پخش زنده
امروز: -
اهميت همهپرسي 12فروردين 1358 زماني مشخص ميگردد كه به ياد آوريم قبل از اين تاريخ هيچ زمينه و تجربه روشني در اين خصوص در كشور نبود و بيشك ميتوان آن را نخستين تجربه موفق ملت ايران در تعيينسرنوشت خود ناميد.
پژوهش خبری صدا وسیما: ايران اسلامي در چهلمين سال از حيات انقلاب اسلامي، روز جمهوري اسلامي را جشن مي گيرد. تقارن روز جمهوري اسلامي با روز ميلاد امام علي عليه السلام بر مبارکي اين روز افزوده است. جمهوري اسلامي به منزله بزرگترين ثمره انقلاب اسلامي کوشيده است که سياست و حکومت علوي را در عصر حاضر دنبال کند و با وجود همه دشواري ها و مشکلات هويت ديني خود را نگه دارد. واقعيت آن است که جمهوري اسلامي حرکتي خلاف جريان مسلط و حاکم در جهان دو قطبي دهه 1970 که متأثر از سلطه تفکر ليبرالي و مارکسيستي بود سخن نو و راهکاري بديعي در اداره کشور بر پايه آموزههاي ديني به حساب ميآيد.
انقلاب اسلامی ایران، همانند انقلاب فرانسه تنها برای کسب آزادی یا مثل انقلاب اکتبر روسیه یک انقلاب دهقاني- کارگری نبود، بلکه در انقلاب اسلامی با تأکید بر ایدئولوژی اسلامي و تعالیم مکتب تشیع، تحول اساسي در زندگي مردم در راستاي اهداف انساني جستجو ميشد. کوتاه سخن اینکه انقلاب ایران نه تنها در ريشهها بلکه در اهداف و پايبندي به آرمان ها نيز انقلابي منحصر به فرد به شمار ميآيد؛ انقلابي با ويژگيهايي همچون: اسلامخواهي - نفوذ و قدرت معنوی رهبر - وحدت و همبستگی تمام اقشار ملت - ارتباط بین دین و سیاست -روحیه ایثار و شهادت طلبی مردم – استقلالطلبی - آزادی خواهی - سازش ناپذیری - عدم وابستگی به شرق و غرب - حفظ اصول انقلاب حتی در شرایط دشوار - رسیدن به پیروزی با کمترین خسارت و خونریزی - تلاش برای خودکفایی اقتصادی - پایگاه مردمی - اهداف انسانی و معنوی در کنار اهداف مادی و اقتصادی.
جمهوري اسلامي تنها نظامي برخاسته از انقلاب است که در ميان انقلابهاي عصر حاضر تنها 50 روز پس از پيروزي، با رأي ملت ايران قانوني و تاسيس شد و از آن پس انتخابات در ايران، بارها تکرار شده است. مردمسالاری ديني که الگوي ارائه شده نظام سياسيِ برآمده از انقلاب اسلامي است اگرچه داعيه آنرا ندارد که به شکل نهايي خود رسيده اما در مسيري قرار دارد که اسلام چارچوب مردم سالاري مردم ايران را تشکيل ميدهد.
جمهوري اسلامي در نظريه و نظام
جمهوري اسلامي در ايران الگويي نوين از پيوند معنايي و عيني جمهوريت و اسلاميت است. در ابعاد صوري و شکلي دموکراسي در وجود نهادهايي مانند انتخابات، چرخش نخبگان، رشد شاخصهاي حقوق بشري و تعيين کنندگي قدرت سياسي از سوي مردم متجلي است. واقعيت آن است که تحقق جمهوريت به اين معنا در طول 40 سال از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران انکار شدني نيست از طرف ديگر پذيرش مردمسالاري در چارچوب دين از سوي اکثريت شهروندان اين واقعيت را به ثبوت ميرساند که اين پذيرش حتي از قبل لوازم و پيامدهاي صوري و ساختاري آنرا نيز به همراه دارد. بدين معنا که با پذيرش دين به عنوان روح و چارچوب مردم سالاري اساساً نگرش به قدرت تفاوت پيدا ميکند و در طول منشأ اصلِ قدرت و حاکميت يعني خدا تعريف ميشود. از اين نظر منابع و ابزارهاي قدرت از نظر منشأ، صرفاً عرفي و دنيوي نيست که به شخصيت مالکيت و سازمان تقليل داده شود بلکه قدرت در طول و نه در عرض حاکميت الهي معنا مييابد. اعمال قدرت هم به جز محدوديتها و ملاحظات درون ديني، مبتني بر اخلاق ديني و نظارت همگاني است و اين مسئله ضمانت اجرايي را فراهم ميآورد که فساد سياسي و سوءاستفاده از قدرت که خواه ناخواه در نظامهاي سياسي غيرديني در حد يک ناهنجاري اجتماعي تقليل مييابد تا حد يک معصيت و گناه قبح پيدا ميکند.
