پخش زنده
امروز: -
. فرانسه در دوره اولاند و پس از کاهش تمرکز دولت اوباما بر تحولات غرب آسیا کوشيد براي بازيابي جايگاه خود در منطقه گام هاي موثري بردارد که البته بيش از آنکه موفقيت آميز باشد نتايج نااميدکننده اي را به بار آورد.
پژوهش خبری صدا وسیما: يک قرن است که کشورهاي سوريه و لبنان، منطقه نفوذ فرانسه در غرب آسيا محسوب مي شوند.بر اساس قرارداد محرمانه «سایکس-پیکو» در سال 1916 بین فرانسه و انگلستان منطقه شامات که قبطه از متصرفات عثماني بود تحت سلطه دولت فرانسه قرار گرفت. قرارداد استقلال سوریه و فرانسه در سال ۱۹۳۶ميلادي، قراردادی بود که مضمون آن استقلال سوریه و خارج شدن این کشور از کنترل نمایندگی فرانسه بود و به عبارتي استعمارگري فرانسويان بر سوریه به همپیمانی و دوستی بین دو کشور تبدیل شد. مجلس نمایندگان سوریه در دسامبر ۱۹۳۶ به این قرار داد رأی اعتماد داد ولی مجلس نمایندگان فرانسه این قرار داد را تصویب نکرد. بر اين اساس فرانسه، استقلال جزئی به سوریه داد و متعهد شدند که نیروهای خود را از سوریه بیرون ببرند. اما قبل از اینکه هر گونه توافقی بخواهد به فاز اجرایی برسد، جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۳۹ آغاز شد.این جنگ همچنين مانع هرگونه فعالیت برای پیشبرد تصویب قرارداد از طرف فرانسه شد. اما شارل دوگل پس از اینکه توانست با همکاري انگليس نیروهای «فرانسه ویشی» متحد «آلمان نازی» را از سوریه بیرون راند، در همان سال یعنی ۱۹۴۱ استقلال سوريه را اعلام کرد و در سال 1943 هم استقلال لبنان اعلام شد.با این وجود استقلال سوریه و لبنان به علت جنگ جهاني عملاً محقق نشد تا اينکه آخرین نیروهای نظامی فرانسوی در هفدهم آوریل سال ۱۹۴۶ سوريه را ترک کردند و اينگونه سوريه به استقلال کامل رسيد. در همين سال خروج نظاميان فرانسوي از لبنان نيز بوقوع پيوست.
کشورهاي سوريه و لبنان به علت همجواري با رژيم صهيونيستي پس از استقلال هيچگاه نتوانستند به امنيت و ثبات برسند و جنگ هاي اعراب و رژيم صهيونيستي در سال 1948 و جنگ شش روزه ۱۹۶۷ در مقابل موجوديت رژيم اشغالگر قدس و اشغالگري اسرائيل در جنوب لبنان و بلندي هاي جولان سبب شکل گيري روحيه مقاومت در ميان مردم اين دوکشور شد که تاکنون نيز استمرار داشته است.
بايد توجه داشت نفوذ فرانسه در شامات حتي پس از استقلال کشورهاي سوريه و لبنان نيز ادامه داشت و پاريس همواره مداخله در اين منطقه را براي استمرار قدرت خود در مديترانه حياتي مي داند.
در پي آغاز جنگ داخلي سوريه نيز فرانسه از کشورهاي مداخله گر در اين بحران بود و «فرانسوا اولاند» رئیس جمهور پیشین و سوسیالسیت فرانسه بیش از ديگر هم پیمانان عربي و عربی اش خواهان ارسال کمک های نظامی و سیاسی به نیروهای مخالف بشاراسد از جمله گروههاي تروريستي بود. فرانسوا اولاند همچنين مدافع سرسخت دولت مستقر بود و بر پیش شرط برکناری اسد برای هر گونه مذاکرات صلح در مورد سوریه تاکيد داشت.
با اين حال انتخابات ارديبهشت ماه رياست جمهوري فرانسه اوضاع را دگرگون کرد و امانوئل ماکرون رئیس جمهور جديد فرانسه تصمیم گرفت سیاست کشورش در سوریه را از آمریکا و کشور های تندروی عربی جدا کند.تصميمي که بيانگر چرخش سياست خارجي فرانسه در منطقه غرب آسيا بود و بر اساس مولفه هاي «واقعگرايي» اتخاذ شد.
