پخش زنده
امروز: -
رشد سریع اقتصادی چین در چند دهه اخیر و حرکت سریع این کشور برای ورود به جرگ قدرتهای جهانی در عرصه سیاست بینالملل، میزان تأثیرگذاری این کشور بر مسائل بینالمللی را افزایش داده است.
پژوهش خبری صدا وسیما: رشد سریع اقتصادی چین در چند دهه اخیر و حرکت سریع این کشور برای ورود به جرگ قدرتهای جهانی در عرصه سیاست بینالملل، میزان تأثیرگذاری این کشور بر مسائل بینالمللی را افزایش داده است. به همین دلیل در اسناد بالادستی راهبردی قدرت های جهانی همچون امریکا، روسیه و اتحادیه اروپا، جایگاه چین از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. بر این مبنا شناخت سیاست خارجی این کشور ضروری می باشد.
یکی از مناطقی که پکن در سیاست خارجی خود باز تعریف کرده منطقه جنوب غرب آسیاست. این منطقه دارای ذخایر غنی انرژی (نفت و گاز) است که میتواند امنیت انرژی که یکی از دغدغههای اصلی چین میباشد را تأمین کند. برای بررسی سیاست منطقه جنوب غرب آسیای چین، "انجمن علوم سیاسی ایران" با همکاری دانشگاه علامه طباطبایی نشست تخصصی با موضوع "سیاست خاورمیانهای چین" در این زمینه برگزار کرده است. میهمانان این نشست از اساتید مطرح دانشگاه نورث وست[1] چین بودند. در این نشست پروفسور «وانگ تی زنگ»[2] با موضوع «مدرنیزاسیون خاورمیانه و بازیگران آن» ، «دکتر منگ وانگ»[3] با موضوع «دیپلماسی خاورمیانهای چین» ، «دکتر ژن جیانگ»[4] با موضوع «روابط ایران و چین پس از توافق هستهای» به سخنرانی پرداختند. مدعوین با نگاه تاریخی به منطقه جنوب غرب آسیا، فرآیندهای مدرنیزاسیون در این منطقه را مورد بررسی قرار دادند. مهمترین محورهای این نشست نگاه به روابط ایران و چین پس از برجام بود که "دکتر ژن جیانگ" به عنوان سخنران این محور روابط دو کشور را در سه حوزه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مورد واکاوی قرارداد. این نوشتار ماحصل این نشست تخصصی است که به طور خلاصه ارائه میشود.
مدرنیزاسیون منطقه جنوب غرب آسیا
تعاریف متعددی در باره مدرنیزاسیون وجود دارد. ولی در کل می توان گفت که مدرنیزاسیون تغییر الگوهای قدیمی به الگوهای جدید در سیستمهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... است. فرآیند مدرنیزاسیون در جنوب غرب آسیا سه مرحله بوده است.
1- امپراتوری عثمانی: این دوره در قرن نوزدهم بود که عمدتا مدرنیزاسیون در حوزه نظامی بوده است که در اواخر دوره این امپراتوری به حوزههای دینی و اجتماعی سرایت کرد.
2- دهه 30 میلادی: بیست سال بعد از پایان جنگ جهانی اول که اولین دولت - ملت های جدید در جنوب غرب آسیا شکل گرفت. اصلاحات کمال اتاتورک در ترکیه نمونه بارز این دوره است که در این دوره اصلاحات شامل جدایی دین از سیاست و سکولاریزاسیون بود که اجرا شد.
3- دهه 50 میلادی: این دوره بعد از پایان جنگ جهانی دوم بود که شامل رهایی از استعمار و شکل گیری دولت های مستقل ملی و راه های مختلفی که برای مدرنیزاسیون در پیش گرفتند.
شیوه مدرنیزاسیون
سه نوع شیوه مدرنیزاسیون وجود دارد: کاپیتالیستی- سوسیالیستی- ترکیبی. مدل مدرنیزاسیون جنوب غرب آسیا مدل ترکیبی بوده است. یعنی ترکیبی از کاپیتالیسم و سوسیالیسم و البته این مدرنیزاسیون توسط حاکمان از بالا به پایین به منطقه تحمیل شده و مدرنیزاسیون بیشتر در اثر دخالت دولتها بوده است.
