پخش زنده
امروز: -
آب های مشترک ایران و افغانستان ؛ بیش از یک قرن و به طور جدی محل اختلاف میان دو طرف بوده است .
از جمله این امکانات مشترک رودخانه های مرزی هستند .
نگاه تاریخی
ایران و افغانستان در مورد دو رودخانه به نامهای "هریرود" در شرق ایران که به سمت خراسان و رودخانه" هیلمند " که به سمت سیستان سرازیر می شوند منافع مشترک دارند و دو کشور در مورد رودخانه هیلمند قرارداد دارند که در سال 1351 به امضای مقامات ارشد رسید .این قرارداد به شکل حقوقی نحوه استفاده مشترک از آب رودخانه هیلمند را تعیین کرده است که حقابه ایران 26 متر مکعب در ثانیه در سالهای نرمال ابی است که آن نیز تعریف شده که براساس سنجش مرکز سنجش "دهراوود " مشخص می شود. براساس ان حقابه ایران سالانه به 820 میلیون متر مکعب می رسد .با این حال با توجه به مشکلات متعددی که در دهه های گذشته در افغانستان وجود داشته از جمله ناامنی ،اشغال و حاکمیت رژیم طالبان ،حقابه ایران به نحو صحیح و براساس قرارداد تامین نشده است .
اما در مورد رودخانه هریرود ایران و افغانستان توافقنامه ای برای تعیین حقابه ندارند .به همین دلیل در سالهای اخیر ارسال آب به سمت ایران از سوی این رودخانه با دشواری و مشکلاتی روبرو بوده است .با احداث دو سد کجکی و سلما بر رودخانه هریرود در افغانستان که آب ارسالی به ایران را متوقف کرده و یا بسیار کاهش داده است خشکسالی به طور جدی خراسان ایران را تهدید می کند.
آب های مشترک و دیدگاه ها
در مورد نحوه برخورد دولت افغانستان با آب های مشترک با همسایگان این کشور دو دیدگاه مطرح است .برخی براین اعتقادند که دولت کابل از آب رودخانه های مشترک باید به عنوان ابزار سیاسی جهت اعمال فشار برای کسب امتیاز در حوزه های مختلف از ایران استفاده کند .این افراد براین باورند که آب در افغانستان مانند نفت می تواند به عنوان منبع درآمدی برای این کشور و اهرم فشار برای کسب امتیاز استفاده شود .برخی دیگر از محافل نیز در افغانستان براین اعتقادند که دولت افغانستان باید از طریق همکاری و مشارکت ضمن تامین حقابه ایران حسن نیت خود را برای همکاری نشان دهد .اگر چه جهان با خشکسالی روبرو است و بسباری از محافل جنگ آینده را جنگ آب می دانند اما افغانستان که کشوری کوهستانی است از موقعیت آبی خوبی برخوردار است و با کشورهای همسایه از جمله ایران ،پاکستان و ترکمنستان رودخانه مشترک دارد.
بنابراین چنانچه دولت کابل بخواهد از آب به عنوان ابزار سیاسی استفاده کند باید با کشورهای همسایه که رودخانه مشترک دارد به منازعه برخیزد.کسانی که این دیدگاه را مطرح می کنند رودخانه ها را مساله داخلی برای افغانستان می دانند که مشمول قوانین داخلی در افغانستان می شود .
این در حالی است که براساس توافقنامه های صورت گرفته میان کشورهای اروپایی از جمله توافقتنامه 1815 وین در مورد حقوق ناوبری بر روی رودخانه آلپ رودخانه های بین المللی این گونه تعریف شده است :
1-رودی که از سرزمین دو یا چند کشور می گذرد
2-رودی که دو یا چند کشور را از هم جدا می کند
3-رودی که برای دو یا چند ملت دارای اثر اقتصادی است .
