پخش زنده
امروز: -
انتشار کتاب " آتش و خشم"، در حالي رئيس جمهوري آمريکا را خشمگين کرد که برخي دولتمردان نيز مي گويند : " رئيس جمهور صلاحيت ادامه کار در اين سمت را ندارد . "
به گزارش سرويس بين الملل خبرگزاري صدا وسيما ؛ انتشار کتاب آتش و خشم، دونالد ترامپ رئيس جمهوري آمريکا را به شدت خشمگين کرد و آتش کينه توزي وي از رسانه ها و نويسندگان را بيش از پيش شعله ور کرد. مايکل وولف در اين کتاب، يک سال حضور ترامپ در کاخ سفيد را تشريح و توصيف کرده است، شرحي که عملا رئيس جمهوري آمريکا را فردي با ويژگي هاي اختلال رواني معرفي مي کند و حتي ممکن است ميخي بر تابوت ترامپ باشد. از نظر مايکل وولف، آنچه اين ديوانه در کاخ سفيد انجام مي دهد، مصاديق متمم 25 قانون اساسي آمريکا را تبيين مي کند.
براساس اين متمم، معاون رئيس جمهور و اکثريت اعضاي کابينه مي توانند مدعي شوند که رئيس جمهور صلاحيت ادامه کار در اين سمت را ندارد و بايد او را از رياست جمهوري برکنار کرد.
درباره کتاب آتش و خشم اين کتاب بر پايه بيش از 200 مصاحبه با رييس جمهور و مقام هاي ارشد آمريکايي در يک دوره زماني هجده ماهه نوشته شده است.
وولف در اين کتاب به اسناد رسمي دسترسي نداشته است و به همين دليل اين کتاب بيش از آنکه يک کتاب تاريخي باشد، متني روزنامه اي است که البته فراتر از چارچوب هاي روزنامه نگاري است. قرار بود اين کتاب در نهم ژانويه منتشر شود، اما پيش از انتشار کتاب بخش هايي از آن به رسانه ها درز پيدا کرد و وکلاي ترامپ تلاش کردند تا از انتشار اين کتاب جلوگيري کنند. به همين دليل، وولف تصميم گرفت آن را يک هفته زودتر منتشر کند. اين کتاب براي اولين بار در مجله نيويورک مگزين منتشر شد.
محورهاي آتش و خشم
1 - شخصيت ترامپ: وولف در اين کتاب، ترامپ را به عنوان شخصي روان پريش توصيف کرده است؛ ضمن اينکه او ويژگي هاي افراد عادي در تحليل اطلاعات را ندارد. وولف نوشته است: تيم ترامپ درباره توانايي وي براي پردازش اطلاعات و تصميم گيري هاي او نگران هستند. ترامپ علاقه زيادي به رسانه ها دارد. ساعت ها پاي تلويزيون مي نشيند.وي از پردازش اطلاعات خوشش نمي ايد. مطالعه نمي کند و حتي مطالعه سطحي هم نمي کند. از اين منظر حتي وي را نيمه باسواد نيز نمي توان ناميد. او به تجربه خودش بيش از هر کس ديگري اعتماد دارد و اصلا برايش مهم نيست که حرفهايش تا چه ميزان ياوه و بي ربط باشد. وي هر گاه با مساله جديدي برخورد مي کند، مانند يک فرد ناشي و تازه کار برخورد مي کند و واکنش غريزي وي، خشمگين شدن هنگام صحبت کردن است. او در موارد بسياري دستپاچه مي شود و در اين مواقع يک نفر به صورت شفاف و آمرانه بايد به او بگويد که چه کاري انجام دهد. اکثر کساني که با ترامپ ديدار مي کردند، او را فردي نالايق مي دانستند، به عنوان مثال، روبرت مرداک، يکي از مديران غول هاي رسانه اي در آمريکا بعد از ديدار با وي گفته بود، ؛ " عجب عوضي احمقي! "
نکته ديگر اين است که ترامپ از زمان وارد شدن به کاخ سفيد مرتب نگران است که در کاخ سفيد او را مسموم کنند و به همين دليل تمايل دارد از فست فودهاي مک دونالد استفاده کند. وي معتقد است چون کسي خبرندارد او قرار است به مک دونالد برود، براي همين غذاهايش از پيش، سالم تهيه شده اند !
