پخش زنده
امروز: -
مناطق عملیاتی جنوب، سرزمینِ آسمانی ایران زمین است،جایی که گذشت زمان نه تنها خاطره دلاورمردانش را از دلهایمان نخواهد زدود بلکه فراقشان داغ قلب هایمان را روز به روز صدچندان خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما،مرکز اصفهان، راهی سرزمین نور شده ایم ،سرزمینی که از همان ابتدای ورود به خاک پاکش نظاره گر تشنگی هستیم ؛در اینجا عجیب بوی شهید می آید ،بوی خون می آید، بوی مردانگی و سادگی و ایستادگی.
میعادگاه عاشقان شهیدان و آغازگر این سفر معنوی شمال شهر خرمشهر ،پادگان دژ است پادگانی که نماد مقاومت دلیرانه فرزندان این مرز و بوم است،محل استقرار گردان 151نیروی زمینی ارتش، همراه می شویم با کاروان تا از سفره شهدا معرفت و بصیرت برداریم راهی "علقمه ایران "می شویم در غرب جاده خرمشهر – آبادان حدود یک کیلومتر به سمت رودخانه اروند.
اینجا یادمان شهدای علقمه خرمشهر است ،یادآور عملیات کربلای 4 با رمز 'یا محمد رسول الله (ص)'جایی که برای خودش کربلایی است.
خیره می شوم به نهر اروند! نسیمی می وزد !بوی علقمه می آید ! جا پای 175 شهید غواص می گذارم نمیدانم دستانشان را چگونه بسته بودند ،نمی دانم چگونه آن گودال عظیم حفر شد !نمی دانم در آن روزهای سرد دی ماه 65 چه بر سرشان آمد نمیدانم وقتی داخل گودال روی هم افتادند و منتظر آوار سیل خاک بر رویشان بودند لب های تشنه شان معطر به چه ذکری بود و نمی دانم چند بار جان دادنشان تکرار شد تا آسمانی شدند.
از نهر اروند همراه با همسفران راهی نهر خین می شویم،10 کیلومتر پس از شلمچه و یکی از محور های عملیاتی کربلای 4. نهر خین و دوباره ورق زدن تاریخ پر خون کربلای 4 و چقدر شیرین است روایتش از زبان سردار حاج حسین یکتا.
می گوید: این نهر در مجاورت پاسگاه مرزی خین قرار دارد و دو و نیم متر عمق و بین هشت تا سی متر عرض آن متغیر است.
می گوید: در عملیات کربلای 4 این منطقه شاهد سنگین ترین درگیری خود در طول تاریخ بوده است به طوری که وجب به وجب خاکش به خون شهدا بویژه شهیدان غواص آغشته شده است.
سردار از غواص شهید "مجید صنعتی کوهپایه" روایت می کند شهیدی که در وصيت نامه اش نوشته بود:خدايا تو شاهد باش،كه من تمامي مظاهر مادي دنيا را به سويي افكندم،و به عشق تو و لقاء تو حركت كردم..... شهیدی که پیکرش 15 سال بعد از شهادتش شناسایی و در گلزار شهدای امام زاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده می شود.
نهر خین از این شهیدان زیاد به خود دیده اما نمی دانم چه رازهایی در دل این نهر خوابیده و چند پیکر و دست و پا به قعر آن فرو رفته است.
با سردار یکتا راهی"قطعه ای از بهشت می شویم" شلمچه را می گویم ، جایی که رهبر معظم انقلاب در مورد جایگاه رفیعش فرمود: من سرزمین شلمچه را یک سرزمین مقدّس می دانم.
اینجا نقطهای است که ملائکهی الهی که شاهد فداکاری مخلصانهی این شهدای عزیز بودند، به آن تبرّک می جویند....
شلمچه داستان عشق است ، آیینه ای تمام نما از جبهه و درخشش رزمندگان است،اینجا دریچه ای است به سوی آسمان که از آن بوی رشادت و عطر دلنواز شهادت می وزد.اینجا نقطه تلاقی عرش با فرش است؛ایمان و عرفان و شجاعت و همدلی و پاکی و سادگی و همه و همه در این سرزمین بهشتی به چشم می خورد.
