به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما ؛ آن روز به دانشگاه رفتم و از صبح تا حوالی ساعت 2 کلاس داشتیم؛ خیلی دلشوره داشتم احساس می کردم قرار است اتفاقی بیفتد اتفاقا یک بار هم به علی گفتم اما در جواب من گفت: سعید! این قدر بد به دلت راه نده حالا چون نزدیک امتحانات دانشگاهه اینطوری شدی و من هم به علی گفتم شاید همینطور باشه که تو میگی.
قرار شد با هم به سلف دانشگاه برویم و بعد از ناهار با کمک هم فرمول های هندسه را تحلیل کنیم.
علی وارد سلف دانشگاه شد و من هم دنبال او رفتم ناهار را تحویل بگیرم، ژتون علی را هم گرفتم و به او گفتم تو برو یک میز خلوت پیدا کن تا من برگردم.
از فاصله دور علی را می دیدم که با داوود یکی از دوستانش در حال صحبت کردن است. غذا را تحویل گرفتم و نزدیک میز رسیدم که دیدم علی و دوستش در حال جر و بحث کردن هستند، خواستم آنها را جدا کنم که دوستش با تندی به من گفت به تو چه مربوطه؟ مگه تو مدعی العمومی که دخالت می کنی؟
من کوتاه نیامدم و دوباره جلو رفتم تا میانجیگری کنم اما داوود کلمه رکیکی در مقابل همه نثارم کرد.
اصلا یادم نمی آید که چطور یک لحظه کنترل خودم را از دست دادم و با کف دست به سینه او کوبیدم و تا به خود آمدم دیدم همه دور او جمع شده اند و خون از سرش روی زمین ریخته است.
کم کم جمعیت اطراف ما زیاد شد، یکی می گفت زنگ بزنید اورژانس و دوست علی همانطور بی حرکت روی زمین افتاده بود.
دست و پای خودم را گم کرده بودم، نمی دانستم چه اتفاقی افتاده است تا این که اورژانس رسید و بعد از رسیدگی های اولیه او را به بیمارستان منتقل کردند.
من هم همراه علی به بیمارستان رفتم؛ لحظات سختی بود نمی دانستم چه آینده هولناکی در انتظار من است اما وقتی دکترها از مرگ داوود خبر دادند دنیا روی سرم آوار شد.
حالا این منم دانشجوی معدل بالای دانشگاه که 5 ماه است دستبند به دست از این دادگاه به آن دادگاه می روم و خانواده داوود هم در مقابل مرگ فرزندشان فقط قصاص می خواهند.
این روزها دائم به این مساله فکر می کنم که ای کاش در لحظه جدال علی و داوود خودم را وارد معرکه نمی کردم، ای کاش اصلا عصبانی نمی شدم و ای کاش در آن لحظه کمی فکر می کردم... »
این حکایت تلخ زندگی سعید 24 و دانشجوی مهندسی است که در واکنشی تند یکی از دانشجویان دانشگاه خودش را ناخواسته به قتل رسانده و این روزها سایه سنگین زندان و سردی دستبند آهنی همراه اوست.
حکایت سعید، پشت پرده یک لحظه عصبانیت برخی از آدم هاست که با کنترل نکردن خشم حالا بخشی از پرونده های قضایی را به نام خود رقم زده اند، یکی حین رانندگی عصبانی شده، آن دیگری به خاطر تحمل نکردن توهین یک نفر دیگر و فردی هم در یک نزاع خیابانی مرتکب ضرب و جرح و حتی قتل شده است.
بر اساس گزارش مرکز آمار و اطلاعات قوه قضاییه بخشی از پرونده های قضایی که در دست رسیدگی است به همین عصبانیت های لحظه ای و واکنش های بدون فکر کردن اختصاص دارد.
آنطور که مدیرکل پیشگیری های وضعی معاونت اجتماعی قوه قضائیه می گوید: آمارهای پرونده های قضایی در 6 ماه نخست امسال حکایت از این دارد که 4 عنوان اتهامی ضرب و جرح (اعم از نزاع فردی، جمعی و مسلحانه)، تهدید، توهین و تخریب 25 درصد مراجعات قضایی را به خود اختصاص داده اند.
