پخش زنده
امروز: -
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما ؛ نيکي هيلي، نماينده آمريکا در سازمان ملل در نشستي که در اينترنشنال هاوس دانشگاه شيکاگو برگزار شده بود، گفت: سازمان ملل بايد در خدمت منافع و ارزش هاي آمريکا باشد و در غير اين صورت، سرمايه و تلاش ما در اين سازمان تلف شده است.
هيلي گفت: تاريخ آمريکا در سازمان ملل ترکيبي از ايده آليسم (آرمان گرايي )و رئاليسم (واقع گرايي )است. هر دو خواست، در ايجاد سازمان ملل نقش آفريني کردند. ايده آل اين بود که سازمان ملل جايگاهي براي همه کشورهاي دنيا باشد تا بدون روي آوردن به جنگ، روي اختلاف هاي خود کار کنند. ولي واقعيت اين بود که سازمان ملل به شکلي طراحي شده بود که بخش عمده اي از قدرت روي گروهي کوچک از کشورها متمرکز شده بود. شوراي امنيت پانزده عضو دارد که پنج عضو آن دائم هستند، آمريکا، انگليس، فرانسه، روسيه و چين. ده عضو ديگر آن نيز هر دو سال يکبار با انتخاباتي که در مجمع عمومي برگزار مي شود، انتخاب مي شوند. پنج عضو دائم شوراي امنيت تنها اعضايي هستند که از قدرت وتو برخوردارند که به آنها امکان متوقف کردن هر قطعنامه اي را مي دهد. از زمان تاسيس، رفتار آمريکا با سازمان ملل بين ايده آليسم و رئاليسم در تغيير بود. برخي دولت ها بيشتر با رويکرد چند جانبه گرايي در سياست خارجي راحت تر بودند و سازمان ملل را به عنوان جايگاهي براي کشورهاي مختلف براي تعيين سياستهاي بين المللي براي نقش آفريني تشويق مي کردند. ديگر دولت هاي آمريکا به دلايلي مناسب به سازمان ملل بدبين بودند و چندان تمايلي به کنترل اين سازمان بر مسائل جهاني نداشتند.
وي ادامه داد: به عنوان نماينده آمريکا، تلاش من تمرکز روي موضوعي ديگر بود، اين که ارزش هاي سازمان ملل را به مردم آمريکا نشان بدهم. براي من بسيار اهميت داشت که مردم آمريکا بدانند سازمان ملل چه مي کند، خواه خوب باشد يا بد؛ از اين رو تلاش کردم از نقش خود به عنوان نماينده استفاده کنم تا حقايق را بيان نمايم. من از اين جايگاه استفاده کردم تا گاه در موقعيت هاي خسته کننده، قدرت آمريکا را نشان بدهم. همچنين تلاش کردم از اين جايگاه براي تامين منافع آمريکا و رقم زدن سود آمريکا استفاده کنم. گاه منافع ما مالي بودند، گاه براساس مسائل امنيتي بودند، گاه براساس ارزش هاي انساني و حقوق بشري بودند؛ آمريکا اکنون بزرگترين تامين کننده مالي سازمان ملل است و اين بدان معنا نيست که هميشه بايد راهمان را بکشيم و برويم، گاه به اين معناست که در ازاي سرمايه گذاري که مي کنيم، چيزي در مقابل آن دريافت کنيم.
