پخش زنده
امروز: -
قوام و دوام هويت فرهنگي هر جامعهاي بستگيبه انتقالخرده فرهنگ هاي آن جامعه به نسلهاي بعدي دارد. اين امر سببانسجام فرهنگيشده و پويايي نظم اجتماعي را باعث ميگردد.
چکیده مصاحبه پژوهشی:
- آداب، رسوم و جشنهاي ملي ما ايرانيان، کارکرد انسجامبخشي و ايجاد يکپارچگي دارند.
- يکي از جشن هاي شناخته شده ما ايرانيان جشن چهارشنبه سوري است که امروزه بيش از آنکه مايه سلامتي و آرامش باشد در حال تبديل شدن به ابزاري ضدفرهنگي، ضدامنيتي و ... است که در نهايت بهاي گزافي نيز در عرصه داخلي و بين المللي در بعد مادي و معنوي براي آن پرداخت مي شود.
- چهارشنبه سوری یک آیین کهن ایرانی است که ریشه در اساطیر، فرهنگ و اعتقادات مردم این سرزمین دارد.
- جشن چهارشنبه سوري فرصتی را به دست می دهد که برخی افراد نیازها و آرزوهای سرکوب شده و هیجانات روحی ایام جوانی خود را به نوعی در اجرای این مراسم بیابند.
- جشن به مثابه عاملي هويت ساز ميتواند سبب تقويت هويت ايراني - اسلامي و به تعبيري هويت ملي گردد. اما با توجه به تغيير ماهيت برگزاري مراسم چهارشنبه سوري طي ساليان اخير، مي توان گفت که اين پديده به عنوان يک جنبش بيان اعتراضات مطرح ميشود.
پژوهش خبری صدا وسیما:آداب، رسوم و جشن هاي ملي ما ايرانيان، کارکرد انسجام بخشي و ايجاد يکپارچگي دارند. از آنجا که ويژگي اين نوع عناصر فرهنگي (مراسم و جشن هاي سنتي)، اجرا شدن توسط افراد جامعه و رسوخ به لايه هاي باور و اعتقادات فردي و اجتماعي است، از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شوند و قابليت حفظ هويت فرهنگي، ميراث تاريخي و شناسه ها و ويژگي هاي قومي و نژادي را داشته و در نهايت منجر به پايداري اجتماعي مي شوند.
يکي از جشن هاي شناخته شده ما ايرانيان جشن چهارشنبه سوري است که امروزه بيش از آنکه مايه سلامتي و آرامش باشد در حال تبديل شدن به ابزاري ضدفرهنگي، ضدامنيتي و ... است که در نهايت بهاي گزافي نيز در عرصه داخلي و بين المللي در بعد مادي و معنوي براي آن پرداخت مي شود. در اين نوشتار که در گفتگو با « خانم دکتر شهلا کاظمي پور، جامعه شناس و عضو هيات عملي دانشگاه تهران و سرکار خانم الهه کهريزي؛ روانشناس و پژوهشگر» به رشته تحرير درآمده است به بررسي موضوع جشن چهارشنبه سوري و تبديل اين سنت از يک فرصت به يک تهديد خواهيم پرداخت.
فلسفه جشن چهارشنبهسوري
«سور» در زبان و ادبیات فارسی و برخی گویشهای ایرانی به معنای «جشن»، «مهمانی» و «سرخ» آمده است و واژه «سوری» به معنی «سرخ» است و چنان که پیداست، به آتش اشاره دارد. در خصوص فلسفه چهارشنبهسوری ميتوان گفت که چهارشنبه سوری یک آیین کهن ایرانی است که ریشه در اساطیر، فرهنگ و اعتقادات مردم این سرزمین دارد.
