پخش زنده
امروز: -
با توجه به اينکه در توليد خبر و گزارشهاي خبري عوامل انساني متعددي فعاليت دارند، بنابراين نياز به هدايت عوامل خبر و وحدت بخشي به کار موضوع پراهميتي است.
پژوهش خبری صدا وسیما: با توجه به اينکه در توليد خبر و گزارشهاي خبري عوامل انساني متعددي فعاليت دارند، بنابراين نياز به هدايت عوامل خبر و وحدت بخشي به کار موضوع پراهميتي است. هر چند نظرات متفاوتي به ضرورت و اهميت وجود شخصي به عنوان کارگردان در برنامههاي خبري وجود دارد که در پژوهش به آن اشاره ميشود. اما اعتقاد و عدم اعتقاد به وجود کارگردان برای یک برنامه خبری، نافي عدم استفاده از مهارتهای کارگردانی براي شخص خبرنگار نيست. براي توليد خبري فاخر نياز به بسیاری از مهارتهای کارگردانی احساس ميشود که در ادامه با مقايسه ژانر خبر با فيلم و سريال به آن خواهيم پرداخت.
انواع توليدات هنري
در یک تقسیمبندی ساده هنرها را از نظر پدیدآورندگانشان میتوان به هنرهای فردی و جمعی تقسیم کرد. هنرهایی مانند: نقاشی؛ ذاتاً فردی بوده و هنرمند به تنهایی مکنونات ذهنیاش را از ایده به فعل میرساند. در مقابل در تئاتر و موسیقی و سینما و تلویزیون، شکل گروهی را در سازماندهی شاهد هستیم. رماننویس یا نقاش به تنهایی اثر خود را خلق میکند و هدایت و محدوده آن را در کنترل دارد. اما در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی با توجه به پیچیدگی تکنیکی و عملیاتی فرآیند ساخته شدنش، این امر کاری مشکل و خطیر است. هر افزارمند یا تکنسین یا هنرمند نقشی کوتاه یا بلند، مهم یا مختصر در مقطعی از زمان، ایفا میکند و سپس از صحنه خارج میشود، جز کسی که همواره هست و باید باشد تا جوهرة معنایی اثر تبلور یابد و کار به دست او دوام و قوام پیدا کند و او کسی نیست جز کارگردان.
کارگردان در محاصره عوامل تکنیکی و فنی باید با تسلطی خارقالعاده، نه تنها گزینشهایی همچون ملاحظات فرهنگی، اقتصادی و هنری و نحوة کاربرد ابزار فنی و پیگیری مفهوم و درونمایة اثر تا جزییترین و حساسترین موارد را انجام دهد؛ بلکه باید به ابهامات مطرح شدة هر یک از عوامل برنامهساز، پاسخگو باشد. او به مثابه تنها دایرهالمعارف مرجع همه کارکنان این سیستم است. به این ترتیب در مییابیم که حدود وظایف و مسئولیت و فعالیت یک کارگردان خیلی وسیعتر از سایر دستاندرکاران فیلم است و هر کارگردانی نیز سبک ویژة خود را دارد. اما در هر حال مهمترین مشخصه و نقش کارگردان در یک اثر سینمایی یا تلویزیونی را میتوان در یک کلمه خلاصه کرد. "وحدت بخشی". مهمترین مشخصه یا مسئولیت هر کارگردان در یک فیلم، "نقش وحدت بخشی" اوست. وحدت در اینجا بهمنزلهی دید خاص کارگردان است که موجب میشود فیلم بهعنوان کلیتی واحد مشخص گردد. اگر بخواهیم مقایسهای بین کارگردان فیلم و یک رهبر ارکستر داشته باشیم، نکتهی تمایز در این است که یک ارکستر میتواند، بدون وجود رهبر هر قطعهای را اجرا کند. زیرا دفتر نت، خود قادر است، بهعنوان یک راهنما عمل کند. ولی در ساخت یک فیلم، کارگردان خود جایگاه همان دفتر نت را دارد که بدون آن دیگر کار ارکستر امکانپذیر نیست.
انواع کارگردان در سینما و تلویزیون
با توسعه برنامههای تلویزیونی نقش کارگردان نیز گسترش یافته است و لذا واژه کارگردان به تخصصهای مختلفی اتلاق شده است که در اینجا به تفکیک آنها میپردازیم. کارگردان سینما: شخصی است که بلافاصله پس از ورود تهیهکننده و مدیر تولید به پروسه ساخت، انتخاب میشود و در تمام مراحل فیلمسازی تا اکران، حضور فعال و نقش محوری دارد. وی مسئولیت موفقیت یا شکست هنری فیلم را بر عهده دارد.