هيلي گفت: خواه موضوع تامين غذا و پوشاک آوارگان در سودان جنوبي باشد، واکسيناسيون کودکان در هائيتي يا منزوي کردن رژيمي سرکش در کره شمالي باشد، مشارکت ما در سازمان ملل بايد چيزي که ارزشش را دارد ايجاد کند زيرا اگر در برابر سرمايه گذاري که انجام مي دهيم چيزي دريافت نکنيم، نبايد اصلا بخشي از آن باشيم. از اين روست بسيار ناراحت کننده است که سازمان ملل به مجمعي براي کوبيدن آمريکا تبديل شود و وقتي چنين اتفاقي روي بدهد، زمان و سرمايه اي که تلاشي که صرف کرده ايم هدر رفته است. "جين کوپاترويوت"، اين را سوناي بخار ترکي براي آمريکا توصيف کرده است، کشورهايي که دور هم جمع مي شوند تا بخارشان را بدر کنند. با اين حال هدف از ايجاد سازمان ملل اين نبود. از اين رو ايده آليسم باعث مي شود تا با توجه به مسائلي که پيشتر ذکر شد باعث مي شود با ديگر کشورها به صورتي جمعي براي توليد ارزش براي مردممان، امنيت و اصولمان اقدام کنيم. اين فرصت ها وجود دارند، با کمک هايي که آمريکا انجام مي دهد، در نهادهاي سازمان ملل مانند برنامه جهاني غذا ما توانسته ايم جان دهها ميليون نفر را نجات دهيم، زندگي هايي که قطعا بدون اقدامات هماهنگ شده بين المللي از ميان رفته بودند.
وي ادامه داد:
سازمان ملل نيز از جمله حوزه هايي است در سالي که گذشت براي آمريکا ارزش ايجاد کرده است. ديکتاتوري کيم بخشي عمده از منابع خود را به برنامه هاي موشکي و اتمي که ما را تهديد مي کند، اختصاص داده است در حالي که مردم خود را رها کرده است تا گرسنگي بکشند. بعد از بيست و پنج سال تلاش ناکام دولت هاي هر دو حزب براي رشوه دهي به کره شمالي براي پايان دادن به تلاش هاي هسته اي، ما دريافتيم که بايد مسير هايي را که تامين کننده اين جريان هستند قطع شود. در سالي که گذشت، شوراي امنيت با اجماع به سه قطعنامه رأي داد که به شدت باعث افزايش تحريم ها عليه کره شمالي مي شدند. اين قطعنامه ها باعث قطع همه صادرات کره شمالي مي شدند. نود درصد از تجارت، سي درصد از نفت آنها قطع شد و ما برنامه بسيار دلچسب کارگران خارجي آنها را خاتمه داديم. با رهبري آمريکا، شوراي امنيت تحريم هايي به مراتب شديد تر از هر کشوري ديگر در طول يک نسل عليه کره شمالي تصويب کرد. هيچ مجمع چندجانبه ديگري وجود نداشت که بتواند چنين اتحاد بين المللي را در سطح جهان ايجاد کند. هر چند که کره شمالي هنوز هم برنامه موشکي خود را متوقف نکرده است، مي دانيم که اين تحريم ها تاثيري واقعي داشته اند. پول هاي رژيم براي صرف در آزمايش هاي موشکي بالستيک رفته رفته کمتر مي شود و توان کمتري براي تهديد کشورهاي ديگر دارد.
وي گفت: همينها باعث شده اند تا رژيم کيم در المپيک براي کنترل آسيب در روابط عمومي، دست به سوي کره جنوبي دراز کند. منابع درآمدي آنها در حال خشک شدن است و از اين رو از سر استيصال رهبري خندان را به المپيک مي فرستند که مايه افتخار ملي نيست. مشکلي که در حال حاضر در سازمان ملل وجود دارد اين است که براي هر کره شمالي، بايد اقدام چند جانبه موثر داشته باشيم. ما سوريه را شاهديم که شوراي امنيت سازمان ملل در سايه يک کشور يعني روسيه، ناتوان از محکوم کردن آن در حمله شيميايي و کشتار کودکان است. در اينجاست که ايده آليسم به ديوار رئاليسم برخورد مي کند.
