به گزارش سرويس بين الملل
خبرگزاري صدا و سيما، پایگاه اینترنتی لوبلاگ با اشاره به اين که ایران نباید تهدیدهای واشنگتن را جدی بگیرد نوشت اروپا بايد راه خود را از آمريکا جدا کند.
در این گزارش به قلم پیتر جنکینز (دیپلمات انگلیسی که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ به عنوان نماینده این کشور در آژانس بین المللی انرژی اتمی فعالیت میکرد)، آمده است: من با کمی اکراه درباره جدیدترین سخنان دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در ارتباط با ایران مطلب مینویسم، زیرا این سخنان مملو از محتویات غیر حقیقی و سفسطه است و تلاش میکنم با متمرکز شدن بر شماری از نگران کنندهترین این سخنان میزان ناراحتیهای مرتبط با آن را کاهش دهم.
این سخنان نشان دهنده یک رویکرد شوکه کننده در قبال هم پیمانان اروپایی آمریکاست. ماه هاست که این هم پیمانان به دولت ترامپ میگویند برنامه جامع اقدام مشترکی (برجام) که در ژوئیه سال دو هزار و پانزده حاصل شد یک ابزار رضایت بخش و مفید در ارتباط با منع اشاعه هستهای محسوب میشود و بدین ترتیب بسیار مهم است که بتوان این توافق را حفظ کرد.
سخنان رئیس جمهور ترامپ تنها به معنای نادیده گرفتن رویکرد هم پیمانان اروپایی اش نیست. بلکه او با سخنانش این هم پیمانان را تهدید میکند اگر که آنها در راستای میل رئیس جمهور آمریکا رفتار نکنند، برجام را لغو خواهد کرد.
او در سخنانی گفت: «امروز من اجرای تحریمهای خاص هستهای را به حالت تعلیق در میآورم، اما تنها در صورتی چنین کاری انجام میدهم که هم پیمانان اروپایی ما نقصهای وحشتناک موجود در توافق هستهای ایران را بر طرف کنند. این آخرین فرصت است. اگر چنین توافقی حاصل نشود، آمریکا بار دیگر به منظور پایبند ماندن به توافق هستهای ایران، تحریمها را به حالت تعلیق در نخواهد آورد؛ و اگر در هر زمانی به این نتیجه برسم که چنین توافقی حاصل نخواهد شد، فورا از این توافق کنار خواهم کشید.»
این یک روش خارق العاده در زمینه رفتار با هم پیمانان دیرینه محسوب میشود. این گونه است که اسلحه را بر روی سر آنها قرار داده است. مطمئنا باید ترامپ را به عنوان جنایتکار ماه در دنیای جنایتکاران انتخاب کرد. حق با آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان است که گفت: «زمان آن فرا رسیده است تا اروپا راه خود را از آمریکا جدا کند.»
این موضوع شوکه کننده است، اما زیاد هم نباید تعجب کرد زیرا ما به این روند عادت کرده ایم که به حق حاکمیت کشورها توجه نکنیم و معاهدههای الزام آور بین المللی و قطعنامههای سازمان ملل متحد نیز این حقوق را محدود میکنند.
ایران حق دارد ابزارهایی برای غنی سازی اورانیوم در اختیار داشته باشد. در حال حاضر این حق به دو روش محدود شده است. معاهده منع تولید و تکثیر تسلیحات هستهای (ان پی تی) ایران را ملزم میکند تا از فن آوری غنی سازی منحصرا برای اهداف صلح آمیز و در راستای توافق نامه پادمان هستهای استفاده کند. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد محدودیتهای سخت گیرانهای را بر ظرفیت غنی سازی ایران و همچنین تولید اورانیوم غنی شده تا آغاز سال دو هزار و سی و یک، اعمال کرده است.
ایران همچنین حق تولید موشک را برای هدف انتقال کلاهکهای متعارف (غیر هسته ای) دارد. هیچ گونه معاهده بین المللی محدود کنندهای در این زمینه وجود ندارد. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد از ایران «می خواهد» موشکهایی تولید نکند که قابلیت حمل محمولههای هستهای را دارند، اما ایران را از نظر قانونی ملزم به چنین کاری نمیکند. (از این رو، بر خلاف ادعای رئیس جمهور ترامپ، آزمایشات موشکی ایران و فعالیتهای مرتبط با آن «غیر قانونی» یا ناقض هیچ یک از قطعنامههای سازمان ملل متحد نیستند.)