کارگردان هنری: شخصی متخصص است که مشاور کارگردان بوده و در همه تصمیمات هنری فیلم دخیل است. در ایران چنین نقشی در سینما پیشبینی نشده است و منظور از کارگردان هنری، شخص طراح صحنه است. منظور از طراح صحنه شخصی است که مسئول ارائه و اجرای طرحهای مربوط به دکور و صحنهآرایی و اشیاء موجود در صحنه و گریم و مو و لباس می باشد.
کارگردان تلویزیونی و کارگردان فنی و سوئیچر: کارگردان سینما هیچ ابزاری با خود ندارد اما نیروهای ابزارمند تولید مانند فیلمبردار را رهبری میکند. در سیستم تلویزیون سه شیوه برنامهسازی شامل پرتابل و استودیویی و رپرتاژ (واحد سیار) وجود دارد. در شیوه پرتابل عینا شبیه مکانیسم سینما عمل میشود یعنی شیوه تک دوربین. در دو شیوه دیگر یعنی استودیویی و رپرتاژ (که هر دو چند دوربینه هستند)، کارگردان پشت میز سوئیچ یا همان میز ترکیب یا میکس در اتاق فرمان مینشیند و فرآیند ضبط (و احیاناً ضبط و پخش همزمان) برنامه را کنترل و هدایت میکند.
کارگردانی در خبر
گروههای تولید سینمایی و تلویزیونی بسته به نوع برنامه و سبک کار و بودجه و مضمون، از امکانات بالنسبه کم یا زیادی برخوردار میشوند. مثلاً در یک فیلم مستند حماسی تاریخی، به دلیل سیاهی لشکر فراوان و تعدد نیروهای تولید، کارگردان به چند دستیار هم نیاز دارد. در مستندهای حیات وحش گروه باید در کمترین تعداد ممکن یعنی فیلمبردار و کارگردان باشد تا توجه جانوران محیط را جلب نکند. در برنامههای خبری اوضاع متفاوت است. در اینجا از دو شیوع برنامه سازی شامل پرتابل (برای گزارشهای شهری) و استودیویی (برای پخش زنده در مرکز شبکه یا همان استودیوی پخش خبر)، استفاده میشود. کارگردان پخش خبر که تکلیفش مشخص است. (کارگردان تلویزیونی یا سوئیچر یا کارگردان فنی) اما گروه پرتابل که برای تهیه گزارش به سطح شهر یا غیره میرود شامل گزارشگر و تصویربردار و دستیار تصویر بردار است و کارگردان ندارد. کارشناسان خبره حوزه تلویزیون، علت این امر را عدم نیاز به شخصی با تخصص و کاربری صرفا کارگردانی، آن هم برای برنامهای که ضبط واقعیت محض و مصاحبه است میدانند و این نوع برنامه را فورم لِس نامگذاری کردهاند.(Formless). اما این بدان معنا نیست که همه ساختارهای تولیدی پرتابل خبر، نیاز به کارآیی تکنیک های کارگردانی نداشته باشند. به گمان نگارنده، نگاه این کارشناسان متوجه برنامه های سخت خبر بوده است (Hardnews). اما از دهه 1990 میلادی که خبر در همه ابعاد نظری و تجهیزاتی و ساختار چارت سازمانی و قالبهای برنامهسازی تحول پیدا کرد، محدوده موضوعی خبر هم گسترش یافت و در کنار سخت خبر، نرم خبر هم بوجود آمد.(Soft news) و قالبهای جدیدی به واسطه نرم خبر ایجاد گشت. بعضی از این قالبها مشابه قالبهایی است که در شبکههای تولیدی وجود دارند مانند مستند خبری که همانند دیگر انواع مستند، نیاز به اعمال نقش کارگردان در تولید آنها میباشد. حال چه کارگردان برای یک برنامه خبری قائل باشیم یا نباشیم قدر مسلم اینکه بسیاری از مهارتهای کارگردانی را به ناچار باید در برنامهها اجرا کنیم. اما نقش کارگردان در زمان فقدان کارگردان به چه کسی یا کسانی تفویض میشود؟