2 - پيروزي ترامپ در انتخابات: مايکل وولف در آتش و خشم ادعا کرده است که تيم انتخاباتي ترامپ از پيروزي وي در انتخابات شوکه شده بودند. به عنوان مثال، مايکل فلين، مشاور سابق امنيت ملي پذيرفته بود که براي يک سخنراني درباره سوريه پيشنهاد چهل و پنج هزار دلار حق جلسه را پذيرفته بود. وقتي دوستانش اين کار او را نادرست توصيف کردند، فيلين گفت، در صورتي که برنده شويم اين کار نادرست است. در واقع فلين به شدت بر اين باور بود که ترامپ بازنده انتخابات خواهد بود. به گفته پسر ترامپ، وقتي خبر پيروزي ترامپ به پدرش رسيد، او مثل جن زده ها شده بود؛ حتي ملانيا ترامپ در شب انتخابات گريه کرده بود. ترامپ از اينکه بسياري از چهره هاي سرشناس از حضور در مراسم سوگند او سرباز زدند، خشمگين شده بود. ترامپ، در ابتداي ورود به کاخ سفيد آن را ترسناک مي دانست.
3- ترامپ و قانون اساسي: ترامپ اصول قانون اساسي آمريکا را نمي داند و حتي علاقه اي هم به خواندن آن ندارد.
4- ترامپ و زنان: در کتاب مايکل وولف در يک بخش جنجالي آمده است، ترامپ، هيچ ابايي ندارد که بگويد يکي از چيزهايي که زندگي را لذتبخش مي کند، اين است که با همسران دوستانت رابطه داشته باشي.! در بخش ديگري از اين کتاب آمده است، ترامپ در دنبال کردن همسران دوستانش تا آنجا پيش مي رود که آن زنان را متقاعد کند، شوهرانشان آنچنان که انها فکر مي کنند، خوب نيستند. ترامپ با دوستانش در دفتر خود شوخي هاي جنسي مي کند و در همان حال، همسران آنها مشغول شنيدن اين مکالمات هستند.
5 -عربستان- قطر و ترامپ: در اين کتاب، به چراغ سبز ترامپ به بن سلمان براي محاصره قطر اشاره شده است.اين کتاب همچنين حاوي شواهد و مصاديق جديدي درباره حمايت ترامپ از سرکوبگري هاي بن سلمان عليه شاهزاده هاي سعودي است. وولف نوشته است، رئيس جمهوري آمريکا به دوستانش گفته بود که آمريکا فرد مورد نظر خود را در عربستان به قدرت رسانده است. ترامپ به دوستانش گفته به همراه جارد کوشنر، دامادش، کودتايي را در عربستان پس از وليعهد شدن محمد بن سلمان مهندسي کرده است. ملک سلمان پادشاه عربستان در 20 ژوئن 2017، برادرزاده اش را از وليعهدي کنار گذاشت و محمد بن سلمان پسر 31 ساله خود را جايگزين او کرد. پس از اين تغيير و تحولات، ترامپ با محمد بن سلمان تماس گرفت و اين ارتقاي مقام را به او تبريک گفت.
6- روابط ترامپ با روسيه: مايکل وولف در کتاب خود نوشته است، مارک کورالو که در زمان باز شدن پرونده تحقيق درباره دخالت روسيه در انتخابات رياست جمهوري آمريکا، سخنگوي کارگروه خصوصي درباره اين مساله بود، در جلسه اي خصوصي و محرمانه گفته است که فکر مي کند تلاش ترامپ براي طبيعي جلوه دادن ملاقات پسر بزرگش با وکيل روسي و ديکته کردن بيانيه به او، نوعي مانع تراشي در اجراي عدالت است. اين فرد، چند ماه بعد از سمتش برکنار شد. در بيانيه اي که کورالو به آن اشاره مي کند، ترامپ به پسرش ديکته کرده بود که بگويد دليل ملاقات پسر بزرگ ترامپ با وکيل روس، گفتگو درباره موضوع فرزندخواندگي کودکان روسي بوده است؛ اما آن طور که در ايميل هاي پسر بزرگ ترامپ مشخص شد، دليل آن ملاقات، جمع آوري اطلاعات مخرب درباره هيلاري کلينتون بوده است.
7- ايران: از نظر مايکل وولف، ترامپ، تحت تاثير مايکل فيلين و آموزش ها و تلقينات او به اين نتيجه رسيده است که ايران، آدم بد است. بنابراين هر کس با ايران مخالفت مي کرد، از نظر ترامپ آدم خوبي بود !