انقلاب اسلامی در طول حيات خود همواره با دشواريها و توطئهها در حال مبارزه بوده است. انقلاب اسلامي تنها در10 سال اول با 17 توطئه روبهرو شد که هدفشان سقوط نظام بود. فشار سياسي غرب با کمک حاميان داخلياش در جهت براندازي در دهههاي دوم، سوم، و چهارم انقلاب ادامه يافت، ضمن اينکه در جبهه اقتصادي نيز فشارهاي شديدي براي به شکست کشاندن انقلاب بر مردم ايران تحميل شد. با اين حال دفاع از آرمانها و ارزشهاي انقلابي، کماکان اولويت اصلي مردم و رهبران نظام به شمار ميآيد.
استقرار نظام جمهوري اسلامي ايران نتيجه اراده و خواست اكثريت قريب به اتفاق مردم است. مراجعه به همهپرسي و برقراري اين نظام در آن مقطع علاوه بر اينكه نشان از بالا بودن شعور سياسي مردم داشت، گوياي شناختصحيح مردم از آزادي، رهبري و ماهيت يك نظام حكومتي بود. در اين روز رأي"آري" 2/ 98 درصد مردم بهجمهوري اسلامي، جمهوريت نظام را شكل داد و اين مبنا و رفتار به خوبي از همان دوران تاكنون در تمامي ابعاد نهادينه گشت و در ابعاد داخلي و خارجي انقلاب ملاك عمل و مشهود است. برگزاري آزادانه انتخابات گوناگون در كشور از قبيل انتخابات مجلس شوراي اسلامي، رياست جمهوري، خبرگان رهبري، شوراهاي اسلامي و شركتگسترده آحاد مردم با كمال نظم و آرامش نه تنها نشان از بلوغ سياسي و اعتقادي مردم ميباشد، بلكه گوياينهادينه شدن رفتارهاي دمكراتيك است.
اهميت همهپرسي 12فروردين 1358 زماني مشخص ميگردد كه به ياد آوريم قبل از اين تاريخ هيچ زمينه و تجربه روشني در اين خصوص در كشور نبود و بيشك ميتوان آن را نخستين تجربه موفق ملت ايران در تعيينسرنوشت خود ناميد، كه طيآن اقشار مختلف مردم با گرايش هاي نژادي، جغرافيايي و منطقهاي گوناگون به نظامدلخواه و ايدهآل خود يعني"جمهورياسلامي" رأي مثبت دادند و در برابر فشارهاي عظيم دشمنان داخلي و خارجي نيز كوتاه نيامدند. از همين مقطع زمينههاي تدوين و تصويب مترقيترين قانون اساسي دنيا در فاصلهاندكي پس از پيروزي انقلاب اسلامي فراهم گشت. قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران تنها سندي است كه بدون الگو گرفتن از نظام هاي موجود آن زمان طرحي نو درانداخت، قانونيكه بر اساس اعتقادات ديرينه ملت بهحكومت عدل الهي، ايمان به خدا، حاكميت ا... و از نظر سياسي با شعار و ساخت نظام سياسي نه شرقي، نه غربي، استقلال و آزادي بنيانگرفت.