پاسخ این سؤال چندان مشکل نیست. نقش کارگردان میان گزارشگر و تصویربردار و تدوینگر به عنوان عوامل اصلی تولید تقسیم میشود. سؤال بعدی اینکه محدوده مانور این عوامل برای استفاده از تکنیکها و مهارتهای کارگردانی(در حالت فورم لس) و یا در سایه حضور کارگردان، تا چه میزان است؟
در یک ارزیابی کلی میتوان با کمی اغماض گفت که در یک قالب خبری، سازندة برنامه، مجاز به استفاده از اغلب تکنیکهای برنامهسازی هست مگر فیلمنامه کامل و بازیگر (که خاص تولیدات داستانی و سینمایی است). به این ترتیب در ساخت برنامههای خبری با طیف وسیعی از امکانات و گزینشها مواجهیم که نگاه نکتهسنج کارگردان در بهترین زمان ممکن آنها را بهکار میبرد. این تکنیک و مهارتها کدامند؟ نقش کارگردان در سه مرحله ساخت برنامه قابل بررسی است:
مراحل تولید فیلم
تولید یک برنامه تلویزیونی اعم از مستند، داستانی، کوتاه یا بلند و غیره،طی سه مرحله انجام میشود که در اینجا به اختصار به شرح آنها میپردازیم:
1) پیش تولید pre –production
2) مرحلهی تصویربرداری shooting – production
3) پس تولید post – production
ساختار در برنامه خبری
جان گریرسن پدر سینمای مستند شناخته میشود. او در تعریف این مقوله میگوید: "فیلم مستند گزارش و تفسیر خلاق واقعیت است." این تعریف قائل به طیفی از برنامه ها میشود که در یک سر این طیف برنامههایی با رویکرد ساختاری ساده قرار دارند و در سوی دیگر آن آثاری که از نظر ساختاری پیچیده و شامل عناصر بیانی متعدد و متنوعی هستند. بر این اساس برنامههای خبری در شمار سادهترین انواع برنامههای مستند شمرده میشوند که در سر این طیف قرار میگیرند. سپس به مستندهای گزارشی میرسیم که اندکی متنوعتر و از نظر ساختار پیچیدهترند و در ادامه به مستندهای غیر ژورنالیستی که در آنها تکنیکها بسیار متنوع و کاربرد آنها به تدریج ظریفتر و دقیقتر و از اصول زیباییشناسی نابتری برخوردارند. استاد ضابطی جهرمی در معرفی عناصر ساختاری یک فیلم چنین میگوید:
"عناصر ساختاری یک فيلم عبارتند از:
الف:آنچه که به شيوههای فيلمبرداری یک نما مربوط میشود) رنگ، نور، ترکيببندی، حرکت درون قاب، قاببندی، زاویه فيلمبرداریt عمق ميدان و... نظایر آنها(
ب:آنچه که به ترتيب نمایش نماها و نحوه پيوند آنها و رابطه بين صداها و نماها مربوط میشود که آن را فنون یا شيوههای تدوین میناميم.
اتحاد این عناصر را که بر پایه موضوع و محتوای یک فيلم یا یک برنامه، ساماندهی و طراحی میشوند، ساختار یا نظام فرمال برنامه میناميم که هدف از طراحی و تنظيم آن انتقال و تأثير بر ذهنيت و نگرش مخاطب نسبت به یک موضوع معين است."[1]
عناصر ساختاری برنامه خبری
در این زمینه اختلاف نظری وجود دارد که ناشی از یک سو تفاهم مربوط به حضور شیوههای نو در نتیجه پیشرفتهای تکنولوژیکی است. نمونه بارز این تحولات در تقسیم خبر به سخت و نرم دیده میشود. سخت خبر واجد تمام ویژگیهایی است که متخصصان سینمایی برای مستندهای خبری قائل هستند:"در یک فيلم مستند خبری هدف اصلي، اطلاعرسانی است. آگاه کردن بيننده به طورسریع) در زمانی کوتاه و موجز( نسبت به وقایعی که در محيط زندگی او و یا در جهان روی داده و یا درحال گذر است. "[2]
عناصر ساختاری سخت خبر: این عناصر اغلب محدود است به: پلاتو، مصاحبه، گفتار متن، تصاویر زنده و آرشیوی. مثلاً در زمینه قالبهای ساخت خبری نمونههایی مثل پکیج و "وویس آور" و ساند بایت" را میتوان نام برد.