نماينده آمريکا در سازمان ملل گفت: بسياري از کشورهاي سازمان ملل از جمله برخي از کشورهاي قدرتمند هستند که با ارزش هاي ما هم نظر نيستند. آنها در تعهدات ما براي آزادي و مردمسالاري و حقوق بشر اشتراک نظر ندارند. در واقع بايد هم همينطور باشد، اگر قرار باشد با همه در همه چيز همراه باشيم، بايد به خيلي از چيزهاي منفي تن بدهيم. با اين حال، اين نيز نوعي دوراهي بر سر راه مردمسالاري ايجاد مي کند. به عنوان سفير آمريکا، من براي چيزي که مي گويم و کاري که انجام مي دهم در برابر مردم آمريکا پاسخگو هستم. همکاران من در کشورهاي غير دمکراتيک با چنين محدوديتي روبرو نيستند، آنها به دولتي پاسخگو هستند که در برابر مردم خود پاسخگو نيست. تنها اصلي که آنها را هدايت مي کند، قدرت است.
هيلي افزود: آمريکا قرار نيست براي کميته نفوذ خود در دنيا در سازمان ملل باشد بلکه براي بيشينه کردن آن حضور دارد، نوع تلاش ما براي بيشينه کردن نفوذمان در سازمان ملل است که تفاوت ها را ايجاد مي کند. سازمان ملل زماني که با حاکميت قانون و کرامت ذاتي هر انسان هدايت مي شود بهترين عملکرد را دارد. از طرف ديگر مي توان گفت سازمان ملل زماني بهترين عملکرد خود را دارد که آمريکا از هدايت اين سازمان هراسي نداشته باشد. از اين رو ارائه ارزش ها به مردم آمريکا به معني هدايت به نمايندگي از ارزش هاي آمريکاست. اين دقيقا به چه معناست؟ جالب اينکه گاه اين بدين معناست که گاهي نبايد از تنها بودن هراسيد. زماني که ما در محکوم کردن ديکتاتوري کاسترو در کوبا تنها مانديم، منتقدانمان گفتند که ما منزوي شده ايم. اين خيلي بد است ولي من در تنها ماندن براي دفاع از کاري که درست است مشکلي ندارم، با جنگيدن براي صداي بيگناهان در وضعيتي دهشتناک، ما هميشه کار درست را انجام مي دهيم. در واقع بايد بگويم که وظيفه من انجام چنين کاري است.
وي گفت: مثالي ديگر بزنم، سالهاست که سازمان ملل هر ماه نشستي با عنوان بحث درباره خاورميانه برگزار مي کند. اين عنوان ممکن است باعث شود فکر کنيد همه مسائل بغرنجي که در خاورميانه وجود دارد در برنامه کاري قرار دارد. ممکن است چنين فکري بکنيد ولي اشتباه کرده ايد. هر ماه، شوراي امنيت نشستي را برگزار و درباره يک مساله بحث مي کند: منازعه اسرائيل و فلسطين! من اين نشست را نشستي براي محکوم کردن اسرائيل مي نامم. دهها سال است که اين نشست هر ماهه برگزار مي شود و اين تا زماني که من وارد سازمان ملل شدم ادامه داشت. حال اگر چه موضوع اسرائيل و فلسطين موضوعي مهم به شمار مي آيد ولي تنها موضوع مهم مطرح در منطقه نيست. از اين رو تصميم گرفتم اين نشست ها را به چالش بکشيم.
وي مدعي شد: تصميم گرفتيم درباره مسائل مهم ديگر در خاورميانه صحبت کنيم، مسائلي مانند نقض حقوق بشر در ايران، حمايت اين کشور از تروريسم، يا تسليحات غير قانوني حزب الله در لبنان، يا نيم ميليون کشته و پنج ميليون آواره اي که از سوريه آمده اند، يا تهديدي که همچنان از سوي داعش وجود دارد، يا بحران انساني که در يمن وجود دارد.
