پخش زنده
امروز: -
بانک مرکزی تاکنون گزارش دقیق و رسمی درباره میزان ذخیره طلا در بانک مرکزی و یا در دست مردم ارائه نکرده است اما به اعتقاد کارشناسان و براساس میزان عرضه و تقاضا سکه می توان تخمین زد میزان طلای ذخیره شده در خانوارهای ایرانی از میزان ذخایر بانک مرکزی هم بیشتر است.
- ایران یکی از 10 قطب مصرف کننده طلاست
-حبس 36 هزار میلیارد تومان دارایی کشور در قالب طلا و جواهر در خانواده ها
- ذخیره 300 تن طلا سالانه در خانواده های ایرانی
- سهم ناچیز(صفر) ایران از گردش مالی بیش از 1000 میلیارد دلاری طلا در جهان
- از دست دادن سهم 750 میلیون دلاری صادرات طلا و مصنوعات ایران به رقبای منطقه ای
- رکود عاملی مهم در تغییر نگرش مردم به خرید و پس انداز طلا
- قوانین ناکارآمد عامل مهم در توسعه قاچاق طلا و بدلیجات به کشور
................................................
این نگرش اگرچه در سال های اخیر به دلایل مختلف از جمله شرایط رکوردی بازار، افت قیمت سهام در بازارهای مالی و ثبات نسبی و غیرقابل پیش بینی تغییرات متعدد دلار و تغییر نگاه فرهنگی مردم به خصوص نسل جوان در خرید و ذخیره طلا به عنوان یک پس انداز مطمئن کمی کم رنگ شده است اما همچنان وجود دارد و هنوز بسیاری از مردم از " طلا و جواهر" به عنوان گزینه مطمئن سرمایه گذاری یاد می کنند و اولویت نخست آنها در پس انداز مازاد درآمد یا مصرف شان خرید طلا ( سکه ) و جواهرات است بطوریکه پس از خرید و در مواقع نیاز ضمن حفظ ارزش اولیه آن، اگر احتیاج باشد در سریعترین زمان ممکن آن را نقد می کنند و در غیر این صورت به عنوان پسانداز همچنان حفظ خواهند کرد.
در ایران خانواده ها معمولا به روش های خاص و متناسب با وضعیت مالی ، شغلی و خانوادگی و محل سکونت برای روز مبادا پس انداز می کنند که خرید طلا و جواهر یکی از ارایج ترین و مطمئن ترین این روش هاست و ریشهای تاریخی دارد و ایرانیان همواره به داشتن طلا بسیار علاقهمند بوده اند اگرچه در سالهای اخیر این جریان پساندازی مردم در حوزه طلا، به دلیل شفاف نبودن وضع اقتصادی کشور و رکود حاکم بر سایر بازارهای سرمایهگذاری باعث افزایش ذخیره طلا نزد خانواده ها شده است.
بانک مرکزی تاکنون گزارش دقیق و رسمی درباره میزان ذخیره طلا در بانک مرکزی و یا در دست مردم ارائه نکرده است اما به اعتقاد کارشناسان و براساس میزان عرضه و تقاضا سکه می توان تخمین زد میزان طلای ذخیره شده در خانوارهای ایرانی از میزان ذخایر بانک مرکزی هم بیشتر است و برآورد می شود حدود 300 تن طلا در خانه ها انباشت شده است و درباره اینکه این میزان طلا در خانواده ها یا حبس طلا در پستو چه تاثیری بر اقتصاد خانواده ها و یا تولید ناخالص داخلی دارد مورد مناقشه کارشناسان و اقتصاددانان است. برخی انباشت طلا در خانوارها را در اقتصاد کشور بی تاثیر می دانند و برخی هم معتقدند اگر عرضه و تقاضای طلا در یک چرخه سالم تداوم داشته باشد به رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال کمک زیادی خواهدکرد. با فرض اینکه 300 تن طلا در پستوها انباشت شده باشد به قیمت روز ( قیمت هر گرم طلای 18 عیار در بازار حدود 122 هزار تومان) رقمی در حدود 36 هزار میلیارد تومان می شود که بطور حتم گردش مالی زیادی است و در صورت آزاد شدن حتی بخشی از این ثروت و دارایی، تاثیر قابل ملاحظه ای بر اقتصاد خانواده ها و کشور خواهد گذاشت.به همین منظور مدیریت پژوهش خبری معاونت سیاسی با توجه به تداوم شعار سال مبنی بر «اقتصاد مقاومتی – تولید و اشتغال» بیست و یکمین نشست خود در پنجم شهریور 1396 را به موضوع مشکلات صنعت طلا و جواهر در کشور، اختصاص داده است. این جلسه با حضور محمد کشتی آرا رئیس اتحادیه طلا و جواهر، برگزار شد.