هر گزارش خبري از آيتمهاي ذيل تشکيل ميشود:
تا بدین مرحله مشکلی نیست اما در دهه 1990 میلادی با ظهور شبکههای مستقل خبری و ایجاد فضای پخش بیشتر، قالبهای برنامهسازی در خبر نیز تحول یافت و نرم خبر نیز به مجموعه ساختارهای مورد استفاده در خبر تلویزیون افزوده شد. دایرة موضوعی نرم خبر فوقالعاده گستردهتر است و در کنار آن تنوع فنی و تکنیکی ارائه اینگونه برنامهها هم در دستور کار قرار میگیرد. دیگر عناصر بیانی ساده اول طیف مستند جوابگوی القاي مفاهیم در این گونه جدید خبری نیست و لذا بسط تکنیکی را میطلبد. از همینجا برنامههای پیشرفتهتر خبری به ساختار پیچیدهتری در طیف مستند نزدیک میشوند که از آن به مستند گزارشی یاد میشود.
عناصر ساختاری نرم خبر: "در یک فيلم مستند گزارشی جنبه دریافت اطلاعات وشناخت مفاهیم از طرف مخاطب نسبت به یک پدیده یا یک رویداد خاص، ابعاد نسبتاً عميقتر،گستردهتر و نسبت به فيلم خبری)اغلب( در زمان طولانیتری صورت میگيرد. در یک گزارش مستند تلویزیونی فرصت بيشتری برای توجه به تکنيکهای مختلف مستندسازی، تصویربرداری، تدوین، صدا، تحقيق و تهيه متن وجود دارد، چون فرصت و یا وقت بيشتری در اختيار است. بنابراین تکنيکهای ساخت در گزارش قاعدتاً دقيقتر و حتی متنوعترند. مثلاً از وجود گزارشگر، نقشه، گرافيک، عنوانبندی، شبيهسازی، انيميشن، مدل و یا ماکت، عکس، فيلم آرشيوی، مصاحبه و حتی بازسازی نيز میتوان در فيلمهای مستند گزارشی استفاده کرد، به اضافه اینکه موسيقی نيز میتواند در آن به کار آید."[3]
مرحله پیش تولید
در برنامههای خبری پیش تولید عمدتاً وشامل سوژهیابی و پژوهش میشود. در پژوهشی با عنوان "سوژهیابی در خبر" به تفصیل به امر سوژهیابی و انواع پژوهش پرداخته شده است که در اینجا از ذکر آن خودداری میشود و فقط مراحل کار را مرور میکنیم. در یک تقسیمبندی کلی سوژهها را شامل سخت خبر و نرم خبر دانستیم. صرف نظر از اینکه به عنوان گزارشگر کدام یک را مد نظر قرار داده باشیم، دو مرحله پژوهش پیش رو داریم که شامل پیش تحقیق و تحقیق میباشند.
1) پيش تحقيق
در مرحله پيش تحقيق (تحقيق پايه) سوژهاي را با استفاده از روشهاي سهگانه تحقيق مييابيم و زاويه نگاه مناسب را پيدا ميکنيم. در اين مرحله تفاوتي بين سخت خبر و نرم خبر وجود ندارد. نتيجه اين امر طرحي است که در حد يک برگه تنظيم شده و به سردبير جهت تاييد و دستور ساخت ارائه ميشود.
2) مرحله تحقيق اصلي
از اين مرحله به بعد مسير پژوهش و ساخت نرم خبر و سخت خبر از يکديگر جدا ميشوند. سخت خبرها اغلب زمان پخش کوتاهي دارند اصطلاحاً به سرعت بيات ميشوند. آنها را از نظر تحقيق و تامل در جمعآوري اطلاعات به دو نوع الف– پيش از وقوع بـ پس از وقوع ميتوان تقسيم کرد. وقايعي مانند سفر استاني رئيسجمهور از نوع اول است. يعني گزارشگر خبرگزاری صداوسیمای استان مربوطه، تا قبل از پياده شدن رئيسجمهور از پلکان هواپیما ميتواند ورود وي را به عنوان اتفاقی که رخ خواهد داد، گزارش کند. اين نوع گزارشها نياز اندکي به پژوهش کتابخانهاي دارند. نوع دوم گزارشها و اخباري را گويند که عموماً شامل حوادث غيرقابل پيشبيني است مثل برخورد دو قطار. محصولات خبري از اين نوع عموماً نيازي به پژوهش کتابخانهاي ندارند و تحقيق ميداني رکن اصلي جمعآوري اطلاعات در آنهاست. اين تحقيق ميداني هم در سر صحنه تصويربرداري انجام ميشود. تحقيق سخت خبر بر مشهودات و عينيات استوار است و وقت گير و هزينه بر و مفصل نيست.