ماکرون برخلاف اولاند الویت حضور و دخالت نیروهای فرانسوی در سوریه را مبارزه با تروریسم اعلام کرد و عملا حمايت مالي و تسليحاتي از تروريستها را کنارگذاشت. ماکرون متوجه شد سياستهاي اولاند عملا مردم منطقه را نسبت به پاريس بدبين کرده است و فرهنگ فرانسوی که در جوامع مدرن و شهری سوریه و لبنان و در میان روشنفکران و طبقات تحصيل کرده اين کشورها از جایگاه ویژه ای برخوردار به حاشيه رانده شده است. ماکرون متوجه بود که حمايت از نيروهاي مخالف سوري دستاوردي نداشت و عملا پولها و تسليحات فرانسوي در اختيار داعش و جبهه النصره قرار گرفت و ثمره آن جنگي شش ساله بود که تنها ویرانی زيربناها وساختار های سوريه را در پي داشت، موجب کشته و زخمی شدن صد ها هزار نفر و آواره شدن میلیون ها نفر از مردم سوريه شد که بسياري از آنها در کشورهاي همجوار از جمله لبنان با دشواريهاي فزاينده اي روبرو هستند.
فرانسه و بحران سوريه
در اوايل شروع بحران سوريه بود که فرانسوا اولاند رئیس جمهوری فرانسه با گرایشات چپ و با بهره گيري از نقاط ضعف متعدد «نيکلا سارکوزی» توانست وارد کاخ الیزه شود. هر چند در ابتدا دولتمردان سوري گمان مي کردند رئيس جمهور جديد شاید در قبال دمشق موضع ملایم تری اتخاذ کند اما اين تصور به سرعت از ميان رفت.بشار اسد رئیس جمهور سوریه پس از پیروزی سوسیالیست ها در فرانسه پیامی را برای فرانسوا اولاند ارسال کرد و از او خواست سیاست های پاریس در قبال دمشق را تغيير دهد اما پاسخ اولاند نشان داد وي بیش از سارکوزی خواهان سرنگونی دولت قانوني سوريه است.
اقدامات فرانسوا اولاند عليه دولت بشار اسد :
- اولاند در اقدامي ضد سوری سفیر سوریه را از پاریس اخراج کرد و حتي به گونه اي خواهان حمله نظامی به سوریه شد.
- فرانسه در 13 نوامبر 2012، ائتلاف ملی سوری را به عنوان تنها نماینده قانونی سوریه در فرانسه به رسمیت شناخت و بر لزوم انتقال قدرت در سوریه تاکید کرد.
- فرانسه تلاش کرد تحریم تسلیحاتی اتحادیه اروپا نسبت به اپوزیسیون سوری را لغو نماید و اين در حالي بود که به طور پنهانی تسلیحات نظامي در اختیار تروريستهاي سوری قرار میداد.
اما گذشت زمان نشان داد اولاند در تصميم گيري دچار اشتباهي فاحش شده است.
عملیات هاي تروریستی متعدد در فرانسه باعث شد تا مسیر سیاست خارجی فرانسه به تدريج از سرنگونی مطلق نظام مستقر در سوریه به نابودی کامل داعش در سوریه و عراق و مبارزه با تروريسم تغییر جهت دهد.فرانسویها به وضوح دریافتند برای حفظ امنیت خویش نباید اتکای بیش از حدی به آمریکا داشته باشند زیرا اروپا به دلیل اتصال زمینی به سوریه و عراق امکان آسیب پذیری بیشتری را در مواجهه با تروريسم دارد در حالی که ميان خاورمیانه و امریکا هزاران کیلومتر فاصله دریایی است.آنها دريافتند زمان تغییر نسبی سیاست نظامی در قبال سوریه همان زمانی است که زمزمههای تغییر استراتژی آمریکا در منطقه خاورمیانه به گوش میرسید و گمانها بر آن بود که امریکا توجه اصلی خود را از خاومیانه به شرق آسیا و اقیانوس آرام و دیگر نقاط استراتژیک دنیا تغییر میدهد. اگر این عملیات هاي خشونت بار در فرانسه و سپس در دیگر کشورهای اروپایی بخصوص بلژيک رخ نمیداد نه فرانسه و نه هیچیک از کشورهای اروپایی متوجه تهديدات داعش در سوریه، عراق، لبنان و شمال آفريقا نمیشدند. از سوي ديگر مماشات اروپا با ترکیه و دستکم گرفتن خطر تروریسم در سوریه و آثار مستقیم آن بر اروپا و از جمله فرانسه باعث شد تا سیل عناصر افراطی اروپایی به سوی داعش رفته و سپس با کوله باری از تجربیات تروریستی و فراگیریهای نظامی به اروپا بازگشتند تا فجایع انسانی زیادی را خلق کنند.