به گفته علیرضا ساوری این عناوین اتهامی که برآمده از کنترل نکردن خشم هستند نشان می دهند که در بخش های فرهنگی و اجتماعی نیاز به کار و برنامه ریزی بیشتر است تا شاهد کاهش آمار عناوین اتهامی باشیم.
- نگاه ساده انگارانه به خشم، ممنوع!نکته مهم در بررسی چنین پرونده هایی این است که برخی از مردم در مراودات روزمره به برخوردها و رفتارهای تهاجمی خود توجهی ندارند و گاهی حتی به راحتی از آنها می گذرند.
به گفته "ابوالفضل حمزه" وکیل دادگستریی، افرادی هستند که نمی دانند بعضی حرف هایی که در جمع مطرح می کنند توهین محسوب می شود و قانونگزار برای آن مجازات در نظر گرفته است.
این وکیل دادگستری با اشاره به برخی پرونده های قتل ناشی از توهین و عصبانیت می گوید: بارها دیده شده است در اثر یک اختلاف ساده که با گذشت و ندیده گرفتن حل می شود دعوا آنقدر بالا می گیرد که منتهی به قتل غیرعمد یا عمد می شود.
- عصبانیت ها را جدی نگیریمخیلی ها فکر می کنند کنترل عصبانیت آنقدرها هم ساده نیست و این در حالی است که اگر روی رفتارهای خودمان تمرکز و توجه داشته باشیم قطعا زندگی ما با آرامش و دور از خشونت طی می شود.
شاید شما هم بگویید در برخی مواقع نمی شود خشم و عصبانیت را کنترل کرد اما جالب است بدانید برای واکاوی واکنش های مردم در مواجهه با موضوعات ناراحت کننده به میان آنها رفتم و البته آنها هم نکات جالبی را مطرح کردند.
خانم دانشجویی در پاسخ به سوالم درباره نحوه برخورد با مسایل ناراحت کننده می گوید: وقتی عصبانی می شوم سکوت می کنم تا حال و هوایم تغییر کند.
یکی از کسبه بازار نیز می گوید: واکنش من هنگام عصبانیت خنده است و خیلی به موضوعات ناراحت کننده بها نمی دهم.
آقای میانسالی هم به این نکته اشاره می کند که در لحظه عصبانیت نباید موضوعات ناراحت کننده را ادامه بدهیم چون اختلاف سلیقه و نظر نباید به بحث و جدال تبدیل شود.
جوان دانشجویی هم البته با اشاره به آثار مطلوب گذشت در هنگام عصبانیت می گوید: بارها پیش آمده که یکی از دوستان، من را ناراحت کرده است اما همیشه سعی کرده ام خودم را کنترل کنم تا در مواجهه با خشم و عصبانیت هیچ واکنش تهاجمی از خودم بروز ندهم.
بگفته این دانشجو، گذشت بهترین عکس العمل در مواجهه با خشم و عصبانیت است.
- تمرین آرامش مردم هم به حفظ آرامش در مواجهه با خشم تاکید می کنند همان نکته ای که روانشناسان اجتماعی از آن به عنوان مهارت زندگی برای برقراری تعامل مطلوب و سازنده با دیگران یاد می کنند.
"غلامعلی افروز"، ریشه های خشم را در خواسته ها و توقعات نامعقولی می داند که از خود یا اطرافیانمان داریم.
به گفته این روانشناس و استاد دانشگاه، تنها راه رهایی از خشم های تهاجمی نگاه واقع بینانه به سطح توقعات در زندگی است.
افروز توجه به مسائل اعتقادی و مذهبی را یکی از مهمترین عوامل کسب آرامش روحی و روانی می داند و اعتقاد دارد افرادی که باورهای دینی محکم تری دارند در مواجهه با موضوعات ناراحت کننده عکس العمل های آرام تر و غیرتهاجمی دارند.
عاقبت سعید که حالا یک عصبانیت ساده او را به جای نشستن پای درس دانشگاه راهی زندان کرده است، این جمله زیبای مولای متقیان علی(ع) را یادآوری می کند که " به هنگام خشم، نه تنبیه، نه تصمیم، نه دستور".
گزارش: ملیحه پژمان