تحقيق نرم خبر
نرم خبرها طيف وسيعي از موضوعات را شامل ميشوند که مواد خام آنها علاوه براسناد روشن و مشهود و عيني دارای ابهاماتی نیز هست یعنی زواياي پنهان و نهفتهاي دارند که به مدد تحقيق و جستجوي مداوم و پيگير بايد روشن شود. در آنها تجزيه و تحليل، موشکافي، آسيبشناسي و بررسيهاي کارشناسي و چرايي و چگونگي موضوعات و رويدادها جايگاه عمدهاي دارند. سوژه نرم خبر کمابيش روندي شبيه به يک تحقيق دانشگاهي را طي ميکند.
1) فرضيه
2) سؤالات تحقيق
در اين جا فرضيهاي بر پايه ایده حاصل از سوژه، مشخص ميشود و سؤالات تحقيق به گونهاي انتخاب ميشوند که پاسخ به آنها ما را به نتيجهگيريای برساند که فرضیه را ثابت کند يا حتي آن را مردود شمرد. براي تحقیق و پژوهش برنامه، شيوههاي کتابخانهاي، ميداني و تجربي بيشترين نقش را ايفا ميکنند.
انواع نرم خبر از نظر مصداق
نرمخبرها را از نظر مصداقي بودن يا نبودن ميتوان به دو نوع عيني و معنايي تقسيم کرد. در نمونه عيني فرايندها از تضارب آراء و چالش ديدگاهها و نتيجهگيري از آنها حاصل ميشود اما سوژههاي معنايي راهي دشوارتر در پيش دارند. اينگونه موضوعات نمونه عيني ندارند، حالت مفهومي و معنوي دارند مانند کسب روزي حلال یا خیرخواهی عمومی و انسان دوستی. در اينجا بيان موضوع با روشهاي فوق کارآيي لازم را ندارد و در صورت اصرار بر آن، نتيجه شعارگونه و بيتاثير خواهد بود. به اين خاطر در اينجا علاوه بر تحقيق پايه و تحقيق اصلي به تحقيق مصداقي هم نيازمنديم. يعني بايد ابتدا مصداقي مناسب براي اين مفهوم و معنا بيابيم و آن را محمل اين مفاهيم قرار دهيم. مثلاً برای تم خیرخواهی(تم را معمولاً در یک کلمه بیان میکنند) چنین محملی در پژوهش میدانی حاصل میشود: "شخصي حقيقي که مرتب به مراکز نگهداري کودکان معلول سرکشي ميکند و براي آنها پوشاک مناسب تهيه ميکند و هداياي اميدبخش ميبرد و اين در حالي است که همسرش در بستر بيماري است و بايد رنج نگهداري از او را نيز بر خود هموار کند."
نحوه نگارش
اغلب از واژه سناريو براي نگارش متن نهايي فراوردههاي خبري بالاخص گزارش، نام برده ميشود. واژهاي نامانوس پيچيده و از منشاء غيرخبري که در وهله اول پيش از آنکه مفيد واقع شود، مغلطهآمیز و ابهامآور است. واژه سناريو (scenario) در زبان فرانسه به معني طرح ريزي نمايش است. معادل فارسي آن کلمه فيلمنامه است که چنين تعريف شده است: " فيلمنامه متني است فني که قابل تصويري شدن باشد و اين قابليت در محدوده امکانات سينما قابل ارائه باشد". معادل اين واژه در سينماي هاليوود screen play است. سناريو داستاني، به صورت صحنه به صحنه بيان ميشود به گونهاي که تمام تمهيدات پیشبینی شده در آن راهگشاي کارگردان براي ساخت فيلم باشد. سناريو در سينما و برنامههاي نمايشي تلويزيوني عمدتاً متکي بر حرکت و رویداد(عمل) و تا حدي ديالوگ است. در اين متن عناصر و عوامل درامپردازي نظير تعليق، کشمکش، نقاط اوج و فرود و گرهافکني و گرهگشايي و نقاط عطف اول و دوم و غيره جايگاهي ويژه و تعيينکننده دارند.
در عرصه خبر معني سناريو چندان قرابتي با تعريف فوق ندارد. در عرصه خبر، واژه سناريو مفهومي کلي و دارای شان ترتيبي است. از اين ديدگاه سناريو در خبر عبارت است از "متن يکپارچهاي که در گزارشهاي نرم خبر، يک يا چند موضوع مرتبط در روند آن مورد بررسي قرار ميگيرند." در تعريفي ديگر سناريو در خبر مبتني بر چينش خاص و منطقي مطالب گزارش است. اين موضوعات را سناريو "سه سکانسی "اين چنين گردهم ميآورد:
1) سکانس مقدمه و طرح موضوع
در اين قسمت بايد فرضيه یا همان مقصود و موضوع اصلي و روایت کلی بدون ابهام بيان شود.