جشن چهارشنبه سوري[1]
برخی از جشن چهارشنبه سوري به عنوان «جشن اتحاد» یاد می کنند، چرا که ابعاد متعدد انسانی این جشن که جامعه آن روزگار را به سوی نیکبختی رهنمون می شده، به یک پیام مشترک منجر شده که همان ارتقای روحیه اتحاد و نوع دوستی بوده است. جشن چهارشنبه سوري بعنوان مقدمه اي براي حلول سال نو و فرارسيدن نوروز، سازگاري و همخواني با فرهنگ ايراني اسلامي دارد چرا که هم تلطيف کننده فضاي اجتماعي و مظهر اتحادي است که دين اسلام بر آن تاکيد دارد و از سوي ديگر مي تواند امكان تغيير و تحول در سبك زندگي را فراهم كند و در نتيجه اين چيزي است كه به نوروز اجازه ميدهد دوام و بقا پيدا كند و كاركردهاي تازهيي براي خود تعريف کند. جشن چهارشنبه سوري چندين آيين در خودش دارد. يكي آتش افروختن است. این ویژگی تغيير مهم و معناداری کرده است. در گذشته، بوته روشن میکردند و آن را در پشت بام آتش ميزدند. امروزه اولا دیگر بجای بوته از مواد مختلف استفاده می کنند. ثانیا، آتش را نه درپشت بام بلکه در کوچه و خیابان روشن می سازند. ثالثا، چراغاني كردن و آتشبازي و ترقه و توليد صدا و انفجار هم به آن اضافه شده است. در مراسم چهارشنبه سوری دیگر از آیین هایی مانند "قاشق زنی" "فالگوش ایستادن" یا "پخش آجیل مشکل گشا" خبری نیست و تنها صداهای ناهنجار نارنجک، ترقه و ... و خطرات ناشی از آن به گوش هر شهروندی میرسد و بر نگرانی خانوادهها هر سال می افزاید. [2]
چهارشنبه سوری از نگاه روانشناختی اجتماعی[3]
ناهنجاری در اجرای مراسم چهارشنبه آخر سال و ناآشنايي برخي افراد جامعه در برپایی درست این مراسم، فرصتی را به دست می دهد که برخی افراد نیازها و آرزوهای سرکوب شده و هیجانات روحی ایام جوانی خود را به نوعی در اجرای این مراسم بیابند. بي هنجاري در اجرای مراسم چهارشنبه سوری و عدم آگاهي افراد جامعه از طریق نهاد خانواده، مدرسه، جامعه و همچنین وجود جمعیت ناهمگن در برپایی این مراسم فرصتی را بدست می دهد که هیجانات روحی ایام جوانی خود را جبران نمایند. اما برای تحقق چنین حالاتی، شرایطی لازم است. یکی از این شرایط که دقیقاً در روزهای پایانی سال محقق می شود تشکیل گروه های کوچک و بزرگ افراد به ویژه در روز چهارشنبه آخر سال است که تشکیل "جماعت" را می دهد.
در واقع جماعت ظهور یکی از بارزترین رفتارهای جمعی است که متشکل از تعدادی از افراد است که در یک موقعیت واحد در ارتباط با یکدیگر و در سطح خیلی پایین میان آنان صحبت برقرار است. جماعت، حالتی ناپایدار دارد. اعضای جماعت در تماس فیزیکی هستند، اما به ندرت به امر معین توجه مشترک دارند. از این رو آنها با فعالیت نسبتاً تصادفی یا جنب و جوش مشخص می شوند. جماعت ها به طور اتفاقی شکل می گیرند و افراد با هماهنگی قبلی در جماعت گرد هم نمی آیند آنها هرچند که در مجاورت هم هستند اما رفتار آنها سازمان یافته نیست و طبق نظریه سرایت، هنگامی که جامعه در حالت برانگیختگی و هیجان است، واکنش هایی از یک شخص به شخص دیگر راه می یابد و حالت سرایت اجتماعی پیدا می کند و بر اثر این کنش ها، اعضای جماعت با شدت رفتار یکدیگر را فرا میگیرند و در نتیجه نوعی تجانس میان آنان بوجود میآید هنگامی که همه اعضای جماعت تحت تاثیر یکدیگر قرار میگیرند، حالت سرایت اجتماعی به اوج خود میرسد.
بنا بر نظریه سرایت افرادی که در مراسم چهارشنبه سوری قرار می گیرند به گونه ای به همانندسازی رفتارهای پرخطر دست می زنند و ناخودآگاهانه خود را در قالب خصوصیات فرد دیگر و یا خود را با ویژگیهای شخص دیگر، احساس کرده و در همانندسازی، شخص ناخودآگاه رفتار دیگری را تقلید و اجرا میکند. در اینجا مساله عمد و قصد مطرح نیست، آنچه رخ میدهد همانند مکانیسم های دیگر روانی، جنبه ناخودآگاهانه دارد. از این رو ، مشاهده می کنیم افرادی که خارج از مراسم چهارشنبه سوری دارای رفتار آرام و حتی روح لطیفی هستند وقتی در میان جمعیت چهارشنبه سوری قرار میگیرند، رفتارهایی از خود نشان میدهند که قبلاً اصلا تصور آن هم برای ما مشکل است.