با اين حال اولاند همچنان سياستهاي خاورميانه اي خود را ادامه داد تا اينکه نظر سنجي ها در آستانه انتخابات سال2017 رياست جمهوري ها نشان داد عملکرد او تا چه اندازه با خواست و نظر مردم فرانسه داراي تعارض بوده است.
در آستانه انتخابات سال 2017 رياست جمهوري در فرانسه امانوئل ماکرون، نامزد انتخابات ریاست جمهوری و وزیر اقتصاد پیشین این کشور حداکثر استفاده از اشتباهات اولاند را برد و در گفتگويي خواهان در پیش گرفتن سیاستی مستقل و متوزان در قبال سوريه شد. وی تصريح کرد که این منطق بیشتر از آنکه منطق مداخله به نفع یک گروه یا گروه دیگر باشد، منطق برقراری صلح است. (خبرگزاري ايسنا،5/ 11/ 1395)
سياست واقعگرايي دولت مکرون
با به قدرت رسيدن ماکرون در فرانسه اين کشور متوجه شد با چالشهاي زيادي در تعاملات بين المللي روبروست.دولت ماکرون خيلي زود دست به کارشد تا تغييراتي صورت پذيرد و به منظور مقابله با چالشهای روزافزون در حوزه «سياست خارجي و امنيت» سه هدف را مدنظر قرار داد که عبارتند از:
تغييرات در قبال سوريه با توجه به اهداف اول و سوم صورت گرفت.فرانسه تلاش کرد با فاصله گرفتن از سياست هاي آمريکا موضع مستقل تري را در بحران سوريه اتخاذ کند و از سوي ديگر با تقويت همکاري با روسيه به اهداف خود در منطقه شامات جامه عمل بپوشاند.
رئيس جمهور فرانسه پس از به قدرت رسيدن اعلام کرد رویکرد فرانسه در برخورد با بحران سوریه تغییر یافته و دیگر کنار رفتن بشار اسد پیش شرط این کشور نیست. ماکرون در همین زمینه ادامه داد در سیاست تازه ما در قبال سوریه، یک هدف اصلی وجود دارد و آن، از بین بردن تروریستهاست. هفت سال است سفارت ما در دمشق تعطیل است و هنوز به هیچ راهحلی نرسیدهایم. (تابناک،22 /4/ 1396)
روزنامه فرانسوی لیبراسیون هم در مقاله ای به قلم «حلا کودمانی» Hala Koudmani نوشت، «امانوئل ماکرون» رئیس جمهوری فرانسه سیاست واقع گرایانه ای را در مورد سوریه اتخاذ کرده است.سیاست واقع گرایانه در قبال سوریه قبلا توسط رقبای امانوئل ماکرون در انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در سال 2017 بویژه «فرانسوا فیون» نامزد حزب راست میانه «جمهوری خواهان» پیشنهاد شده بود.ماکرون اطمینان داد، سخنی از عزل «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه از مقامش به عنوان یک پیش شرط برای حل بحران سوریه مطرح نکرده است و خاطرنشان کرد، اهداف و اولویت پاریس در سوریه، از زمان حملات تروریستی ماه نوامبر 2015 در فرانسه، مبارزه علیه گروه های تروریستی است.امانوئل ماکرون تاکید کرد گروه های تروریستی دشمنان فرانسه هستند و نشان داد به دنبال همکاری و توافق با روسیه در زمینه پرونده سوریه است. (پارس تودي،4/4/ 1396)
با وجوديکه ماکرون بر ضرورت تغيير در سياستهاي خاورميانه اي پاريس تاکيد دارد اما واقعيت اين است که وي نتوانسته استراتژي منسجمي در اين خصوص تدوين کند. «فلورانس پارلی» وزیر دفاع فرانسه بر فقدان دیدگاه روشن در قبال بحران سیاسی سوریه و عدم وجود راه حلی روشن از نگاه فرانسه تاکید میکند و میگوید: در مورد سوریه هنوز هیچ چیز مشخص نیست. میدانیم که بعد از مرحله نظامی، مرحله سیاسی فرا خواهد رسید، ولی هیچ آینده مشخصی را پیش رو نداریم. این اظهار نظر پارلی در حالی است که فرانسه گويا در گذشته سیاست روشن و نقشههایی آماده برای حل بحران سیاسی سوریه در دست داشته که در راس آن سقوط بشار اسد و جایگزینی ائتلاف ملی سوریه به جای دولت وی بوده است اما به مرور زمان و با گذشت شش سال از این بحران بزرگ در خاورمیانه حالا فرانسه نیز از مبهم بودن آینده سیاسی و راه حل سیاسی سوریه سخن میگوید و این موضوع جدید میتواند گویای این امر باشد که فرانسه به دلیل اشتباهات راهبردی در دیدگاههای آغازین بحران، حالا از عدم شفافیت آینده سیاسی سوریه حرف میزند.