2) سکانس بررسي موضوع گزارش
محورهاي مختلف موضوعي در اثبات فرضيه يا هدف برنامه يک به يک معرفي و مورد کنکاش و بررسي قرار می گيرند اما با ايجاد پيوستگي و تداوم اجزا بلافاصل. اينکه به صورت يکپارچه و بدون وقفه به دنبال هم بيايند. از جمله راههاي رسيدن به اين هدف، الگوي علت و معلولي یا کنش و واکنش است. در این الگو اگر فرضا سؤالی مطرح میشود بلافاصله در ادامه برنامه، سند پاسخگو ارائه میگردد. در ارتباط تصاویر با هم و ارتباط تصاویر و اصوات، این الگو کاربرد اساسی دارد. مثلا مسئولی در شهرداری میگوید: ما اجازه نمیدهیم که زبالههای بیمارستانی در این محل تخلیه شود. تصویر این ساند بایت، کات میشود به کامیون زبالهکش که در حال تخلیه زباله های خطرناک بیمارستانی در محل مورد نظراست. در مثالی دیگر ماشه تفنگی در نمای اینسرت چکانده میشود و تصویر برش میخورد به پرندهای که روی زمین میافتد. ارتباط این دو نما نه فیزیکی و جغرافیایی و حرکتی بلکه معنایی و ذهنی است.
3) سکانس جمع بندي يا نتيجه گيري
در اين قسمت بار ديگر فرضيه برنامه يادآوري شده و استنادات مطرح شده در فصل دوم مورد استدلال نهايي قرار ميگيرد و نتيجه گيري حاصل میشود. در صورت عدم حصول یا عدم وجود نتيجه، کار با جمع بندي پايان مييابد.
لازم به توضيح است که جايگاه سناريو در خبر با سبکهاي خبرنويسي مشابه نيست. اين شبهه از آنجا تقويت ميشود که دريابيم يکي از سبکهاي خبرنويسي، سبک سناريويي ناميده ميشود. در تفاوت اين دو يعني سناريو و سبک در خبر، به همين نکته بسنده ميشود که بدانيم سناريو چارچوب کلي براي پرورش مفاهيم و خط مسير اطلاعات و استدلالات و استنادات و سير تداوم منطقي همه گزارش است. (نه فقط گفتار متن آن) در سناريوي خبري موضوع، تعيين هدف و فرضيه، مقدمه، فصول يا سکانسها و محورها يا صحنهها و نماها يا جملهها و نتيجهگيري و منابع صوتي و تصويري و ريتم زماني و مفهومي آيتمها، نحوه و تکنيک شروع گزارش، فراز و فرود کلي موضوع (يا فراز و فرود هر مقطع از گزارش) همه و همه در عين واقعگرايي و عینیت عرضه ميشوند.
سناريو در انواع گزارش
1) گزارش سخت خبر:
اين گزارشها چارچوب مشخص و نسبتاً سادهای دارند. به اين دليل معمولاً نيازي به نگارش سناريو نيست (اگرچه استفاده از سبک خبرنويسي مناسب به قوت خود باقي است). گزارشگر روند کليشه شده برنامه را در پيش ميگيرد و سر فصل سناريو را بدون نياز به مکتوب کردنش رعايت ميکند. حتي دکوپاژ صحنهها نيز در سخت خبرها از روندي يکسان پيروي ميکند. مثلاً در گزارشي از يک کارخانه سيمان، الگوي تدوینی کار، ريتم نزديک شونده است که از نماي دور آغاز شده و به ترتيب با نماهاي نزديکتر به بخشهاي مختلف کارخانه ميرسد. همانطور که در توضیحات پیشین آمد یک دسته از این موضوعات قابل پیشبینی هستند که تحقیق آن مختصر و شامل کتابخانهای و میدانی است که البته میدانی آن در سر صحنه تصویربرداری انجام میشود. گروه دوم غیر قابل پیشبینی هستند که تحقیق مختصری دارند که آن هم اغلب به صورت میدانی و در زمان تصویربرداری در فضای رخداد صورت میپذیرد.
2) گزارش نرم خبر
الف) گزارش عيني: اين گزارشها تابع الگوي سه سکانسي نامبرده فوق بوده و به دليل تنوع محورها و ديدگاههاي قابل طرح در برنامه، نگارش سناريو برنامه را ايجاب ميکند.
