استفاده ابزاری جناح کودتاگر سعودی از سعد حریری برای فرافکنی بحران داخلی
به نظر می رسد جناح کودتاگر به سرکردگی محمد بن سلمان ماجرای استعفاء سعدالحریری نخست ویر لبنان را به گونه ای مدیریت می کند که از آن به عنوان ابزاری در جهت تثبیت فاز جدید تصاحب کامل قدرت در عربستان استفاده کند.
از زمانی که ماجرای استعفای غیرمنتظره سعد حریری نخست وزیر لبنان و متعاقب آن بگیر و ببندهای جدید در عربستان شروع شده، جریان خبری به اقتضای شرایط روی هر یک از این ماجراها تمرکز می یابد. در ساعات اولیه استعفای حریری در ظهر شنبه 13 ابان جریان خبری و رسانه ای به این مسئله متمرکز شد و این ذهنیت پیش آمد که گویا عربستان از ایجاد خلاء مصنوعی قدرت در لبنان برای به راه انداختن جنگ جدید در منطقه و کشاندن پای رژیم صهیونیستی ودولت راستگرای ترامپ به آن استفاده می کند. اما بعد از اینکه فاز جدید کودتای خزنده محمد بن سلمان و خاندان سلمان در بامداد یکشنبه منتشر و مشخص شد که در این مرحله خیلی از شاهزاده ها و تجار این کشور نیز در پوشش مبارزه با فساد قربانی موج جدید کودتای سفید شده اند، این احتمال قوت گرفت که گویا استعفای اجباری سعدحریری اقدامی برنامه ریزی شده جهت ایجاد پوشش لازم برای عبور دادن عربستان از فاز جدید کودتاست که امکان داشت این کشور را در همان ساعات نخست وارد درگیری داخلی بکند. در چند روزی که توجهات در داخل و خارج بر این بگیر و ببندها متمرکز بود ماجرای استعفای حریری تا حدودی در حاشیه قرار گرفت اما از روز گذشته دوباره ماجرای این استعفاء در کانون توجهات گرفته به گونه ای که موضوع بگیر و ببندها را کاملا به حاشیه رانده است. البته استعفای سعدحریری با توجه به حرف و حدیث هایی که درباره پشت پرده این استعفاء وجود دارد به تنهایی ازاین ظرفیت برخوردار است که برای روشن شدن ابعاد و جزئیات ماجرا تلاش شود و لبنانی ها این استعفاء را از این زاویه دنبال و پیگیری می کنند اما به نظر می رسد جناح کودتاگر با سرکردگی رهبری محمد بن سلمان ماجرای این استعفاء را به گونه ای مدیریت می کنند که از آن به عنوان ابزاری در جهت تثبیت فاز جدید تصاحب کامل قدرت استفاده کنند. سفر تحت الحفظ سعدحریری به ابوظبی و همچنین دیدار او با ملک سلمان و یا اعلام خبر دیدار سعد حریری با برخی از سفرای غربی و حتی فراخوانی اتباع سعودی از لبنان در این راستا قرار دارد. از این بعد ارتباط معناداری نیز بین تمرکز جناح کودتا گر به این مسئله و میزان شدت بحران سیاسی داخلی آن نیز احساس می شود و این نشان می دهد که جناح کودتا گر از حریری و نخست وزیر لبنان به عنوان ابزاری در جهت مدیریت بحران داخلی خود سوء استفاده می کند و می خواهد سرنوشت لرزان و متزلزل خود را به سرنوشت لبنان و اهل تسنن این کشور گره بزند و آنها را نیز قربانی اهداف و مطامع خود سازد. بر این اساس مشخص می شود سرمنشا ماجراجویی های جناح کودتاگر سعودی در داخل این کشور است و هیچ ربطی به یمن ، ایران و لبنان ندارد اما از آنها برای فرافکنی بحران داخلی استفاده می شود.
-------------------------------------
احمد کاظم زاده