اهمیت ذخیره طلا در اقتصاد کشور
در ادبیات اقتصادی مرسوم دنیا از "ذخیره طلا" در بانک های مرکزی به عنوان پشتوانه اصلی پول ملی هرکشور یاد می شود و بین ذخیره یا انباشت طلا و حفظ قدرت پول ملی کشورها، رابطه مستقیم وجود دارد. دولت ها همواره کوشیده اند با حفظ ذخیره طلا شرایط پولی و مالی کشور خود را در برابر بحران های احتمالی مانند کاهش ارزش پول ملی حفظ کنند. مسئله ذخیره طلا در بانک های مرکزی معمولا از سیاست های راهبردی بوده و ایجاب می کند که بانک مرکزی به عنوان متولی اصلی خرید و فروش و ذخیره طلا در اعلام میزان ذخایر رسمی و حجم آن به منظور جلوگیری از سوءاستفاده های احتمالی جوانب احتیاط را رعایت کنند.
بانک مرکزی ایران تاکنون آماری رسمی از میزان ذخیره طلای خود فرضاً از سال 1357 به بعد و یا چه میزان سکه ای عرضه کرده منتشر نکرده است، اگرچه اواخر دولت دهم رئیس کل بانک مرکزی وقت میزان ذخیره طلا را 500 تن اعلام کرد اما با شروع به کار دولت یازدهم در همان ابتدا این رقم از سوی مقامات بانک مرکزی 95 تن اعلام شد به همین دلیل هم نمی توان آمار دقیقی ارائه کرد. البته اعداد و ارقام میزان ذخایر طلا در بانک مرکزی به عنوان یک مسئله محرمانه کشور است و طبیعی هم است که بانک مرکزی اعلام نمی کند و کما اینکه هیچ کشوری هم در دنیا اعلام نمی کند.
میزان ذخیره طلا در خانوارهای ایرانی
از میزان ذخیره طلاهایی که در خانوارهای ایرانی وجود دارد برآورد دقیقی در دست نیست اما از آمارهایی که به صورت سالانه بانک مرکزی در قالب عرضه سکه در سال های مختلف به مردم واگذار کرده و اینکه قسمتی از این سکه ها در خانواده ها پس انداز و بخشی هم به بازار برگشت داده شده، می توان تخمین زد حدود 300 تن طلا نزد خانوارها باشد و سالانه هم به طور متوسط در حدود 80 تا 100 تن مصرف طلا در کشور هست که این میزان مصرف، مصرفی هست است که از طریق تولید و ورود به کشور به مصرف می رسد. 80 درصد از طلای مصرفی مجددا به چرخه تولید باز میگردد یعنی ذوب می شود و مجدداً به مصنوعات تبدیل می شود.
البته این میزان طلای انباشته شده ( حدود 300 تن ) منهای طلایی است که خانم ها استفاده می کنند و شامل طلاهایی (شامل سکه، طلاهای غیرقابل استفاده ، قدیمی و جواهرات قدیمی و ارثیه فامیلی ) است که به صورت انباشت به عنوان پس انداز یا سرمایه روز مبادا در خانواده ها نگهداری می شود و مقداری هم جواهرات قدیمی و زیورآلات است که اکثراً از نظر طلا و عیار آن بسیار پایین هستند اما ارزش معنوی و تاریخی دارند.