گفتمان جمهوري اسلامي و ظرفيت سازي براي ظهور خرده گفتمانها
گفتمان جمهوري اسلامي که با روايت و تعريف امام خميني (ره) و جانشين خلف ايشان و نيز در انديشه مرحوم شهيد مطهري معرفي شده است در ابعاد جمهوريت و اسلاميت که در شکل نظريه و نظام انسجام کافي يافته است در طول 4 دهه گذشته، ظرفيت ظهور خرده گفتمان هاي مختلف را نشان داده است. شک نيست که اسلاميت در اين نظام با مولفه هايي همچون تحقق شريعت و احکام اسلامي، محوريت ولايت فقيه و نيز التزام به ارزش ها و اخلاق اسلامي و تضمين اسلامگرايي در فرديت و کنش نخبگان سياسي و جهت گيري ارکان حکومت از قانونگذاري و قضا گرفته تا اجرا و نظارت؛ متجلي است. از سوي ديگر جمهوريت نيز با حاکميت مردم، آزادي و قانونگرايي و چرخش نخبگان تفاوت ماهوي خود را با نظام هاي سلطنتي و جمهوري هاي غيردموکراتيکِ نظامي نشان ميدهد. تنوع در چگونگي ارتباط دهي ميان اين دال هاي مفهومي در طول 4 دهه گذشته نشان داده است که خرده گفتمان هايي مانند اسلامِ نوگرا- اسلام فقاهتي ، اسلام ليبرال و اسلام چپگرا و در روايتي ديگر اصولگرايي و اصلاحطلبي و اعتدالگرايي در دل گفتمان جمهوري اسلامي امکان طرح و ترويج و حتي برخورداري از قدرت را داشته و از آنجا که محوريت نظام بر پايه ولايت فقيهِ مورد قبول مردم بوده است ظرفيت بروز و حاکم شدن اين خرده گفتمانها در دولت و مجلس در طول 40 سال گذشته؛ جلوه اي از بلوغ و ظرفيت بالاي اين نظام را در عصر حاضر به نمايش گذاشته و تلقي هاي ناصواب از انسداد و بسته بودن نظام سياسي يا انحصاري و تک صدايي بودن نظام را ابطال ساخته است. چنين غنا و پويايي در طول 40 سال گذشته در وضعيتي صورت گرفته که در جهان اسلام حتي قديمي ترين جريان هاي اسلامگرا مانند اخوان المسلمين مصر در مسير دولت سازي و رسيدن به مردمسالاري ديني، حتي توفيق بقاي يک ساله دولت خود را نيز پيدا نکرده و با کودتاي نظاميان از صحنه حذف شد. چنين قابليت و ظرفيتي در جمهوري اسلامي در سايه رهبري آگاهانه، حضور و نهادينه شدن مشارکت و حمايت ملت و نيز برخورداري از قابليت هاي تصميم گيري و ابتکار عمل در شرايط متحول و دگرگوني هاي منطقه و جهان حاصل شده است.
شرط بقا و تداوم جمهوري اسلامي در چیست؟
بيگمان شرط تداوم و مانايي انقلاب و جمهوري اسلامي همان شرط پيدايي آن است. شهيد مطهري در کتاب آينده انقلاب اسلامي مينويسد:
" اگر ما واقعا اذعان کردیم به اینکه انقلاب ما یک انقلاب ماهیتا اسلامی بوده یعنی عدالت خواهانه بوده ولی عدالت اسلامی، آزادی خواهانه بوده ولی آزادی اسلامی، استقلال خواهانه بوده ولی استقلال اسلامی، یعنی همه اینها را جامعه ما در ضمن اسلام میخواست، تمام ارزشهای عالی را جامعه ما در سایه و ظل اسلام و توام با معنویت اسلامی خواسته، آینده این انقلاب آن وقت محفوظ خواهد بود و این انقلاب آن وقت تداوم پیدا خواهد کرد که اولا مسیر عدالت خواهی را برای همیشه ادامه بدهد یعنی دولتهای آینده واقعا و عملا در مسیر عدالت اسلامی گام بردارند، برای پر کردن شکاف های طبقاتی اقدام کنند، .... و الا اگر عدالت فراموش شود انقلاب شکست میخورد چون اصلا ماهیت این انقلاب ماهیت عدالتخواهانه بود. ثانیا باید ما به آزادی ها به معنی واقعی احترام بگذاریم .... ثالثا انقلاب ما وقتی پیروز خواهد شد که ما مکتب و ایدئولوژی خودمان (اسلام ناب) را به دنیا معرفی کنیم .... " [1]
شهيد مطهري در ادامه براي تداوم و بقاي انقلاب اسلامي راهکارهاي زير را ارائه ميدهد[2]:
