آنسوی خط آشوب
رویکرد محافل سیاسی و رسانه های بیگانه در مواجهه با شورش های خیابانی انگلیس در اگوست 2011 و مقایسه آن با این مواضع در قبال آشوب های دی ماه 96 ایران درس های آموزنده ای دارد.
ششم آگوست سال 2011 انگلیس شاهد شورش های چند روزه ای بود که به بهانه قتل یک جوان سیاه پوست به نام مارک دوگان، از تاتنهام در شمال لندن آغاز شد و به تدریج به نقاط دیگر این کشور گسترش یافت و انگلیس را تا حد یک کشور بحران زده پیش برد. بازخوانی مواضع مقام های سیاسی وقت انگلیس و انعکاس این شورش ها در بی بی سی، یورونیوز و دیگر رسانه های غربی و مقایسه این رویکرد با رویکردی که این محافل در قبال شورش های دی ماه 96 در ایران گرفته اند درس های آموزدنده ای دارد.
در آن مقطع دیوید کامرون نخست وزیر وقت انگلیس مسافرت تابستانی خود را نیمه کاره رها کرد و به کشورش بازگشت و نشست فوری کابینه را برگزار کرد او در ابتدا اقدامات شورشیان را غیر قابل دانست و با وخیم تر شدن اوضاع دستور سرکوب شدید معترضان را شخصاً صادر کرد و گفت: «پلیس باید با شدت تمام اقدام کاملا جنایتکارانه معترضان را سرکوب کند.» وی تصریح کرد: «مردم بدانند بدون شک هر کاری که لازم باشد برای مهار این ناآرامی ها انجام خواهد داد. وزیر کشور انگلیس نیز ضمن تهدید تظاهرکنندگان اعلام کرد نزدیک به 530 نفر از آشوب طلبان را در مراحل اولیه دستگیر و روانه بازداشتگاه ها کرده اند.
با این دستور نیروهای امنیتی ویژه هم ماموریت خود را آغاز کردند و با جست و جوی خانه به خانه و دستگیری معترضان؛ صدها نفر را بازداشت کردند. نیروهای پلیس هم با کمک هلی کوپتر، خودروهای مخصوص و نیروهای پیاده و سواره خود با شدت به سرکوب تظاهرکنندگان پرداختند وبا حضور 16 هزار پلیس در سح شهر لندن، آرامش به این شهر بازگشت.
هم زمان رسانه های غربی چون بی بی سی، یورونیوز و دیگر شبکه های تلویزیونی نیز با پخش تصاویر آتش زدن خودروها و غارت فروشگاهها و حمله شورشیان به نیروهای پلیس، به خوبی چهره معترضان را در قالب غارتگران و آشوبگرانی که امنیت انگلیس را با تهدید روبرو کرده اند و باید به سرعت سرکوب شوند به تصویر کشیدند. ضمن اینکه دولت کامرون برای جلوگیری از هماهنگی شورشیان دستور متوقف شدن فعالیت شبکه های اجتماعی و اینترنت را نیز صادر کرد.
این رویکرد نشان داد که امنیت و برخورد شدید با آشوبگران و حتی توسل به هراقدامی برای بازگرداندن امنیت در دستور کار محافل سیاسی و رسانه ای انگلیس و متحدان غربی این کشور است و در این باره با هیچ کس شوخی ندارند. اما این محافل با شورش های دی ماه 96 در ایران چه موضعی اتخاذ کردند؟
در جریان فتنه دی ماه 96 عده ای آشوبگر در برخی شهرها با حمله به اماکن عمومی و آتش زدن خودروها و شکستن شیشه های اماکن عمومی چون بانک ها و آسیب رساندن به شهروندان سعی کردند نظم وامنیت کشور را برهم بزنند و متاسفانه در این اقدامات آشوبگرانه چند تن از شهروندان بی گناه نیز جان خود را از دست دادند که به عنوان نمونه به یکی از جنایت های آشوبگران در خلاص کردن دنده یک ماشین سنگین آتش نشانی و رها کردن آن در سرازیری خیابان وبرخورد آن با یک خودرو که دو شهروند بی گناه سرنشین آن جان خود را از دست دادند اشاره می شود.
در جریان این آشوب ها یکی از اتفاقاتی که رخ داد این بود که محافل رسانه ای غربی چون بی بی سی در ابتدا سعی کردند با تحریک آشوبگران و به میدان آوردن آنها، آشوب ها را گسترش دهند.
در مر حله دوم رسانه های غربی از جمله بی بی سی سعی کردند به این آشوب ها هویت بخشی نمایند و به آن انگیزه های سیاسی بدهند.
در مرحله سوم که آشوب ها در حال فروکش کردن بود آنها سعی کردند این گزاره را برجسته کنند که معترضان قرار نیست به خانه برگردند تا همچنان آتش آشوبگری شعله ور بماند و حتی به سمت اقدامات تخریب گرایانه سوق داده شود.
در مرحله چهارم رسانه های غربی چون بی بی سی ضمن هویت بخشی به آشوبگران، با تاکید بر اینکه رهبری مشخصی این اعتراضات ندارد سعی نمودند برای این آشوب ها لیدر سازی نمایند و در این مسیر از رضا پهلوی فرزند شاه مخلوع به عنوان کسی که می تواند لیدر باشد نام بردند.
در مرحله پنجم هم که خیل عظیم مردم برای نشان دادن همبستگی خود با نظام و برائت از آشوبگران به خیابانها آمدند، سعی کردند این حرکت های مردمی را نادیده گرفته وآن را دولتی ترسیم کنند.
شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی در توصیف راهپیمایی های مردمی در محکومیت اغتشاشات و ناآرامی های اخیر، آن را حکومتی، غیرمستند(احتمال جعل گزارش ها) و ناکافی برای جلوگیری از نارضایتی های رو به انفجار دانست.
اما در سطح محافل سیاسی نیز، مقام های غربی از جمله انگلیس سعی کردند در مسیر هویت بخشی به آشوبگران گام بردارند و در این خصوص با صدور بیانیه هایی اعلام کردند که اوضاع را زیر نظر دارند واز دولت ایران می خواهند که در مقابله با آشوبگران از خود خویشتنداری نشان دهد.
برخی دیگر از مقام ها از جمله دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا نیز به صراحت از آشوبگران حمایت کردند.
با مقایسه این دو رویکرد چه نتیجه ای می توان گرفت ؟ آیا جز این است که رسانه های و محافل غربی که حتی کمترین آشوبگری و برهم خوردن امنیت کشورهای خود را تحمل نمی کنند از چنین تحرکاتی در دیگر کشورها حمایت می کنند؟
آیا جز این است که این محافل با حمایت از این شورش ها به دنبال تحمیل مطالبات خود و کسب منافع خود هستند؟ آیا رسانه ها در این عرصه همان نقش توپ و تانک و مسلسل دشمن بعثی را علیه ایران بازی نمی کنند؟
سوال اینجاست که در چنین شرایطی آیا اعتماد به رسانه های غربی از جمله بی بی سی و شبکه های اجتماعی که همه از خارج از کشور، کنترل و با هدف برهم زدن ثبات کشور مدیریت می شوند منطقی است؟
----------------------------
رضا محمدمراد