از سوي ديگر نباید از این نکته غافل شد که وقتی فرانسه از سوریه سخن میگوید در حقیقت به شکل غیر مستقیم از لبنان نیز سخن گفته است. برد سیاسی یا نظامی فرانسه در سوریه میتواند به برد سیاسی و نظامی در لبنان منجر شود و هرگونه شکست فرانسه در تحولات سوریه میتواند به از دست رفتن نقش فرانسه در لبنان نیز منجر شود. این امری انکار ناپذیر است زیرا تحولات لبنان به شکل غیرقابل انکاری به تحولات سوریه گره خورده است؛ به همین دلیل است که از همان آغاز بحران در سوریه، طرف های سیاسی اساسی در لبنان مواضع خود را متناسب با هم پیمانی با نیروهای منطقهای اعلام کردند و صف بندی های روشنی در لبنان در قبال تحولات سوریه ایجاد گردید.«اوبر ودرین»، وزیر خارجه اسبق فرانسه نیز در کتابش " دنیاهای میتران " بر همین نکته و جایگاه کلیدی لبنان و سوریه برای فرانسه انگشت میگذارد و میگوید: از زمان جنگ جهانی دوم فرانسه عملا در خاورمیانه نقشی مهم نداشته است و اگر سوریه و لبنان را از دست بدهد همه نقش خود را در خاورمیانه و خلیج فارس از دست خواهد داد زیرا کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس اول و آخر به سمت آمریکا باز میگردند. (منتظری،علي، سیاست خارجی فرانسه و تحولات خاورمیانه،ايسنا،15/ 8/ 1396)
اظهار نظرهاي ديگري هم وجود دارد که حاکي از سردرگمي پاريس در قبال بحران سوريه است.«ان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه اعلام کرد برقراری صلح در سوریه با حضور بشار اسد، رئیس جمهوری این کشور ممکن نیست. وی افزود که آقای اسد «نمیتواند بخشی از راه حل سوریه» باشد. (يورونيوز 01/ 09/ 2017)
به نظر میرسد مواضع وزیر خارجه فرانسه بيش از آنکه به بينش ماکرون نزديک باشد در ادامه سیاست دولت قبلی این کشور است. فرانسوا اولاند، رئیس جمهوری فرانسه از همان آغاز بحران سوریه بارها تاکید کرده بود که بشاراسد جایی در آینده سیاسی این کشور ندارد. اظهار نظر لودریان آشکارا تفاوت اساسی با مواضع رئیس جمهوری فعلي فرانسه دارد زيرا امانوئل ماکرون بارها تاکید کرده است که خروج اسد از قدرت شرط مذاکره با سوریه نیست و نبايد از ياد برد که سیاست خارجی دولت جديد فرانسه بر مبنای نقش آفرینی بیشتر در پرونده سوریه پایه ریزی شده است و به همین دلیل رئیس جمهوری این کشور خواستار گفتگو با روسیه، متحد اصلی دمشق برای حل بحران سوریه شده است.