هيلي گفت: به ما گفته شد که نمي توانيد چنين کاري را انجام دهيد، نمي توانيم درباره چنين موضوعاتي در نشست صحبت کنيم ولي بهرحال ما اين کار را انجام داديم. در ابتدا تنها بوديم ولي برخي کشورهاي ديگر نيز اندک اندک ديگر مسائل خاورميانه را طرح کردند و خيلي زود شروع به تغيير فرهنگ جاري در سازمان ملل کرديم که به صورتي بد در خدمت مردم آمريکا بود. هنوز کارهاي زيادي هستند که بايد انجام گيرد، با اين حال ما ديدگاه متعارف را که شوراي امنيت هر ماه بايد وقت خود را براي تخطئه بهترين متحد آمريکا در خاورميانه تلف کند، تغيير داديم. تلاش کرديم فرهنگ جاري در سازمان ملل را به اشکال ديگري نيز تغيير دهيم. ما در عين تلاش براي حفظ ماموريت هاي صلح باني، روي موثر بودن و کارآمدي اين ماموريت ها تاکيد کرديم. ما با اتلاف بودجه و ديوانسالاري که به شدت در سازمان ملل ريشه دوانده بود مقابله کرديم. فراتر از همه، تاکيد ما در سازمان ملل بر عملکردها بود نه اينکه فقط حرف زده شود.
نيکي هيلي ادعا کرد: يک سال پيش در چهارم آوريل، ديکتاتور سوريه هواپيماهاي خود را براي انداختن بمب هايي به خان شيخون اعزام کرد که حاوي گاز سارين بودند. سارين نزديک به هشتاد غير نظامي را به بدترين شکل قابل تصور کشت. دهها کودک در واقع با خفگي به آغوش مرگ افتادند. چند ساعت بعد اسد در دور دوم حمله، بيمارستان هايي را هدف قرار داد که کار مراقبت از آسيب ديدگان را انجام مي داد. روز بعد، روسيه در برابر قطعنامه اي که اسد را محکوم مي کرد ايستاد و مانع از تصويب آن شد.
هيلي اضافه کرد: آنها (روس ها) پيشينه سرپوش گذاشتن بر روي مسائل در ارتباط با سوريه را دارند. ما بايد تصميم گيري کنيم. ما مي توانيم به روسيه اجازه دهيم تا از قدرت خود براي مقابله با همه تلاش هاي بين المللي براي حساب پس دادن دولت سوريه در ارتباط با استفاده وحشيانه از تسليحات شيميايي استفاده کند يا اين که مي توانيم کاري در اين زمينه انجام دهيم. حتي اگر اين بدين معنا باشد که ما مجبور شويم به تنهايي در اين زمينه کاري انجام دهيم. درست چند ساعت پس از آن که شوراي امنيت نتوانست کاري انجام دهد، 59 موشک کروز تام هاوک آمريکايي به سوي يک پايگاه هوايي شليک شد که اسد از آنجا اين حملات شيميايي را انجام داده بود. آنها پيام ما را دريافت کردند. و چندين سفير با من تماس گرفتند و گفتند بسيار خوب است که شاهديم آمريکا بار ديگر هدايت اوضاع را در دست گرفته است. مشکل رژيم اسد با واکنش آمريکا حل نشد. اما اقدام ما سبب تأکيد بر يک موضوع بسيار مهم شد. اين که ما ساکت نمي نشينيم تا ببينيم که اين ديکتاتور هنجارهاي بين المللي را در خصوص ستفاده از تسليحات شيميايي ناديده بگيرد و زير پا بگذارد. و ما اجازه نمي دهيم عدم پايبندي روسيه به اصول، مانع از دفاع ما از اصول خودمان شود. اين درسي است که رژيم اسد بايد آن را فرا بگيرد و آن را همچنان در ذهن خود داشته باشد. منشور سازمان ملل متحد همه اعضا را به تلاش براي برقراري صلح و امنيت بر اساس حقوق برابر و حق تعيين سرنوشت از سوي همه مردم، متعهد مي کند.
در عمل، سازمان ملل متحد همواره در اجراي اين امر آرماني ناکام بوده است. اما اگر آمريکا هر چه بيشتر هدايت اين اصول را بر عهده داشته باشد، هم در چارچوب سازمان ملل و هم در خارج از اين چارچوب، ما مي توانيم هر چه بيشتر به دست يابي به اهداف مهم مرتبط با اين منشور، نزديک تر شويم.