فرهنگ پس انداز طلا در خانوارهای ایرانی
اندوخته کردن طلادر میان بانوان ایرانی یک قدمت طولانی دارد. طلا برای هر زنی از دوران های قدیم به عناوین مختلف مانند مهریه، حلقههای ازدواج و هدایا در مناسبت های مختلف ملی و مذهبی مطرح بوده است. از قدیم اینگونه در اذهان جا افتاده که طلا و سکههای مهریه، سرمایه زن است و آینده او را تامین خواهدکرد به همین دلیل زنان بیشتر تمایل دارند طلا خریداری و نگه داری کنند.
براساس یک سنت قدیمی و قانون نانوشته بانوان کمتر تمایل به نگهداری پولهایشان در بانک دارند و معتقدند اگر طلا بخرند در آینده سود بیشتری خواهندکرد و سرمایه بهتری در اختیار خواهند داشت زیرا پول در درازمدت ارزش خود را از دست میدهد اما طلا ذاتا یک فلز گرانبهاست و با وجود قدیمی شدن باز ارزش خود را اگرچه نه بصورت کامل اما همچنان بارزش است. زنان با خرید طلا احساس امنیت بیشتر میکنند، بهخصوص زنان خانهدار که از حقوق بازنشستگی برخوردار نیستند و ذخیره طلا را یک روش مطمئن برای مواجهه با بحرانهای احتمالی و سرمایه زندگی خود و خانواده می دانند و خانواده های ایرانی همچنان داشتن طلا را به دلایل متعدد، پشتوانه محکم اقتصادی می دانند.
میزان تولید شمش طلا در ایران
میزان تولید شمش طلا در داخل کشور متغیر است حدود 6 معدن فعال در کشور وجود دارد که سالانه بین یک تا 4 تن شمش طلا تولید می کنند. شرکت های خصوصی هم که شمش طلا تولید می کنند در کشور نمی توانند شمش تولیدی خود را بفروشند چون باید 9 درصد از خریدار مالیات دریافت کنند و چون کسی هم حاضر نمی شود آنرا بپردازد طلای تولیدی روی دست تولید کننده مانده است برای همین مسئله مجبور شدند در چند ماه گذشته که قانون ورود و خروج شمش طلا را اصلاح کنند و با اصلاح این قانون شرکت های داخلی می توانند ضمن صادرات ، شمش خود را نیز در بورس کالای ایران بفروشند.
صنعت طلای ایران،صادر کننده تکنولوژی
تکنولوژی ایران در طلا به روز است و صادرکننده تکنولوژی به کشورهای حوزه خلیج فارس، ترکیه و ایتالیا هستیم و از نظر دانش فنی روز و دستگاه ها و ماشین آلات ایران حرف برای گفتن دارد و نزدیک به 200 تا 250 هزار نفر در این حوزه اشتغال دارند. و هر کسی می تواند به این صنعت ورود کند و هیچ محدودیتی وجود ندارد و بسته نیست. صنعت طلای ایران از پشتوانه علمی برخوردار است و دانشگاه علمی کاربردی طلا سالی 600 دانشجو جذب می کند و ضمئن تاسیس رشته زمین شناسی، کلاس های آموزش طراحی، گوهرشناسی و کارهای تحقیقاتی خوبی انجام می شود و در مقطع دیپلم هم با تاسیس هنرستان طلا به هنرجویان دیپلم طلا و جواهر ارائه می گردد.
