پخش زنده
امروز: -
داستانک امروز ما درباره رزمنده ای است که حتی در بیمارستان آلمان، ارادت خود را به امام خمینی (ره ) ابراز و پزشک اتریشی خود را هم متعجب می کند .
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری صدا و سیما ؛ پزشک معالج من در آلمان، یک پروفسور اتریشی بود*. می گفت:(( من اهل سیاستم، تئوریسین اک ، برای خودم نظریه دارم.)) با من خیلی صحبت می کرد. از این صحبت ها خوشش می آمد. یک روز سرتا پای من را عکس رنگی گرفتند و بردند پیش پروفسور تا هر شی ء خارجی در بدنم هست ، مشخص شود.
پرسید: چقدر تیر و ترکش خوردی ، در بعضی جاها یکیش هم کافی است که طرف تمام کند، تو چرا هنوز زنده ای؟
گفتم: دکتر! حالا این قدر خوش اخلاقی، زودتر همین تیکه پاره ها رو سرهم بندی کن ما بریم به کارمون برسیم. قربون دستت...
_ پرسید کجا می خوای بری؟
گفتم : جبهه
با تعجب نگاهی کرد و گفت: (( دوست دارم بیایم و این مرد ( امام خمینی رحمه الله علیه ) را ببینم. ببینم با شما چه کرده که این قدر بهش ارادت دارید.))
عکس تزیینی است
داستانهای دفاع مقدس (http://dfahmokads.blogfa.com/category/1)