به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صدا و سيما، عطوان سردبیر رأی الیوم نوشت: دشنامهایی که رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین از روی خشم حواله ديگران میکند نه تنها سودی برای ملت فلسطین ندارد بلکه سبب تشدید محاصره غزه میشود و مردم فلسطین را منفور و شهرک نشینان صهیونیست را مبادی آداب نشان میدهد و در واقع محمود عباس باید به جای اظهارات خلاف ادب و اتهام پراکنی علیه جنبش حماس و جهاد اسلامی، در عمل خشم خود را از صهیونیستها و آمریکاییها نشان دهد.
اظهارات محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین و اتهامات وی علیه سفیر آمریکا در تل آویو یا متهم کردن جنبش حماس به پشتیبانی از انفجاری که کاروان رامی حمد الله نخست وزیر تشکیلات خودگردان را در ورودی غزه هدف گرفت، نشان میدهد وی در نوعی افسردگی به سر میبرد و شاید هم این اظهارات و اتهامات ناشی از اوضاع جسمانی نامساعد وی باشد.
نیازی نبود محمود عباس، دیوید فریدمن سفیر آمریکا را توله سگ خطاب کند. فریدمن در اظهارات تحریک آمیزی گفته بود شهرک نشینان یهودی شهرک هایشان را در سرزمین خود میسازند؛ اما چنین توصیفاتی شایسته محمود عباس و جایگاه وی نیست، او که به آرامش و وقار شناخته میشود میتوانست در عمل پاسخی بدهد که برای سفیر، دولتش و شهرک نشینان موثرتر و آزار دهندهتر باشد.
حتی اگر محمود عباس بخواهد خشم خود را از چنین اظهارات تحریک آمیزی که برخلاف اصول سیاسی و اخلاقی است و از زبان سفیر کشور ابرقدرتی گفته شده که باید دیپلمات باشد و تک تک کلماتش را با دقت بسیار انتخاب کند، نمیبایست همزمان اتهاماتی را علیه جنبش «حماس» مطرح میکرد، او نباید در کانال تلویزیونی مصر با اشاره به این مسئله دشمنی جنبش «جهاد اسلامی» را جلب میکرد، چرا که وحدت ملی یا حتی کمترین حد آن، با توجه به قلدریهای آمریکا و اسرائیل علیه ملت فلسطین و حقوق قانونی آن همواره الزامی بوده است.
کاش محمود عباس بر اعصاب خود مسلط بود و خشم خود را فرو میخورد و در پاسخ به این سفیر و بی ادبی و اظهارات تحریک آمیز وی، در عمل هماهنگی امنیتی [با رژیم صهیونیستی را] لغو میکرد و در یک سخنرانی در جمع مردم از ملت فلسطین یا حداقل از جنبش فتح که خود ریاست آن را بر عهده دارد، میخواست آتش انتفاضه را برافروزند.
«توله سگ» نامیدن سفیر شهرک نشین آمریکایی مانع از توسعه شهرکها نخواهد شد و نه تنها تغییری در موضع دولت امریکا برای به رسمیت شناختن قدس اشغالی به عنوان پایتخت اسرائیل اشغالگر ایجاد نخواهد کرد بلکه نتایج آن کاملا معکوس خواهد بود و مهمترین آن این است که رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان رهبری منفعل و بی فرهنگ نشان داده میشود و واکنشهای اسرائیل و آمریکا به اظهارات نامتعارف محمود عباس نشان میدهد که چنین چیزی در عمل اتفاق افتاده است. ملت فلسطین و سران آن به نفرت انگیز بودن متهمند، اما شهرک نشینان یهودی برههای متمدن و در عین حال قانونمند هستند.
محمود عباس مثل ببری زخمی است که به هر طرفی ضربهای میپراند، اما هرگز انتظار نداشتیم کار به جایی برسد که به این صورت از تعابیر سیاسی و دیپلماتیک خارج شود، به ویژه اینکه دو هفته قبل هم در سخنرانی علنی دیگری با تعبیری نه اینقدر خطرناک آرزو کرده بود خانه دونالد ترامپ خراب شود و نمیدانیم در سخنرانی یا اظهارات بعدی به چه کسی دشنام خواهد داد.
اما ما از راز اوضاع جسمانی و روحی محمود عباس بی خبریم، بعید هم نیست بیماری وی سبب پریشانی او شده باشد. وی در سفر اخیر خود به آمریکا در بیمارستان تخصصی بیماریهای صعب العلاج «کلیرمونت» تحت معاینه قرار گرفت و سپس دو هفته پیش، پس از بازگشت از آمریکا، در دیدار با اعضای شورای انقلابی جنبش فتح گفت: شاید این آخرین دیدار وی با آنها باشد البته بی آن که زمان مشخصی را تعیین یا اطلاعاتی از پشت پرده این خداحافظی بی سابقه ارائه کند.
نمیخواهیم از تاثیر اتهامات محمود عباس علیه جنبش حماس بر آشتی ملی فلسطینیها چیزی بگوییم چرا که اصولا آشتی وجود ندارد که از بین برود، اما بیم آن داریم ادعای وحشتناک تلاش برای ترور [رامی حمد الله] موجب تشدید تحریمها علیه دو میلیون نفری شود که در منطقه غزه سکونت دارند و مانع از هرگونه حمایتی از آنان گردد، به ویژه اینکه آنها اوضاع معیشتی خوبی ندارند. اگر محمود عباس، طبق سخنرانی که در شورای انقلابی جنبش فتح ایراد کرد، نمیخواهد مثل یک خائن و کسی که از اصول فلسطینیها کوتاه میآید بمیرد، ما هم نمیخواهیم او که عامل گرسنگی مردم غزه است این طور بمیرد، او که میداند بیش از سه چهارم این مردم در روز تنها یک وعده غذا میخورند و از آبهای آلوده میآشامند، در روز تنها دو یا سه ساعت برق دارند و دارویی هم برای درمان بیماری هایشان نمییابند.
ما هم با خشم محمود عباس از سفیر آمریکا یا رئیس جمهور این کشور موافقیم، اما نه با اهانت و فحاشی، بلکه موافق این هستیم که او در عمل خشم خود را نشان دهد و معبد [هیکل] را بر سر همه آنان خراب کند، چرا که دیگر چیزی از فرآیند صلح، راه حل دو کشوری یا کشور واحد و عزتی برای ملت فلسطین باقی نمانده است، پس دیگر محمود عباس و تیم وی منتظر چه چیزی هستند؟
نمیخواهیم محمود عباس مصداق این مثل معروف عربی باشد که میگوید «ما به آنها یه دل سیر دشنام دادیم، آنها هم شتر را با خود بردند». حتما او که در گذشته استاد زبان و ادبیات عربی بوده این سخن را شنیده است.