ارتباط تسویه حساب های سیاسی در عربستان با استعفای حریری
کودتای سیاسی در عربستان آشکار کرد که جناح حاکم با استعفای فرمایشی نخست وزیر لبنان، به دنبال منحرف کردن اذهان داخلی و خارجی برای پیشبرد فاز جدید تسویه حساب های سیاسی است.
اگر تا پیش از اعلام خبر اجرای فاز جدید کودتای خزنده در عربستان (که در جریان آن 11 شاهزاده ،4 وزیر و دهها وزیر سابق در پوشش مبارزه با فساد از کار برکنار و یا بازداشت شدند)دلیل استعفای غیرمنتظره سعد حریری نخست وزیر لبنان در پرده ابهام قرار داشت اما با اعلام تسویه حساب های جدید محمد بن سلمان تا حدودی پرده از این راز گشوده شد و استعفای فرمایشی حریری آن هم از نقطه نامعلوم در عربستان حداقل این کارکرد را برای جناح حاکم و کودتاگر در ریاض فراهم کرد که اذهان داخلی و خارجی را به سمت این استعفای مسئله دار و شگفت انگیز منحرف کند تا بتواند در پوشش آن فاز جدید تسویه حساب سیاسی را به پیش ببرد.
این بدین مفهوم است که نسل جدید قدرت و کودتاگر در عربستان سعد حریری را قربانی اهداف و مطامع خود کرده است و بدون اینکه هیچ ارزش و اهمیتی را برای شخص وی و مقام نخست وزیری لبنان قائل باشد از آن به عنوان ابزاری در خدمت انتقال قدرت و پروژه کودتای سفید استفاده کرده است. بررسی پیشینه تحولات نیز حاکی از این است که از زمانی که پروژه انتقال قدرت از نسل قدیم به نسل جدید بعد از مرگ ملک عبد الله پادشاه قبلی استارت خورده ، جناح حاکم به رهبری محمد بن سلمان و اتاق عملیاتی که در پشت آن قرار دارد در هر مرحله از اجرای این پروژه به ایران هراسی متوسل شده و حتی در مواردی با زیر پاگذاشتن اصول و مبانی دیپلماتیک اهانت های بی حدو حصری را علیه ایران مرتکب شده است تا با دامن زدن به فضای تنش بتوانند از فضای حاصل از آن برای پیشبرد کودتای سفید و پروژه تصاحب قدرت استفاده کند.
اگر در گذشته این محمد بن سلمان و یا سایر همراهان وی بوده اند که این نقش را ایفاءمی کردند اما این بار این ماموریت بر عهده سعدحریری گذاشته شده است تا هم بتوانند در پرتو ایران هراسی پروژه انتقال قدرت را به پیش ببرند و هم اینکه با ایجاد خلاء سیاسی در لبنان این کشور را به صحنه تسویه حساب های منطقه ای خود تبدیل کنند.
از این دید جناح کودتاگر برای استعفای حریری دو کارکرد داخلی و خارجی تعریف کرده اما در صورتی که در داخل قربانیان تسویه حساب های جدید دست روی دست نگذارند و صدای سکوت خود را بشکنند و یا در خارج احزاب و گروههای سیاسی در لبنان با هوشیاری از خلاء سیاسی تحمیلی عبور کنند ، فتنه جدید جناح حاکم در عربستان در لبنان نیز همانند توطئه های قبلی آن در یمن و سوریه نیز نقش بر آب خواهد شد و شکست های جدیدی را برای آن رقم خواهد زد.
نکته قابل تامل در این باره این است که محمد بن سلمان در این ماجرا تنها نیست و تصمیمات در اتاق فکری اتخاذ می شود که کاملا می شود رد پای رژیم صهیونیستی و دولت ترامپ را نیز در آن مشاهده کرد و احتمال اینکه نسل جدید قدرت توسط مافیای صهیونیستی و جناح راستگرای حاکم بر دولت ترامپ فریب خورده باشند نیز وجود دارد . از این دید هرچند جناح حاکم خیلی از رقبای داخلی را به اتکاء مافیای صهیونیستی و دولت راستگرای ترامپ از صحنه خارج می کند اما احتمال اینکه خود نیزدر این مسیر قربانی شود ، وجود دارد .
---------------------------------
احمد کاظم زاده