با این حال رویکرد برخی محافل در افغانستان این است که وانمود کنند رودخانه هایی که به سمت ایران سرازیر می شود داخلی است و وجهه بین المللی ندارد .این در حالی است که تواقنامه ای که میان دولتهای وقت ایران و افغانستان برای تعیین حقابه ایران از رودخانه هیلمند امضا شد براساس اصول بین المللی است و یک سند حقوقی محسوب میشود .اما در مورد رودخانه هریرود هر چند توافقنامه ای برای تعیین حق ابه ایران امضا نشده است اما به لحاظ عرفی دولت افغانستان همواره آنرا رعایت کرده و به همین دلیل نیازی برای امضای توافقنامه نبوده است .بنابراین به نظر می رسد برخی محافل در داخل افغانستان و محافل منطقه ای می کوشند با سیاسی کردن مساله آب افغانستان به گونه این کشور را رودر روی همسایگانش قرار دهند.در بخش داخلی تصور برخی براین است که از طریق آب قادر خواهند بود همسایگان خود را کنترل کنند.
در بخش خارجی نیز با باز شدن هر چه بیشتر پای هند ،چین و آمریکا به افغانستان به گونه ای رقابتهای منطقه ای و بین المللی به این کشور کشیده شده است .هند بیشترین نقش را در ساخت سد بر روی رودخانه های افغانستان دارد .
نفوذ هند
بسیاری براین اعتقادند با توجه به همکاری نزدیک هند با افغانستان دولت دهلی نو درصدد است از طریق افغانستان بر آبهای ورودی به پاکستان کنترل داشته باشد .از آنجا که دولت کابل نیز با دولت اسلام آباد در زمینه های مختلف اختلاف نظر دارد از ایده کنترل بر منابع آبی پاکستان نیز استقبال می کند.این در حالی است که نجیب آقا فهیم استاد دانشگاه و پژوهشگر آب در افغانستان با اشاره به آمارهایی که در دهه پنجاه میلادی منتشر شده اند اعلام کرد ظرفیت آبدهی حوزه رودخانه کابل که به پاکستان سرازیر می شود در حدود بیست و یک میلیارد متر مکعب است که در بهترین حالت ، افغانستان در حدود چهار متر مکعب از ان را استفاده می کند .زیرا اراضی حوزه آبی رود کابل اکثرا کوهستانی هستند و زمین زراعتی قابل کشت وجود ندارد .بنابراین تلاش برای تبدیل کردن مساله آب به بحث سیاسی می تواند حرکتی هدفمند در افغانستان باشد ."فضل احمد ذاکری " مدیر وقت بخش رودخانه های هریرود و مرغاب در وزارت انرژی و آب افغانستان نیز مدعی شد که یکی از دشمنان ساخت سد در افغانستان پاکستان است زیرا این کشور از ساخته شدن سد به دست هند رقیب سنتی و دیرینه اش خشنود نیست .این بدان معنا است که ممکن است در آینده دیپلماسی آب نقش مهمی در تعیین سطوح همکاری های کشورهای منطقه از جمله با افغانستان ایفا کند. علاوه بر آب ،ایران و افغانستان با موضوع مهاجران این کشور در ایران نیز مواجه اند.در این خصوص دو مساله مطرح است .گروههای مخالف ایران در افغانستان چنین وانمود می کنند که جمهوری اسلامی ایران درصدد اخراج مهاجران افغان است و باید از طریق استفاده ابزاری از آب ایران را وادار به توقف آن کرد شجاع الدین ضیایی معاون وقت وزارت انرژی و آب افغانستان در این باره مدعی شد که کابل دلیلی برای انجام مذاکره با ایران بر سر مساله آب نمی بیند .این در حالی است جمهوری اسلامی ایران در حدود چهار دهه گذشته همواره میزبان میلیونها آواره و مهاجر افغان بوده است و آنان نیز با حضور در شهرها و در کنار مردم ایران زندگی کرده اند.