تحلیل پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ:
ناکامی اقدامات آمریکا برای براندازی در ایران
اغتشاشات اخیر در ایران به سرعت به پایان رسید و ثابت کرد که سیاست خارجی آمریکا برای براندازی حکومتها بی فایده است، آن هم زمانی که کشور توانمندی مانند ایران را هدف قرار میدهد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما، پایگاه اینترنتی گلوبال ریسرچ در مطلبي تحليلي نوشت: در پایان دسامبر ۲۰۱۷، رسانههای غربی اعتراضات «گسترده» در ایران را گزارش دادند.
پایگاه اینترنتی پلیتیکو در مقالهای با عنوان «چرا اعتراضات ایرانیها خاموش نخواهد شد» تلاش کرد روایت غرب را از اعتراضات منعکس کند که اين اغتشاشات را ادامه دار مي پنداشتند. با این حال پلیتیکو این مقاله را در هفتم ژانویه ۲۰۱۸ منتشر کرد در حالی که این اعتراضات تا آن زمان خاموش شده بود.
اعتراضات مردمي يا اغتشاشاتي با سازماندهي غرب؟
این تنها مقالهای نبود که روزها و حتی هفتهها پس از پایان یافتن این اعتراضات منتشر شد و این نشان میدهد رسانههای غربی خود را برای هفتهها و حتی ماهها تبلیغات آماده کرده بودند تا شعله ناآرامی را در ایران دامن بزنند. آن طور که در نشریات آمریکایی مشخص است با وجود آمادگیهایی که طی سالها در حال انجام بوده است و شامل ایجاد جبههها و گروههای شبه نظامی مخالف در داخل و خارج از مرزهای ایران بود و همچنین با وجود محاصره ایران با پایگاههای نظامی آمریکایی در سوریه و شمال عراق به بهانه مبارزه با دولت اسلامی (تروریستهای تکفیری وهابی داعش)، این اعتراضات در ایران به سرعت مسیر خود را طی کرد و به پایان رسید.
اگر اکثریت ایرانیها واقعا به علت نارضایتیهای گسترده اقتصادی و سیاسی به خیابانها ریخته بودند و از آنجایی که هیچ کدام از این نارضایتیها هنوز رفع نشده است، بعید بود که این اعتراضات به این سرعت و با حداقل استفاده از زور از سوی دولت ایران خاموش شده باشد. با این حال، اگر این اعتراضات را غرب سازماندهی کرده باشد و جنبشهای غیرقانونی و غیرمردمی در داخل و خارج از ایران آن را هدایت کرده باشند، پایان یافتن این اعتراضات «گسترده» ظرف مدت چند روز نه فقط محتمل بلکه اجتناب ناپذیر است.
تلاش بي فايده دولت هاي مختلف آمريکا براي سرنگوني جمهوري اسلامي
تلاش ها برای سرنگونی ایران به بیش از یک دهه پیش بازمی گردد و فراتر از چند دولت در آمریکا بوده است -چه جمهوری خواه و چه دموکرات- از جمله دولت کنونی ترامپ و رئیس جمهور پیش از وی، باراک اوباما. آمریکا تا سال ۲۰۱۱ یک جنگ نیابتی را در خاورمیانه و شمال آفریقا پیگیری میکرد. در اصل، ابتدا حکومت لیبی سرنگون شد و سپس از آن به عنوان سکوی پرشی برای تهاجم نیروهای نیابتی به سوریه استفاده شد. با علم به این که سوریه، لبنان و عراق برای راهبرد دفاع ملی ایران برای جلوگیری از محاصره آمریکا و تحت کنترل داشتن متحدان منطقهای واشنگتن به خصوص در خلیج فارس اهمیت دارد، برنامه ایجاد بی ثباتی در کل منطقه برای آن طراحی شد تا ایرانیها را وادار به مداخله پرهزینه کند.
نیروهای ایرانی نيز با توجه به تحريم هاي آمريکا و متحدان غربي آن به سوریه و عراق کمکهای گستردهای کردند به علاوه، آمریکا نیروهای خود را در شماری از کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله قطر و بحرین حفظ کرده است و از زمان تهاجم سال ۲۰۰۳ به عراق تا کنون در این کشور حضور نظامی دارد و همچنین از سال ۲۰۰۱ تا کنون در افغانستان در مرز شرقی ایران نیز حضور نظامی دارد.