تغییر نگرش فرهنگی عاملی در رکود صنعت طلا و جواهر
در سال های اخیر به دلیل تغییر نگرش فرهنگی و اجتماعی به خصوص بانوان، استفاده از طلا و زیور آلات به شدت کاهش پیدا کرده است. از نظر فرهنگی نسل جدید خیلی اعتقادی به طلا به عنوان پشتوانه یک خانم ندارد. در قدیم بانوان هیچ چیز به جز طلا برایش سرمایه نبود و فکر اینکه یک روزی در صورت نیاز می تواند روی طلایی که دارد حساب کند به همین دلیل هر خانمی هر مقدار بستگی به وضعیت و شرایط خانواده ها ، پس انداز یا اندوخته ای داشت تبدیل به طلا و نگهداری می کرد و هنوز دو نسل قبل از نسل امروز این فرهنگ را حفظ کرده است. اما نسل جدید رویکردش تغییر کرده و علت آن این است که وابستگی بانوان به مردان به واسطه داشتن تحصیلات و اشتغال خود را از نظر اقتصادی مستقل از مردان می دانند و همین موضوع عاملی شده که بانوان کمتر به فکر خرید طلا باشند و این تفکر فرهنگی که در قدیم وجود داشت الان کمرنگ تر شده در نتیجه استفاده از طلا در خانم ها و دختران جوان کاهش پیدا کرده و در عوض استفاده از بدلیجات و نقره به سبب قیمت کمتر رواج پیدا کرده است. همچنین اگر در سالهای گذشته یک خانم داشتن طلا و جواهرات را از جنبه اجتماعی برتر می دانست امروزه دیگر اینگونه نیست و چیزهای دیگری مانند داشتن کیف و کفش مارک، استفاده از خودرو و یا وسایل ارتباطی و لوازم معمول و مرسوم را نشانه برتری می داند.
خلاصه اینکه اگر خانواده ها قبلا داشتن طلا و جواهرات زیاد را یک نوع تشخص اجتماعی و فامیلی می دانستند امروزه به واسطه حضور بیشتر بانوان در اجتماع و تصدی مشاغل مختلف، کسب تحصیلات، استقلال مالی و شغلی و یا مصرف کالاهایی با مارک مشخص را بیشتر می پسندند و آن را نوعی وجه تمایز اجتماعی برای خود میدانند تا خرید و استفاده از طلا و جواهرات را که همین تغییر نگرش فرهنگی و اجتماعی عاملی شده برای کاعش تقاضا و رکود در صنعت طلا و جواهر.
سهم ناچیز ایران از تجارت جهانی طلا و جواهر
صنعت طلا یکی از پرسودترین صنایع در جهان شناخته میشود که از مزیتهای نسبی آن میتوان به وجود ضایعات، نداشتن آلایندگی، اشتغالزایی در محیط کوچک و سرمایه اندک برای تولید اشاره کرد. کشورهایی همچون هند، ترکیه، ایتالیا و عربستان از جمله کشورهای تولیدکنندگان طلای جهان هستند و در مقابل هند، ترکیه، کشورهای حوزه خلیج فارس و ایران نیز جزو ده کشور پرمصرف طلا در جهان قرار دارند که اگر نگویم اول تا پنجم ولی میتوان برآورد کرد ایران ششمین کشور پرمصرف طلا در دنیاست و میتوان با نگاهی گذرا به آمارها و گردش مالی تجارت جهانی طلا و جواهرات متوجه شد ایران تنها کشور بزرگ مصرفکننده است که در سالهای اخیر نتوانسته است جایگاهی در بین بزرگان تولیدکننده طلا و جواهرات داشته باشد.
ایران با وجود دارا بودن قدمتی چند هزار ساله در تولید طلا و وجود ظرفیت های رقابتی مناسب برای رشد صنعت طلا و جواهرات، متاسفانه با وجود گردش مالی بیش از یک هزار میلیارد دلاری تجارت جهانی طلا کمتر از یک درصد از تولید طلای جهان را در اختیار دارد و سهم صادراتی آن نیز یک صدم درصد و شاید بتوان گفت در حد صفر است و با وجود قرار گرفتن در رده ششمین مصرفکننده طلا و جواهر در دنیا ، از این تجارت پر سود سهمی ندارد یا خیلی ناچیز است.