بدیهی است هرگاه جامعه نتواند میان برخی اهداف و ابزارها و وسایل رسیدن به آن هماهنگی و انطباق ایجاد کند به طوری که حالت های دوگانهای از پذیرش و عدم پذیرش ایجاد شود، جامعه ممکن است انسجام خود را در مقوله فرهنگی از دست بدهد. بدترین حالت زمانی است که نه هدف و نه وسایل هیچکدام پذیرفته نشوند که در این صورت جامعه دچار نوعی واخوردگی میشود. طبعاً این نوع واخوردگی طی سال های بعد عوارض جبران ناپذیری را در عرصه های فرهنگی ایجاد خواهد کرد و تحولات فرهنگی و هویتی، با مسایل غیر فرهنگی، آمیختگی و تجانس پیدا میکند و مخاطرات بیشتری را به همراه میآورند. در این شرایط دو حالت ممکن است اتفاق بیافتد:
بنابراين با اين رويکرد بايد در خصوص زمينهها و عوامل و پيامدهاي چهارشنبه سوري بگوييم که اين جشن به مثابه عاملي هويت ساز ميتواند سبب تقويت هويت ايراني - اسلامي و به تعبيري هويت ملي گردد. اما با توجه به تغيير ماهيت برگزاري مراسم چهارشنبه سوري طي ساليان اخير، ميتوان گفت که اين پديده به عنوان يک جنبش بيان اعتراضات مطرح ميشود. چراکه عواملي نظير نبود امکانات ورزشي و تفريحي، فاصله ميان جوانان و گروههاي مرجع ، تعارضات هويتي و نسلي، ناکارآمدي نهادهاي جامعه پذيري و ... سبب شده است تا اين پديده شکل گيرد و روندهاي آن تشديد شود.
لزوم حفظ باورها براي حفظ همبستگي اجتماعي[4]
همه اقوام بشری باورداشتهای بنیادی مذهبی خود را در مناسک منسجم میکنند. مناسک رفتارهای بسیار رسمیت یافته و قالببندی شدهای هستند که غالباً به ساخت نماد نیاز دارند. برخي مناسک جهت یک تحول طبیعی زندگی بخش یا تحکیم پایبندی جامعه به یک رشته ارزشها و باورداشت برگزار میشود مانند مراسم های مذهبی و مراسم آغاز فصل بهار.
باورداشتها و مناسک برای اعتبار بخشیدن به وضع موجود و حفظ و ثبات اجتماعی کاربرد پیدا کردهاند آن هم به وسیله گردهم آوردن مردم در فواصل منظم و حفظ خطوط ارتباط و همکاری که در واقع آغاز برآوردن سایر نیازهای اجتماعی بشر است. نیازهای اجتماعی یا احساس تعلق و محبت و در سطح بالاتر نیاز به احترام نیازهایی هستند که بر اساس آن انسان برای روابط معنا دار با دیگران تلاش می کند تا به جایگاه مورد قبول اجتماع و گروه برسد و اگر انسان نتواند نیاز به تعلق و محبت و احترام را از طریق رفتار سازنده برآورده کند در این حالت فرد ممکن است برای دست یافتن به سطحی از توجه و احترام به جهت یکپارچگی شخصیت خود دست به اقدام خرابکارانه و نسنجیده بزند.