ویژگیهای مدرنیزاسیون در جنوب غرب آسیا
جنوب غرب آسیا اولین منطقهای بود که مدرنیزاسیون از آنجا شروع شد. این تحولات چند ویژگی داشت که عبارتند از:
1ـ درون زاد و مطالبات از درون نبوده بلکه از خارج تحمیل شده است.
2- در قبال تحولات بیرونی پاسخهای انفعالی می داده است.
3- توسعه سیاسی خیلی پیشتر از توسعه اقتصادی بوده که با موانع زیادی روبرو بوده است. از جمله خود دولت ها و مداخلههای خارجی. یکی از موانع این است که کشورهای جنوب غرب آسیا ساختار کلاسیک خود را حفظ کردند. هنوز مسائل قومی- قبیلهای نقش مهمی ایفا میکند.
4- جنوب غرب آسیا سرزمین تناقضها و منازعات است. این منطقه به لحاظ داخلی و خارجی از محیط سیاسی مناسبی برخوردار نیست.
5- جهانی شدن بعد جدیدی به مدرنیزاسیون در جنوب غرب آسیا داده که می تواند به این فرایند سرعت بیشتری بدهد. مدرنیزاسیون در جنوب غرب آسیا با موانع ساختاری در حوزههای اقتصادی – سیاسی و فرهنگی روبرو بوده که باعث شده است تاکنون رشد کمی داشته باشند.
* بایستههای دیپلماسی جنوب غرب آسیای چین
مهمترین عوامل تغییر در داخل چین، خیزش اقتصادی چین و تحولات مهم در عرصه نظام بینالملل است که باعث شده تا در دیپلماسی چینی بویژه در جنوب غرب آسیا تغییراتی داده شود. چین باید به جنوب غرب آسیا اهمیت بدهد ولی از منظر مقامات چین، جنوب غرب آسیا اولویت اول نیست. چین باید با گام های آرام به دنبال حضور در منطقه باشد و کشورهای منطقه به قدرت چین احترام بگذارند. به عبارتی دیگر چین باید در جنوب غرب آسیا حضور داشته باشد اما بدون شتاب و عجله. چین می تواند به آسانی در جنوب غرب آسیا نقش ایفا کند. شرایط نظام بینالملل به چین اجازه نمیدهد که به راحتی در منطقه فعالیت کند. دیپلماسی جنوب غرب آسیا چین هنوز ناقص است و برای بهتر شدن آن باید به چند مولفه توجه شود. تمرکز بر روی منابع داخلی، گسترش روابط با همه کشورها. البته چین با برخی از کشورها باید اتحاد دراز مدت داشته باشد. از نظر چین 5 کشور برای گسترش روابط و اتحاد و استراتژیک دارای اولویت هستند که به ترتیب عربستان سعودی، پاکستان، ایران، مصر و ترکیه.
در حوزه اقتصادی: همکاری قوی اقتصادی وجود دارد. ایران و چین دارای منافع مهم اقتصادی هستند. مبادلات تجاری و اقتصادی چین و ایران اساساً در دو حوزه تجارت و انرژی رشد داشته است. با تشدید تحریم هاى غرب علیه ایران حجم تجاری چین با ایران افزایش یافته است. به طوری که در یک مقطعی زمانی، چین مبادی اصلی و بیشترین مبادلات تجاری با ایران را داشته است. به اعتقاد "ژان جیانگ" زمینه تاریخی و دوستی بین چین و ایران وجود دارد. برجام یک موتور محرکه برای آینده دو کشور خواهد بود. دو کشور می توانند از این فرصت برای رونق اقتصادی بهره ببرند. اما در بین روابط ایران و چین یک عنصر چالشی به نام آمریکا وجود دارد که می تواند روابط دو کشور را تحت تاثیر قرار دهد.
پژوهش خبری// رحیم خجسته
-------------------------------------------------
[1] Northwesd university
[2] Prof. Wang Tiezheng
[3] Meng Wang
[4] Prof. Zheng Jiang