قانون مالیات ارزش افزوده بلای جان صنعت طلا و جواهر ایران
متاسفانه تفکرات مختلف و جریان فکری بدی پشت قانون مالیات ارزش افزوده وجود داشت و متولیان امور مالیاتی کشور اینگونه تبلیغ میکردند که صنف طلافروشی با وجود درآمد مناسب حاضر نیست مالیات بپردازد و مردم را مقابل این صنف قرار می دادند در صورتی که بحث اصلی مالیات بر ارزش افزوده این بود که می بایست این مالیات از مصرف کننده نهایی که مردم هستند توسط طلافروشان اخذ شود و نحوه اخذ و نرخ آن ارتباطی به این صنف نداشت و طبیعی هم بود که صنف طلافروش این مالیات را دریافت کند پس ما هم منکر پرداخت مالیات نیستیم اما اینکه شیوه گرفتن و نرخ آن مورد اختلاف صنف و سازمان امور مالیاتی بوده که در این اثناء سازمان امور مالیاتی با تبلیغات نامناسب تلاش می کرد فعالان حوزه صنعت طلا و جواهر را مقابل مردم قرار دهد. مالیات در تمام جوامع یک اصل است و ما هم مانند تمام صنوف و فعالان صنایع دیگر در کشور، منکر پرداخت مالیات نیستیم همانند تمام سالهایی که مالیات پرداخت کردهایم اما مشکل از آنجایی شروع شد که از سال 1389 با اجرای " قانون مالیات ارزش افزوده" قرار بود تا پنج سال این قانون آزمایشی در صنعت طلا و جواهر اجرا شود و مبنای آن هم این بود که از اصل طلا ، مالیات دریافت و سالانه یک درصد اضافه شود. همین مسئله سبب شد تا هزینه یا قیمت تمام شده مصنوعات طلا افزایش پیدا کرد بطوریکه هزینه تولید می بایست بین 10 تا 15 درصد طلا باشد اما هم اکنون در ایران به 30 تا 35 درصد رسیده است یعنی قیمت تمام بالا رفته که بیشتر ناشی از قوانین موجود است تا نهاده های تولید.
تا قبل از اجرای این قانون، بیشترین حجم مصرف طلای کشور را خودمان تولید می کردیم و علاوه بر تولیدات داخلی ، حدود 750 میلیون دلار سالانه صادرات داشتیم اما با اجرای این قانون به دلیل افزایش قیمت تمام شده طلا و مصنوعات و کاهش توان خرید مردم و کاهش تقاضا خیلی از افراد این صنف واحدهای خود را تعطیل کرده اند و در همان زمان کشورهای همجوار ما از جمله ترکیه و هند و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از این فرصت حداکثر بهره را بردند و با ایجاد تسهیلات و شرایط مناسب اقدام به جذب سرمایه های ایران و سرمایه گذاران کشورمان کردند. تا پیش از اجرای این قانون و تا سال 1389 تولید طلا در کشور حدود 120 تن بود و گردش مالی وزنی در سال حدود 300 تن بود و مانند خیلی از کشورها دارای صنعت طلای فعال و پویا و صاحب نام در این زمینه بودیم و چهارمین یا پنجمین محصول صادراتی کشور پس از نفت، پتروشیمی ، پسته و فرش مصنوعات طلا و سنگ های قیمتی ایران بود اما از آن سال به بعد میزان تولید کاهش پیدا کرد به طوریکه در سال 95-94 تولید طلا در کشور به یک سوم کاهش یافت و با توجه به میزان کم واردات قانونی طلا و با وجود نرخ صفر درصد واردات شمش طلا و افزایش تقاضا زمینه قاچاق طلا به کشور فراهم شده بطوریکه هم اکنون نزدیک به 20 درصد نیاز کشور از طریق قاچاق تامین می شود.
در حال حاضر معدود تولیدکننده طلای کشور نیز پس از تولید بدلیل وجود قانون مالیات برارزش افزوده محصول خود را صادر می کنند بدون اینکه مالیاتی بپردازند و اگر قرار باشد همین محصول در داخل عرضه شود می بایست حداقل 9 درصد مالیات بپردازد به همین خاطر صرفه اقتصادی برای تولید کننده ندارد که محصول خود را در داخل عرضه کند و سود خود را در صادرات می بیند.
تبعات قانون مالیات ارزش افزوده بر اشتغال صنعت طلا و جواهر کشور
براساس آمارهای رسمی اتحادیه طلا و جواهر و اقدامات سازمان ملی استاندارد در شناسایی واحدهای تولیدی و توزیعی طلا سازی و طلا فروشی حدود 4000 تا 4500 واحد شناخته شده در کشور داریم که از این تعداد حدود1000 تا 1500 واحد از آنها فعال هستند[1] و یک سوم از واحدهای تولیدی و توزیعی صنف طلا را از سال1393 تاکنون از دست داده ایم یا تعطیل شده اند.