استمرار تقابل دولت جديد فرانسه با حزب الله لبنان
به نظر نمي رسد سياست دولت جديد فرانسه در قبال حزب الله لبنان تفاوتي با اسلاف خود داشته باشد. امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه پس از نخستین دیدار رسمی با بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در پاریس گفت: فرانسه نگرانی های مشترکی با اسرائیل در خصوص مسلح شدن گروه حزب الله لبنان دارد. نتانیاهو هم که به دنبال فصل تازهای در روابط بین تل آویو و پاریس بود، در سخنانی گفت: اسرائیل و فرانسه در تمایل به دستیابی به یک خاورمیانه آرام و باثبات، مشترک هستند و دیدگاه های مشترکی در این باره دارند. (مشرق نيوز،26/ 4/ 1396)
در ماه گذشته نيز خبرگزاريهاي بين المللي خبري را مخابره کردند مبني بر اينکه کاخ سفید با انتشار بیانیهای اعلام کرده است«دونالد ترامپ» رئیسجمهوری آمریکا با همتای فرانسوی خود «امانوئل ماکرون» درباره اوضاع لبنان و سوریه گفتوگو کرده و درباره ضرورت همکاری با همپیمانان برای مقابله با «فعالیتهای بیثباتکننده حزبالله و ایران در منطقه» توافق کرده اند.(خبرگزاري ايسنا،28/ 8/ 1396)
به نظر مي رسد اين تصميم نه بر اساس منافع ملي فرانسه بلکه در راستاي تامين منافع رژيم صهيونيستي بدست آمده است.ظهور جبهه تروريستي تکفيري در سوريه پديده اي بود که عملا موجب ورود حزب الله به تحولات ميداني سوريه شد.ظهور جريانهاي تکفيري در سوريه به علت حمایت های گسترده دولت دمشق از مقاومت فلسطینی و لبنانی بود و انتقام گيري از محور مقاومت محرک اصلي شکل گیری و راه اندازی بحران سياسي و امنيتي گسترده در سوریه از سوي رژيم اسرائيل بود.با اينحال جريان مقاومت توانست تروريست تکفيري را در سوريه نابودکند و حضورش در خاک سوريه و نزديکي مرزهاي اشغالي براي تل آويو قابل تحمل نيست.بر کسي پوشيده نيست که حزبالله نقش اصلي را نسبت به متحدان دیگر سوریه برای حفظ دولت قانوني سوريه ايفا کرده است و به عنوان یک بازیگر ملی و منطقهای موثر و غیرقابل چشمپوشی که دارای عمق نفوذ، نگاه راهبردی و توانمندی است مورد توجه قرار گرفته است.
امانوئل ماکرون طی یک سال گذشته بارها مواضعی را در جانبداری از رژیم صهیونیستی اتخاذ کرده است.ماکرون به عنوان رئیس جمهوری که خود را مستقل می نامد،در نهايت تحت تاثیر لابی های صهیونیستی در کشورش قرار دارد. لابی های صهیونیستی در فرانسه طی دهه های گذشته بسیار فعال بوده اند و حضور هر یک از احزاب سوسیالیست و محافظه کار در راس معادلات سیاسی و اجرایی این کشور نیز تاثیری در این خصوص نداشته است. پس از جنگ جهاني دوم شارل دوگل اولين کسي بود که صراحتا از لابي صهيونيستي در فرانسه سخن گفت. او تصريح کرد در فرانسه لابی صهیونیستی قوی وجود دارد که در حوزه اطلاعات نفوذ کرده است.
«شورای نمایندگی موسسات یهودی در فرانسه» (CRIF) ، نام موسسهای غیرانتفاعی است که از سوی رژیم صهیونیستی مورد حمایت قرار میگیرد و در حوزه سیاست داخلی و خارجی و حاکمیت فرانسه نفوذ بسیار گستردهای ایجاد کرده است. این موسسه جزو موسسات قدرتمند صهیونیستی در فرانسه است که لابی اقتصادی قوی نیز دارد.در سال 1943 میلادی در شهر لیون فرانسه؛ یهودیان ساکن فرانسه با ایجاد شبکه حمایتی به منظور پشتیبانی و محافظت از یهودیان، اقدام به تاسیس شورای نمایندگی موسسات یهودی در فرانسه نمودند.به ادعای موسسان «شورای نمایندگی موسسات یهودیان» در فرانسه، این شورا در ابتدا محافظت از حقوق یهودیان را وظیفه خود می دانست، اما با اعلام تشکیل رژیم نامشروع اسراییل، مبارزه با منتقدین و انکارکنندگان هولوکاست، پشتیبانی از سیاستهای رژیم صهیونیستی، حمایت از حقوق بشر و مبارزه با یهودستیزی و نژادپرستی را در حیطه وظایف حتمی این شورا تعریف کردند.در واقع شورای نمایندگی موسسات یهودی نسخه فرانسوی آیپک (AIPAC) نمایندگی رسمی لابی رژیم صهیونیستی در آمریکا است.
