردم اطمينان مي دهم هيچ فتنه مذهبي در لبنان وجود ندارد و ان شاء الله اجازه وقوع آن را نمي دهيم و هر آنچه به وحدت و توافق ايمان داريم عملي خواهد شد و مؤسسات بر اين قاعده تشکيل خواهد شد.