فقط در تهران از 2850 واحد تولیدی و توزیعی که دارایی جواز کسب بوده اند از سال 1393 تاکنون 800 واحد تعطیل شده اند که در مجموع کل کشور تاکنون 4 هزار واحد تعطیل شده است که برخلاف اهداف توسعه و رشد اقتصادی کشور است و طبق برنامه توسعه پنجم می بایست سالانه بین 5 تا 10 درصد افزایش واحد داشته باشیم که مهم ترین و عمده ترین دلیل تعطیلی یا رکورد این صنعت مربوط میشود به قانون مالیات ارزش افزوده.
یکی از مزیت های نسبی این صنعت اینست که بدون داشتن ضایعات و آلایندگی می تواند در کمترین مکان و با سرمایه حداقل 100 میلیون تومانی بابت یک کیلو شمش برای 6 تا 8 نفر اشتغال ایجاد کرد و این مهم زمانی تحقق پیدا می کند که حمایت های قانونی و مشوق های لازم از سوی دولت صورت گیرد اما متاسفانه مشاهده می شود برخی از دولتمردان ما با این تفکر که صنف طلا صنفی پولدار و ثروتمند است و فاقد مشکل نگاه مثبتی به آن ندارند و باوجود برگزاری جلسات متعدد با متولیان امر همچنان مشکلات وجود دارد .
قاچاق و مشکلات صنعت طلا و جواهر
میزان تولید طلا در کشور حدود 120 تن بود که پس از اجرای قانون ارزش افزوده ، به 30 تا 40 تن کاهش پیدا کرده است . همچنین براساس اعلام گمرگ در سال 1395 چیزی در حدود 273 کیلو طلا وارد کشور شده و از طرفی در همین سال نزدیک به 20 تن طلا مصرف داشته ایم. کاهش تولید هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی باعث شده است که مصنوعات تولیدی ایران هم از نظر کیفیت و هم از نظر قیمت دیگر قابل رقابت با سایر کشورها نباشد و با کاهش تولید و کمبود عرضه و افزایش تقاضا که همچنان ادامه دارد سبب افزایش قاچاق به کشور را فراهم کرده است. علاوه بر معضل قاچاق متاسفانه واردات رسمی مصنوعات خارجی بدل که از شیشه و فلز تشکیل شده و به وفور مغازه ها و مراکز تجاری و تحت عنوان مارک های مختلف بفروش می رسد بلای جان صنعت طلا و جواهر کشور شده و تعداد کارگران زیادی را در این صنعت بیکار و خانه نشین کرده است.
در نظر بگیرید برای یک گردنبند یا آویز بدلی حدود یک میلیون تومان پرداخت می شود که ضمن خروج ارز از کشور برای کارگران کشور صادر کننده نیز شغل ایجاد می شود در حالیکه اگر یک خانم همین یک میلیون تومان را برای یک تکه طلای داخلی هزینه کند، ضمن کمک به حفظ اشتغال و سرمایه در داخل کشور، ارزی هم از کشور خارج نمی شود و در صورت حتی افزایش هزینه ها و کاهش ارزش طلا و فروش مجدد آن ، باز70 درصد ارزش خود را حفظ می کند اما در مصنوعات بدلی اینگونه نیست و جنس بدلی بعد از چند بار استفاده از بین خواهد رفت و هیچ کس هم حاضر نیست بابت آن مبلغی بپردازد در صورتی که طلای واقعی مصرف شده بعد از سالها استفاده مجددا قابل خرید بوده و به چرخه تولید باز می گردد و سرمایه از کشور خارج نمی شود و اشتغال هم پایدار می ماند و افراد بیکار نمی شوند. باید مسئولان دقت کنند که با قاچاق و ورود بدلیجات در این سالها چه قدر اشتغال از دست داده ایم و این یکی از آسیب های جدی صنعت طلای کشور است.