همچنین رئیس جمهور ترامپ حق ندارد محدودیت یا محدودیتهایی را فراتر از این نکات عنوان شده دیکته کند. در عوض، اگر او و مشاورانش بر این باورند که بند انقضای برجام (محدودیتهای خاص بر حق غنی سازی ایران بین سالهای دو هزار و بیست و شش تا دو هزار و سی و یک به پایان میرسند) و موشکهای ایرانی صلح و امنیت جهانی را تهدید میکنند، آنها باید نشستی در شورای امنیت سازمان ملل متحد برگزار و قطعنامهای را ارائه کنند که از نظر قانونی تأثیری الزام آور بر محدودیتهایی دارد که به باور آنها لازم است.
این همان کاری است که دولت ترامپ باید انجام دهد. اما قابلیت انجام چنین کاری تقریبا صفر است. حتی این دولت قابلیت رسیدن به این باور را دارد که شورای امنیت از تصویب چنین قطعنامهای خودداری خواهد کرد.
چرا؟ در سال دو هزار و هجده، هیچ گونه شواهدی وجود ندارد که نشان دهد گسترش ظرفیت غنی سازی ایران پس از سال دو هزار و سی (اگر هم چنین اتفاقی بیفتد) صلح و امنیت جهانی را تهدید خواهد کرد یا این که اگر ایران موشکهای کوتاه برد یا میان برد در اختیار داشته باشد تهدید این کشور فراتر از تهدید عربستان سعودی، اسرائیل، پاکستان، هند، کره جنوبی و بزریل خواهد بود. تنها پس از آن که آژانس بین المللی انرژی اتمی تحقیقاتی جامع را در ارتباط با برنامه هستهای ایران انجام دهد و یافته هایش را منتشر کند، شورای امنیت میتواند در فکر تدوین نوعی جایگزین برای برجام (و/یا محدودیتهای موشک) باشد تا بدین ترتیب، مانع از آن شود که صلح و امنیت در معرض تهدید قرار گیرد.
بخش سوم بیانیه ترامپ این بود که او جامعه بین المللی را با آمریکا همراه خواهد کرد. شمار زیادی از کشورها درباره پیچیدگیهای مرتبط با این بیانیه برای نظم بین المللی مبتنی بر قانون نگران خواهند شد. آخرین چیزی که آنها میخواهند جهانی است که در آن رئیس جمهور آمریکا احساس کند مسئول ایجاد یک گروه است تا در پی دست یابی به خواستههای خود باشد.
آنها همچنین در این باره نگران خواهند شد که این بیانیه نشان میدهد که رئیس جمهور ترامپ مردی است که ماهیتی شیطانی دارد. یکی از این موارد شامل تنفر او از باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا میشود. تمایل ترامپ برای از بین بردن یکی از دستاوردهای اوباما از سخنانش مشخص است.
آنچه که کمتر واضح است باور رئیس جمهور ترامپ به سخنانی است که از میان دوستان منتخبش میشنود. اگر به تبلیغات ضد ایرانی که طی سالهای اخیر از سوی اسرائیل، عربستان سعودی و موسسههای مطالعاتی وابسته به واشنگتن نگاهی بیندازیم به برخی مسائل پی میبریم. از نظر دیگر کشورهای جهان این موضوع نشان میدهد که کار بیهودهای است اگر که بخواهیم برای تحلیل منطقی شرایط بین المللی به واشنگتن چشم داشته باشیم.
در حال حاضر باید امید داشته باشیم که اروپا، روسیه و چین با حمایت بیشتر کشورهای جهان میتوانند ایران را متقاعد کنند که این اقدامات تحریک آمیز آمریکا را نادیده بگیرد که الان اجتناب ناپذیر به نظر میرسد: کناره گیری آمریکا از برجام و اعمال مجدد تحریمهای آمریکا در ارتباط با برنامه هستهای ایران.