در سال 2012 نیکولا سارکوزی رییس جمهور وقت فرانسه با حضور در میهمانی شورای نمایندگی موسسات یهودی در حضور بیش از هزار سیاستمدار فرانسوی، خوشخدمتی خود را بیش از پیش به صهیونیستها نشان داد و رژیم اسراییل را یک معجزه نامید! وی در ادامه اظهار داشت: دولت فرانسه بر سر امنیت اسراییل با هیچکس مصالحه نخواهد کرد.
فرانسوا اولاند رییس جمهور فرانسه در میهمانی سالانه مارس 2014 حاضر شد و در سخنرانی خود ضمن ضمانت امنیت رژیم صهیونیستی قول داد تا مذاکرات 5+1 با ایران به نغع اسراییل تمام شود؛ کارشکنی فرانسه در مذاکرات هستهای ایران و 5+1 در ژنو 2 یکی از بارزترین نمونههای خوشخدمتی فرانسه به اسرائیل است. جایی که وزیر خارجه این کشور با حضور سرزده در ژنو و مذاکرات هستهای، ابتدا وزرای خارجه دیگر کشورها را به ژنو کشاند و سپس به نیابت از رژیم اسرائیل، مذاکرات را در آن مرحله به بنبست کشاند؛ اقدامی که با تقدیر مقامات رژیم صهیونیستی همراه بود و شیمون پرز رئیس پیشین این رژیم رسما اعلام کرد "اسرائیل خود را مدیون فرانسه میداند" و نتانیاهو نیز فرانسه را "دوست واقعی اسرائیل" خطاب کرد". (لابی صهیونیستی و هدایت مقامات الیزه،پايگاه اطلاع رساني شهيد آويني)
ماکرون نیز به عنوان رئیس جمهوری که علاقمند است خود را مستقل بنامد، به شدت تحت تاثیر لابی های صهیونیستی در کشورش قرار دارد.دیدار اخیر نتانیاهو و ماکرون نشان داد که رئیس جمهور فرانسه در مواجهه با اسرائيل مانند اولاند، سارکوزی، شیراک، میتران و دیگر روسای جمهور فرانسه رفتار مي کند وخود را متغیری وابسته به تل آویو تفسير کرده است.
نتيجه گيري
با افول قدرت کشورهاي اروپايي و تغيير مرکزيت قدرت بين المللي از اروپا به مسکو و واشنگتن پس از جنگ دوم جهاني نقش لندن و پاريس در امور خاورميانه هرچند کمرنگتر شد اما به کلي از بين نرفت و فرانسه طي دهه ها يکي از بازيگران اصلي صحنه تحولات سياسي،اقتصادي و فرهنگي کشورهايي چون سوريه و لبنان باقي ماند. فرانسه در دوره اولاند و پس از کاهش تمرکز دولت اوباما بر تحولات خاورميانه کوشيد براي بازيابي جايگاه خود در منطقه گامهاي موثري بردارد که البته بيش از آنکه موفقيت آميز باشد نتايج نااميدکننده اي را به بار آورد.
اما با روي کار آمدن «امانوئل ماکرون» رييس جمهور جوان و کمترشناخته شده در فرانسه خيلي ها او را نماد تغيير سياست هاي پاريس در مسائل داخلي و روابط خارجي دانستند؛ سياست هايي که در حوزه خاورميانه طي سال هاي اخير با انتقاداتي جدي رو برو شد و مردم فرانسه را تحت تاثير معضلات امنيتي قرار داد.با آغاز ریاست جمهوری ماکرون پیش بینیهای بسیاری وجود داشت که وی سیاست خارجی فرانسه را در منطقه خاورمیانه و به خصوص بحران سوریه تغییر اساسی دهد. ماکرون معتقد بود که در تحولات خاورمیانه و به خصوص سوریه به نتيجه نخواهد رسيد مگر اينکه با قدرت منطقه اي ایران و روسیه همکاری نزدیک داشته باشد.پس از به قدرت رسيدن ماکرون پیش بینیهای زودهنگامی وجود داشت که پاريس ممکن است روابطی را با دولت سوریه برقرار کند اما گذشت زمان نشان داد رويکرد وي محتاطانه است و بيشتر بر روي مبارزه با تروريسم متمرکز شده است و در شرايط حاضر حضور اسد در قدرت را براي مقابله با تروريست ها مثبت ارزيابي مي کند.
