✅ مراقب لحن مردم با پیامبرش بود و می فرمود ؛ آن طوری که همدیگر را صدا می زنید رسول الله را همان گونه صدا نزنید از پشت دیوار داد نزنید و بلند صدایش نکنید ، خانه اش غذایی خوردید ، بعد از غذا مجلس صحبت نگیرید ، بلند شوید بروید. پیامبر شرم می کند از گفتن اما خدا تعارفی ندارد.
✅ برای رسالتش نه یکبار به کوه طور ، بلکه دهها بار جبل النور را جای نیایش اش قرار داد. همانگونه که ابراهیم را از میان آتش نجات داد رسولش را از میان برق شمشیرها به سلامت بیرون آورد.
برای اینکه چشم زخمی به پیامبر نخورد برایش حرزی از آیات قرآن آورد .
✅بخاطر پاره شدن نامه پیامبرش بدست یک پادشاه، طومار سلطنت آن خسرو را پاره پاره کرد .
✅وقتی می دید پیامبرش برای هدایت مردم بی تب و تاب است می فرمود رسولم! آنقدر حرص هدایت خلایق را می خوری که نزدیک است خودت را به کشتن دهی.
✅برای آرامش دل پیامبر تنها بلیط سفر هفت آسمان را اختصاصی برای او فرستاد و تا حد «قاب و قوسین» نزدیک اش برد و هرچه دیدنی بود نشانش داد.با آنکه خواندن و نوشتن نمی دانست خودش معلم خصوصی اش شد برایش مشق می گرفت و میگفت بخوان و او عالم علم قبل و بعد شد
✅در عزیز بودنش همین بس که خداوند خطای پدرش، ابوابشر را، بخاطر خوبی پسری چون او بخشید و توبه آدم را پذیرفت.
✅نصف شب که همه می خوابند قرار ملاقات می گذاشت، ملحفه را با یک «یاایها المدثر» از روی پیامبر کنار می زد و بعد زمزمه سخن یار بود و حاصل کار، راضیه مرضیه شد. چشمه کوثر شد ،تطهیر او بود و اهل بیتش.
✅پیامبر آنقدر عزیز خدا بود که فرمود؛ مزد و پاداش رسالت پیامبرم، دوست داشتن او و اهل بیت اش باشد همانها که زیر عبای اویند و بوی او را می دهند.
✅برای اینکه اهل زمین باخبر شوند که آسمانیان چگونه یاد می کنند از پیامبرش فرمود؛ من خدا و فرشتگانم صلوات می فرستیم بر پیامبر، ای اهل ایمان، کار شما هم سلام و صلوات بر او باشد. چون او حبیب خداست، امین خداست.
ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا...
#یادداشت_روز؛احمدملاشاهی