از اینرو برخی دیگر از محافل در افغانستان براین باورند چالشها و نیازهای مشترک باید به عنوان فرصت توسعه همکاری از سوی این کشور و افغانستان در نظر گرفته شود و نگاه ابزاری به آنها بحران آفرین است . ایران در منطقه خشک جغرافیایی قرار دارد که کمبود آب حیات زیستی آنرا تهدید می کند .تردیدی نیست ممانعت از ارسال آب به جمهوری اسلامی ایران از رودخانه هریرود منطقه خراسان ایران را به خشکسالی خواهد کشاند و این وضعیت موجب مهاجرت مردم این منطقه به سایر مناطق میشود که علاوه بر هم خوردن اکوسیستم منطقه هزینه های تامین امنیت آن نیز به شدت افزایش می یاید که در نهایت به نفع افغانستان هم نیست .بنابراین برای عبور از این وضعیت تنها همکاری جامع منطقه ای کارساز است .زیرا افغانستان به دلیل کوهستانی و دارا بودن رودخانه های سرشار از آب شیرین یکی از بزرگترین منابع آب شیرین در منطقه محسوب می شود بنابرآمارهای ارائه شده از سوی وزارت انرژی و آب افغانستان مجموعه ظرفیت تجدید شونده ذخایر آبهای سطحی در سال 57 میلیارد متر مکعب است که 21میلیارد متر مکعب آن استفاده می شود و به دلیل نبود ذخایر ،کانالها و جوی ها ،36 میلیارد متر مکعب آن ضایع می شود .بنابراین رغم ادعای برخی محافل در افغانستان که ادعا می کنند به دلیل محصور بودن افغانستان در خشکی این کشور با مشکل آب روبرو است نه تنها چنین ادعایی صحیح نیست بلکه مشکل و چالش افغانستان در بخش آب بیشتر از ناحیه کمبود و یا فقدان تاسیسات آبی اعم از لوله کشی شهری ،فاضلاب بندی و کانال کشی و نهربندی است تا بتوانند از آب به نحو صحیح استفاده کنند.
علاوه براین در مورد بحث آب در منطقه مسولیتهای منطقه ای و بین المللی نیز مهم است .تردیدی نیست کشورهای منطقه از جهات گوناگون با هم اختلاف و چالش دارند .اما این وضعیت نباید بهانه ای شود که کشورها با یارگیری ضد کشور مقابل خود به بحران و خشکسالی در منطقه دامن بزنند.به عنوان مثال هند با پاکستان در بسیاری از موارد از جمله بحث کشمیر اختلاف دارند.در این حال پاکستان به هیچ عنوان خواهان حضور نظامی هند در افغانستان نیست .از اینرو مشارکت هند در ساخت سد برروی رودخانه هایی که به پاکستان سرازیر می شود از سوی دولت این کشور حرکتی سیاسی تلقی می شود که می تواند به بحران در روابط آنها دامن بزند. آب حوزه آبی جنوب هندوکش و سفید کوه به پاکستان و رودخانه سند می ریزد .آبهای فراوان حوزه آبی پامیر و شمال هندوکش به دریاچه اورال سرازیر می شود .
جمع بندی
در هر حال سوال مهم و اساسی این است که آیا آب می تواند قدرت چانه زنی کشوری را در برابر همسایگانش افزایش دهد و بتوان از آن به عنوان ابزار سیاسی استفاده کرد ؟محافل سیاسی به آن پاسخ منفی می دهند و براین اعتقادند که کشورهای همسایه با چالشها ومنافع مشترک زیادی برخوردارند که اگر قرار باشد هر کشوری دربرابر رقیب خود گرو کشی کند و یا نیاز طرق مقابل را به اهرم سیاسی و برای چانه زنی تبدیل کند می تواند بیش از پیش به بحران و ناامنی در منطقه دامن بزند.بنابراین توجه به نیازهای های مشترک از سوی کشورهای منطقه می تواند به عنوان حلقه اتصال و تقویت کننده پیوندهای ملتها و دولتها قرار بگیرد تا با استفاده از آن بتوانند ضمن رفع نیارهای متقابل هم به تقویت صلح و امنیت در منطقه کمک کنند.
====================
نویسنده - مجید وقاری - کارشناس سیاست در آسیا .
.