چهارشنبهسوری که از جشن های ایرنیان بوده و در آخرین شب چهارشنبه سال برگزار می شود ،اولین جشن از مجموعه جشنهای نوروزی است. این جشن در نزد ایرانیان قبل از اسلام در روز خاصی انجام نمی گرفت و معمولا در اواخر زمستان در حالیکه زمین در حال گرم شدن بود و در نتیجه آغاز فصل کشت و کار و فعالیت اجتماعی جامعه آن زمان بود (با توجه به اینکه اغلب مردم در آن زمان کشاورز و دامدار بودند و جامعه شهری گسترش کمتری داشت) انجام می شد. مردم با شروع جشن های نوروزی همزمان با دور شدن رخوت و سستی زمستانی از طبیعت، به غبار روبی منازل و آمادگی برای افزایش ارتباطات اجتماعی می پرداختند و با تحکیم ارتباط و برطرف نمودن کدورت ها آماده حرکت های اجتماعی برای تأمین نیازهای اساسی زیستی(تأمین رفاه)،امنیتی(دفاع در برابر تهاجم)،و اجتماعی(رفع نیازاحساس تعلق و تعهد)خود می شدند. این مناسک که ریشه مذهبی در ایران باستان داشته به نوعی تطهیر مذهبی هم به شمار می رفته است که خود برطرف کننده نیاز به پرستش در مردم بود. هر چند که امروز این آیین کارکرد مذهبی خود را برای ملت مسلمان ایران از دست داده اما کارکرد اجتماعی قوی آن هنوز باقی است چرا که با توجه به زندگی شهری و پر مشغله بودن افراد جامعه و هسته ای شدن خانواده ها و دور شدن افراد فامیل از هم، نیازهای اجتماعی افراد جامعه برای احساس تعلق جمعی و دوست داشتن و دوست داشته شدن و احترام ، به درستی برطرف نمی شود، بنابراین، این مناسک توانسته همچنان فرصت مناسبی را برطرف کردن این نیازها و دوری از دنیای انسانهای پر مشغله فراهم کند و آنها را فراتر از روزمره گی به آرامش و رضایت درونی برساند.
اما اینکه چگونه فرصت مغتنمِ با هم بودن با این همه کارکرد اجتماعی تبدیل به یک چالش مرگبار شده است ممکن است به عوامل زیر باز گردد:
و خلاصه اینکه چهارشنبه سوری که مناسکی برای تحکیم روابط اجتماعی و آغاز فعالیت های اجتماعی و افزایش حس دینداری در مردم به شمار میرفت امروز برخی ریشه های خود مانند افزایش دینداری را از دست داده و برخی مانند تحکیم روابط اجتماعی هم عملا نتیجه مثبت گذشته را در پی ندارد و حلقه های متصل ارتباطی برای رفع نیازهای بشری نیست. شاید تدبیر بلند مدت از جانب مسوولان برای برطرف کردن نیازهای عاطفی و اجتماعی بیشتر مردم و جلوگیری از سود جویی برخی افراد فرصت طلب و جهت دادن به این سنت باستانی عاملی برای رفع چالش کنونی (چهارشنبه سوزی) باشد. در نظر گرفتن مکانهایی از طرف شهرداری در محلات مختلف و برگزاری جشن از طرف مسئولان در این مکانهای ایمن و فروش وسایل کم خطر برای اين جشن یکی از این راه هاست که می تواند هم عاملی برای رفع نیازهای اجتماعی افراد جامعه باشد، هم فرصتی برای ایجاد همدلی و اتحاد در بین مردم وهم رفع مشکلات اقتصادی گروه های کم درآمد جامعه با امکان فروش وسایل جشن در این مکان ها و شاید هزاران فایده دیگر...
مسائل فرهنگي موضوعاتي هستند که نه يک شبه توليد مي شوند و نه يک شبه قابل ترک و رها شدن هستند. پايبندي به سنت ها و رسوم پيشنيان امري است که صحبت درباره تغيير آن حتما با مقاومت هايي در جوامع روبرو خواهد شد وليکن بايد در نظرداشت که چون تمامي اين رسوم براي بهتر کردن زندگي کاربرد داشته اند مورد احترام و پايبندي واقع شده اند. در شرايط کنوني که جامعه ما از انبوه مشکلات رنج مي برند هدايت نيروها و آداب و رسوم به سمتي که منافع همگاني و درنهايت سلامت و رفاه بشر تامين شود چيزي است که هم عقل و هم شرع به آن دستور ميدهد. تمامي آنچه که ما امروز بعنوان سنت و رسم مي شناسيم بعلت درست تشخيص داده شدن آن امر از سوي بزرگان در آن مقطع زماني و مکاني مورد اقبال و پذيرش عمومي قرار گرفتند تا جايي که تخطي از آن در آن جوامع ممکن بود تا حد گناهي نابخشودني نيز قلمداد شود. در جامعه اي مانند کشور ما که مملو از نيروهاي گوناگون است بايد برنامه ريزي به گونه اي باشد که اين نيروها در جهت تعالي و تکامل جامعه هدايت شوند.