8-غرب آسيا(خاورميانه): حلقه نزديکان ترامپ بر اين باور بودند که مصر، اسرائيل، عربستان سعودي و ايران، بازيگران اصلي منطقه هستند. آنها اميدوار بودند که سه بازيگر اول، عليه تهران متحد شوند و به مسايل ايران بپردازند.
9- مسلمانان آمريکا و مهاجرت: مايکل وولف در کتابش نوشته است: استيو بانون، استراتژيست ارشد ترامپ مصمم بود، اتباع چند کشور مسلمان با امضاي يک فرمان اجرايي از ورود به خاک آمريکا منع شوند، اما چون بانون هرگز از کامپيوتر استفاده نمي کرد، از استفان ميلر خواست تا در اينترنت جستجو کنند تا بفهمند که چه مسيري را براي دستيابي به اين هدف بايد طي کرد.
10 ايوانکا و جارد کوشنر: در اين کتاب به وجود دو باند متضاد با هم در کاخ سفيد تا قبل از اخراج بنن تاکيد شده است. در آن زمان کاخ سفيد به دو باند که در راس يکي از آنها ايوانکا ترامپ و جارد کوشنر قرار داشت و در طرف ديگر بنن، مشاور استراتژيست ترامپ و دوستانش از جمله مايکل وولف بودند. در اين کتاب استيو بانون، قهرمان خشن داستان است. ايوانکا ترامپ و شوهرش جارد کوشنر طرحي داشتند که به موجب آن، ايوانکا، اولين رئيس جمهور زن آمريکا مي شد. در اين کتاب، مرتبا نقل قول هايي هست که نشان مي دهد ايوانکا شخصيت پدرش را قبول ندارد و حتي او را به تمسخر مي گيرد.
11- آينده ترامپ: در اين کتاب، ديدگاه استيو بنن اين است که ترامپ به احتمال زياد نمي تواند تا پايان دوره رياست جمهوري اش در کاخ سفيد باقي بماند. دولت ترامپ يا به دليل ديدارهاي خيانتکارانه پسرش با برخي از شخصيت هاي روس و يا به دليل اثبات اقدامات غيرقانوني مالي از سوي دادستان هاي فدرال سرنگون خواهد شد. استيو بنن همچنين بر اين باور است که اگر ترامپ بر ادامه حضور در کاخ سفيد اصرار ورزد يا از سوي کنگره استيضاح خواهد شد و يا اينکه پس از اثبات مبتلا بودن وي به اختلالات رواني، طبق متمم 25 قانون اساسي آمريکا، او از مقامش عزل خواهد شد.
واکنش ها به انتشار کتاب ترامپ، اين کتاب را سرشار از دروغ و به نقل از منابعي مي داند که اصلا وجود ندارد. جان ساپل، دبير بخش آمريکاي بي بي سي معتقد است، حتي اگر نيمي از آنچه در "آتش و خشم"، آمده درست باشد، تصويري بسيار انتقادي از يک رئيس جمهوري پارانوئيد و آشفته در کاخ سفيد ارائه مي دهد. ترامپ همچنين درباره اظهارات بنن گفته بود، او وقتي از کاخ سفيد اخراج شد، نه تنها شغلش بلکه عقلش را هم از دست داد. وکلاي مدافع ترامپ هم بنن را به بي اخلاقي و درز اطلاعات محرمانه و خصوصي خانواده ترامپ متهم کردند. از نظر آنها، مطالبي که بنن در اختيار وولف، نويسنده کتاب آتش و خشم قرار داده است، منجر به تخريب وجهه رئيس جمهور و خانواده وي شده است.
نتيجه گيري
کتاب آتش و خشم مايکل وولف، چيزي بيش از آنچه همه درباره ترامپ مي دانند، ارائه نمي دهد.
تنها ويژگي اين کتاب، ارائه شواهد و مصاديق براي عدم تعادل رواني ترامپ است که به زباني ژورناليستي و عامه پسند نوشته شده است و مي تواند بر انتخاب مجدد وي براي رياست جمهوري در سال 2020 تاثير بگذارد.
===============================
نويسندگان : دکتر تهمينه بختياري ؛ کارشناس سياست در آمريکا
غلامرضا کشاورز ؛ کارشناس سياست بين الملل .
.