چگونه اشتباه در ترجمه می تواند برجام را تهدید کند
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، نشریه آتلانتیک در گزارشی با ذکر نمونه هایی از ترجمه های اشتباه و سوء برداشت ها از سخنان مقامات سیاسی به پیامدهای خطرناک چنین اتفاقاتی پرداخت که حتی ممکن است در وقوع بسیاری حوادث سرنوشت ساز تاریخی نقش داشته باشند.
در این گزارش به قلم دیوید اکلز وید و آرین طباطبایی آمده است: گاهی اوقات واژه هایی که بیشترین کاربرد را در سیاست خارجی دارند، همان هایی هستند که ما درباره آنها مرتکب اشتباه می شویم. همان گونه که دولت ترامپ - با وجود گزارش ها درباره پایبندی به توافق هسته ای ایران - آشکارا از دست کشیدن از توافق هسته ای ایران سخن می گوید، ممکن است برخی بر این باور باشند که سخنان او ممکن است نشأت گرفته از اظهارنظرهای تند مقامات ایرانی در ارتباط با نیاتشان باشد. در بسیاری موارد، این اظهارات به اشتباه ترجمه و عصبانیت هایی را موجب شده اند.
ما نباید بر سخنان مقامات ایرانی تکیه کنیم که می گویند ایران پایبند به توافق هسته ای است. به همین دلیل، بازرسی و نظارت در این توافق گنجانده شده است. اما قبل از آن که سرخط روزنامه ها مملو از این سخنان شود، باید دست کم بدانیم که این واژه ها چه هستند و چه معنایی دارند. یکی از ما با وزیر امور خارجه سابق آمریکا - از زمانی که او در سنا حضور داشت و به گشایش مجرای پشت پرده بین دولت اوباما و ایران از طریق عمان کمک کرد - کار کرده است. یکی دیگر از ما سال های زیادی را در ایران گذرانده و به بررسی طرز فکر و سیاست های نظام پرداخته است، از جمله زمان قابل توجهی را صرف بررسی سخنان ایرانی ها کرده است.
با آغاز فصل تابستان، در گزارش یک موسسه مطالعاتی ادعا شده است که «ایران می گوید تولید انبوه سانتریفیوژهای پیشرفته را آغاز کرده است» و اعلام کرد «ایران ممکن است عملا توافق هسته ای را نقض کرده باشد.» اما این ادعا کاملا بر اساس یک ترجمه اشتباه بود. یک تحلیل گر بلندپایه گروه بحران بین الملل و کسی که فارسی زبان مادری اش بود، دریافت که مقامات ایرانی فقط گفته اند ایران فن آوری تولید انبوه سانتریفیوژهای پیشرفته را در اختیار دارد، نه این که در حال انجام چنین کاری است. در «روز یادبود»، آن موسسه مطالعاتی بی سر و صدا نسخه اصلاح شده گزارش خود را منتشر کرد که «منعکس کننده نسخه اصلاح شده ترجمه اشتباه در رسانه های مکتوب ایرانی بود.»
نمونه دیگر این که، مخالفان توافق هسته ای از تهدید ادعایی مطرح شده از سوی علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، حمایت کردند که گفت: «ما می توانیم حداکثر ظرف پنج روز غنی سازی بیست درصد را از سر بگیریم.» روزنامه ایندیپندنت در ابتدا گزارش داد: این سخنان بدین معناست که ایرانی ها می توانند ظرف پنج روز از زمان دست کشیدن از توافق هسته ای یک سلاح هسته ای داشته باشد. در گزارش های معدودی به این موضوع اشاره شد که سخنان او همچنین شامل این جمله بود که «ما مطمئنا تمایل نداریم چنین اتفاقی بیفتد. ما به آسانی به این توافق دست نیافتیم که اجازه دهیم به آسانی از بین برود. ما به توافق هسته ای پایبند هستیم و ما به آن وفادار هستیم.» چیزی که در گزارش های خبری مشاهده نمی شد، این حقیقت بود که حتی اگر توافق هسته ای لغو شود، ایران ظرف «پنج روز» نمی تواند برنامه هسته ای قدرتمندی را آغاز کند. در توافق هسته ای این موضوع تضمین شده است زیرا بر اساس آن، ایران باید نود و هفت درصد از ذخیره اورانیوم خود را از بین ببرد، هسته رآکتور اراک را از بین ببرد، تولید پلوتونیوم قابل کاربرد در سلاح را متوقف کند، دو سوم از سانتریفیوژهای خود را برچیند و کل فعالیت غنی سازی را در سایت غنی سازی فوردو متوقف کند. صالحی از این موضوع اطلاع دارد و به همین دلیل منطقی است این گونه نتیجه گیری کنیم که او سخنان قبلی روحانی را تکرار کرده بود.