ب) گزارش معنايي: سوژههای ذهنی در شمار نرم خبرها هستند و چون نمود عینی نداشته و از نوع مفهومی است نیاز به تحقیق پردامنهای در زمینههای: 1ـ نحوه آداپته کردن سوژه مفهومی به جنبه های عینی و 2ـ یافتن مصداق انسانی مناسب دارند. به این ترتیب میتوان گفت که سوژههای ذهنی یا معنایی نیاز به سناریو دارند. اين گونه گزارشها به دليل وجود مصداق عيني که عامل پيش برنده موضوع برنامه است در مواردي نياز به بازسازيهاي کوتاه دارد. در آن صورت در مقاطعي از برنامه، سناريوي برنامة نرم خبر، به ساختار سناريوي درام نزديک ميشود و حرکت و عمل و ديالوگ در آن لحاظ ميگردد. دکوپاژ اين صحنهها حتماً از پيش و بر اساس سناريو و با توجه به موقعيت و امکانات در دسترس، نوشته ميشود.
روشهای نگارش فیلمنامه در خبر
معمولاً دو شیوه برای نگارش فیلمنامه وجود دارد که عبارتند از: روش بینالمللی و روش فرانسویـ ایتالیایی.
۱) روش بینالمللی: در این روش فیلمنامه به سکانسها و صحنههای متوالی تقسیم میشود. در واقع تقطیع فیلمنامه بر اساس صحنه به صحنه است. در ابتدای هر صحنه مشخصات آن شامل: شماره صحنه، مکان، داخلی یا خارجی، روز یا شب بودن ذکر میشود. در دو سطر پایینتر متن رویدادها به زمان حال و بهطور پیوسته ارائه میشود. دیالوگها به صورت نقل قول مستقیم و با فاصله دو سطر پایینتر از متن رویداد، از سر سطر آغاز میشود. گاه بهحالت کاراکتر بهصورت مختصر در پرانتز اشاره میشود. مثلاً: مضطرب، آهسته، هراسناک و غیره. این شیوه نگارش را میتوان تک ستونی نام نهاد.
روش بینالمللی شیوهای رایج در نگارش فیلمنامه در جهان است و در حال حاضر درصد بالایی از فیلمنامهها در همه سیستم های فیلمسازی بدین صورت تنظیم می شوند.
1) روز ـ خارجي ـ يکي از روستاهاي قزوين
ظهر يک روز پائيزي، چوپان قزويني در گوشهاي آرام نشسته بود و براي پانزده گوسفندش ني ميزد که يک کاميون از راه رسيد. چهار مرد از کاميون پياده شدند و به طرف مرد چوپان رفتند و بعد از سلام و احوالپرسي گرم، خود را معرفي کردند:
ما فيلمساز هستيم و براي يکي از فيلمهاي خود ميخواهيم از شما استفاده کنيم. مرد چوپان خوشحال شد و پيشنهاد آنها را پذيرفت: اي بابا ما که قابل نيستيم ارباب هر چه امر بفرماييد در خدمتتان هستيم.
کارگردان، ماجراي فيلم را اينگونه براي چوپان تعريف کرد:
شما مشغول نيزدن هستيد که چند نفر از راه ميرسند، گوسفندهايتان را به زور سوار کاميون ميکنند و فراري ميشوند. آن وقت شما بايد دنبال کاميون بدويد و فرياد بزنيد: آي دزد، آي دزد.
چهار مرد رفتند که صحنه را آماده کنند. دوربين را در محل مناسب کار گذاشتند. گوسفندها را يک جا جمع کردند. همه چيز فراهم شد: نور، صدا، دوربين، حرکت...
مرد چوپان شروع کرد به نيزدن. مردان فيلمساز، سوار بر کاميون از راه رسيدند. با چوپان درگير شدند و گوسفندهايش را به زور سوار کاميون کردند و پا به فرار گذاشتند. چوپان هم شروع کرد به دويدن دنبال کاميون آيدزد آيدزد. کاميون به سرعت دور ميشد ومرد روستايي همچنان فرياد ميزد.
چوپان از نفس افتاد و نشست روي زمين، اما مردان کاميون سوار با پانزده گوسفند فرار کردند. چند دقيقه ای گذشت اما خبری از گروه فيلمسازی نشد. چوپان که به ماجرا مشکوک شده بود به سرعت به محل استقرار دوربين فيلمبرداری برگشت اما در آنجا نيز اثری از افراد فيلمساز و تجهيزاتشان نيافت. چوپان ساده دل تازه متوجه شد چهار مرد گوسفندهايش را واقعاً دزديده اند و تمام ماجراي فيلمسازي دروغ بوده است.
