پخش زنده
امروز: -
به ما اعتماد نمی کنند، حتما باید یک برند خارجی داشته باشد، وقتی فروشنده می گوید کار "جمهوری چک" است مشتری ها بهتر می خرند.
به ما اعتماد نمی کنند، حتما باید یک برند خارجی داشته باشد، وقتی فروشنده می گوید کار "جمهوری چک" است مشتری ها بهتر می خرند، عرقش را ما پای کوره های داغ می ریزیم، اما به نام کارگران آلمانی و اروپایی تمام می شود!
این ها جمله هایی بود که از زبان کارگران تنها کارخانه ساخت ظروف کریستالی در قم شنیدم؛ برای معرفی ظرفیت های تولیدی استانمان در جهت شعار سال به این کارخانه معرفی شدم که در بدو ورود کارگران از درد دل هایشان گفتند.
آقای محمدی سر کارگر بخش کوره بود که با تخصص و تبحر خاصی شیشه مذاب را از درون کوره بیرون می آورد و به آن شکل می داد؛ مشغول ساختن یک ظرف میوه خوری بود؛ او می گفت : کار ما یک تخصص است و به هنر دست مربوط می شود؛ تا زمانی که شیشه سرد نشده باید با سرعت، فرم و شکل دلخواه را به آن بدهیم.
بعد از شکل دهی، ظروف به قسمت تراش کاری هدایت می شدند و آنجا هم بیش از 30 کارگر مشغول ظریف کاری و تراش طرح های مختلف بر روی ظروف بودند.
آقای ستوده یکی از هنرمندان و کارگران این بخش بود که تلاش می کرد با ظرافت و دقت خاصی ظروف را طبق سلیقه مشتری طرح بزند و تراش دهد؛ او هم از اینکه هنر و کارشان در بازار داخلی دیده نمی شود گلایه مند بود.
در آخر خط تولید با مدیر داخلی کارخانه به گفتگو نشستم.
آخر خط تولید جایی بود که ظروف در دستگاهی قرار می گرفتند و سربی که برای شفافیت آن لازم بود به ظروف زده می شد تا کالایی درخشان و چشم نواز از آن بیرون بیاید.
آقای ارومیه از تولید ماهانه بیش از 7 تن انواع ظروف کریستالی در کارخانه شان خبر داد و گفت: این میزان به همت 60 کارگر ایرانی و بومی استان قم تولید می شود و در صورت حمایت و وجود بازار مصرف می توانیم تا 200 کارگر را در کارخانه مان مشغول کنیم.
او هم به سهم خود از وضعیت بازار مصرف داخلی گله داشت و به همان میزان روند صادراتشان را رو به رشد می دانست .
رضایی از کارگران این مجموعه هم که دل پری از شرایط موجود داشت به ما گفت: بسیاری از عمده فروشان و بنکداران در بازارهای داخلی جنس را از کارخانه آنها تهیه می کنند و با نام و برند ظروف کریستالی چک و با چندین برابر قیمت به فروش می رسانند.
این در صورتی است که به گفته آقای ارومیه محصولات این کارخانه جایگاه خود را در بخش صادرات پیدا کرده است.
در همین رابطه با مسئولان بخش فروش محصولات در تهران تماس گرفتیم؛ تماس ما همزمان شد با جلسه ایی که با یکی از خریداران روسی داشتند.
به گفته خریدار، این دومین قرار دادی بود که با مسئولان کارخانه منعقد می کردند.
خانم ولوژ یکی از تجار روسی بود که با اعلام رضایت از خرید سال گذشته خود از این کارخانه گفت: با توجه به کمتر بودن قیمت محصولات این کارخانه نسبت به نمونه های آلمانی،لهستانی، چکی و اطریشی و برابر بودن کیفیت آن با نمونه های دیگر موجود در بازار جهانی تصمیم گرفتیم که بار دیگر کالای ایرانی خرید کنیم.
وی ارزش خرید خود را بیش از 70 هزار دلار عنوان کرد.
آقای ارومیه نیز در ادامه گفت: در سال گذشته بیش از 13 تن از محصولات خود را به ارزش 300 هزار دلار به خارج از کشور صادر کردیم اما آنچه که از محصولات ما در بازار داخلی دست به دست می شود برندی غیر از برند ایرانی دارد که این باعث تاسف است.
وی مهمترین راه کار خروج از این وضعیت را فرهنگ سازی و توجه بیش از پیش مردم به توانمندی های داخلی دانست.
کالای ایرانی هم طراز نمونه خارجی
در همین رابطه تصمیم گرفتم نمونه ایی از محصول کارخانه را با نمونه های خارجی موجود در بازار مقایسه کنم که آقای ارومیه همان ظرف میوه خوری را که شاهد تولید آن بودم به من دادند تا به بازار ببرم؛ ظرفی که قیمت فروش آن 250 هزار تومان بود.
آقای رضوی یکی از قدیمی ترین فروشنده های محصولات کریستالی در قم است که ظرف را به او نشان دادم تا از کیفیتش بگوید.او بسته بندی محصول را بسیار شکیل دانست و پس از دیدن آن بر کیفیتش صحه گذاشت و در کنار یک ظرف میوه خوری از کشور جمهوری چک قرار داد؛ به جز یک نوار طلایی که دور ظرف خارجی بود، تفاوت دیگری در ظاهر وجود نداشت.
قیمت نمونه خارجی را پرسیدم که در کمال تعجب آقای رضوی قیمت آن را 1 میلیون و 250 هزار تومان اعلام کرد و با اشاره به ظرف ایرانی گفت : با یک نوار طلایی که حدود 100 هزار تومان قیمت آن است می شود این ظرف را هم مثل آن یکی تولید کرد.
مقایسه تامل برانگیزی بود؛ مقایسه ایی که مرا به یاد درددل های کارگران کارخانه کریستال انداخت.
آقای رضوی می گفت: بسیاری از مشتری های من ترجیحشان آنست که جنسی خارجی با قیمت بالا بخرند با این هدف که به فامیل و دوست و آشنا فخر بفروشند؛ برایشان مهم است که بگویند ظروف جهزیه دخترمان ظروف چک است!
اینجاست که باید گفت یکی از مهمترین حلقه های مفقوده میان زنجیره تولید و مصرف در داخل کشور همان تعصب ایرانی است بر روی کالاهایی که نتیجه تلاش و عرق ریختن کارگران ایرانی است.
تا زمانی که خریدار ایرانی ترجیح ندهد و نخواهد با افتخار به همه بگوید که ظرف خانه من و جهیزیه دختر من " ایرانی" است تعداد کارگران تنها کارخانه کریستال قم نه تنها به 200 نفر نمی رسد که چه بسا از همان 60 نفر هم کمتر شود.
محبوبه آقانوری – خبرگزاری صدا و سیما - قم