و هر چه آمريکا بيشتر به ايده هاي خود پايبند باشد، سبب ارائه ارزش هاي بيشتر به مردم آمريکا و جهان خواهد شد. ممکن است اين موضوع براي من آرمان گرايانه باشد، اما فکر مي کنم يک آرمان خوب است. مي خواهم امروز درباره رهبري سخناني را مطرح کنم، نه فقط در سازمان ملل متحد، بلکه در امو سياسي مان و در دانشگاه هايمان. من به عنوان سفير آمريکا در سازمان ملل متحد، با هنري کيسينجر وزير امور خارجه اسبق آمريکا آشنايي دارم. يکي از بهترين توصيه هايي که دکتر کيسينجر به من کرد، چيزي بود که سبب شد او به عنوان يکي از متفکران بزرگ عرصه سياست خارجي در قرن گذشته مطرح شود. اين همان توصيه اي است كه من آن را در يك مركز ديگر نيز دريافت كرده بودم، يعني زماني که من فرماندار کاروليناي جنوبي بودم ما توانستيم توافق کنيم که پرچم کانفدريت (پرچمي که از آن در جنگ هاي داخلي آمريکا استفاده مي شد) را از سالن کنگره ايالتي خارج کنيم. اما اين توصيه اي بود که من پيشتر در ارتباط با روابط بين کشورها دريافت نکرده بودم.
آن توصيه اين بود: خودت را جاي دشمنت قرار بده. بفهم او چه مي خواهد. و از اين موضوع به عنوان ابزاري براي هدايت مذاکرات استفاده کن. مجبور نيستي با آنها موافق باشي. بيشتر اوقات با آن موافق نيستي. اما بايد درک کني خواسته هاي آنها از چه چيزي نشأت مي گيرد. اين مهارتي است که نگرانم آمريکا در حال حاضر آن را از دست داده باشد. رهبري واقعي سبب موافقت افراد با ايده مورد نظر شما مي شود و به آنها نشان مي دهد که اين موضوع به بهترين شکل ممکن در راستاي منافع آنها قرار دارد. اما شمار زيادي از دانشگاه هاي ما و همچنين در امور سياسي ما و در فرهنگ رسانه اي ما، به نظر مي رسد خلاف اين روند دنبال مي شود.
به نظر مي رسد بي ميلي زيادي براي حل و فصل اختلافات ما وجود دارد. اين مي تواند يک الگو براي همه مناقشات باشد. در اغلب موارد شاهد ايده هايي هستيم که با ما مخالف هستند . اين روند نه فقط اشتباه بلکه يک روند شيطاني محض محسوب مي شود.
در سال گذشته، ما به صورتي عميق بر روي روابط خارجي خود کار کرديم و من به واقع شاهد اين روند شيطاني بودم. و اين روند به نظام سياسي آمريکا مربوط نمي شود. در سودان جنوبي، جايي که در آن از تجاوز به صورتي منظم به عنوان يک سلاح جنگي استفاده مي شود، اين يک روند شيطاني قابل مشاهده است. در سوريه -جايي که در آن يک ديکتاتور از تسليحات شيميايي براي حمله به کودکان بي گناه استفاده مي کند- اين روند شيطاني قابل مشاهده است . در کره شمالي که رژيم فاسد اين کشور شهروندان خود را به کار اجباري و برده کشي مجبور و دانشجويان آمريکايي را شکنجه مي کند، اين يک روند شيطاني محسوب مي شود.
من از شماهايي که به امور سياسي آمريکا علاقه مند هستيد و به خدمات رساني عمومي در کشور ما مي انديشيد، مي خواهم به خاطر داشته باشيد که مخالفان سياسي شما دشمنان شما نيستند. و آنها شيطان نيستند. آنها فقط مخالف شما هستند.