آیا همه این ترجمه های اشتباه و سوء تعبیرها مهم هستند؟ تاریخ به ما می گوید مطمئنا این گونه است. تاریخ شناسان همچنان در این باره بحث می کنند که آیا ترجمه اشتباه واژه ژاپنی «موکوساتسو» در کنفرانس پوتسدام سبب شد آمریکا در ژاپن از بمب اتمی استفاده کند یا خیر. متوفقین ژاپن را برای تسلیم شدن بی قید و شرط تحت فشار قرار دادند و هیئت ژاپنی با استفاده از واژه «موکوساتسو»، «خودداری از اظهارنظر»، به آن پاسخ داد. به اشتباه به ترومن گفته شد که این لغت به معنای «نادیده گرفتن»است. ما هرگز متوجه نخواهیم شد اگر یک مترجم این عبارت را درست ترجمه می کرد، چه اتفاقی می افتاد و این که ژاپن قصد نداشت متفقین را «نادیده» بگیرد و درها را به روی مذاکره ببندد، بلکه ژاپنی ها « با خودداری از اظهار نظر» در این باره قصد داشتند درها را به روی مذاکرات در آینده باز نگاه دارند.
ما هیچگاه متوجه نخواهیم شد اگر ما به ترجمه هایی دقیق تر تکیه می کردیم، چه اتفاقی می افتاد و در تاریخ پر آشوب آمریکا با ایران، سیاست گذاران و مورخان همچنان این سوال را مطرح می کنند که اگر آمریکا سخنان محمد مصدق، نخست وزیر پیشین ایران، را دقیق تر مطالعه و بررسی می کرد، در سال هزار و نهصد و پنجاه و سه چه اتفاقی می افتاد. آیا همچنان آمریکا در پی عملی کردن کودتای سیاه در ایران بر می آمد که سبب روی کار آمدن دیکتاتوری شد؟ آیا از قساوت های شاه، وقوع انقلاب سال هزار و نهصد و هفتاد و نه و «بحران گروگانگیری» جلوگیری می شد؟
اما خطر اینکه ترجمه اشتباه و سوء تعبیر سبب وقوع اتفاقات خطرناک تر از بی اعتمادی در زمانی شود که دو طرف به هیچ وجه با یکدیگر گفتگو نمی کنند، بسیار زیاد است. دولت قبلی آمریکا مجرایی را برای برقراری ارتباط با ایران، نخست بی سر و صدا و از طریق عمان و سپس با برگزاری گفتگوهای منظم بین وزراء امور خارجه آمریکا و ایران، ایجاد کرد. این اقدام برای دستیابی به توافق هسته ای، آزاد شدن شماری از آمریکایی های زندانی در ایران و خنثی کردن خطر وضعیت بالقوه انفجاری که با بازداشت ملوانان آمریکایی توسط نیروهای سپاه پاسداران ایجاد شد، ضروری بود. با گذشت هفت ماه وزیر امور خارجه جدید آمریکا هنوز با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، دیدار یا گفتگو نکرده است. این روند در تناقض با شیوه تعامل بقیه جهان با ایران قرار دارد و این هفته حتی ایران و عربستان سعودی که دشمنان دیرینه و رقیب منطقه ای محسوب می شوند، اعلام کردند به زودی بازدیدهای دیپلماتیک را از سر می گیرند.
از نظر ما، کنار کشیدن از توافق هسته ای ایران اشتباه خواهد بود، به ویژه در زمانی که آمریکا و هم پیمانانش در حال استفاده از تحریم ها برای ترغیب کره شمالی، کشوری که واقعا تسلیحات هسته ای در اختیار دارد، به حاضر شدن در میز مذاکرات هستند. رئیس جمهور ترامپ با وجود توصیه های اعضاء کابینه اش یا یافته های آژانس بین المللی انرژی اتمی در این باره که ایران به توافق هسته ای پایبند است، در تلاش برای اعلام این موضوع است که ایران به توافق هسته ای پایبند نیست. او باید افکار عمومی خود را متقاعد کند که چرا این کار در راستای منافع آمریکا قرار دارد. دیپلمات ها و فن سالارانی که سبب حصول توافق هسته ای ایران شدند، هزاران ساعت و صدها روز را صرف کار کردن بر روی هر واژه کردند.