پخش زنده
امروز: -
رئيس جمهور آمريکا بايد مراقب خطرات ناشي از هر گونه کج انديشي درباره سياست خود در قبال تهران باشد و خودزني نکند.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما، پايگاه اينترنتي نشنال اينترست در گزارشي به قلم راس هريسون و الکس واتانکا با عنوان « ترامپ بايد مراقب تله ايران باشد » نوشت : در حاليکه جمهوري اسلامي وارد چهلمين سالگرد تاسيس و قدرت يابي خود مي شود ، دولت دونالد ترامپ رئيس جمهور آمريکا بايد مراقب خطرات ناشي از هر گونه تعصب ورزي و کج انديشي درباره سياست خود در قبال تهران باشد. هيچ اطميناني در گرفتن دست بالاتر در مقابله با ايران وجود ندارد و رئييسان جمهوري آمريکا در اين زمينه سابقه عملکرد ضعيفي دارند.
الگوي اشتباه واشنگتن؛ دست کم گرفتن اراده ايران
اگرچه دلايل هر بار شکست در اين تلاش واشنگتن در برابر تهران ، به هر يک از روساي جمهوري آمريکا و نوع عملکرد آنها مربوط و منحصر مي شود ولي در جملگي آنها يک الگوي اشتباه و مشابه به چشم مي خورد و آن چيزي نيست جز دست بالا گرفتن حربه تهديد به توسل به زور به منظور تغيير رفتار ايران و دست کم گرفتن اراده و ظرفيت و پتانسيل مقاومت ايران در برابر تهديدات آمريکا.
جيمي کارتر رئيس جمهور وقت آمريکا اندکي پس از پيروزي انقلاب ايران در سال 1979 تلاش کرد با ترتيب دادن عمليات نجات برق اسا و جسورانه ، به بحران گروگانگيري ديپلماتهاي آمريکايي در ايران پايان دهد ولي اين ماموريت به شکست انجاميد و موجب شد کارتر در انتخابات رياست جمهوري سال 1980 شکست بخورد.
در دوران رياست جمهوري رونالد ريگان نيز ماجراي ايران - کنترا ، آنچه را که در آن زمان تصور مي رفت سوابق کارساز و موثر سياست خارجي دولت ريگان لقب بگيرد تحت الشعاع قرار داد.
از همه اينها گذشته جرج دبيلو بوش نيز با تهاجم نظامي به عراق و سرنگون کردن رژيم صدام در بغداد ، يک هديه بزرگ استراتژيک را دودستي تقديم ايران کرد و به تهران فرصت داد تا در عراق و در نهايت در سطح وسيعتر در جهان عرب به اعمال قدرت بپردازد .
در شرايطي که باراک اوباما در جهت انعقاد توافق هسته اي با ايران در سال 2015 گام برداشت که موفق شد از بروز رويارويي نظامي با ايران اجتناب کند؛ ولي هنوزمشخص نيست که ايا حتي اوباما که ديدگاهي به مراتب منحصر به فرد در قبال جمهوري اسلامي داشت ، بالاخره توانسته بود يخ رکود و بن بست ميان تهران و واشنگتن را بشکند يا خير.
ترامپ در قبال ايران خودزني نکند
دردوران رياست جمهوري دونالد ترامپ نيز به منظور جلوگيري از فروافتادن در همان تله و دامي که بسياري از رئيسان جمهوري قبلي آمريکا در آن گرفتار شده اند بايد سياست خود را در قبال تهران به مراتب بهتر از آنان دسته بندي کند.
هر گونه کوتاهي از تغيير اين رفتار تنها به نفع ايران تمام خواهد شد و تهران و مسکو را به يکديگر نزديکتر خواهد ساخت که در نهايت سناريويي نامطلوب براي منافع آمريکا در منطقه خاورميانه رقم خواهد زد.