معترضان حامي دموکراسي يا تندروهايي از سازمان هاي تروريستي؟
آمریکا اخیرا نیز شرق سوریه را اشغال کرده است و به گروههای شبه نظامی کرد در سوریه و شمال عراق کمکهای گستردهای کرده است. آمریکا همچنین از تروریستهای بلوچ در جنوب غرب پاکستان و غرب افغانستان حمایت سیاسی و مخفی کرده است. روشن است که آمریکا سال ها تلاش کرده است با نیروهای خود و همچنین از طریق نیروهای نیابتی اش به محاصره ایران ادامه بدهد. با وجود تلاشهای رسانههای غربی برای ادامه ناآرامی در ایران، این رسانهها به شدت تلاش کردند هویت گروههای سیاسی و شبه نظامی راکه به خیابانها ریخته بودند افشا نکنند. درست مانند لیبی و سوریه که در نهایت مشخص شد «معترضان حامی دموکراسی» تندروهایی از سازمانها تروریستی بودند، بسیاری از کسانی که در اعتراضات ایران نیز شرکت دارند پیشینههای خوبی ندارند.
معترضان در ایران به گروهها و شخصیتهای مخالف متوسل شدند از جمله مجاهدین خلق (گروهک منافقین که با اقدامات تروريستياش بيش از 17 هزار نفر از شهروندان ايراني را شهيد کرده است)، گروهی که وزارت امور خارجه آمریکا در سال ۲۰۱۲ از فهرست سازمانهای تروریستی خارج کرد تا بتواند آشکارا به آنها پول و سلاح بدهد و همچنین رضا پهلوی، پسر شاه مخلوع ایران که اکنون در آمریکا زندگی میکند. بخش اعظم پوشش رسانهای از اعتراضات در ایران در حمایت از مخالفان را منابع رسانهای انجام میدادند که از آمریکا حمایت مالی میشوند از جمله شبکه فارسی زبان صدای آمریکا متعلق به وزارت امور خارجه آمریکا و «مرکز حقوق بشر در ایران» مستقر در نیویورک.
بي ثبات کردن ايران از طريق گروه هاي شبه نظامي
به هر حال هر زمان که آمریکا تلاش میکند از مخالفان و گروههای شبه نظامی برای بی ثبات کردن ایران استفاده کند، تا حدودی اعتبار خود را از دست میدهد. با وجود این حقیقت که ایران به شدت از نظر اقتصادی و نظامی در طی سالها درگیری در سوریه، عراق و یمن تحت فشار بوده است، اعتراضات اخیر در ایران به سرعت مسیر خود را طی کرد و به پایان رسید و این نشان میدهد که این گزینه در سیاست خارجی آمریکا دیگر بی فایده است، آن هم زمانی که کشورهای توانمندی مانند ایران را هدف قرار میدهد. ناتوانی واشنگتن در مقابل تهران به همراه تلاش هایش برای سرنگونی حکومت سوریه و سلطه بر عراق توهم مشروعیت آمریکا را که دهها سال تلاش کرده بود در سیاست خارجی سلطه طلبانه اش به دست بیاورد، تضعیف میکند.
مداخله آشکار واشنگتن در ایران تلاشهای آینده این کشور را برای بی ثبات کردن کشورهای دیگر از آمریکای جنوبی گرفته تا آسیای جنوب شرقی تضعیف میکند. در حالی که آمریکا روسیه را به مداخله در سیاست آمریکا متهم میکند این سوال مطرح میشود که چرا ادعای نفوذ مسکو در انتخابات آمریکا قابل قبول نیست، اما مداخله آمریکا از طریق سازمانهایی مانند بنیاد ملی برای دموکراسی و اداره توسعه بین المللی آمریکا برای نفوذ در انتخابات کشورهای دیگر در سراسر جهان و هدایت احزاب مخالف دیگر از واشنگتن، قابل قبول است؟
تلاشهای نافرجام واشنگتن برای بی ثبات کردن و سرنگونی حکومت ایران سوال برانگیز است. ایران و همچنین کشورهای دیگری که هدف بعدی آمریکا خواهند بود به آسانی این اعتراضات اخیر را بررسی خواهند کرد و در آینده آمادگی بیشتری برای آن خواهند داشت و همانطور که افراد بیشتری از تاکتیکهای مورد استفاده در اقدامات براندازی تحت حمایت آمریکا آگاه میشوند، این تاکتیکها تاثیر خود را بیشتر از دست خواهند داد.