2) روز ـ داخلي ـ اداره آگاهي قزوين
مرد چوپان پس از پيبردن به نقشه شوم چهار مرد کاميون سوار، بلافاصله به اداره آگاهي قزوين رفت و ماموران را در جريان قرار داد: من گفتم عکسم را تلويزيون پخش ميکند مادر بچهها ميبيند خوشحال ميشود تازه کمکي هم به آن بندگان خدا کردهام اما نميدانستم که آنها چه آب زيرکاه هايي هستند. پس از طرح اين شکايت کارآگاهان آگاهي قزوين، تحقيقات خود را براي شناسايي و دستگيري چهار فيلمساز آغاز کردند که اين بررسيها همچنان ادامه دارد.
2) روش فرانسوی– ایتالیایی: برخلاف روش بینالمللی، در اینجا عبارات و سطرها در هم ادغام نمی شوند. بلکه با رسم یک خط عمودی، صفحه به دو قسمت تقسیم میشود. قسمت راست مختص تصویر و تمهیدات مربوط به آن است و قسمت چپ به ویژگی های صوتی و انواع صداهای آن صحنه اختصاص دارد.
در قسمت تصویر، اولین عبارات شامل: شماره صحنه، مکان، داخلی یا خارجی و روز یا شب میباشد. جمله بعدی باید از سر سطر آغاز شود و شامل اکشن و توصیف حرکات و اعمال بازیگران و توضیحات مربوط بهآن صحنه میباشد.
در سمت چپ علاوه بر دیالوگ جلوههای صوتی و موسیقی و آمبیانس قید میشود. گاه توصیف مختصری از نحوه و کیفیت صدا نیز می آید. مثلا صدای پچپچ زن و مرد از اعماق فضا همراه با باد اما نه قابل درک. صدای انفجار در خیابان از فاصله دور.
روش فرانسوی– ایتالیایی در نویسندگی برای تلویزیون زیاد مورد استفاده قرار می گیرد و در حال حاضر اغلب برنامههای تلویزیونی بالاخص برنامههای غیرنمایشی از این شیوه پیروی میکنند. یکی از مهمترین دلایل این امر آن است که در مقابل هر تصویری، صدای آن قرار میگیرد و همزمانسازی آنها بهسهولت قابل اجرا است. برای مثال در مستندهای گفتار محور، بهراحتی میتوان معادل تصویری هر جزء کلام را جستجو و در مقابلش در قسمت تصویر گنجاند. به این روش دو ستونی هم میگویند.
فیلمنامه از ارکان یک نرم خبر است و نگارش آن تابع قواعدی به شرح زیر می باشد:
1) نویسنده باید بداند که برنامه می تواند یکی از سه مضمون اطلاع رسان، احساسی یا تحلیلی باشد.
2) هدف و درونمایه کاملاً مشخص باشد.
3) بیان موضوع ساده و رسا باشد.
4) با توجه به تدوین به نوشتن فیلمنامه بپردازد.
5) سیر روایت روان و شفاف و بدون پیچیدگی و ابهام باشد.
6) نکات و نقاط تأکید و مقاطع کلیدی موضوع برنامه در متن نوشته شود.
7) از کاربرد لغات و اصطلاحات غامض یا علمی و نامانوس که درک مفهوم را مشکل میسازد خودداری شود.
8) فیلمنامه بدون تحقیق ارزش نوشتن ندارد.
9) فیلمنامه بدون در نظر گرفتن مخاطب، ارزش برنامهسازی مطلوب ندارد.
در نمونه زیر، سناریو یا فیلمنامه، خرد شده است. (فیلمنامه دکوپاژ شده)عملی که به دکوپاژ معروف است (تقطیع صحنه فیلمنامه به نماهای مجزا و مستقل) این کار از وظایف کارگردان است و همانطور که قبلاً گفته شد در برنامههای سخت خبر بجای آن از برگه ای حاوی شات لیست نماها استفاده میشود.
در نمونه فوق گفتار همواره تصویر را همراهی میکند اما هرگز آن را توصیف نمیکند بلکه مکمل تصویر است. در مدل دو ستونی سطر به سطر تصویر و صدا در مقابل هم ذکر میشوند. فیلمنامه به مقاطع کوچکتر یعنی نما تقسیم شده و با عدد مشخص گردیده است. استفاده از نقطه چین (...) به منظور کوتاه کردن دیالوگ و گفتار متن طولانی آمده است و فقط شروع و پایان کلام قید شده است. میتوان در هر ستون اطلاعاتی اضافی را هم متناسب با تصویری یا صوتی بودن آن اطلاعات گنجاند.
-----------------
پژوهش خبری // گروه رسانه