به نظر مي رسد ماکرون در پی احیای نقش تاریخی فرانسه در خاورمیانه است. او در بخش سیاست بین الملل در برنامه ریاستجمهوری خود عنوان مي کند فرانسه باید جایگاه خود در خاورمیانه را بازیابد و به ویژه راه حلهای مناسبي برای روندهاي سياسي بحران سوریه پيداشود.
ماکرون در تلاش کرد در تحولات لبنان هم ابتکار عمل را در دست بگيرد و در گامي مهم رئیس جمهور جوان این کشور توانست موضوع سعد حریری، نخست وزیر مستعفی لبنان را که در جامعه بینالملل به عنوان یک یاغی گری و گروگانگیری بزرگ یاد می شد را حل کند. با اين حال نبايد از نظر دور داشت که با وجود انتخاب شعار تغيير از سوي ماکرون، تحول در سياست هاي خاورميانه اي پاريس و رويکردهاي اين کشور در زمينه بحران هاي خاورميانه به دليل منافع سرشار فروش تسليحات و فعاليت لابي هاي صهيونيستي با دشواري هاي بسياري روبرو است و ماکرون ناچار است با گروههاي ذينفوذ خصوصا لابي صهيونيستي يهوديان فرانسه همکاري کند.
موضوع حزب الله لبنان از مواردي است که رئيس جمهور فرانسه به نظر نمي رسد بتواند راه حلي براي آن پيداکند.پاريس خود مي داند که ورود به فتنه جديد اسرائيل و صهيونيست ها يعني سلاح حزب الله تا چه اندازه مي تواند خطرناک و بي ثبات کننده باشد.در پي استعفاي حريري بود که «یسرائیل کاتس»وزیر اطلاعات اسرائیل اين اقدام را نقطه عطفی برای برخورد با حزبالله دانست و گفت زمان کنار گذاشتن، تضعیف و خلع سلاح حزبالله فرا رسیده است.البته اين موضوعي بسيار پيچيده و حساس است زيرا تجارب گذشته حزب الله در بيرون راندن صهيونيست ها از اراضي اشغالي جنوب لبنان و نابود کردن تروريست هاي تکفيري در سوريه موفقيت هايي بوده اند که با عملکرد نظامي حزب الله حاصل شده و از حمايت مردمي کشورهاي محور مقاومت نيز برخوردار است.
«میشل عون»، رئیس جمهوری لبنان در گفت وگو با روزنامه فرانسوی «لوفیگارو» و در پاسخ به این سوال که «چرا حزبالله را خلع سلاح نمیکنید؟»، اظهار کرد: حزبالله از سلاحش در صحنه داخلی استفاده نمیکند؛ این سلاح فقط برای تضمین مقاومت لبنانیها در برابر رژیم اسرائیل است که همچنان بخشی از سرزمین لبنان یعنی حدود 30 کیلومتر مربع از «مزارع شبعا» را اشغال کرده است.وي افزود:تا زمانی که اسرائیل به قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و دیگر توافقهای بینالمللی احترام نمیگذارد، نمیتوان حزبالله را از سلاحش منع کرد؛ چطور اسرائیل هر زمان و هر طور که بخواهد، میتواند علیه دیگران جنگ راه بیاندازد، اما دیگران حق دفاع از خودشان ندارند؟ نه، این قابل قبول نیست. (پارس تودي،1/ 7/ 1396)
بايد توجه کرد که تغيير نظر نسبي فرانسه در قبال دولت قانوني سوريه و عقب نشيني از مواضع گذشته بيش از هر چيز متاثر از استمرار حملات تروريستي تکفيري ها به خاک فرانسه و انتقاد گسترده افکار عمومي اين کشور بوده است و ماکرون اصلا تمايلي به رودررو شدن با لابي صهيونيستي فرانسه را ندارد.ماکرون دريافت تضعيف حکومت اسد عملا فضاسازي ميداني براي داعش،القاعده،النصره و....دهها گروهک تروريست بوده است و که فرانسه را با تهديدات فزاينده روبرو کرده است.با اين حال به نظر نمي رسد موضع ماکرون درباره جنبش مقاومت حزب الله تفاوتي با روساي جمهور قبلي فرانسه داشته باشد و او نيز کاملا منافع رژيم صهيونيستي را در نظر خواهد گرفت.
پژوهش خبری // پژوهشگر: علی ظریف