دقت در سخنان رهبر معظم انقلاب در روز اول فروردين 97 در حرم رضوي يعني چهل سال بعد از ارائه ديدگاه هاي شهيد مطهري درستي مسير و حرکت جمهوري اسلامي را نشان ميدهد. ايشان، «استقلال و آزادی، مردم سالاری، اعتماد به نفس و خودباوری ملی، عدالت و تحقق احکام دین و شریعت» را اصول بنیادین انقلاب برشمردند و افزودند: در خصوص «استقلال» که در واقع واکنش ملت ایران به ۲۰۰ سال سلطه بیگانگان بوده است، باید گفت: کشور از استقلال واقعی برخوردار است و امروز هیچ کشوری به اندازه ایران مستقل نیست و تنها ملتی که آراء او تحت تأثیر هیچ قدرتی قرار نمی گیرد، ملت بزرگ ایران است. حضرت آیت ا... خامنه ای درباره «آزادی» نیز به عنوان یکی از شعارهای اصلی انقلاب گفتند: برخی افراد بیانصاف با سوءاستفاده از آزادی، می گویند در کشور آزادی نیست و بیگانگان هم در تبلیغات خود آن را بازتاب میدهند در حالیکه در کشور آزادی فکر، آزادی بیان و آزادی انتخاب وجود دارد. ایشان خاطرنشان کردند: امروز هیچکس در جمهوری اسلامی، به دلیل مخالف بودن فکر و نظرش با حکومت، تحت تعقیب و فشار قرار نمیگیرد و بنا هم بر چنین کاری نیست اما آزادی در جمهوری اسلامی، همانند سایر نقاط دنیا، چارچوب دارد. رهبر انقلاب اسلامی در تبیین این موضوع تأکید کردند: چارچوب آزادی در جمهوری اسلامی، «قانون اساسی و قوانین کشور» است که همه این قوانین نیز الهام گرفته از شریعت هستند. حضرت آیت ا... خامنه ای، «مردم سالاری» را یکی دیگر از اصول بنیادین نظام جمهوری اسلامی دانستند و گفتند: در چهل سال گذشته، تقریباً در هر یک یا دو سال انتخابات برگزار شده است و مردم آزادانه و با شور و شوق شرکت کرده اند که ثمره آن هم روی کار آمدن دولتهایی با گرایش های مختلف سیاسی در چهار دهه اخیر بوده است.[3]
جمع بندي
جمهوري اسلامي با تکيه بر تجربه چهل ساله انقلاب اسلامي در مسير و ادامه حيات خود با فرصت ها وچالش هايي روبروست از جمله فرصت ها: تجربه ارزشمند حکمراني چهل ساله و حاکميت عقلانيت سياسي و تدبير در ميان مسئولان - انسجام ميان نهادهاي سياسي با هدايت هاي رهبري انقلاب – توان بازدارندگي و نظامي ايران به خصوص در عرصه موشکي و گسترش عمق استراتژيک نظام تا مديترانه- منابع عظيم زير زميني - منابع انساني تحصيل کرده و تثبيت مردمسالاري ديني و پشتوانه مردمي نظام، تقويت کارآمدي و تحکيم زير ساخت هاي اقتصادي، تجربه مدیريتي چهل ساله – موفقيت ها در عرصه دستور کارسازي در نظام بينالملل و به خصوص حوزه غرب آسیا، برخورداري از توان بالا در عرصه انرژي و به خصوص اثبات حقانيت ايدئولوژي و گفتمان جمهوري اسلامي در برابر جريان هاي تکفيري و سلفي قابل ذکرند. در عرصه بين الملل چند قطبي شدن نسبي جهان، ظهور قدرت چين و هند و بازيابي قدرت روسيه و فاصله گيري نسبي اتحاديه اروپا از امريکا و از سوي ديگر شکست جريان هاي تکفيري و تروريستي در جهان اسلام براي جمهوري اسلامي، فرصت محسوب مي شود .آنچه مسلم است و ميتوان با اميدواري بدان پرداخت، غلبه ظرفيت ها و قابليت ها و توانمندي ها و فرصت هاي جمهوري اسلامي ايران براي مقابله با چالش ها و عبور از بحران هاست به تعبير رهبر انقلاب در سخنراني ايشان در اول فروردين در حرم رضوي:
1 - در کشور هیچ مشکل غیرقابل حلی وجود ندارد و کلید حل مشکلات نیز در دست مسئولان و ملت ایران است و نه در دست بیگانگان.
۲- انقلاب اسلامی با قدرت و نشاط و با حفظ شعارها و اصول بنیادین به پیش می رود و چهل سالگی انقلاب دوران پختگی و نشاط آن است و نه دوران پیری و عقب گرد.
۳- جوانان، سرمایه ارزشمند و امید کشور هستند و در میدان های مهمی همچون صنایع برتر، فرهنگ و هنر، نظامی گری و فرماندهی و مدیریت حضور دارند که در مدیریتها باید بیشتر از این سرمایه ارزشمند استفاده شود.
۴- با وجود امید واهی دشمن به رویگردانی نسل سوم و چهارم از انقلاب، گرایش و پایبندی این دو نسل، بسیار عمیق است و اگر از نسل اول بیشتر نباشد، کمتر نیست.
۵- دشمن، تلاش زیادی برای بزرگنمایی بیش از حد مشکلات دارد اما همه این مشکلات به دست جوانان و با توفیق الهی قابل حل است و برای همین، دشمن به شدت از بالندگی نسل جوان، ناراحت و عصبانی است.
پژوهش خبری // گروه سیاسی
منابع در آرشیو پژوهش خبری موجود است.