با توجه به فضاي کنوني در ايران ، هر گونه دست پايين تر گرفتن، مزاياي بيشتري به دنبال خواهد داشت. اگر ترامپ از جنجال بر سر توافق هسته اي اجتناب ورزد و لحن صحبت هاي خود را آرام تر کند ، اين فرصت را خواهد داشت تا در مقايسه با رئيسان جمهوري قبلي خوش شانس تر باشد .
ولي از سوي ديگر اگر ترامپ به تهديدات خود جامه عمل بپوشاند و يکجانبه از توافق هسته اي خارج شود ، بايد گفت اين امکان را با دست خود به باد خواهد داد.
به عبارت ديگر بايد گفت ترامپ که بدترين انتقادات را از توافق هسته اي ايران کرده و آن را بدترين توافق تاريخ لقب داده است ، اين پتانسيل را دارد تا خيلي بيشتر از اوباما از برجام سود ببرد.
اگر امريکا از برجام که راه نجاتي ديپلماتيک از سوي دولت اوباما براي جلوگيري از بحران نظامي با ايران بود خارج شود ، اين ايران است که از شرايط موجود به بهترين شکل به نفع خود بهره برداري خواهد کرد. ايران تحت اين سناريو بابت مخالفت با آمريکا هيچ تاوان ديپلماتيکي پرداخت نخواهد کرد. ترامپ به علت خارج شدن از يک توافقنامه ديپلماتيک چندجانبه که واشنگتن يکي از امضا کنندگان آن بوده است ، بازيگر ياغي لقب خواهد گرفت.
باقي ماندن در توافق هسته اي اين امکان را براي روسيه باز مي گذارد که به ويژه در َشرايطي که هدف روسيه مبني بر حفظ بشار اسد بر اريکه قدرت محقق شده ، در نهايت به عنوان يک ميانجي و عنصر مهار کننده به اصطلاح "بلندپروازي هاي منطقه اي" ايران وارد عمل شود. مسکو در اين شرايط علاقه دارد تا ثبات در سوريه برقرار و نقش روسيه به عنوان يک عامل کليدي در خاورميانه تثبيت شود. با وجودي که روسيه مانند ايران تلاش مي کند تا در برابر آنچه هژموني آمريکا در خاورميانه ناميده مي شود بايستد ، مسکو نمي تواند منافع واشنگتن را در منطقه به طور کامل ناديده بگيرد.
ولي اگر آمريکا از توافق هسته اي خارج شود ،مسکو اين امکان را خواهد داشت تا آمريکايي ها را به عنوان يک عنصر ياغي به تصوير بکشد و نگراني هاي آمريکا را درباره ايران ناديده بگيرد. امروز منطق اصلي متعارف و شناخته شده در داخل ايران اين است تهديدات لفظي ترامپ درباره توافق هسته اي همه بهانه هاي لازم را به دست روسيه مي دهد تا از ايران در برابر غرب و به ويژه آمريکا حمايت کند.
اين تنها موجب تحکيم جايگاه و موقعيت سپاه پاسداران و نيروي قدس سپاه مي شود. در يک کلام اگر آمريکا خارج از توافق هسته اي قرار بگيرد ، روسيه احتمالا رفتار کنوني ايران را تقويت خواهد کرد و با همراهي ايران يک قدرت دوجانبه در برابر منافع آمريکا در منطقه تشکيل خواهد داد. اين رويه در نهايت ممکن است به افزايش قدرت ايران و کاهش نفوذ و قدرت آمريکا در منطقه منجر شود.
ترامپ جايگزيني براي برجام ندارد
اگر آمريکايي ها و اروپايي ها بر سر بندهاي ضميمه براي اضافه کردن به برجام به توافق برسند ، بهتر مي توانند توجه تهران را به پايبندي به برجام حفظ کنند. ولي در اين ميان لازم است واشنگتن با اروپا همکاري سازنده داشته باشد. طرح اظهاراتي مانند اظهارات هربرت مک مستر مشاور امنيت ملي آمريکا در مونيخ مبني بر اينکه اروپا بايد از منافع اقتصادي خود چشم پوشي کند کارساز نخواهد بود.