باید طعم گس غروب را در شلمچه چشید. باید شربت شیرین مناجات را در اینجا کنار یادمان شهدای شلمچه نوشید عجیب زمزمه کردن دعای کمیل اینجا می چسبد، عجیب اینجا دلت می گیرد نمی دانم چقدر در شلمچه ذکر یا حسین و یا زهرا ورد لب های خشک رزمندگان بوده و چقدر چشمانشان به راه کربلا که اینجا این همه بوی کربلا گرفته است.
راوی می گوید :شش سال، شلمچه این سرزمین مقدس در اختيار دشمن بوده ،می گوید هشت عمليات در این منطقه انجام شده اما مهمترینش كربلاي پنج است.
سردار یکتا می گوید:در این عملیات 50 روزه جاده شلمچه به دست رزمندگان اسلام آزاد شد و در روز بيستم عمليات(هشتم بهمن 65) شلمچه كاملا آزاد شد و قسمت عظيمي از شلمچه عراق هم به تصرف نيروهاي خودي درآمد.
شلمچه قتلگاه سرداران و فرمانده های دلاوری چون حسین خرازی فرمانده لشکر14 امام حسین از اصفهان، یدالله کلهر قائممقام لشکر27محمد رسول الله از تهران، حجتالاسلام والمسلمین عبدالله میثمی مسؤول حوزه نمایندگی حضرت امام در قرارگاه خاتم الانبیا و اسماعیل دقایقی فرمانده لشکر9بدر است،آنها که فریادهای یا زهرایشان قلب دشمن را لرزاند ...
آه، شلمچه من و همسفرانم می رویم اما دل هایمان را در غروب دلتنگت جا می گذاریم و محکم با شهدای مظلومت دست اخوت می دهیم.
راهی طلاییه می شویم سرزمینی که در عملیات خیبر ارتش عراق بر روی این نقطه پیاپی آتش ریختند و به قول رزمندگان زمین را شخم میزدند سرزمینی خونینی که قتلگاه هزاران شهید است ،اینجا رزمندگانی به راست قامتی شهدای کربلا به چشم دیده: شهید عبدالله میثمی گفته بود: «هرکس در طلاییه ایستاد، اگر در کربلا هم میبود، میایستاد.» و همه رزمندگان ایستادند تا ایستادگی شان دری شود برای همه که :کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا.
طلاییه روایتگر طلایه شجات مردانی چون شهید حاج حسین خرازی است که دست هایش را در این منطقه به یادگاری گذاشت .
می خواهم از هویزه بگویم از دلاورمردهای شهيدانش از سید محمد حسین علم الهدي، محمود قدوسي، مجيد مهدوي، حسن مختاري، محمد فاضل، حسين خوشنويسان و محمود فروزش.از شهادت غریبانه شان در حلقه محاصره و از خیانت بنی صدر که اجازه نداد لشكر 16زرهي قزوين براي حمايت از دانشجویان دانشجویان پیرو خط امام وارد عمليات شود .
می خواهم از سرزمین نور دهلاویه و شهید چمرانش بگویم...
از تنگه چزابه بگویم که هر گوشه اش آغشته به خون شهیدان است...
از فکه بگویم و روایت عطش از "فاخلع نعليک انک بالوادي المقدس طوبي " از تپه ماهور و دشت هايش...... از قتلگاه 120 شهید تشنه کامش از روایتگری های"مرتضای شهیدش"
اما گفتن و روایت از سرزمین های نور ،از مناطق عملیاتی هشت سال دفاع مقدس از شیرمردان سرزمینم ،روایتی است طولانی به وسعت تاریخ که قلم و زبان را یارای بیانش نیست....
فقط باید راهی اینجا شوی راهی نور ،سرزمینی که شهید آوینی این گونه توصیفش کرده بود:قرن هاست زمین انتظار مردانی این چنین را می شد تا بیایند وکربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه ساز ظهور باشند…آن مردان آمدند و رفتند، فقط من وتو ماندیم واز جریان چیزی نفهمیدیم…...
نگارنده:مرضیه قاسمی