متاسفانه هم اکنون براساس قانونی که سال های قبل با هدف حمایت از تولید داخل تصویب و ابلاغ شده است ورود مصنوعات طلا به کشور ممنوع است که همین انگیزه قوی است برای تداوم و شدت قاچاق طلا به کشور لذا به نظر می رسد این قانون با توجه به کاهش تولید طلای داخل دیگر کارآیی لازم را ندارد و باتوجه به اینکه طلا یک فلز یا کالای ماندگار است و به عنوان سرمایه در کشور حفظ می شود ضرورت دارد که قوانین ورود مصنوعات به کشور بازنگری شود.
ساخت شهرک طلا رویای دست نیافتنی صنعت طلا و جواهر ایران
یکی از راه های توسعه هر صنعتی ایجاد شهرک های صنعتی است. ما هم پیشنهاد کردیم یک شهرک صنعتی طلا داشته باشیم در محدوده شهر، استقبال شد. از سرمایه گذار خارجی گرفته تا ایرانی استقبال کردند و حاضر به سرمایه گذاری شدند زیرا سرمایه گذاری در طلا زودبازده هست و استقبال خوبی کردند و از نظر اجتماعی هم یک سرمایه گذاری شیک محسوب می شود. در مرکز تهران و حوالی میدان قیام نزدیک بازار و در نقاط مختلف دیگر تهران هم زمین شناسایی شد و از شرکت ها و موسسات سرمایه گذاری دعوت کردیم آمدند طرح دادند برای ایجاد شهرک طلا مانند دیگر کشورها، اما وقتی رفتند برای اجرا باز با مشکلات و مسائل مختلفی برخورد کردند، شهرداری، محیط زیست اشکال گرفت و اینکه نمی توانستند مجوز بگیرند متاسفانه سرمایه گذاران منصرف شدند و بعد ا زاین مرحله پیشنهاد شد در چند نقطه شهر به جای شهرک، برج های طلا و جواهر مانند نقاط مختلف دنیا که وجود دارد احداث شود و صنعت طلا و جواهر را توسعه خواهد داد و مرکزی باشد برای معاملات طلا، جواهر و سنگ های قیمتی که خارجیان به راحتی بتوانند در این مرکز مطالعات خود را انجام دهند که متاسفانه شهرداری با تعیین شرط و شروط سخت باعث شد این طرح هم عقیم بماند و جالب است بدانید در کابل افغانستان یک ساختمان دو سه طبقه وجود دارد که سنگ های قدمتی را معامله می کند. و با توجه به گردش مالی بسیار بالای سنگ های قدمتی در دنیا متاسفانه با وجود اینکه کشور ما دارای معادن سنگ های قدمتی ارزشمندی است از داشتن چنین مرکزی محرومیم.
صنعت طلا و جواهر نیازمند حمایت مسئولان است
متاسفانه یکسری از مسئولان کشور به محض اینکه صحبتی درباره طلا می شود واکنش انفعالی از خود نشان می دهند و یا فکر می کنند اگر کسی مسئول به مسئله طلافروشان بپردازد در مظان اتهام قرار خواهد گرفت چرا که تصور می کنند قشر طلافروشان همه وضع درآمدیشان خوب است و اینها افراد پولدار بی درد و مرض در جامعه هستند.
متاسفانه چهل سال است که آسیب های این صنعت گفته می شود اما مسئولان توصیه ای برای اصلاح قوانین نمیکنند. متاسفانه بعضی از افراد جسارت برخی از کارها را ندارند و نزدیکی به یک گروه برای عده ای ممکن است تبعات داشته باشد فرضاً اگر ما به نمایندهای زیادی نزدیک شویم ممکن است به آن نماینده تهمت بزنند که سکه دریافت کرده است در نتیجه خیلی از مسئولان با علم به این موضوع که میخواهند از یک قشر یا گروهی حمایت کنند متهم به برخی مسائل میشوند لذا از خیر رسیدگی و اصلاح امور می گذرند. لذا باید کار فرهنگی کرد و این تصور را اصلاح کرد.
متاسفانه پولدار بودن در کشور ما یک عامل منفی است برخلاف دیگر کشورها. در کشورهای دیگر برای کسانیکه پولدار هستند احترام قائلند نه برای پول و ثروت او بلکه به دلیل اینکه معتقدند او می تواند اشتغال ایجاد کند. منافع برای کشور داشته باشد. اگر یک ایرانی پولدار باشد غیر از این است که پول و ثروت خودش را در کشور خرج می کند. لذا اگر برخی مسئولان بخواهند از ما حمایت کنند به نوعی متهم می شوند که چرا از قشر پولدار حمایت می کنید.