انتقال فرهنگ چهارشنبه سوري بدرستي صورت نگرفته است[2]
فرهنگ هميشه از يک نسل به نسل ديگر منتقل مي شود و در موضوع چهارشنبه سوري يک شکاف فرهنگي بين نسل هاي بوضوح قابل مشاهده است. موضوعات فرهنگي در دراز مدت جاي خود را در ميان نسل ها باز مي کند و براي اصلاح آن نسبت به شرايط جديد بايد با صبوري و برنامه پيش رفت و برخورد تند و بدون برنامه سبب زيرزميني شدن و انحراف بيشتر يک موضوع خواهد شد. با رفتارهايي که امروزه در شب چهارشنبه آخر سال مشاهده مي شود بنظر مي رسد که فرهنگ اين جشن بدرستي منتقل نشده است و آنچه که از نياکان ما به ما منتقل شده است را ما نتوانسته ايم بدرستي به فرزندان خود منتقل کنيم. امروزه رسم چهارشنبه سوري از فضاي خانواده خارج شده و بنظر مي رسد با گسترش شبکه هاي اجتماعي ليدرهاي مجازي کنترل آن را بدست گرفته اند. دست هاي پنهاني در کار هستند تا رسم چهارشنبه سوري را منحرف کنند. با توجه به سرعت و گسترش ارتباطاتي که در نتيجه فناوري امروزي حاصل شده است از اين جشن که فرصتي براي ابراز و اعلام وحدت همدلي ايرانيان است تهديدي بزرگ ساخته شده است که هر ساله همگان شاهد بروز رفتارهاي ضدفرهنگي، ضداجتماعي، ضداخلاقي و ... برخي شهروندان ما و در نهايت برخورد پليس را با آنها در پي دارد. جشني که نماد وحدت و همدلي ما ايرانيان است، امروز در انظار بين المللي به صحنه برخورد ميان نيروهاي دولتي و مردم و در نهايت به يک تهديد امنيتي، فرهنگي، اجتماعي و ... تبديل شده است.
رسانه ها فرهنگ سازي کنند[3]
امروزه رسانه ها نقشي بي بديل در شکل دادن به افکار و هدايت جوامع دارند و در اين ميان نقش راديو و تلويزيون از همه مهمتر است اگرچه با تقويت شبکه هاي اينترنتي در کشور رسانه هاي غيررسمي در حال سبقت گيري از راديو و تلويزيون هستند اما هنوز هم راديو و تلويزيون( صداوسيما) در فرهنگ سازي حرف اول را ميزند بنابراين بجاست رسانه ملي با استفاده از نظر جامعه شناسان و خبرگان اين حوزه جايگزين رفتاري مناسبي را براي اين روزها فرهنگ سازي کند تا ضمن جلوگيري از هدررفت هزاران ميليارد ريال از سرمايه ملي، گامي مهم نيز در جهت تقويت همبستگي ملي و نمايش آن به جهانيان برداشته شود.
کلام آخر
قوام و دوام هويت فرهنگي هر جامعهاي بستگيبه انتقالخرده فرهنگ هاي آن جامعه به نسلهاي بعدي دارد. اين امر سببانسجام فرهنگيشده و پويايي نظم اجتماعي را باعث ميگردد. از طرفي ساختار فرهنگي جامعه دارايسهضلع مكمل همديگر هستند که يك بعد آن فرهنگ ملي ماست كه همزاد تاريخ ماست. ضلع ديگر فرهنگ ما، فرهنگ ديني ماست كه البته در تمام ادوار تاريخي، ريشههاي بسياري از عناصر فرهنگي، به دين و مذهب بر ميگردد و نهايتاً بايد از فرهنگ غرب ياد كنيم که تلاشهاي بسياري براي نفوذ به درون فرهنگي ملي و اسلامي ما انجام داده است. در اين اثنا برخوردهاي دوگانه با جشن چهارشنبه سوري به مثابه عاملی هویتساز که میتواند سبب تقویت هویت ایرانی– اسلامی و به تعبیری هویت ملی شود موجب شده است این فرصت هویت ساز ملی و فرهنگی و تقویت کننده زیربنای امنیت عمومی (که در کشورهای غربی به طور مصنوعی و با زحمت فراوان درصدد ساخت چنین برنامه های هویتی هستند) نه تنها از دست برود بلکه تبدیل به نوعی چالش در مسیر برقراری نظم و امنیت عمومی شده و در واقع عامل برهم زننده فرهنگ و هویت ملی به نظر برسد.[4]
پژوهش خبری // مرتضی رکن آبادی