فرصت سازی و فرصت طلبی ترکیه از بازیگران رقیب در سوریه
عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه هرچند با مخالفت دولت سوریه و برخی از دولت های منطقه مانند ایران و مصر روبرو شده است اما دو بازیگر بین المللی رقیب یعنی امریکا و روسیه نه تنها با این عملیات مخالفت نکرده اند بلکه هر یک به نوعی همراهی نشان داده اند.
عملیات نظامی ترکیه در شمال سوریه هرچند با مخالفت دولت سوریه و برخی از دولت های منطقه مانند ایران و مصر روبرو شده است چراکه این عملیات برخلاف اصول و حقوق بین الملل و منشور ملل متحد صورت گرفته است اما دو بازیگر بین المللی رقیب یعنی امریکا و روسیه نه تنها با این عملیات مخالفت نکرده اند بلکه هر یک به نوعی همراهی نشان داده اند.
وزارت دفاع امریکا دغدغه های امنیتی ترکیه را مشروع دانسته و وزارت امور خارجه این کشور نیز با اتخاذ مواضعی مشابه تنها از عواقب انسانی این عملیات ابراز نگرانی کرده است و مقامات بلندپایه ترکیه نیز اعلام کرده اند که این عملیات را پس از هماهنگی با روسیه آغاز کرده اند و کردهای سوریه نیز که در معرض این حملات قرار گرفته اند روسیه را به سبب خارج کردن نیروهای خود از عفرین مورد انتقاد قرار داده اند .
حال سوال این است که چه عواملی باعث اتخاذ این رویکرد از سوی دو بازیگر رقیب در سوریه شده و ترکیه چگونه توانسته است از رقابت این دو بازیگر فرامنطقه ای استفاده و بهره برداری کند؟
در پاسخ به بخش اول سوال می توان گفت که هریک از دو بازیگر امریکا و روسیه برای خود اهداف خاصی را در سوریه قائلند که برای تامین آن به ترکیه نیز نیاز دارند و لذا نمی خواهند ترکیه را از دایره سیاست های خود کنار بگذارند. در این راستا روسیه خود را برای میزبانی سوچی آماده می کند که ابتکار مذاکرات سیاسی حل بحران را در دست دارد و نمی خواهد ترکیه را در این مقطع حساس از دست بدهد ضمن اینکه درگیری ترکیه با توجه به عضویت این کشور در ناتو می تواند بهانه لازم را به دست امریکا و دیگر همپیمانان غربی اش بدهد که ناتو را در رویارویی جدید با روسیه وارد کنند بخصوص آنکه در راهبرد دفاع ملی امریکا بر برخورد با رقبای امریکا از جمله روسیه و چین تاکید و تصریح شده است. درمقابل امریکا نیز می خواهد ترکیه را همچنان به محور برانداز سابق در سوریه بازگرداند و از نشست های آستانه و سوچی که با همراهی ایران و روسیه دنبال می شود دور کند. ضمن اینکه امریکا محور فعالیت های نظامی را در سوریه بر شرق فرات قرار داده است و ارتش 30 هزار نفری خود را می خواهد در این منطقه مستقر کند و مرزهای سوریه و عراق را در این مناطق تحت کنترل خود بگیرد .این بدین معنی است که نگاه امریکا به کردها که هسته اصلی ارتش به اصطلاح جدید ان را تشکیل می دهند کاملا ابزاری است و الا در برابر عملیات جدید ترکیه اینقدر بی تفاوت نمی بود. ضمن اینکه باید به این واقعیت نیز توجه کرد که امریکا بعد از به قدرت رسیدن ترامپ به بزرگترین ناقض اصول و قوانین ، پیمان ها و قطعنامه های سازمان ملل و حقوق بین الملل تبدیل شده است و در مورد سوریه نیز بدون اجازه دولت این کشور و با نقض حاکمیت ملی و تمامیت ارضی این کشور خود را بر بخش هایی از این کشور تحمیل کرده است و در چنین شرایطی دیگر نمی تواند از اقدام مشابه ترکیه انتقاد کند.
اما در خصوص ترکیه می توان گفت که شواهد متقن زیادی در دست است که نشان می دهد ترکیه در عملیات نظامی خود در شمال سوریه فراتر از نیازهای امنیتی خود عمل می کند و الا می توانست تامین این نیازها را بر دوش دولت مرکزی سوریه بگذارد و نیازهای امنیتی خود را از آن مطالبه کند .لذا ترکیه با اتخاذ راهبرد رئالیسم تهاجمی وارد شمال سوریه شده است و با امتناع از اعلام زمان برای خروج قصد استقرار دائمی در مناطق تحت تصرف دارد و در این راستا می کوشد به اقتضای شرایط از هر دو طرف درگیر و رقیب در سوریه نهایت بهره برداری را بکند و تخم مرغ های خود را تنها در سبد یک طرف نگذارد .
---------------------------------
احمد کاظم زاده