از نظر اجتماعی هم در نظر بگیرید اولین جایی که توریسم ها برایشان جاذبه دارد بازار تهران است و وقتی می بینند چراغ مغازه های طلافروشان روشن است و طلاها برق می زنند اولین مسئله ای که به ذهن آنها خطور می کند، این است که این کشور امنیت دارد و اینکه مردم این کشور برخلاف تبلیغات انجام شده از وضع درآمدی خوبی برخوردارند که این همه طلافروشی در بازار وجود دارد، برداشت آنها از این وضعیت این است که کشور ما یک کشور امن است، امنیت دارد، ثروتمند است.
جمع بندی
کشور ما جزو ده کشور پرمصرف طلا است اما متاسفانه توجهی به اصلاح قانون نمی شود و تعرفه ها و مقررات سختی برای ورود طلا وجود دارد که نتیجه آن افزایش قاچاق شده است. اگر اصلاح قوانین و تعرفه ها صورت گیرد طبیعتاً هزینه قاچاق افزایش خواهد یافت و دیگر قاچاقی صورت نخواهد گرفت.
نبود قوانین مشخص زمینه را برای قاچاق طلا به کشور فراهم کرده است. این وضعیت سبب شده تا صنعت طلا و جواهر کشور فقط اسمی از آن باقی بماند و کشورهای همجوار از خلاء های قانونی کشور ما استفاده کنند که به عنوان نمونه ترکیه که در 30 و 40 سال گذشته جزو کشورهای واردکننده طلا از ایران بود به عنوان دومین صادرکننده طلا و جواهر در دنیا شناخته می شود در نتیجه اصلاح قوانین و تعرفه ها، باعث خواهد شد که قاچاق از بین برود.
در دومین مرحله برای کمک به رونق صنعت طلا و جواهر می بایست قوانین گمرگی مورد بازنگری قرار گیرد. هم اکنون واردات مصنوعات طلا ممنوع اما واردات شمش آن با تعرفه صفر درصد آزاد است . اما قانون ارزش افزوده بالا جایگزین تعرفه صفر درصد شده است که مقرون بصرفه نخواهد بود و مجددا منجر به قاچاق می شود.
بیشترین کار و فروش در صنف طلا، در حال حاضر منوط شده است به، فروش اجباری. منظور زوج های جوانی است که به دلایل فرهنگی، تاریخی و سنت های ازدواج مجبورند طلا خرید کنند و به ندرت پیش می آید خانمی یک قطعه طلا و یا جواهر برای خودش بخرد چون این قدر هزینه های دیگر زندگی بالاست که خرید طلا و جواهر جزو اولویت او قرار نمیگیرد. در ازدواج تمام هزینه ها از بین خواهد رفت اما تنها هزینه ای که می ماند هزینه خرید طلا و جواهر است اما در همین مورد زوج ها مشکل دارند چون از بقیه هزینه ها گرانتر است لذا اگر کمک شود و تسهیلاتی در نظر گرفته شود که قیمت تمام شده کاهش پیدا کند قطعا در ازدواج جوانان تسهیل و تسریع خواهد شد.
موضوع مهم دیگر اینکه گفته می شود اگر طلا در خانواده ها باشد سرمایه اقتصادی کشور حبس می شود موضوع درستی نیست به دلیل اینکه طلا ذاتا کالای باارزش است و هیچ وقت از بین نخواهد رفت و مانند سایر اشیاء تزئینی که از بین خواهند رفت نیست و طلا می تواند در خانواده ها به عنوان سرمایه کشور حفظ شود. همانطور ذخیره طلا در بانک مرکزی به عنوان پشتوانه سرمایه کشور لازم است و هیچگاه این نگاه را نداریم که سرمایه کشور حبس شده است پس هر خانواده هم باید مقداری طلا داشته باشد و لذا لازم است .
پژوهش خبری //گروه اقتصاد