مذاکرات هسته ای امریکا با عربستان، لیبی دوم در راه است!
امریکا به خوبی می داند که رژیم عربستان صلاحیت داشتن برنامه هسته ای را ندارد اما با آغاز مذاکرات با این کشور، درصدد خارج کردن رقبا و مدیریت این برنامه و برچیدن آن در زمان مناسب است.
چندی است که رسانه ها از برنامه هسته ای عربستان و هدف این کشور برای غنی سازی اورانیوم و تولید سوخت هسته ای سخن می گویند و هم زمان خبرهایی از مذاکرات امریکا و عربستان در زمینه همکاری های هسته ای منتشر می شود.
منابع خبری اعلام کرده اند که قرار است جمعه آینده مقام های امریکایی به سرپرستی "ریک پری" وزیر انرژی امریکا با سعودی ها در باره احداث نیروگاههای هسته ای در عربستان و همکاری هسته ای گفتگو کنند. این منابع اعلام کردند که هدف آمریکا از این مذاکرات، امضای قرارداد چند میلیارد دلاری است تا شرکت های آمریکایی از این طریق سود ببرند.
هم زمان با انتشار این خبرها، نگرانی هایی از سوی برخی مطبوعات امریکایی از جمله نیویورک تایمز مطرح شده است که اگر امریکا برنامه هسته ای عربستان را به درستی مدیریت نکند ممکن است این کشور پس از اسرائیل به یک قدرت دیگر هسته ای در خاورمیانه پرتنش تبدیل شود. چرا که نشانه هایی وجود دارد که که سعودی ها قصد دارند تا گزینه ساخت سلاح هسته ای را دنبال نمایند. در میان این نگرانی ها حتی رسانه ها با اشاره به تاجر پیشه بودن ترامپ، از احتمال تن دادن او به خواسته های سعودی ها در زمینه هسته ای شدن و غنی سازی اورانیوم سخن می گویند.
اما به نظر می رسد عجله امریکا برای وارد مذاکره شدن با عربستان در زمینه برنامه هسته ای این کشور، برخلاف نگرانی هایی که مطرح می شود انگیزه های دیگری دارد. در حال حاضر کشورهای مختلفی هستند که توانمندی ساخت نیروگاههای هسته ای را دارند که می توان در این خصوص از چین، روسیه و آلمان و فرانسه نام برد و از سویی محمدبن سلمان که سودای قدرت در سردارد برنامه اقتصادی 2030 را مطرح کرده است و در ظاهر یکی از اهداف این برنامه دور شدن از اتکا به نفت و متنوع سازی بهره برداری از انرژی است. در چنین شرایطی یکی از انگیزه های دولت تاجر پیشه ترامپ، استفاده از فرصت و کنار زدن رقبا و به دست آوردن میلیاردها دلار از سرمایه های عربستان است. هدف دوم امریکا از ورود به مذاکره با عربستان در خصوص برنامه هسته ای این کشور، کنترل ومدیریت این برنامه بر اساس قوانین منع تسلیحات هسته ای خود است.
امریکا به خوبی می داند که رژیم عربستان رژیمی غیردموکراتیک است که با مشکلات ساختاری و اداری روبروست و علاوه بر جنگ قدرت و بی ثباتی در هرم قدرت، در داخل نیز مشروعیت لازم را ندارد و هر آن ممکن است به سرنوشت رژیم پهلوی دچار شود ویا اگر به هر دلیلی مناسبات سعودی ها با امریکا تغییر یابد هسته ای شدن آن به ضرر منافع امریکا خواهد بود.
از سویی عملکرد این کشور در تهاجم نظامی به یمن و استفاده از تمامی ظرفیت های نظامی و حتی تسلیحات ممنوعه علیه مردم یمن ومبادرت به جنایات جنگی، نشان داد که این کشور حتی اگر سلاح هسته ای در اختیار داشت احتمال استفاده از آن می رفت بنابر این چگونه ممکن است که امریکایی ها به چنین رژیمی اجازه دهند که در مسیری حرت کند که برآیند آن می تواند تولید سلاح هسته ای باشد.
البته در این موضوع باید به مخالفت رژیم صهیونیستی با هسته ای شدن عربستان نیز اشاره کرد چرا که صهیونیست ها نیز به خوبی می دانند که رژیم سعودی با تهدیدهایی روبروست که آینده وجودی آن را نامعلوم کرده است بنابر این حتی در صورت ائتلاف صهیونیست ها با سعودی ها، اسراییل این اعتماد را ندارد که عربستان هسته ای شود.
اما هدف سوم امریکا از ورود به مذاکرات هسته ای با عربستان را می توان بر اساس الگوی رفتار دولت های امریکا با برنامه هسته ای ایران مقایسه کرد. در دوره ریاست جمهوری اوباما، امریکا برجام را پذیرفت اما پس از به قدرت رسیدن ترامپ، او وعده داد که توافق هسته ای را پاره خواهد کرد و هر روز او در مسیر نابودی این پیمان گام بر می دارد بنابر این ممکن است اکنون ترامپ با سعودی ها قرارداد هسته ای امضا نماید اما معلوم نیست که دولت بعدی به این قرار داد پایبند باشد.
هدف چهارم امریکا از وارد شدن به مذاکرات هسته ای با عربستان را می توان در چارچوب مدیریت این برنامه و برچیدن آن در زمان مقتضی شبیه الگوی برنامه هسته ای لیبی تحلیل کرد. در حال حاضر عربستان با اتهام سنگینی چون مشارکت در حملات تروریستی 11 سپتامبر و طرح این پرونده در دادگاههای امریکا روبروست و چه بسا در آینده و تغییرات احتمالی در عربستان، امریکا بار دیگر با باز کردن این پرونده، برنامه هسته ای عربستان را تهدیدی برای جهان خواهد شمرد و برچیدن آن را خواستار خواهد شد. این اتفاق دقیقا شبیه رفتاری خواهد بود که امریکا با برنامه هسته ای لیبی انجام داد.
امریکا پس از اینکه هواپیمای پان امریکن با 259 سرنشین در 21 دسامبر 1988 در آسمان اسکاتلند منفجرشد پرونده لاکربی را علیه دولت لیبی گشود و این کشور را به بهانه دست داشتن در این انفجار تحت تحریم های شدید از جمله ممنوعیت در حوزه نفت، و پس از آن هم قذافی را تحت فشار قرار داد که فعالیت های هسته ای خود را تعطیل نماید و به هرگونه برنامه هسته ای خود اعم از تحقیق و توسعه وتولید پایان داده و تاسیسات هسته ای خود را منهدم و تجهزات هسته ای خود را به امریکا منتقل نماید و اکنون تجهیزات هسته ای لیبی در یکی از موزه های امریکا در معرض دید عموم قرار گرفته است.
------------------------------------------------
رضا محمدمراد